​عملکرد مالی بنیاد دعبل بسیار شفاف است

5 ارديبهشت 1397 ساعت 18:26

​عملکرد مالی بنیاد دعبل بسیار شفاف است / مداح صرفا آن چهره تلویزیونی مشهور نیست، مداح آن نابینایی است که بعد از 50 سال مداحی در بستر بیماری افتاده / در مقاطع مختلف سیاسی، طمع‌هایی به جامعه مداحان وجود داشت / خرافات و بدعت‌ها از ناحیه جامعه مداحان نیست / ما در مطالعات شیعه‌شناسی از آمریکا و انگلیس عقب‌تریم


دعبل - رضا دستجردی: سیاست‌گذاری فرهنگی در خصوص مجالس مذهبی و آسیب‌شناسی محافل ذکر مصیبت امام حسین (ع) مدت‌های مدید است که فعالان این حوزه را بر آن داشته تا ضمن پیراستن حماسه عاشورا از خرافات و بدعت‌ها، زمینه را برای انتقال صحیح پیام عاشورا به نسل امروز و در آتیه، نسل‌های آینده فراهم آورند و با برنامه‌ریزی‌های سنجیده فرهنگی، مخاطب اسیر در دنیای تکنولوژی پر پیچ و خم امروز را با حقایق قیام عاشورا و آموزه‌های ارزشمند آن آشنا سازند.

حجت‌الاسلام و المسلمین محمد مهدی عرب انصاری نایب رئیس هیئت مدیره ی بنیاد دعبل خزاعی، در گفتگو با سایت دعبل، ضمن برشمردن اهداف و کیفیت فعالیت‌های گذشته و امروز بنیاد دعبل خزاعی، از کم و کیف سیاست‌گذاری فرهنگی و دینی در کشور و نقاط قوت و ضعف آن می‌گویند.

بیش از یک دهه از تأسیس بنیاد دعبل گذشته است. وقتی به پشت سر نگاه می‌کنید آیا هنوز هم تأسیس چنین بنیادی را ضروری می‌دانید؟

اگر به آن روزها برگردیم می‌بینیم که تاسیس چنین نهادی از مدت‌ها پیش خواست جامعه مداحان بود و به یک مطالبه عمومی تبدیل شده بود. علتش هم این بود که اصولا جامعه مداحی منهای تاثیری که در تاریخ تشیع دارد، در مراحل مختلف انقلاب هم، چه در دوران نهضت و مبارزه با رژیم خائن پهلوی و چه بعد از پیروزی انقلاب و در مقطع دفاع مقدس نقش عمده‌ای در حیات مردم و کشور داشت.

ولی نکته قابل توجه اینجاست که ما همواره از برکات و فیوضات این آقایان بهره‌مند شده بودیم و خدمات را به صورت یک طرفه از این عزیزان می‌گرفتیم اما حاکمیت خدمتی به جامعه مداحان ارائه نکرده بود، پس همانطور که اشاره کردم این موضوع به یک مطالبه عمومی در میان جامعه مداحان بدل شده بود.

در نظر داشته باشید که جوانان مداح کم کم به سن بازنشستگی رسیده بودند و نیازمند کمک‌هایی بودند که شاید به تنهایی از پس آن بر نمی‌آمدند.

مستحضرید که یک مداح حرفه‌ای برای اینکه خودش را به روز کند و در محافل حضور موثر داشته باشد گاهی مواقع می‌بایست مداحی را به عنوان شغل و همه زندگی خود بپذیرد.

این دیدگاه همه ابعاد وجودی مداح را تحت تاثیر قرار می‌دهد، مهم‌ترین ابزار یک مداح هم صوت و صدای اوست اما بعد از مدتی این حنجره خسته می‌شود و امکان مداحی برایش فراهم نیست، طبیعتا درآمدی هم ندارد، از آن طرف ممکن است برخی بیماری‌ها بر مداح عارض شود و هزینه‌های گزافی بر سر راه او قرار دهد، آن هم در شرایطی که مداح ما نه حقوق‌بگیر است و نه بیمه، ما این شرایط آن روز زندگی مداحان را دیده بودیم، لذا منطقا به این قشر حق می‌دادیم که این خواسته به مطالبه عمومی‌شان تبدیل شود.

