کد مطلب : ۳۱۸۲۳
گفتوگو با محمد قهرمانی
مداح کم داریم/ هیئت باید مردمی و خودجوش باشد
رضا دستجردی: تغییر و تحولات سریع صورت گرفته در الگوهای عزاداری طی دهههای اخیر با رشدی شتابان، بنا به باور بسیاری، ما را از جریان اصیل برگزاری آیینهای مذهبی دور ساخته است. لذا از جمله موارد حائز اهمیت در بازگرداندن این خط سیر به اصالت خود، ارزیابی کیفی عناصر موجود در این سیر است. محمد قهرمانی، از مدیران با سابقه تشکلهای ستایشگری و هیئات در گفتگوی پیش رو ضمن اشاره به کیفیت تحولات صورت گرفته در این خصوص، از لزوم رعایت هنجارهای برگزاری آیینهای عزاداری از سوی مداحان سخن می گوید.
ارزیابی شما از تغییر و تحولاتی که امروزه در الگوهای عزاداری به وجود آمده چیست؟ غالبا شاهد برخی ظاهرگراییها و افول کیفیت در این دست مراسمات هستیم. به باور شما این روند چه تفاوتی با نگاهی که ما به یک عزاداری اصیل داریم پیدا کرده است؟
به نظر بنده در وهله نخست برخورد ما با این دست تغییر و تحولات نباید آنگونه باشد که احساس شود ما در پی مقابله با مخاطب و جامعه هدف شرکت کننده در هیئتهای مذهبی هستیم، ضمن اینکه در نظر داشته باشید تغییر و تحول همیشه سازنده است و این سکون است که سبب رخوت و زدگی میشود، منتهی این تغییر و تحول میبایست رو به تکامل باشد و نه رو به افول، و تلاش غالب باید در آن جهت باشد که این تحول چه در شیوه عزاداری و چه در محتوا در طریق معرفتافزایی رشد و گسترش یابد، لذا این هدفگذاری که در واقع هدف غایی برگزاری مراسم عزاداری یا شادی است در صورتی تحقق خواهد یافت که وقتی مخاطبی که در هیئت حضور پیدا کرده از آن خارج شد احساس کند امتیازی را بدست آورده، امتیازی که با نیل بدان به خود ببالد و با خود بگوید امروز که من به هیئت رفتم احساس کردم یک پله به خدا نزدیکتر شدم.
دقت داشته باشید که یکی دیگر از اهداف برپایی این هیئتها، علاوه بر معرفتافزایی، معرفت نسبت به توحید هم هست، جهاد سید الشهدا (ع) یا سایر ائمه (ع) هم در این جهت بود که خدا باوری را در میان مردم افزایش دهند، وگرنه نه سید الشهدا (ع) و نه دیگر ائمه (ع) نیازی به عزاداریها یا جشنهای ما ندارند، از آن بالاتر، آیا خدا نیاز دارد که ما برایش عبادت کنیم؟ لذا در این هیئتها باید از هر آن چه که معرفتافزایی، خداشناسی و روحیه توکل و توسل را در مخاطب افزایش میدهد استقبال کرد، الزاما هم نباید بگوییم که چون مثلا پدران ما اینگونه عزاداری میکردند ما هم اینطور عزاداری کنیم، البته آنجایی که به سنت منبعث از پیامبر اکرم (ص) یا ائمه اطهار (ع) بر میگردد باید عمل کرد، در حقیقت این سنت چراغ راه ماست، ولی در جایی نیامده که ائمه (ع) خود را تیغ بزنند، همیشه یا به سر میزدند یا به سینه، خود را خاکمالی هم میکردهاند، ولی خروج از سنن یا افراط در آن خطاست، اگرچه نیتها مهم است اما تعمیم این رویهها راه به جایی نخواهد برد، باز این سنتها ممکن است مختص به خطه یا جای خاصی باشد، ما نباید آن را خیلی تقبیح کنیم، اما اگر بخواهیم آن را در سراسر جامعه تعمیم دهیم درست نیست و موجب بدعت میشود. بنابراین امروزه ما در این عرصه که دشمنان مدام در حال رصد رفتارمان هستند نباید دست به کاری بزنیم که به مستمسکی در دست دشمنان اسلام تبدیل شود. در این میان وظیفه ما معرفی اسلام در معنای ناب آن است، لذا نباید اقداماتی صورت داد یا دست به ناهنجاریهایی زد که موجب تقبیح دین میشود، چه که در این صورت، تک تک آنهایی که در این معضل دخیلاند در آینده پاسخگو خواهند بود.
