حسین کاوه پیرغلامان حسینی گفت: دچار آلزایمر شدهام هرچند در حال تمرین کردن هستم تا حافظهام را از دست ندهم.
حسین کاوه پیرغلام 81 سالهای که با واکر به مجالس اباعبدالله (ع) میرود در معرفی خود گفت: از پیشکسوتان جامعه مداحان هستم و محفوظات بالایی دارم البته به دلیل اینکه سه داغ همسر، دختر و پسرم را دیدهام دچار آلزایمر شدهام هرچند در حال تمرین کردن هستم تا حافظهام را از دست ندهم.
این پیرغلام حسینی همچنین بیان کرد: پدربزرگ من حاج محمدباقر قادریون اراجی از استادان جامعه مداحان بوده است و شاگردانی چون حاج حسن دولابی محمدی، علامه، اکبر مظلوم، خاضعین، حاج آقا آهی، احمد شمشیری و غیره داشت که مثلاً حاج حسن دولابی در قصیده استعداد زیادی داشت و اگر شعر را یکبار میخواند حفظ میشد و مرحوم آهی نیز خیلی برای جامعه مداحان زحمت کشید؛ ساختمان خانه مداحان را از شهرداری گرفت، برای مداحان مسن حقوق تعیین کرد و بیمه و قبر گرفت.
وی یادآور شد: مرحوم آهی به من میگفت تو در 10 سالگی 110 بیت قصیده از میرزا یحیی اصفهانی خواندی و همه دهانها باز مانده بود که بچه 10 ساله چطور این حجم از قصیده را حفظ کرده است، من شعری را یکبار میخواندم حفظ بودم.
این خادم الحسین تأکید کرد: شهادت امام حسین (ع) و فرزندانش (ع) یعنی اینکه امام حسین (ع) تمام هستش را داد و خدا نیز همه چیز را به او داد و اختیارات بسیاری دست اباعبدالله (ع) و فرزندانش (ع) است، مثلاً پای همسر من در خانه شکسته بود که نزد دکتر بردم اما بعد که به اباعبدالله (ع) توسل کردم ظرف سه روز آن پا سالم شد و او را مجدد به بیمارستان بردم که دکتر گفت آقا شما جوشکاری؟! گفتم نه، ما ارباب داریم و اربابمان امام حسین (ع) و فرزندانش (ع) هستند.
وی خاطرنشان کرد: پیرمردی بود که نیمی از تن دخترش فلج بود اما در روضه حضرت رقیه (س) شفا گرفته بود به طوری که دور اتاق میدوید و جیغ میزد، وقتی دلیل را جویا شدیم گفت یک مادر و دختر آمدند و به تنم دست کشیدند و گفتند به اذن الله بلند بشو و بلند شدم ما به جز اهل بیت (ع) کسی را نداریم، اینها به اذن الله کمک کار هستند.
کاوه افزود: وقتی پسرم فوت شد از خود بیخود شدم و مداوم روضه علی اکبر (ع) میخواندم؛ «پدر از دیده جاری اشک غم بهر پسر میکرد/ ولی زینب در آنجا گریه بر حال پدر میکرد/ پدر عمری دلش میخواست رخسار پسر بوسد/ ولی چون شرم مانع بود از آن صرف نظر میکرد/ از آن رو بود تا لب بر لبش بگذاشت دیدن داشت/ یکی ایکاش بود آنجا و زینب را خبر میکرد»، «ای پسر، من پدر پیر توام/ پدر پیر و زمینگیر توام/ سخنی گوی و دلم را خوش کن/ تو که آتش زدهای خاموش کن/ سپه کوفه و شام اِستاده/ به تماشای شه و شهزاده/ شه به روی پسرش افتاده/ همه گفتند حسین جان داده» آخرین جمله امام حسین (ع) بالای سر علی اکبر (ع) این بود که خدایا این قربانی را از آل محمد قبول کن.
وی تأکید کرد: دیوان مرحوم آهی بسیار مجهز به معارف اسلامی و از هر جهت عالی است، این دیوان تماماً مطابق با آیات قرآن است و در آن الفاظ نامناسب مثل می و مستی در آن نیست و میشود گفت که این دیوان تاکنون میان اشعار مداحی، حرف اول را میزند. لذا کسی که میخواند بنیادی عمل کند باید این دیوان را حفظ باشد.
این پیرغلام در پایان در مورد وصیتش گفت: مداحان باید حیای چشم داشته باشند، زمانی که من منبر میرفتم چشمهایم را میبستم، انسان باید تقوا داشته باشد و این را بدانید که اهل بیت (ع) بدون تقوا، کسی را قبول نمیکنند.