از طرف دیگر ما در سازمان تبلیغات اسلامی که متولی امور مذهبی است مطالعاتی در زمینه‌های مختلف من جمله بیانات حضرت آقا راجع به موضوع هیئات مذهبی و فعالیت‌های دینی صورت داده بودیم. ما و همکاران‌مان حین انجام این مطالعات متوجه شدیم که حضرت آقا نگاه‌شان این هست که این جامعه می‌بایست از تشکیلات و محوریتی برخوردار باشد، به نظرم می‌آید که فحوای بیانات ایشان این بود که روزی در کشور، انجمنی تحت عنوان انجمن شعرا و ذاکرین تشکیل شود و اداره این دست امور را به عهده بگیرد، در نتیجه دیدیم که از یک طرف حضرت آقا چنین دیدگاهی دارد، خود ما هم به این نتیجه رسیده بودیم، خود هیئت‌ها هم به حمدلله ثبات لازم را پیدا کرده بود، از سوی دیگر هم سازمان تبلیغات هیئت‌ها را شناسایی و برایشان شناسنامه تشکیل داده و کد تعیین کرده بود، روحانیت محترم هم که ساماندهی تبلیغی شده بودند ولی جامعه مداحان به حال خود رها شده بود. پس به فکر افتادیم که اقدامی صورت دهیم، سر جمع این دیدگاه‌های مشترک با هدف نیل به این امر منجر به تاسیس بنیاد دعبل خزاعی شد.

به نظر من آن روز نه تنها این امر بسیار اهمیت و ضرورت داشت بلکه خیلی هم دیر شروع شده بود و حق بود که خیلی زودتر از آن تاریخ چنین مجموعه‌ای تاسیس شود. با تاسیس بنیاد، امکان ارتباط چهره به چهره با جامعه مداحان و ملاقات با برخی از آنها فراهم آمد، ضرورت امر رسیدگی به جامعه مداحان امروز چندین برابر است، لذا اکنون اعتقادمان به ادامه این راه راسخ‌تر است، منتها اشکالی که وجود دارد این است که توانی برای ارائه خدمات به کل جامعه مداحان نیست و متاسفانه به بخش اقلی از این جامعه خدمات ارائه می‌شود.

به نظر شما آیا بنیاد در رسیدن به اهدافش موفق بوده است؟ بنیاد دعبل یک هدف اصلی دارد و آن ارائه خدمات به جامعه مداحان است، همه سرمایه‌گذاری بنیاد در همین مسیر بوده و هست، مهم‌ترین اقدام بنیاد این بود که مداحان بیمه شدند، چون این جامعه گسترده است و توان ما محدود، سعی کردیم کسانی را بیمه کنیم که به مرز بازنشستگی نزدیک‌ترند، لذا افرادی که به این مرز نزدیک‌ترند بیمه می‌شوند و به تعدادی هم که سن‌شان از این مرز عبور کرده و نتوانسته‌ایم آنها را بیمه کنیم مستمری پرداخت می‌نماییم، من فکر می‌کنم در طول این مدت در رابطه با مهم‌ترین هدف‌مان موفق عمل کرده‌ایم، اصل اعتبار بنیاد هم در همین مسیر مصرف می‌شود اما اگر بفرمایید آیا همه این جامعه کاملا تحت پوشش قرار گرفته باید بگویم متاسفانه خیر، حداقل این قشر تحت پوشش ماست، علتش هم تنگناهای مالی است، اگر اعتبارات از سوی دولت و مجلس افزایش پیدا کند، این آمادگی را داریم که خدمات‌مان را گسترده‌تر کنیم.

در میان تشکل‌های فعال در عرصه ستایشگری اهل‌بیت(ع)، بنیاد دعبل چه جایگاهی دارد؟ همانطور که عرض کردم رویکرد اصلی ما ارائه خدمات است، سایر تشکل‌ها این ویژگی را ندارند و این خصیصه منحصر در بنیاد است، پس هیچ تشکلی در کشور نداریم که به جامعه مداحان ارائه خدمات نماید، لذا از این باب منحصر هستیم، ضمن اینکه ما علاقمندیم در مباحث فرهنگی و جنبه محتوا و تغذیه فکری و فرهنگی مداحان هم اقداماتی صورت دهیم، کما اینکه فعالیت‌هایی هم داشته‌ایم، من فکر می‌کنم وجود تشکل‌های هم‌سو در این راستا می‌تواند به اهداف فرعی بنیاد که فعالیت‌های فرهنگی است کمک کند، اتفاقا خوشبختانه بنیاد دعبل با تشکل‌های شناخته شده کشوری جلسات مشترک برگزار می‌کند تا بتواند در راستای اهداف مشترک هم‌افزایی نماید و این هدف هم خوشبختانه محقق شده که ماحصل آن برگزاری برخی برنامه‌های فرهنگی مشترک با عمده مجموعه‌های فرهنگی کشور است.