دقت داشته باشید که یکی دیگر از اهداف برپایی این هیئتها، علاوه بر معرفتافزایی، معرفت نسبت به توحید هم هست، جهاد سید الشهدا (ع) یا سایر ائمه (ع) هم در این جهت بود که خدا باوری را در میان مردم افزایش دهند، وگرنه نه سید الشهدا (ع) و نه دیگر ائمه (ع) نیازی به عزاداریها یا جشنهای ما ندارند، از آن بالاتر، آیا خدا نیاز دارد که ما برایش عبادت کنیم؟ لذا در این هیئتها باید از هر آن چه که معرفتافزایی، خداشناسی و روحیه توکل و توسل را در مخاطب افزایش میدهد استقبال کرد، الزاما هم نباید بگوییم که چون مثلا پدران ما اینگونه عزاداری میکردند ما هم اینطور عزاداری کنیم، البته آنجایی که به سنت منبعث از پیامبر اکرم (ص) یا ائمه اطهار (ع) بر میگردد باید عمل کرد، در حقیقت این سنت چراغ راه ماست، ولی در جایی نیامده که ائمه (ع) خود را تیغ بزنند، همیشه یا به سر میزدند یا به سینه، خود را خاکمالی هم میکردهاند، ولی خروج از سنن یا افراط در آن خطاست، اگرچه نیتها مهم است اما تعمیم این رویهها راه به جایی نخواهد برد، باز این سنتها ممکن است مختص به خطه یا جای خاصی باشد، ما نباید آن را خیلی تقبیح کنیم، اما اگر بخواهیم آن را در سراسر جامعه تعمیم دهیم درست نیست و موجب بدعت میشود. بنابراین امروزه ما در این عرصه که دشمنان مدام در حال رصد رفتارمان هستند نباید دست به کاری بزنیم که به مستمسکی در دست دشمنان اسلام تبدیل شود. در این میان وظیفه ما معرفی اسلام در معنای ناب آن است، لذا نباید اقداماتی صورت داد یا دست به ناهنجاریهایی زد که موجب تقبیح دین میشود، چه که در این صورت، تک تک آنهایی که در این معضل دخیلاند در آینده پاسخگو خواهند بود.
اشاره داشتید که تغییر همیشه هم بد نیست، این به معنی مهر تایید شما بر سیر تحولات عزاداری در دهههای اخیر است یا آخر الامر به تنزل کیفی سیر عزاداریها هم باور دارید؟
در همه جا هم اینطور نبوده، برخی اقداماتی انجام دادهاند که اصالت و کیفیت عزاداریها را تحتالشعاع قرار داده، حضرت آقا هم به این موضوع اشاره داشتهاند، الحمدلله مادحین ما هم این نصایح را پذیرفتهاند و چه در موسیقی، چه در نحوه اجرا، از انحراف و کجروی خودداری میکنند، با این وجود نباید از آن چیزی که چه در محتوا و چه در اجرا موجب جذابیت بیشتر کار میشود غافل شد، من بعضی جاها دیدهام که هیئتها در چینش افراد نظم و انضباط خاصی دارند، خود همین چینش در حین اجرای برنامه، کمک بسیاری به انتقال پیام به مخاطب میکند، مخاطب هم از حضور در این هیئت لذت میبرد، یا مثلا بعضی جاها دیدهام که از پرچمها و نمادهای بسیار زیبایی در هیئت استفاده میکنند که به جذابیت هیئت یاری میرساند، اما آن چیزی که بیشتر موجب نگرانی است، بحث محتواست، اشعاری که مداح قرائت میکند میبایست هدفمند باشد، مثلا در شب احیا، در شعر خود از مضامینی استفاده نکند که ارتباطی با این شب ندارد، فراموش نکنیم که مخاطب بعد از یک سال به هیئت آمده، بعضی از این مخاطبین کسانی هستند که میخواهند فقط همین یک شب را در هیئت حضور داشته باشند، لذا مطالبهشان، برقراری ارتباط معنوی است، بعد اگر مداح اشعاری را بخواند که نتواند این ارتباط معنوی را ایجاد کند، هیئت در رسالت خود شکست میخورد، بدون شک مداح باید مضامینی را در اشعار خود ذکر کند که توبه، استغفار، بازگشت به خود، و گفتن حدیث نفس عناصر اصلی آن باشد، خود بنده چندی پیش یکی از همین مادحین بزرگ را برای شب ولادت امام زمان (عج) به هیئت خود دعوت کردم، مداح که شروع کرد متوجه شدم هر چه میخواند در توصیف زلف و خال و ابروی حضرت است، پرسیدم تو دیگر چرا؟ گفت دستم از شعر خالی است، گفتم خب نخوان و بعدها دیگر از او در اجرای مراسمهای خود دعوت نکردم، دلیلی ندارد وقتی فرد آمادگی اجرای مراسمی را ندارد در آن شرکت کند. آیا مداح نمیداند حضرت حجت (عج) به هنگام ظهور، عدالت را برقرار میکند، آیا نمیداند هدف او مقابله با ظلم است؟ اینها باید در شعر بیاید، حال اگر لازم بود میتواند در جایی به توصیف شمایل حضرت هم بپردازد اما اینکه شعر او همه آکنده از ذکر ظاهر و جمال حضرت شود صحیح و شایسته نیست.
