حجتالاسلام غیاث در «نشانی»:
کسانیکه قرآن را بر خودشان تطبیق میدهند/ دین اکثر جامعه تقلیدی است
ایکنا , 27 بهمن 1395 ساعت 13:19
کسانی که دوره انسانیت را نگذراندهاند و از عقلشان درست استفاده نمیکنند، اگر قرآن هم به آنها بدهیم به جای اینکه خودشان را بر قرآن تطبیق دهند قرآن را بر خودشان تطبیق میدهند!
دومین ویژهبرنامه «نشانی»، این بار میزبان حجتالاسلام والمسلمین «عبدالرحمن غیاث» محقق و پژوهشگر حوزه سبک زندگی و اساتید حوزه و دانشگاه بود. این استاد دانشگاه با ارائه راهکارهایی برای رسیدن به سبک زندگی اسلامی در خانواده و جامعه به افراد، معتقد است، باید در زندگی ریشههای دینی را محکم کنیم و بچههایمان را از طریق عقل و نه احساسات با دین آشنا کنیم. وی اصلیترین عامل موفقیت در زندگی را این میداند که فرد در تمامی لحظات زندگی به گونهای عمل کند که انسان بودنش حفظ شود؛ در ادامه این گفتوگو را می خوانیم:
*لطفا خودتان را معرفی کنید.
رحمان غیاث هستم و در ۱۷ خرداد سال ۱۳۳۸ در محله منیریه تهران به دنیا آمدم؛ تحصیلات حوزوی را در قم و بخشی از آن را تهران تا مقطع خارج و همطراز با دکتری گذراندم؛ در حال حاضر هم در دانشگاه برای تحصیل و تدریس حضور دارم و نزدیک به ۴۰ سال است که تدریس میکنم. از بچگی به نماز، قرآن و فکر کردن علاقه شدید داشتم و امروز هم قالب اوقاتم به فکر کردن، انس با قرآن و عشق به نماز میگذرد و اکثر پدیدههایی که در زندگی با آنها مواجه میشوم با فکر و تعقل برای خودم مورد بررسی قرار میدهم.
*سبک زندگی از منظر قرآن چیست و چه تعاریف برای آن است؟
سبک یعنی رعایت یک سلسله چهارچوبها، بایدها و نبایدها؛ اصولا بایدها و نبایدها برای کسانی معنی دارد که هدف داشته باشند و تا هدف نداشته باشیم همه چیز برای ما مساوی است؛ زمانی که فرد هدف داشته باشد آن چیزی که او را به هدفش میرساند خوب و آن چیزی که او را از هدفش دور میکند بد میشود؛ در این میان مواردی لوازم رفتن و مواردی موانع رفتن است؛ لذا سبک زندگی برای کسانی معنی دارد که هدف داشته باشند. عالیترین هدف در تفکر قرآنی قرب به خداست؛ به عنوان نمونه یکی از زیباترین مناسکی که انجام میشود حج است؛ حال اگر کسی آن را درست بجا آورد باید بعد از آن، منطقش آیه ۲۰۱ سوره بقره یعنی «رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» شود؛ یعنی اگر کسی مکه رفت و با آن عبادت درست همراه شد، باید در ریز و درشت زندگیاش تنها هدفش قرب به خدا باشد. در تفکر دینی ما، هر قدمی که بر میداریم باید ما را به خدا نزدیک کند و هر کاری را که برای خدا انجام میدهیم در آن نباید عیبی باشد. ما اگر می خواهیم با سبک زندگی اسلامی زندگی کنیم باید عیبها را بشناسیم، برطرف کنیم و یا اینکه اجازه ندهیم این عیبها وارد زندگی ما شود.