پاییز هر سال و هنگام بررسی بودجه کشور در مجلس، بحث جدول 17 در رسانه‌ها به ویژه شبکه‌های اجتماعی بسیار داغ می‌شود، در این میان نام دعبل نیز مکرر شنیده می‌شود، برخی دعبل را از جمله مجموعه‌هایی می‌دانند که هدف و مأموریتش مشخص نیست و عملکرد شفاف مالی نیز ندارد. چه پاسخی می‌توان به این دسته از اتهامات داد؟ تفاوت بنیاد دعبل با دیگر تشکل‌ها در این است که ما صرفا به جامعه مداحان خدمات بیمه ارائه می‌دهیم، شما مستحضرید که محکم‌ترین منطق، منطق عددی است، منطق ما هم در بنیاد همین است، اتفاقا به نظر من شفافیت بیشتر از این نمی‌شود که طبق آمار اعلام کنید که تاکنون 2 هزار نفر بیمه شده‌اند، ماهیانه مبلغ مشخصی بابت بیمه آنها واریز می‌شود، جمع اعداد مشخص است و عدد دریافتی از دولت هم معین، خوشبختانه همه مداحانی هم که از ما خدمات بیمه یا مستمری دریافت می‌کنند کد و شناسنامه دارند و ما با آنها از طریق نمایندگان استانی‌مان ارتباط مستقیم داریم، پس به نظرم می‌آید ما منطقی روشن‌تر و شفاف‌تر از منطق اعداد و ارقام نداریم، منتها فکر اگر کسی چنین نگاهی به بنیاد دعبل دارد تصورش این است که ما برای فعالیت‌های فرهنگی اعتبار دریافت می‌کنیم ولی مثلا فعالیت‌های فرهنگی‌مان در تراز اعتبارمان نیست، در حالی که ما اصلا کار فرهنگی نمی‌کنیم، عمده فعالیت ما فقط در بحث بیمه مداحان متمرکز است.

البته همانطور که عرض کردم به صورت مشترک با سایر تشکل‌های فرهنگی، برنامه‌های فرهنگی هم برگزار می‌کنیم، این را هم باید در نظر داشت که ما با وجود داشتن هیئت علمی، همه فعالیت‌هایمان را با مشورت آنها انجام می‌دهیم، از جمله معرفی کتاب سال عاشورا که در آن جمعی از وزین‌ترین محققین کشور کتب مفصلی را مطالعه می‌کنند، به نتایجی می‌رسند و به کتب برگزیده رای می‌دهند، سپس بر این اساس جلسه‌ای برگزار می‌کنیم و از عموم صاحب‌نظران، پژوهشگران، ادبا، اهل قلم و در کل همه طبقات مردم دعوت می‌کنیم که تشریف بیاورند و در جریان ماحصل پژوهش‌های ما قرار گیرند، فرآیندی که خوشبختانه با حداقل هزینه انجام می‌گیرد، ضمن اینکه هزینه‌های ما سالیانه حسابرسی می‌شود و خوشبختانه این حسابرسی همیشه مقبول بوده و تایید شده، لذا ما از این بابت جزو مجموعه‌های بسیار شفاف هستیم و عملکردمان در همه حوزه‌ها روشن است.

[ گزارش اولین دوره کتاب سال عاشورا - جایزه دعبل ]

[ گزارش دومین دوره کتاب سال عاشورا - جایزه دعبل ] ما اگر مثلا 10 یا 50 مداح مطرح در کشور داشته باشیم که رسانه‌ای هستند نمی‌توانیم بگوییم که اینها جای 50 هزار نفر بنشینند، این تعداد اندک، مداحان خاصی هستند که خود را به این جایگاه ملی رسانده‌‎اند ولی از آن طرف بیش از 40 هزار مداح داریم که خیلی از اینها شناسایی نشده‌اند و رسانه‌ای نیستند، برخی از مداحان واقعا انسان‌های بزرگی هستند، معلومات فراوان و سابقه بسیاری دارند، از مقبولیت اجتماعی وصف‌ناپذیری نیز برخوردارند اما درآمدشان زیاد نیست چون خودشان رعایت‌هایی دارند، طبیعی است که ما هم جامعه را می‌بینیم نه چند نفر محدود و خاص را، ضمن اینکه اتفاقا آنهایی که توان مالی بالایی دارند چه بسا شرایط و شان‌شان اجازه ندهد که بخواهند در چنین جایگاهی عضویت پیدا کنند.