ارزیابی شما از کیفیت موسیقی، شعر و اجرا در هیئتهای عزاداری امروز ما چیست؟
یکی از اتفاقاتی که لازم است در میان مداحان ما بیفتد، هر چند استثنائاتی هم دارد، فراگیری دستگاههای موسیقی است، اصولا نقطه آغاز موسیقی ایرانی از همین هیئتهای عزاداری و تعزیهخوانیهاست، خود من که زمان زیادی با هیئتهای عزاداری در ارتباط بودهام وقتی اشعار و آهنگ بسیاری از خوانندههای سنتی کشورمان را گوش میکنم میبینم همه این آهنگها به شکلی با اشعار و آهنگهای هیئتهای عزاداری مرتبط بودهاند، در واقع هیئتهای ما اگرچه خیلیشان هم نمیدانستند اما معمولا در دستگاه میخواندند، به نظر میرسد اگر نهضت یادگیری دستگاههای موسیقی در میان مادحین به راه بیفتد، کمک بسیاری در اجرا به آنها خواهد کرد، قصد ذکر اسم کسی را ندارم اما مثلا حاج محمود کریمی اجرای خوبی دارد، چون خود من هم قدری دستگاههای موسیقی را میشناسم میدانم که ایشان در اجرای خود، دستگاهها را به خوبی رعایت میکند، قاری قرآن هم از این قاعده مستثنا نیست، او میداند در کجای اجرای خود، لحن و آهنگ را تغییر دهد، پس با دستگاه آشناست، لذا در صورتی که اجرای اشعار در دستگاه صورت گیرد تاثیر بیشتری بر مخاطب خواهد داشت. نتیجتا دقت داشته باشیم که این اساس این دستگاهها متعلق به هیئت هاست و دیگران بعدها از آن در اجرای خود استفاده کردند. اما جامعه مداحی ما در حوزه اجرا با آسیبهای بسیاری مواجه است، در بسیاری از موارد، کسانی که هیچ سنخیتی با هیئتهای عزاداری ندارند به این حیطه ورود میکنند و میکروفن به دست میگیرند، علتش هم آن است که تعداد مادحین ما به اندازه نیاز جامعه نیست، خصوصا در ایام عزاداریهای تاسوعا و عاشورا که دستهجات بسیاری در جامعه شکل میگیرد به افراد زیادی بر میخوریم که چون حس میکنند ته صدای قابل قبولی دارند میکروفن به دست میگیرند و بعضا با آهنگهای جلف و زننده شروع به اجرا میکنند، اشعار را هم که دیگر میدانید چقدر سبک است. نمیدانم چرا متولی این موضوع به دنبال راه حل مشکل نیست، به فرض میگویم اگر سازمان تبلیغات اسلامی مسئول صدور مجوز برای این هیئتهای مذهبی است میبایست ترتیبی اتخاذ کند که مداح در مراکزی چون خانه مداحان، هیئت رزمندگان اسلام و دیگر مراکز ذیصلاح، آزمونی را پشت سر بگذارد، بعد به او مجوز داده شود، وگرنه اگر قرار باشد هر کس میکروفن به دست بگیرد و شروع به خواندن کند، آسیب بسیار بدی را متوجه جامعه و باورهای مردم خواهد کرد.
میفرمایید که این مشکل به علت کمبود مداح است؟
بله، فرد میبیند هیئتی را به راه انداخته، علاقمند به اهل بیت هم هست، بعد میبیند مداح ندارد، وقتی کسی را پیدا نکرد میگوید آقای فلانی شما بیا و در مجلس ما اجرا کن، این همان مداح جهنمی است. برای خود من هم پیش آمده، ممکن است کسی را برای اجرای برنامه پیدا نکنم، بعد برای اینکه برنامه هیئت به هم نخورد تلاش میکنم تا بالاخره کسی را پیدا کنم.
خب شما چون عمری است که به معرفت و فلسفه حضور در این محافل دست یافتهاید قطعا فردی را برای اجرا پیدا میکنید که هم متخصص باشد و هم دوستدار حقیقی اهل بیت، نگرانی از آن دست افراد متظاهر است.