*راه های ترویج سبک زندگی برگرفته از قرآن در جامعه اسلامی چیست؟
باید بنا به گفته پیامبر بزرگ اسلام در ریز و درشت زندگی هدف خوب داشته باشیم؛ ایشان میفرمایند (لِيَكُنْ لَكَ في كُلِّ شَيءٍ نيَّةٌ صالحةٌ)، یعنی در همه کارهایتان هدف خوب داشته باشید، و بعد برای اینکه حضرت بفهمانند یعنی همه کارها و استثنا هم ندارد ۲ کار را برای مردم مثال میزنند که: (حَتَّي في النَّومِ وَالأكلِ) یعنی حتی در خواب و خوراکتان هم هدف داشته باشید. انسان وقتی هدف داشته باشد، بایدها و نبایدها برایش مشخص میشود و چون این موضوع برایش روشن و مشخص میشود دیگر دلشوره و دلواپسی در زندگی نسبت به کارهایش نخواهد داشت. نقش اصلی زندگی هر فرد به عهده خودش است؛ اصلیترین عامل خوشبختی و اصلیترین عامل بد بختی انسان هم خودش است و نباید تقصیرها را به گردن این و آن بیاندازیم؛ اگر انسان به واقع هدف داشته باشد میفهمد که آیا باید اینترنت و ماهواره را وارد زندگی بکند یا نه؟ و این را میفهمد که اگر این ابزار وارد زندگیاش شد، این ورود قطعا مطلق نیست و مشروط است؛ چون هدف دارد باید به گونهای این ابزار وارد زندگیاش کند که روی هدفش تاثیرگذار نباشد و او را از هدف اصلیاش باز ندارد. نکتهای که پیامبر اسلام(ص) به ما یاد دادهاند این است که در تمامی کارهایتان هدف داشته باشید؛ اگر این موضوع را به واقع اجرایی کنیم، چون هدف داریم بعد از آن تصمیمگیری در مسائل زندگی بسیار آسان میشود؛ وقتی هدف داشته باشیم میفهمیم که چه چیزهایی باید و چه مواردی نباید وارد زندگی شود.
کسی که هدف داشته باشد بایدها و نبایدها برایش مشخص است
کسی که هدف داشته باشد بایدها و نبایدها برایش مشخص است و کسی که اینگونه است اضطراب و دلشوره ندارد و کارهایش قابل ارزیابی است؛ در اهمیت این موضوع همین بس که امام موسی کاظم(ع)، میفرمایند کسی که همیشه به محاسبه نفس و ارزیابی خود نپردازد شیعه نیست؛ این جمله واقعا زیبا و ارزشمند است که ما به سمتی حرکت کنیم که ارزیابی خودمان را یک اصل در حضور مکتب تشیع ببینیم. اگر ارزیابی کردیم دو حالت زیبا به انسان دست میدهد؛ اول وقتی به هدف نزدیک شود خوشحال میشود و وقتی از هدف دور میشود ناراحت؛ ما در زندگی هم به شادی و هم به غم نیازمندیم، البته شادیها و غمهای حقیقی و نه دروغین؛ عدهای با یک لطیفه و یا تخیل شاد و خوشحال میشوند اما این شادی و خنده اثر زیادی ندارد، اما وقتی فهمیدیم که یک قدم به هدف نزدیک شدیم میخندیم و این خنده ارزشمند و عقلایی است.
کسی که مشکل و یا محصولی را برای حل مشکلات جامعه اختراع میکند که جان بسیاری را از هلاکت نجات میدهد و بعد از این موفقیتها شادی میکند و میخندد این خنده عقلایی و بسیار ارزشمند است. بارها به مسئولین رده بالای مملکت گفتهام مردم کارهایی که در شبانه روز انجام میدهند قابل شمارش است و شامل حرف زدن، غذا خوردن، لباس پوشیدن، عبادت و امثال آن است که همه تکراری است؛ لذا به آنها گفتهام که چهارچوبهایی را از بهترین روشهای دینی در رابطه با معاشرت و زندگی افراد استخراج کنیم و به صورت هماهنگ توسط تمام دستگاههای تبلیغی کشور، مساجد، محلهها، صدا و سیما، حسینهها، رسانهها و امثال در کشور جا بیاندازند که به گوش همه برسد. یکی از منابع دینی عقل است؛ باید عقلمان را به کار بیاندازیم. معتقدم تا انسان دوره انسانیت را سپری نکند دوره اسلامی را نمیتواند سپری کند و یا نادرست سپری میکند؛ لذا باید چند واحد انسانیت را بگذراند تا بعد بتواند واحدهای اسلامی را بگذرانند، آن موقع است که اسلام را با آغوش باز میپذیرد.
مشکلات جامعه ما از اینجا شروع شد...
کسانی که دوره انسانیت را نگذراندهاند و از عقلشان درست استفاده نمیکنند، اگر قرآن هم به آنها بدهیم به جای اینکه خودشان را بر قرآن تطبیق دهند قرآن را بر خودشان تطبیق میدهند! بدبختی جامعه ما از اینجا شروع شد که هرکسی قرآن را با خودش تطبیق داد و وقتی این عمل رخ میدهد قرآن که یک چیز است همه چیز میشود ولی اگر همه خودمان را با قرآن تطبیق دهیم همه، یک چیز میشود. من اگر با عقل اسلام را پذیرفتم، نه چیزی از آن کم و نه اضافه میکنم، و این پذیرش در نهایت اسلام ناب میشود؛ آن زمان اگر همه خودمان را با اسلام ناب تطبیق دهیم امت واحده میشویم، ولی اگر برعکس این اتفاق افتاد همه چیز میشویم و دشمن از اختلاف ما سو استفاده میکند.