لذا اگر قرار باشد قضاوتی صورت گیرد این قضاوت باید متوجه جمعیت بیش از 40 هزار نفری مداحان باشد که در اینجا لازم می‌دانم به نمونه‌هایی از این مداحان اشاره کنم، یکی از این مداحانی که ما به دیدن‌شان رفته بودیم همراه با همسرش در یک سوئیت 38 متری زندگی می‌کرد، ایشان که تازه از بیمارستان مرخص شده بود به زحمت توانست از ما که هفت هشت نفر بودیم پذیرایی کند، چون هم سنی از ایشان گذشته بود و هم درآمدی نداشت، به ملاقات فرد دیگری رفتیم، متاسفانه دیدیم که سرطان حنجره گرفته و روی تخت خوابیده، دوران شهرتش تمام شده بود و مردم دیگر کمتر به او سر می‌زدند، طبیعتا درآمدی هم نداشت، سراغ مداح دیگری رفتیم که ماه‌ها بود در یک اتاق تاریک بستری  شده بود و به خاطر شرایط جسمی‌اش جرات اینکه از پله‌ها پایین بیاید را نداشت، یا فلان مداح نابینا، خب وقتی به این دست مداحان توجه کنیم می‌بینیم که متاسفانه فراموش شده‌اند و هیچ کس سراغی از آنها نمی‌گیرد.

پس تصمیم گرفتیم ما به سراغ‌شان برویم، طرح سوال و پرسش هیچ مانع و اشکالی ندارد اما کسانی که این ابهامات را مطرح می‌کنند مستحضر نیستند که مداح فقط آن کسی نیست که تلویزیون تصویرش را پخش می‌کند، او هست منتها از شرایط خوبی برخوردار است و اتفاقا نیازی به کمک ما ندارد، چه بسا ما بگوییم که او برای کمک به بقیه هم قشرهایش، بنیاد را یاری کند اما نباید فراموش کرد که مداح آن نابینایی است که بعد از 50 سال مداحی هم اکنون در بستر بیماری افتاده و کسی نیست که به او کمک کند، به نظرم می‌آید که اگر دوستان قدری تحقیق کنند می‌بینند که اگر ما به جهت محدودیت‌هایمان، از میان 40 هزار مداح به سراغ 2 هزار نفر رفته‌ایم احتمالا وسواسی در انتخاب افراد نیازمند در نظر داشته‌ایم.

آیا دعبل وارد کار سیاسی هم شده است؟ تاکنون پیش آمده که مداحان عضو بنیاد دعبل را در حمایت از جریان‌های سیاسی بسیج کنید؟ این که در جامعه مداحان افراد سیاسی حضور داشته باشند بله هستند مثل همه اقشار که برخی‌شان سیاسی‌اند اما اینکه بنیاد کار سیاسی کند قطعا اینطور نبوده و بنا به انجام این کار ندارد چون ذاکرین و مداحان در جامعه قداستی دارند که باید حفظ شود، مداحان نباید کار سیاسی کنند، البته وقتی سخن از کار سیاسی می‌شود اذهان‌ بیشتر به سمت کارهای جناحی، گروهی و حزبی می‌رود که ما به شدت از آن پرهیز داریم اما اینکه جامعه مداحان بصیرت و آگاهی پیدا کنند، مثلا در یوم الله‌ها فعال شوند، در روزهای سخت انقلاب حضور موثر داشته باشند، در مسیر ولایت فقیه حرکت کنند حائز اهمیت بسیاری است، این اصلی است که در ذات مداحی است، پس جامعه مداحان و بنیاد دعبل در آنچه که به اصل نظام و حاکمیت مربوط می‌شود محکم ایستاده‌اند اما در گرایش‌های سیاسی مطلقا وارد نمی شوند، چه که در مقاطع مختلفی چون انتخابات شوراها، مجلس و ریاست جمهوری بعضا طمع‌هایی به این جامعه وجود داشت که خوشبختانه به هیچ جناح و گروهی پاسخی داده نشد.