بله، برخی که همین صفت را دارند، ما با اینها کاری نداریم، اینها کاسباند و اصلا قابل ارزشگذاری نیستند، البته من نافی این حقیقت هم نیستم که کسی که صدای خوبی دارد از این راه روزی خود را تامین کند ولی صرف داشتن صدای خوب نباید باعث شود که افراد بیایند و در دستگاه اهل بیت شروع به خواندن کنند، این دستگاه حریم و حرمتی دارد، باید متناسب با شان آن عمل نمایند. اگر قرار باشد افراد وارد این وادی شوند باید اول مراحلش را طی کنند، مهمترین این مراحل، که فرمایش بسیاری از بزرگان ما نیز میباشد، این حقیقت است که مداح قبل از اینکه برای دیگران بخواند باید برای خودش بخواند، اگر اجرایش روی خود او موثر بود آن مداح، مداح موفقی است، اگر موفق نبود هم که هیچ، اینکه مداح از این هیئت به آن هیئت برود، مداحیاش که تمام شد با عجله وارد محفل دیگری شود غلط است که باید جلوی آن را گرفت، هر چند نمیدانم چطور، ولی میبایست این معرفتافزایی را اطلاعرسانی کرد، راهش هم از طریق شما، دوستانتان و مراکز متنوعی است که در هیئتها حضور دارند و مورد اقبال مردماند.
این مداحانی که فاصله زیادی با خط اصیل سیر عزاداریها دارند شاید به این دلیل وارد این وادی میشوند که جامعه امروز را علاقمند به سبک و اجرای خود میبینند.
خب این هم اشکال آن جوان است، هم اشکال آن مداح، ولی فرض کنیم ما میگوییم آحاد جامعه ما معتاد هستند، این یعنی ما هم بیاییم و بساط اعتیاد را در جامعه رشد و گسترش دهیم؟ ما باید اول نسبت به این موضوع معرفت پیدا کنیم، ببینید اینکه مخاطب به دستگاه اهل بیت علاقه دارد اتفاق کمی نیست، منتهی شمای مداح باید معرفت او را بالا ببرید، من در جایی شنیدم که یک مداح به حضرت آقا گفت ما باید شعر بخوانیم که مردم بفهمند، حضرت آقا هم پاسخ دادند آنقدر بخوانید که مردم بفهمند، خب بالاخره فردی که به عنوان مخاطب به دستگاه اهل بیت علاقه دارد این فرصت را به شما داده، چند صد نفر گوش و ذهن و وقت خود را در اختیار تو گذاشتهاند که چیزی از تو یاد بگیرند، قرار نیست که توی مداح بیایی و هر زهرماری را در این هیئتها بگویی. در مقابل هر اتفاقی که میافتد، مداح، سخنران، شاعر و همه دستاندرکاران هیئت مسئولاند، من مداح دارم وقت مردم را می گیرم، بعدها از وقت مردم سوال میشود، حال اگر از مخاطب سوال شود میگوید خب من به هیئت رفتم، مطمئنا کسی که هزار نفر مستمع دارد بابت آن هزار نفر از او سوال میشود، ما نباید وقت مخاطب را بگیریم، بعد چیزی به معلومات او اضافه نکنیم و معرفتی به او نیفزاییم، شدهایم آن مداحی که از این منبر به آن منبر، از آن میکروفن به این میکروفن اجرا میکند که صرفا کاری را انجام داده باشد، این کاسبی است.
حال به حوزه سیاستگذاری فرهنگی در این بخش بپردازیم، به باور شما نهادهای حکومتی و دولتی ما چه تاثیری در شکلدهی به این الگوهای تغییر و تحول داشتهاند؟
دولتها هرگز نتوانستهاند آن تاثیری را که باید و شاید بر عزاداریها و الگوهای آن داشته باشند، چون هیئتها، مردم نهادند، مردم هم معمولا در مقابل سیاستهای دولتها مقاومت میکنند، لذا سیاستهای دولتی تاثیر چندانی بر این سیر نداشته، با این وجود دولت مسئول است، هر چه باشد قدرت، پول و امکانات همه در دست دولت و حکومت است، ولی دقت کنید هیچ یک از هیئتهای موفق ما دولتی و حکومتی نبودهاند، علتش هم روشن است، اگر مردم در امر برپایی یک هیئت، حتی به اندازه هزار تومان مشارکت کنند، میگویند به هیئت خودمان میرویم، یعنی نسبت به آن هیئت احساس تعلق میکنند، ولی اگر ببینند که به فرض پول این هیئت را شهرداری یا سازمان تبلیغات اسلامی تقبل کرده میگویند این هیئت دولتی است، نمیرویم، اما دولت میتواند در سیاستگذاریها و ارشاداتی که لازمه امر هیئتداری است مشارکت کند، راهش هم تحکم نیست، دولت میتواند بزرگ یا هیئت امنای هیئتها را فراخوانده و برایشان کارگاه تشکیل دهد، در تشکیل کارگاهها هم باید دقت کرد، افرادی نیاورند که حضور آنها شائبه تحکم را در اذهان بیدار کند، وعاظی را به کار گیرند که از جنس خودشان است و قبولش دارند، پس تحکم راه به جایی نمیبرد. مسئولین میبایست سازمان متولی این امر را پیدا کنند و تلاششان بر اجرای درست این فرآیند باشد، اجرای درست بسیار مهمتر از خود سیاستگذاری است.