انسان قرآنی بیش از اینکه از عوامل منفی اثر بگیرد روی آنها اثر میگذارد
یکی از ابعاد زندگی انسان بعد اجتماعی است که نباید از آن غفلت کرد؛ کسی که درست قرآنی باشد بیش از اینکه از عوامل منفی اثر بگیرد روی آنها اثر میگذارد،؛ استفتایی را از حضرت امام(ره) در مورد اینکه فردی به اسلام و انقلاب ناسزا میگوید که از آشنایان ماست اما نمی دانیم با او چه کنیم گرفتند، امام در این رابطه فرمودند که صله رحم مطلقا واجب است و توانا باشید و بروید که روی آن اثر مثبت بگذارید نه اینکه اثر منفی از او بپذیرید. همچنین امام صادق(ع) فرمودند: که کسی که با پای این و آن وارد دین میشود با پای این و آن و دیگری از دین خارج خواهد شد. اما کسی که با عقلش دین را بپذیرد، اگر تمام دنیا هم جمع شوند دینش را نمیتوانند از او بگیرند؛ متاسفانه ما زمینه دینداری فرزندانمان را فراهم نکردیم و از این میترسیم که اگر در جایی که دینداری نباشد آنها تحت تاثیر این شرایط قرار گیرند و بیدین شوند. کسی که دین داریش محکم باشد فردی مثل شهید چمران شود، که در زمان طاغوت نماز ظهر و عصرش را چند بار و در چند جا میخواند، ما یک بار که میخوانیم خیالمان راحت میشود، ولی ایشان آن روز چون میدید که بچه مذهبیها و نمازخوانها را عقب افتاده میخواندند، نماز خواندنش را چند بار و در چند جا در معرض دید همه میخواند.
دین اکثر قالب جامعه تقلیدی است
متاسفانه دین اکثر قالب جامعه ما تقلیدی است و تحقیقی نیست و جالب اینجاست که در ابتدای رساله ما هم آمده که تقلید در اصول دین جایز نیست؛ یعنی در اصول دین، در شناخت خدا، شناخت پیامبر، قیامت و قرآن همه باید مجتهد باشند و از عقلشان استفاده کنند. البته در فروع دین این تقلید جایز است؛ گسترش مسائل خوب، بسیار خوب است، انسان باید کارهای خوب را بگیرید ولو از آدمهایی که سبک زندگی غلطی دارند و کارهای بد را از آدمهایی که خوب هستند نگیرید؛ اسلام دین کاملی است و ترسی از افکار دیگران ندارد؛ افکار دیگران اگر خوب باشد نمونه بالاترش در دین وجود دارد و اگر بد باشد انسان با منطق آن را نفی میکند.
*محورهای اصلی دینداری و رسیدن به سبک زندگی اسلامی در شرایط فعلی جامعه چیست؟
باید ریشههای دینی را محکم کنیم و بچههایمان را از طریق احساسات با دین آشنا نکنیم. باید کاری کنیم که بچهها از طریق عقل با دین آشنا شوند؛ محورهای اصلی این کار هم این است که کاری کنیم که خود و مخاطبانمان انسان بودن را فراموش نکنیم. اصلیترین عامل موفقیت در زندگی این است که گوینده و مخاطب انسان بودنشان را حفظ کنند؛ یکی از آرزوهایم این است که زن و مرد به بعد انسانی خود در رابطهها توجه کنند، نه جنسیتشان، تنها کسانی باید این بعد را رعایت کنند که زن و شوهر باشند و اگر ما با یک خانم و یا آقا برخورد کردیم باید انسانیت او را ببینیم نه جنسیت را؛ مخاطب اسلام انسان است و نه به جنس و نوع آن ربط دارد بلکه به انسان بودن آن مربوط است. باید کاری کنیم که بچههایمان از بچگی انسان بودنشان را باور کنند و نشانه انسان بودن این است که در ریز و درشت زندگی عقلمان را به کار بگیریم و نشانه بکارگیری عقل این است که به دنبال چیزی برویم که سزاوار است. یکی از آیات الهی که در کنار سایر آیات قرآن مطرح است آیه عقل است؛ این را از آیت الله جوادی آملی یاد گرفتم که انسان در رسیدن به دستورات الهی باید از دو جا یعنی عقل و وحی استفاده کند؛ معتقدم تا زمانی که انسان از عقلش استفاده نکند استفاده از وحی یک استفاده ظاهری، صوری و تشریفاتی است. کلاه شرعی را افرادی درست میکنند که دین را به نفع امیال خود تطبیق دادند، این برای کسانی است که دقت و آگاهی را ندارند که حرف خدا را با خودشان تطبیق دهند.