در سال‌های اخیر بحث‌های فراوانی در موضوع آسیب‌شناسی مداحی صورت گرفته است. بنیاد دعبل برای رفع این آسیب‌ها چه برنامه و یا حداقل چه نظری دارد؟  وظیفه همه نهادهای فرهنگی ارائه طریق است، رسالت ما هم در این راستا آن است که شاخص‌ها و معیارهای کلی ارائه کنیم، به عنوان نمونه در رابطه با فرهنگ عاشورا، در خصوص کتاب‌شناسی این واقعه اقداماتی داشتیم یا در ارتباط با اشعار به فعالیت‌هایی دست زدیم که بنیاد در این خصوص مطالعاتی را هم در زمینه اشعار قبل از انقلاب و هم اشعار پس از انقلاب، یعنی طول حیات شیعه شروع کرده و در دست بررسی دارد، اتفاقا در ارزیابی اشعار به 40 قطعه رسیدیم که در این زمینه جزو برترین‌ها بوده‌اند، پس بر ماست تا با ارائه این برنامه‌ها، شاقول فکری و حرکتی‌مان را مشخص کنیم.

نشست تدوین کتاب «اشعار برجسته عاشورایی در ادب فارسی» در بنیاد دعبل برگزار شد  ]

اقدام دوم، شناسایی تهدیدات است، همکاران ما در این زمینه، بررسی‌هایی در خصوص هجمه‌های سیاسی و فکری که در رسانه‌ها به جامعه مداحان صورت می‌گیرد را شناسایی می‌کنند و ما متوجه می‌شویم که هدف‌گیری معاندین به چه شکل و صورت است، چون همانطور که می‌دانید جامعه مداحان به شدت مغضوب معاندین نظام‌اند، لهذا نقشه‌ها و طرح‌های آنها شناسایی شده و به اطلاع می‌رسد، از طرف دیگر سعی کردیم مطالب مثبتی که می‌تواند برای این جامعه مفید باشد را در سایت‌مان قرار دهیم اما من فکر می‌کنم که امروزه خرافات و بدعت‌هایی که در حوزه عزاداری سید الشهدا (ع) مصطلح هست از ناحیه این جامعه نیست، خوشبختانه این جامعه به سطحی از دانش و بینش رسیده که معمولا تولید خرافه و بدعت از جانب آن صورت نمی‌گیرد بلکه معمولا از بیرون وارد می‌شود، ما باید این آسیب‌ها را شناسایی و با آنها مقابله کنیم، هرچند وظیفه اصلی ما این نیست، با این وجود به اندازه بضاعت محدودی که داشته‌ایم در این رابطه اقداماتی صورت دادیم، من فکر می‌کنم اتفاقا خیلی از نهادهای فرهنگی اعم از دولتی و غیردولتی می‌توانند در این راستا فعال باشند و اگر واقعا اندوخته‌ای داشته باشند بنیاد دعبل می‌تواند به عنوان یک پل ارتباطی نقشی در انتقال این اندوخته ایفا نماید.

چرا نظام پايش مناسبی براي بررسي درجه انحراف از اهداف در حوزه ستایشگری اهل‌بیت وجود ندارد و چرا اقدامات لازم براي تحقق اهداف و تقويت هر يک از شاخص‌های مطرح در این حوزه روشن و مشخص نیست؟ چون متولی نداریم و اینکه چرا متولی نداریم را باید از نهادهای مسئول پرسید ولی واقعا چرا؟ فرهنگ تشیع بیش از 1400 سال قدمت دارد، این فرهنگ در دنیا همواره مورد هجمه بوده و همیشه خودش را حفظ و با هجمه‌ها مقابله کرده، گاهی تضعیف شده گاهی هم قدرت پیدا کرده اما این فرهنگ امروز سخت‌ترین روزهایش را می‌گذراند چون هجمه‌ها همه جانبه شده و با همه گونه ابزار صورت می‌گیرد، معاندین ما هم خیلی هوشیار و زیرک هستند و آمده‌اند زوایای مختلف این فرهنگ را مطالعه و بررسی کرده‌اند، نقطه‌های قوتش را، دلایل پذیرش این تفکر را در میان اجتماع، پیوند مردم را با آن و نظایر آن، معاندین در پی این هستند که بین این فرهنگ و مردم جدایی صورت گیرد، ما هم حرف‌مان همین است که اتفاقا چرا متولیان امر این مسئله را جدی نمی‌گیرند، در حالی که این مهم‌ترین مسئله روز ماست، چطور می‌شود که در سازمان اطلاعات آمریکا و انگلیس، مطالعات شیعه‌شناسی وجود دارد و آنها با تمام توان‌شان روی موضوعات مبتلابه جامعه تشیع کار می‌کنند ولی ما از آنها عقب‌تریم، امروز کانال‌های خبری، شبکه‌های ماهواره‌ای فراوان و صدها شبکه قدرتمند با محتوای از پیش‌ تعیین‌شده دارند به این فرهنگ هجمه وارد می‌کنند ولی چرا ما از این میراث گرانبها محافظت نمی‌کنیم؟ سوال ما هم همین هست، چون ما هم به همین نیاز رسیده‌ایم و اتفاقا به شدت مطالبه‌گر هستیم.