حساب کنید که ما تا به حال چند فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی خوب ساختهایم که شیوههای صحیح عزاداری را به مردم منتقل کند، به عدد انگشتان دست هم نمیرسد. منظورم فیلمی نیست که از اول تا آخر به هیئتهای مذهبی و عزاداری پرداخته باشد، منظورم فیلمی است که سکانسها یا پلانهایی از آن به این موضوع اختصاص داشته باشد، مردم ممکن است پای تلویزیون بنشینند و مثلا عزاداری فلان هیئت را در یزد ببینند و سبک نویی را در سینهزنی مشاهده کنند اما در فیلم و سریال همه حواسها به این است که چه اتفاقی میافتد، در یک سکانس از فیلم، فرد را به هیئت عزاداری می برند و مخاطب، شعر، محتوا و اجرای خوب را میبیند، این خود یکی از طرق انتقال روضه صحیح به مردم است. پس همانگونه که ذکر کردم بر متولیان ماست که تحکمی برخورد نکنند و ایجابی عمل نمایند، یکی از راههایش هم همین است، چه اشکالی دارد که ما به صورت غیر مستقیم با شعرا ارتباط برقرار کنیم، بعد فهرست شاخصهایی که میبایست در یک شعر خوب وجود داشته باشد را به آنها بدهیم تا بدون هزینه در فضای مجازی منتشر شود، نتیجتا ببینید چه اشعاری به دستتان میرسد، مداح تشنه شعر است، تشنه سبک است، اگر شعر خوب به دستش برسد قطعا اجرا میکند، سازمان متولی این امر میبایست یک سبک خوب تولید کند، بنیاد دعبل، هیئت رزمندگان اسلام و ... بیایند و این سبک را در وب سایتشان بگذارند، این سبک خود به خود توزیع میشود، نمونهاش همین وب سایت شماست، قطعا آمار مراجعه به این وب سایت در این ایام خاص افزایش پیدا میکند، یکی از علل آن هم این است که مداح به دنبال شعر و نوحه و سبک اجرای خوب است.
حساب کنید که ما تا به حال چند فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی خوب ساختهایم که شیوههای صحیح عزاداری را به مردم منتقل کند، به عدد انگشتان دست هم نمیرسد. منظورم فیلمی نیست که از اول تا آخر به هیئتهای مذهبی و عزاداری پرداخته باشد، منظورم فیلمی است که سکانسها یا پلانهایی از آن به این موضوع اختصاص داشته باشد، مردم ممکن است پای تلویزیون بنشینند و مثلا عزاداری فلان هیئت را در یزد ببینند و سبک نویی را در سینهزنی مشاهده کنند اما در فیلم و سریال همه حواسها به این است که چه اتفاقی میافتد، در یک سکانس از فیلم، فرد را به هیئت عزاداری می برند و مخاطب، شعر، محتوا و اجرای خوب را میبیند، این خود یکی از طرق انتقال روضه صحیح به مردم است. پس همانگونه که ذکر کردم بر متولیان ماست که تحکمی برخورد نکنند و ایجابی عمل نمایند، یکی از راههایش هم همین است، چه اشکالی دارد که ما به صورت غیر مستقیم با شعرا ارتباط برقرار کنیم، بعد فهرست شاخصهایی که میبایست در یک شعر خوب وجود داشته باشد را به آنها بدهیم تا بدون هزینه در فضای مجازی منتشر شود، نتیجتا ببینید چه اشعاری به دستتان میرسد، مداح تشنه شعر است، تشنه سبک است، اگر شعر خوب به دستش برسد قطعا اجرا میکند، سازمان متولی این امر میبایست یک سبک خوب تولید کند، بنیاد دعبل، هیئت رزمندگان اسلام و ... بیایند و این سبک را در وب سایتشان بگذارند، این سبک خود به خود توزیع میشود، نمونهاش همین وب سایت شماست، قطعا آمار مراجعه به این وب سایت در این ایام خاص افزایش پیدا میکند، یکی از علل آن هم این است که مداح به دنبال شعر و نوحه و سبک اجرای خوب است.