*چرا تاکنون کار کیفی در پردازش سبک زندگی در جامعه نبوده؟
مخاطب ما مردم هستند و حرفهایی که ما به مردم میگوییم مانند بذر است و مردم هم مثل زمین هستند؛ یک کشاورز خوب ابتدا زمین را آماده میکند؛ تمام فعالیتهایی را که نگاه میکنیم بیشتر این است که میخواهیم به مردم مطلب بدهیم، اما هنر برای کسانی است که مردم را به مطلوب برسانند و اینجا نباید فقط روی مطلب کار کرد؛ کسی که میخواهد مطلب بدهد روی آن کار میکند، اما کسی که میخواهد مردم را به مطلوب برساند باید روی مردم هم مطالعه و آنها را آماده کند. تبلیغ یعنی معرفی خوبیها و زمینهسازی برای رفتن به سمتش، و معرفی بدیها و از بین بردن زمینه آن، امروز ما تنها این را میگوییم که فلان چیز خوب و فلان مورد بد است، اما باید برای اینکه خود ما و مخاطب ما به سمت خوبیها برویم زمینهسازی کنیم؛ متاسفانه چیزی که در جامعه ما است باعث شده به سمت چیزی که نباید برویم میرویم و به دنبال چیزی که باید باشیم نمیرویم.
*راه رسیدن به نقطه مطلوب چیست؟
راه رسیدن به نقطه مطلوب این است که ما دست از خودخواهیهای افراطی برداریم و نشانه آن این است که من یا قانون را بلد نیستم یا اگر بلدم، در حیطه فعالیت خودم به آن عمل نمیکنم. عقل میگوید که اگر قانون را رعایت کنم و انضباط در رفتارم داشته باشم به نفع امروز و فردایم است. افراد در جامعه ۲ نوع هستند، ۱) خودشان را میبینند و لحظه حال را ۲) همه را میبینند و همیشه را؛ آن کسی که خودش را میبیند و الان را، قانون و جاذبه برایش یک چیز مزاحم است، اما آنکسی که همه را و همیشه را میبینید قانون برایش یک چیز مقدس است. اگر قرار است که در زندگی اجتماعی سبک زندگی اسلامی داشته باشیم باید همه را ببینیم و همیشه را، نه خودمان و الان را. یک عده نسبت افراد را با خودشان را میبینند و عدهای نسبت افراد را با خدا میبینند. سبک زندگی دینی به ما میگوید که نسبت افراد را خدا ببینیم و وقتی که این نگاه را داشته باشیم همه مخلوق خدا میشوند، اما زمانی که نسبت افراد را با خودت ببینیم برخیها همکار، دوست، فامیل و امثال آن میشوند و پارتیبازیها، رانتبازیها و تبعیض برای این افراد است.
یکی از بدترین چیزهایی که جامعه ما را رنج میدهد تبعیض است؛ مقام معظم رهبری مکررا در رابطه با سه چیز صحبت کردهاند که باید ریشهکن و با آنها در جامعه مبارزه کرد، آن سه مورد: فقر، فساد و تبعیض است.
بدترین پدیدهای که در جامعه ما وجود دارد دروغ است
حالت بعدی افراد در جامعه این است که یک عده در خودشان دنبال منافع جمع هستند و عدهای در جمع دنبال منافع خودشان هستند. بدترین پدیدهای که در جامعه ما وجود دارد دروغ است و این بخاطر این است که افراد در دیگران دنبال منافع خودشان هستند؛ دروغ وقتی گفته میشود که فرد میخواهد سو استفاده کند. ما باید به سمتی برویم که سبک زندگی دینی را در رابطه با قالب اجتماعی خودمان به سمتی هدایت کنیم که در خودمان دنبال منافع دیگران باشیم آن زمان است که دروغ نمیگوییم و اگر نسبت افراد را با خدا ببینیم در این موقع تبعیض قائل نخواهیم شد و اگر خودمان را ببینم و همیشه را آن زمان قانون برای ما یک چیز مقدس خواهد شد. این موارد به نوعی برگرفته از سبک زندگی اهل بیت(ع)، است و اگر رفتارهای ائمه را تحلیل کنیم به اصول جالب انسانی از این موارد خواهیم رسید.
انتهای پیام/
کد مطلب: 31386
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/report/31386/کسانیکه-قرآن-خودشان-تطبیق-می-دهند-دین-اکثر-جامعه-تقلیدی
آرمان هیأت
https://www.armaneheyat.ir