با توجه به تدوین سند بالادستی «منشور توسعه فرهنگ قرآنی»، به نظر می‌رسد تدوین یک «سند ملی در حوزه عترت» و به تبع آن یک «سند فرا بخشی در حوزه ستایشگری اهل‌بیت علیهم‌السلام» ضروری به نظر می‌رسد، تاکنون چه اقدامی در این خصوص صورت گرفته است؟ ما در کشورمان در برخی بخش‌ها انصافا پیشرفت‌های حیرت‌آوری داشته‌ایم و موفق عمل کرده‌ایم بودیم، معدل‌مان هم در تغییر و پیشرفت و نوآوری همواره قابل قبول بوده و هست و به حمدلله کشور را خوب اداره کرده‌ایم اما متاسفانه در بخش‌های فرهنگی، حرکت‌مان لاک پشتی است و خیلی محتاط و آهسته قدم بر می‌داریم، به نظرم این یک اشکال است که چند دهه از عمر انقلاب بگذرد بعد متوجه شویم که ما یک فرهنگ عمومی داریم و یک فرهنگ دینی، فرهنگ دینی‌مان تعریف و اقتضائات خودش را دارد، فرهنگ عمومی‌مان هم به همین شکل، ما در طول این سالیان دراز، بودجه فراوانی به فرهنگ اختصاص داده‌ایم اما همه این بودجه صرف فرهنگ عمومی و نه فرهنگ دینی‌مان شده، ما متاسفانه از سرمایه‌گذاری در فرهنگ دینی‌مان غافل مانده‌ایم، لذا الان که نگاه می‌کنیم می‌بینیم چقدر کار بر زمین مانده هست و حالا که می‌خواهیم شروع کنیم متوجه می‌شویم که چقدر کارها پر هزینه شده، به نظرم این تفکر به حمدلله جا افتاده اما جواب‌گو نیست.

آیا سیاست‌گذاری در حوزه فرهنگ به اندازه‌ای شفاف هست که بتوان آن را نقد کرد و نتایج آن را ارزیابی نمود؟ من فکر می‌کنم که این موضوع هم واکنش‌هایی را در پی داشته باشد که شما چرا می‌گویید فرهنگ عمومی یا فرهنگ دینی، به نظر من خود همین مسئله جای بررسی دارد، من معتقدم که ما نسبت به فرهنگ دینی‌مان کوتاهی زیادی کرده‌ایم و الان چیزی برای ارائه نداریم، کاری هم اگر صورت گرفته مهندسی شده نیست، مثلا حضرت آقا فرمودند که امامزادگان می‌توانند به یک قطب فرهنگی تبدیل شوند، وقتی به سمت استفاده از این موقعیت پیش رفتیم دیدیم که چقدر فرمایش ایشان موثر واقع شد و چقدر مردم استقبال کردند، ببینید که امروز مردم چقدر به برنامه‌هایی که در همین مراکز مذهبی برگزار می‌شود علاقه نشان می‌دهند و پایبند به آنها هستند ولی چرا ما از فرهنگ دینی غفلت کردیم؟ حتما باید همه مسائل ریز و درشت را از زبان مقام معظم رهبری بشنویم؟ مسئولان و صاحب‌نظران چه کاره‌اند؟ برنامه‌ریزان کجا هستند؟ ما از این نوع کوتاهی‌ها فراوان داشته‌ایم، باید حتما شروع کنیم و در این مسیر به داشته‌هایمان توجه کنیم، به زمینه‌ها و فرصت‌های فراوانی که در دست داریم، چون مردم ما از برنامه‌ها و فعالیت‌های دینی و مذهبی در کشور استقبال می‌کنند، بهترین گواه این مسئله، عاشوراست، مذهبی‌ترین برنامه ما عاشوراست و عمومی‌ترین برنامه ما در کشور صحنه عاشوراست، شما ببینید نوروز اینقدر مردم را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد، سیزده فروردین اینقدر برای مردم جذابیت ندارد ولی در عاشورا همه حضور دارند، استثنا نداریم، حتی اقلیت‌های مذهبی هم همراه‌اند.