اینکه میفرمایید مردم در مقابل سیاستهای حکومتی و دولتی مقاومت میکنند آیا بدان علت نیست که این سیاستها به دور از واقعیتهای موجود در جامعهاند و نگاهی از بالا به پایین دارند؟
اگر من مداح یا سخنران بدانم که این برنامهریزی دولتی، خروجی مناسبی دارد از آن استقبال می کنم، الزاما چون دولتی است با آن مقابله نمیکنم، من به دنبال جنس خوب هستم، این جنس خوب را هر که با کیفیت و قیمت و اخلاق خوب به من عرضه کند من خریداری میکنم، چه دلیلی دارد استفاده نکنم؟ اما لازم هم نیست که همه برای تولید، دفتر و سازمان و ارگان راه بیندازند و هزینه کنند، نباید این تاسیسات را گسترده کرد، باید از همین امکانات موجود به بهترین نحو استفاده نمود، ما شعرای خوب در کشور کم نداریم، بیاییم به آنها بگوییم همین شاخصها، ملاکها و مضامینی که به نظر باید در مراسمها و برنامههای مذهبی به کار گرفته شود را در سرودن شعر استفاده کنید. بنده در سال پیامبر اعظم (ص)، مدیر کل روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودم، مقرر کردم که در وصف پیامبر (ص) از هر یک از شعرای به نام این حوزه، یک رباعی گرفته شود، نتیجه این اقدام، جزوه بسیار زیبایی شد که همه از خواندن آن لذت میبردند، خود شعرا هم افتخار میکردند که شعرشان در این دفتر آمده، پس اهمیت جریانسازی را نادیده نگیریم، به صحبتهایی که حضرت آقا فرمودند دقت کنید، من یک بار در هیئت رزمندگان اسلام، همه فرمایشهای آقا را در دیدارهایشان با مداحان گردآوری و شاخصبندی کردم، ما میبایست همین شاخصها و مضامین را به مداح، شاعر و هیئتی بدهیم تا بر اساس آن عمل کند. آنچه در این شاخصها برجسته بود موضوعاتی چون عدالتمحوری، ظلم ستیزی، رسیدگی به ضعفا و نظایر آن بود، متاسفانه وقتی حضرت آقا صحبتی میکنند همه ما بهبه و چهچه میکنیم و به دنبال آن می رویم، اما بعد که دوباره ایشان نکته جدیدی را فرمودند آن مطلب قبلی را فراموش میکنیم و به دنبال نکته جدید میرویم، یادمان باشد که همه این صحبتها به هم پیوستهاند. فرمایشهای فعلی ایشان نباید سبب شود که ما مثلا بحث اقتصاد مقاومتی را فراموش کنیم. امروزه شاعر در اشعار خود برای مداح، تا چه مقدار از مضامین اقتصاد مقاومتی استفاده کرده؟ شاعر اگر دل بدهد میداند چه کار کند، این کار دستگاههای دولتی است که این ذوق و انگیزه را در شعرا ایجاد نمایند.
الگویی هست که به شاعر، مداح و هیئتیمان نشان دهیم و بگوییم از آن در خلق و اجرای اثر خود بهره بگیر؟
خوشبختانه امروزه صدا و سیما هر اجرایی را پخش نمیکند و بیشتر به الگوها می پردازد، البته اشکالاتی هم در پخش دارد اما عموما با کیفیتترینها را نمایش میدهد.
اما اجازه دهید من به برخی نکات دیگر اشاره کنم. یکی از آسیبهای هیئتها این است که سعی میکنند خود را به یک سازمان یا ارگان منتسب کنند، البته این مورد خیلی عمومیت ندارد اما معمولا هیئتهایی که مطرحترند در این وادی حرکت میکنند که غلط است، هیئت نباید سازمانی باشد، باید کاملا مردمی و خودجوش باشد، پولش را هم باید از مردم تامین کند، چون اگر مردم در هزینههای هیئت مشارکت کردند خودشان هم در برنامههای آن شرکت میکنند، خیلی از هیئتهایی که از گذشته در بازار یا جاهای دیگر فعال بودند هرگز با پولهای سازمانی و دولتی کار نکردند، آفت جایی است که بگویند فلان هیئت وصل به فلان سازمان یا ارگان است، این راه کجی است که نباید ادامه پیدا کند. نکته دوم ورود هیئتها به دستهبندیها و جناحبندیهای سیاسی است، هیئت باید مرجعیت داشته باشد، مداح و واعظ نباید در هیئتهای مذهبی طوری حرف بزند که بوی گرایش به یک جناح یا گروه خاص از آن برآید، این کار زدگی ایجاد میکند، اصولا این که مداح یا سخنران پشت میکروفن به مردم بگوید به فلانی رای بدهید شان او را پایین میآورد، مداح یا سخنران باید بداند که اعتبار او به واسطه دستگاه اهل بیت است، این اعتبار به واسطه شخص او نیست، لذا دستگاه اهل بیت را نباید جناحی و سیاسی کرد، البته بعضی جاها که اصل اسلام، انقلاب و ولایت در خطر است، مداح باید سینه سپر کند و جلو بیاید، از تریبون استفاده کند و فریاد بزند، ولی جاهایی که بوی دستهبندی و جناحبندی سیاسی میآید نباید عکس یک منتخب را در دست بگیرد و تبلیغ کند، این کار بسیار به هیئت آسیب میزند، مداح و واعظ باید شاخص بدهد، بگوید به کسی رای بدهید که عدالتمحور باشد، به درد محرومان برسد، به فکر مملکت و منافع ملی باشد و هر آنچه که شاخص است، اینکه بیاید و با استفاده از دستگاه اهل بیت بگوید به فلانی رای بدهید غلط است، حتی در مصاحبه، یعنی خارج از هیئت هم بگوید که من به فلانی رای میدهم هم غلط است.