پس مردم ما با مسائل مذهبی آشتی‌اند، ما عاشورا را به عنوان یک فرصت در اختیارشان قرار دادیم که استقبال کردند، آمده‌اند، از خودشان هزینه می‌کنند، خودشان کار می‌کنند، خودشان خدمت می‌دهند، خودشان هم بهره‌برداری می‌کنند، اینجا دولت هم هیچ نقشی ندارد، خب چرا از این فرصت‌ها برای بقیه مقاطع فرهنگ و حیات‌مان استفاده نمی‌کنیم؟ امروز مهم‌ترین وظیفه ما فرهنگ انتظار است ولی چرا از این فرهنگ مثل نیمه شعبان که یک نماد است بهره‌ای نبرده‌ایم؟ چرا این فرصت را در اختیار مردم قرار نمی‌دهیم؟ چرا به مردم مسیر را نشان نمی‌دهیم؟ در حالی که مردم به شدت علاقمند به این مسئله هستند، من معتقدم کم کاری‌های بسیاری در این حوزه صورت گرفته است.

چرا تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری فرهنگی در کشور ما عمدتاً معطوف به رفع تهدیدات، حل مسائل و برطرف‌سازی معضلات و مشکلات فرهنگی است و نه تعیین یک هدف و تعقیب آن؟ من بخشی از اشکال را متوجه مسئولین می‌دانم، بخش عمده‌اش را هم اتفاقا متوجه صاحب‌نظران قلمداد می‌کنم، نیروهای فکری و فرهیختگان جامعه، کسانی که می‌توانند قلم بدست گیرند و بیان کنند باید این فرصت‌ها را معرفی کنند، اتفاقا شاید سهم اینها حتی از متولیان و مسئولین بیشتر است، چون مسئول اجرا می‌کند و این صاحب‌نظران هستند که باید ارائه طریق کنند، لهذا به نظر من، همه ما در این قسمت وظیفه سنگین‌تری بر دوش داریم.

مقام معظم رهبری در دیدار اخیرشان با مداحان بر ضرورت کار پژوهشی در پدیده مداحی به ویژه توسط پژوهشگران و دانشگاهیان تأکید داشته‌اند. از نظر شما برای تحقق این خواسته چه کارهایی می‌توان انجام داد؟ بنیاد دعبل تاکنون چه‌کارهایی در این زمینه انجام داده است؟ کاری که ما می‌توانیم بکنیم این است که نیازهای پژوهشی را معرفی کنیم ولی متاسفانه چون اعتباراتی در این زمینه نداریم اصولا نمی‌توانیم کار پژوهشی انجام دهیم ولی می‌توانیم نتیجه مطالعات‌مان را در اختیار مجموعه‌ها قرار دهیم، اتفاقا پژوهش در این امر همان ارائه طریق است، یعنی مسیر دادن و مهندسی حرکت، این جزو ضرورت‌هایی است که همواره حضرت آقا نسبت به آن توجه داشته‌اند، به نظر من، ما می‌توانیم بخشی از این نیازسنجی‌ها را در ارتباط با نهادهایی که کار پژوهشی می‌کنند انجام دهیم، چون به نظر من، مهم‌ترین پژوهش آن است که به نیازها توجه کنیم و اگر به نیاز نرسیم نتیجه مطالعات‌مان صرفا کتابخانه‌ای می‌شود، پژوهشی موثر است که ما قبل از آن نیازسنجی کرده باشیم، به نظرم می‌آید که در این رابطه هم مراکز تحقیقی و پژوهشی و هم ما می‌توانیم به سمت نیازها گام برداریم، ما در این رابطه حرف‌های زیادی برای گفتن داریم.