یک وقت است که من به مداح یا واعظ مراجعه میکنم و از او نظرخواهی میکنم که ما هم میخواهیم به کسی که مد نظر شماست رای بدهیم، این اشکال ندارد، ولی وقتی پشت تریبون قرار گرفت باید بداند کسی که نشسته و به حرفهای او گوش میکند ممکن است دارای گرایشهای سیاسی متفاوتی باشد، از همه مهمتر، او آمده تا با استفاده از دستگاه اهل بیت، معرفتی را یاد بگیرد، این کار توی مداح باعث بیزاری او از اهل بیت و حضور در این مراسمها میشود. نکتهای که متولیان هیئت باید به آن توجه داشته باشد همتی است که باید در خصوص مداح و سخنران خود داشته باشند، متولیان خصوصا در هیئتهای مطرح باید مطالبه کنند که سخنران هر چیزی را که در شان محفل و تریبون نیست بیان نکند، چه اشکالی دارد که مسئول هیئت پیش از مراسم به سخنران محورها را بدهد، مثلا به او بگوید ما با توجه با اهمیت موضوع اقتصاد مقاومتی از شما خواهش میکنیم که بر روی این موضوع مطالعه کنید، بعد بیایید و پنج شب در این خصوص صحبت کنید، این که من فکر کنم کسی که به هیئت خود دعوت کردهام بهتر از من میداند چه باید بگوید اشتباه است، شاید او حتی مطالعه نکرده و نمیداند چه باید بگوید، اما اگر شما از او بخواهید برنامه خود را با فلان مضامین اجرا کند، مردم هم بدانند، کیفیت اجرا در مراسمها بالاتر میرود. من بانی هیئت هستم، هزینه آن را هم مردم پرداخت کردهاند، پس از توی مداح میخواهم مشروط بر اینکه اشعاری را با این مضامین بخوانی به هیئت من بیایی، یا مثلا بگویید چون ولی امر من فرموده شما نباید فلان کار را در هیئتها بکنید شما هم اجازه نداری آن را انجام دهی.
اما اجازه دهید من به برخی نکات دیگر اشاره کنم. یکی از آسیبهای هیئتها این است که سعی میکنند خود را به یک سازمان یا ارگان منتسب کنند، البته این مورد خیلی عمومیت ندارد اما معمولا هیئتهایی که مطرحترند در این وادی حرکت میکنند که غلط است، هیئت نباید سازمانی باشد، باید کاملا مردمی و خودجوش باشد، پولش را هم باید از مردم تامین کند، چون اگر مردم در هزینههای هیئت مشارکت کردند خودشان هم در برنامههای آن شرکت میکنند، خیلی از هیئتهایی که از گذشته در بازار یا جاهای دیگر فعال بودند هرگز با پولهای سازمانی و دولتی کار نکردند، آفت جایی است که بگویند فلان هیئت وصل به فلان سازمان یا ارگان است، این راه کجی است که نباید ادامه پیدا کند. نکته دوم ورود هیئتها به دستهبندیها و جناحبندیهای سیاسی است، هیئت باید مرجعیت داشته باشد، مداح و واعظ نباید در هیئتهای مذهبی طوری حرف بزند که بوی گرایش به یک جناح یا گروه خاص از آن برآید، این کار زدگی ایجاد میکند، اصولا این که مداح یا سخنران پشت میکروفن به مردم بگوید به فلانی رای بدهید شان او را پایین میآورد، مداح یا سخنران باید بداند که اعتبار او به واسطه دستگاه اهل بیت است، این اعتبار به واسطه شخص او نیست، لذا دستگاه اهل بیت را نباید جناحی و سیاسی کرد، البته بعضی جاها که اصل اسلام، انقلاب و ولایت در خطر است، مداح باید سینه سپر کند و جلو بیاید، از تریبون استفاده کند و فریاد بزند، ولی جاهایی که بوی دستهبندی و جناحبندی سیاسی میآید نباید عکس یک منتخب را در دست بگیرد و تبلیغ کند، این کار بسیار به هیئت آسیب میزند، مداح و واعظ باید شاخص بدهد، بگوید به کسی رای بدهید که عدالتمحور باشد، به درد محرومان برسد، به فکر مملکت و منافع ملی باشد و هر آنچه که شاخص است، اینکه بیاید و با استفاده از دستگاه اهل بیت بگوید به فلانی رای بدهید غلط است، حتی در مصاحبه، یعنی خارج از هیئت هم بگوید که من به فلانی رای میدهم هم غلط است.
یک وقت است که من به مداح یا واعظ مراجعه میکنم و از او نظرخواهی میکنم که ما هم میخواهیم به کسی که مد نظر شماست رای بدهیم، این اشکال ندارد، ولی وقتی پشت تریبون قرار گرفت باید بداند کسی که نشسته و به حرفهای او گوش میکند ممکن است دارای گرایشهای سیاسی متفاوتی باشد، از همه مهمتر، او آمده تا با استفاده از دستگاه اهل بیت، معرفتی را یاد بگیرد، این کار توی مداح باعث بیزاری او از اهل بیت و حضور در این مراسمها میشود. نکتهای که متولیان هیئت باید به آن توجه داشته باشد همتی است که باید در خصوص مداح و سخنران خود داشته باشند، متولیان خصوصا در هیئتهای مطرح باید مطالبه کنند که سخنران هر چیزی را که در شان محفل و تریبون نیست بیان نکند، چه اشکالی دارد که مسئول هیئت پیش از مراسم به سخنران محورها را بدهد، مثلا به او بگوید ما با توجه با اهمیت موضوع اقتصاد مقاومتی از شما خواهش میکنیم که بر روی این موضوع مطالعه کنید، بعد بیایید و پنج شب در این خصوص صحبت کنید، این که من فکر کنم کسی که به هیئت خود دعوت کردهام بهتر از من میداند چه باید بگوید اشتباه است، شاید او حتی مطالعه نکرده و نمیداند چه باید بگوید، اما اگر شما از او بخواهید برنامه خود را با فلان مضامین اجرا کند، مردم هم بدانند، کیفیت اجرا در مراسمها بالاتر میرود. من بانی هیئت هستم، هزینه آن را هم مردم پرداخت کردهاند، پس از توی مداح میخواهم مشروط بر اینکه اشعاری را با این مضامین بخوانی به هیئت من بیایی، یا مثلا بگویید چون ولی امر من فرموده شما نباید فلان کار را در هیئتها بکنید شما هم اجازه نداری آن را انجام دهی.
به اعتقاد شما جریان نواندیش دینی و حوزوی چه تلاشی در اصلاح این کجرویها و رفع خرافات داشتهاند؟
بنده اطلاع دارم که دوستان ما در حوزه علمیه قم اقدامات مثبتی در این خصوص صورت دادهاند و در زمینه مداحی و مراثی هم تشکلهای خوبی شکل گرفته است، تولید شعرهای با محتوا نیز از دیگر اقدامات مثبت است، قرائت برخی اشعار نزد حضرت آقا نشان از خروجی خوب این جریان دارد، به نظر من یکی از دغدغههای امروز طلاب، ایجاد این دست تشکلها به منظور جلوگیری از انحراف است، مطلعم که آقایان زمانی، برقعی، واضعی، میرزامحمدی و دیگر عزیزان فعال در این حوزه کار کردهاند، ولی چون جامعه امروز ما طالب خروجیهای بیشتر است، به نظر میرسد که باید کارهای بسیاری در این حوزه انجام گیرد. دوستان حوزوی هم میبایست با ائمه جماعات و هیئتها ارتباط گستردهای برقرار کنند و جزئیات این ارتباطات را مکتوب و در فضای مجازی منتشر نمایند.
پس بر خلاف خروجیهای دولتی که مردم اقبال چندانی به آن ندارند، خروجیهای حوزه علمیه توفیق بیشتری در این خصوص داشته است.
بله، چون حوزه علمیه، مردمی است و اعتماد مردم به روحانیت همچنان پابرجاست.
راهکاری عملیاتی و تجویزی وجود دارد که با به کار بستن آن بتوانیم فرم و محتوای عزاداریها را در مسیر صحیح هدایت نماییم؟
ما میبایست تلاش کنیم هیئتهایی که ملاکهای گفته شده را در حد توان رعایت و اجرا میکنند در نگاه مردم برجسته نماییم، بخشی از این رسالت به عهده صدا و سیما و بخش دیگر مسئولیت فضای مجازی است، این دو بخش کمک بسیاری به توسعه راهبردهای ما مینمایند. ترویج این ملاکها باعث مردمی شدن بیشتر آنها میشود، و در نهایت هر چه مضامین مردمیتر باشند اثرگذاریشان هم بیشتر خواهد بود.