از نظر شما در سال‌های اخیر منزلت اجتماعی مداحان افزایش داشته است یا کاهش؟ آیا بنیاد دعبل در این زمینه کار پژوهشی انجام داده است؟ بله، در تجلیل از پیرغلامان، ما همواره یک ضلع این مسئله بوده‌ایم، به نظر من توجه دادن مردم به این مهم که فردی که به مرتبت پیرغلامی می‌رسد به یک ارزش در جامعه تبدیل می‌شود، خود نشان از منزلت بالای یک پیرغلام دارد، ما هم در معرفی این افراد نقش داشته‌ایم و در برگزاری آن به کمک آمده‌ایم، ضمن اینکه ما در نشست‌های استانی خود همواره به دنبال این بوده‌ایم که از آن بخشی از جامعه مداحان که به درجه پیرغلامی رسیده‌اند و اکنون یک مداح کامل و جامع‌الشرایط هستند را در برنامه‌ها استفاده کنیم، در این زمینه قدم‌هایی برداشته‌ایم، نمی‌خواهم بگویم تلاش‌هایمان کفایت می‌کند ولی تلاش بیشتری لازم است.

به نظر شما در عصر حاضر با همه ویژگی‌ها و پیچیدگی‌های آن به خصوص رسانه زده بودن آن - آیا تشکل‌های دینی و به تبع آن مداحان دچار بحران مخاطب شده‌اند؟ ما خوشبختانه مخاطب داریم، از همه اقشار هم مخاطب داریم، شما الان ببینید در موالید ماه شعبان، همه مردم می‌آیند و حضور دارند، جوانان را می‌بینید که چقدر شاد هستند، به چهره اینها که نگاه می‌کنید حض می‌کنید، در شهادت‌ها هم می‌بینید همین جوانان به پهنای صورت اشک می‌ریزند، فراموش نکنید که همین جوانان امروز طعمه لذیذ معاندان نظام‌اند.

آیا می‌توان گفت برخی از آسیب‌ها و اشکالات، ناشی از تلاش برای جذب و حفظ مخاطب است؟ البته مداحی و مجلس ذکر آدابی دارد، ما هم معتقدیم که آن آداب باید رعایت شود، اخلاص وجود داشته باشد و پیام منتقل شود، خود مداح هم باید رعایت‌هایی داشته باشد، اینها جزو الزامات است، اتفاقا مخاطبین مجالسی که این رعایت‌ها در آنها صورت می‌گیرد بیشتر است، در حقیقت مردم به مجالسی که وزن یک مجلس شیعی دارد و قواعد و چارچوب‌ها در آن رعایت می‌شود اقبال بیشتری نشان می‌دهند، من معتقدم که طبیعتا جلسات ما قدری دچار ذائقه‌های مختلف شده، البته این هیچی مانعی ندارد، برآیند کلی ما این است که مردم در طبقات، اقشار و گروه‌های مختلف و اقشار، از بی‌سواد تا باسواد، ارتباط خوبی با این مجالس برقرار می‌کنند ولی انتخاب می‌کنند و الان دیگر به مرحله‌ای رسیده‌اند که گاهی مجلس، مداح و منبری را بر می‌گزینند اما در کلیت امر مانعی نیست و این ارتباط وجود دارد.

به اعتقاد شما چه کار می‌شود کرد که هم آزادي‌هاي مشروع هنرآفرينان فرهنگي تضمین شود تا امکان خلاقيت و نوآوري فراهم گردد و هم از این مجرا به بیراهه نروند؟ هر قشر، بزرگانی دارد که معمولا مراقب آن صنف هستند، من فکر می‌کنم که ما در جامعه مداحی باید شیوخ مداحان را فعال کنیم، آدم‌های بزرگ در این صنف باید با هم گفتگو داشته باشند، با ضابطه، قانون و باید و نباید نمی‌توان مسائل فرهنگی را مدیریت کرد، ما در جامعه مداحی، بزرگانی را داریم که جوانان برای آنها احترام بسیاری قائل‌اند و حتما به پندها و نصایح‌شان توجه می‌کنند، من فکر می‌کنم که انتقال تجربیات و گفتگوهای صمیمی و آموزشی می‌تواند خیلی تاثیرگذار باشد و اگر از خود این قشر عزیزانی باشند که این شیخوخیت را انجام دهند نتیجه کار بسیار موثر و کارساز خواهد بود.

بیشتر بخوانید:

مهم‌ترین چالش‌های پیشِ روی جامعه ستایشگران
نامه مداحان و شاعران آیینی به رئیس مجلس درباره بنیاد دعبل
 


کد مطلب: 32824

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/report/32824/عملکرد-مالی-بنیاد-دعبل-بسیار-شفاف

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir