«محمدعلی بهتویی» متولد ۱۳۶۳ش. است. وی به دلیل نزدیکی محل سکونت با مرحوم حاج میرزا علی آهی و به واسطة شرکت کردن با پدر در جلسات مذهبی، از کلاس پنجم ابتدایی یعنی سال ۱۳۷۵ش. خدمت به اهلبیت(ع) را با نوحهخوانی شروع کرده است. در گفتوگویی که قبلاً با حسین روحانی داشتیم، ایشان محمدعلی بهتویی را یکی از بهترین شاگردانش معرفی کرد و همین ما را بر آن داشت که گفتوگویی با وی داشته باشیم که در ادامه میخوانید:
احسان محمدی/ دعبل: «محمدعلی بهتویی» متولد ۱۳۶۳ش. است. وی به دلیل نزدیکی محل سکونت با مرحوم حاج میرزا علی آهی و به واسطة شرکت کردن با پدر در جلسات مذهبی، از کلاس پنجم ابتدایی یعنی سال ۱۳۷۵ش. خدمت به اهلبیت(ع) را با نوحهخوانی شروع کرده است. بهتویی از محضر استادانی مثل حاج آقا آهی، حاج آقا اسداللهی، حاج علی انسانی، سیدمحسن حسینی، حاج غلامرضا سازگار و در دوران دانشجویی در مسجد دانشگاه از حاج سعید حدادیان بهره برده است. گوشههای آوازی را نزد استاد حسین روحانی آموخته و تحصیلات دانشگاهی او لیسانس الهیات و حقوق اسلامی است.
در گفتوگویی که قبلاً با حسین روحانی داشتیم، ایشان محمدعلی بهتویی را یکی از بهترین شاگردانش معرفی کرد و همین ما را بر آن داشت که گفتوگویی با وی داشته باشیم که در ادامه میخوانید:
دعبل: جناب بهتویی چرا گاهی پیرغلامان اهلبیت(ع) از شما جوانغلامان گلایه میکنند؟
بهتویی: خُب حق دارند.
دعبل: چرا؟
بهتویی: در اجرای برخی از دوستان ما چهارچوب مداحی از هم گسیخته است و اصولی که باید رعایت شود، نمیشود. طبیعی است که این باعث نگرانی استادان این عرصه میشود.
دعبل: این موضوع را بیشتر بشکافید. دقیقاً چه چیزی باعث نگرانی پیرغلامان و استادان این حوزه میشود؟
بهتویی: هر کس که میخواهد در هر رشتهای ترقی کند، باید آموزش ببیند. مداحی برای اهلبیت(ع) بخشهای مختلفی دارد؛ مثل چشمپزشکی که تخصصهای گوناگون دارد؛ عنبیه یک تخصص است و شبکیه یک تخصص دیگر دارد. مانند دکترِ چشمپزشکی که ممکن است کار و تخصصش با متخصصان دیگر در حوزة چشمپزشکی متفاوت باشد، مداحی نیز چنین است. مداحی که قصد دارد به صورت اصولی و سنتی مداحی را آموزش ببیند، باید کلاس برود و چارپایهخوانی را نزد یک استاد، بزمیخوانی را نزد استاد دیگر، منبریخوانی و مجلسیخوانی را نزد استاد دیگر و بهطور کلی شکلهای مختلف مداحی را آموزش ببیند.
در قدیم حاج حسن گودرزی، متخصص تدریسِ زمینهخوانی بودند که بسیاری از جوانان امروز آن را بلد نیستند؛ پیش از اینها بعد از پایان روضه، نوحة زمینه در حالت نشسته خوانده میشد؛ سپس دمپاره و بعد یک قسمت روضه خوانده میشد، ذکر حمد و شفا گرفته میشد و دم نوحه بهطور ایستاده اجرا میشد؛ امروز این چهارچوب مداحی از هم گسیخته شده است.
دعبل: منظور شما این است که فقدان تمایل برای آموختن و مراعات نکردن اصول مداحی توسط برخی از مداحان جوان است که دغدغة استادان این حوزه است. چرا این وضعیت پیش آمده است؟
بهتویی: از سال ۱۳۷۶ش. به بعد یک جریان نوگرایی در حوزة مداحی شکل گرفت و نوحة واحدخوانی در مجالس باب شد. پیشتر در جلسات، واحد یک دست یا دو دست بعد از پایان نوحه بهطور ایستاده خوانده میشد. سبک نوحة واحدخوانی به مرور زمان باعث تغییر در مضامین اشعار شد و درونمایة مداحی را در برخی از مجالس تغییر داد. اگر توجه داشته باشید، درونمایة ترانه با غزل متفاوت است. ترانه هر چیزی میتواند باشد؛ اما غزل، اخلاقی، حکمتآمیز یا حکمتآموز و عارفانه یا عاشقانه است. چنین چیزی نیز در نوحه وجود دارد؛ وقتی نوحه به نوحة واحد تبدیل شود ( مثلاً نوحة «عشق یعنی ...» که حاج محمود کریمی اجرا کرده است) دست شاعر برای حرف زدن باز میشود و مضامین اشعار و نوحهها تغییر میکند.
دعبل: این تغییر در سبک، در جامعة مداحان جوان با اقبال روبهرو شد و در عین حال درونمایة مداحی را نیز تغییر داد.
بهتویی: بله، نوگرایی آقای نریمان پناهی، باعث تغییر درونمایة اشعار شد و نوحة واحدخوانی و واحدِ یکدستخوانی باب شد. بعد از آقای نریمان پناهی، سید جواد ذاکر، حمید علیمی و سید علی مؤمنی نیز این کار را انجام دادند و بعد از اینها جوانان به این سبک روی آوردند.
دعبل: پس احتمالاً مشکل درخصوص درونمایة برخی نوحههاست و الا سبک که سلیقهای است و نباید محل مناقشه باشد.
بهتویی: یکی از دلایل این موضوع و باب شدن این نوع نوحهخوانی این است که سنتیخوانها مطلب جدیدی برای ارائه به جوانان نداشتند. سنتیخوانها، ۲۰ قصیده از مرحوم کمپانی، یحیی اصفهانی و ... حفظ بودند و هر سال آنها را اجرا میکردند و نوآوری نداشتند؛ بنابراین وقتی جوانان این نوع سبک نوحهخوانی را دیدند و نوآوری را مشاهده کردند به این سمت حرکت کردند. با پخش و توزیع سیدیها، جوانانی که صدایی داشتند از آنها الگوبرداری کردند و این سبک نوحهخوانی را کپی و در هیئتها ارائه کردند. در این فرایند خیلی از نکاتی که یک مداح باید بیاموزد و بعد وارد این حوزه شود مغفول است. ممکن است شعر شعرای جوان از لحاظ اعتقادی ـ که مرحوم حاج آقا آهی نیز در این زمینه خیلی تأکید داشتند ـ ضعیف باشد. ممکن است درونمایهها و مضامین شعری مشکل داشته باشند؛ حتی اگر سبک هیچ مشکلی نداشته باشد و خوب ارائه شده باشد.
دعبل: الان محتوای روضهها و جلسات مداحی را بیشتر شاعران ساماندهی میکنند یا مداحان؟ این سبکها با چه ساز و کاری ساخته میشوند؟ نحوة تعامل میان شاعران آیینی و مداحان و ذاکران اهلبیت(ع) چگونه است؟
بهتویی: کسانی مانند مجید اخشابی یا محمد اصفهانی یا علیرضا افتخاری، تصنیفی که ملودی آن فاخر است اجرا میکنند و در صدا و سیما پخش میشود و استادانی مانند علی معلم دامغانی که در شورای عالی موسیقی سازمان حضور دارند آن را تأیید میکنند. مداح این تصنیفها را میشنود و به شاعر میگوید که آن را گوش کند و بر طبق ملودی آن شعر بگوید. ملودیگذاری سلیقة مداح و درونمایه و خلق مضمون سلیقة شاعر است.
اگر شعر صرفاً نقل روایت باشد، منظومه است. به قول استاد ساعد باقری، بعضی از شعرای آیینی منظومهسرا هستند؛ مثلاً شاعر داستان حضرت صدیقه(س) را که از امیرالمؤمنین(ع) انار طلب میکند، بدون کم و کاست به نظم تبدیل کرده است. اما گاهی شعر صرفاً نظم نیست؛ بلکه شاعر با تخیل، صور خیال، ایماژ و ایجاز به خلق مضمون دست میزند. مثلاً خلق مضمون و حسآمیزی در شعر شعرای آذریزبان بسیار فراوان است. اینجاست که تبحر مداح برای ارائة شعر بسیار مهم است تا حسآمیزیای که شاعر در شعر به کار برده به گوش مستمع برساند؛ بنابراین خلق مضمون و درونمایه از شاعر است؛ اما ملودی در اختیار مداح است.
دعبل: ارزیابی شما از تعاملی که اکنون میان مداحان و شاعران آیینی هست، چیست؟
بهتویی: گاهی شاعرانی مانند مهدی زنگنه، محسن عربخالقی و دوستانی دیگر که از شاعران جوان و خواننده نیز هستند، شعرشان قابل تقدیر است، یعنی اهلبیت(ع) را آنگونه که بایسته و شایسته است، میستایند؛ اما بعضی شاعران ضعیف هستند و سبکها و ملودیهایی که دریافت میکنند، غربی است. گاهی مداحی که اصالت ندارد به شاعری ضعیف که نسبت به اهلبیت(ع) آشنایی و مطالعهای ندارد، سبک میدهد و نوحههای ضعیف تولید میشود.
وقتی استاد سازگار شعر میگوید، ایشان همة مجلدات بحارالانوارِ مجلسی را مطالعه کردهاند. شاعرانی مانند استاد علی انسانی یا استاد شفق یا استاد مجاهدی (پروانه) یا استاد مؤید اهلبیت(ع) را آنگونه که هستند میستایند. هر چند که زبان ما قابل ستودن اهلبیت(ع) نیست و مدح اهلبیت(ع) را باید خود خدا بگوید. سبک استاد انسانی، سبک هندی است یعنی سبک بیدل دهلوی یا کریم کاشانی یا سبک صائب؛ بنابراین مستمع باید دریافت ادبی بالایی داشته باشد تا شعر استاد انسانی را متوجه شود؛ بنابراین سطح ادبی و معلومات آیینی مستمعان استاد انسانی یا شفق یا مجاهدی (پروانه) بالاست.
دعبل: منظور شما این است که مداحان با تعامل با استادان و شاعرانی که حساسیت بیشتری نسبت به درونمایه و مضامین مداحی اهلبیت(ع) دارند، میتوانند ضمن بالا بردن کیفیت کار خود باعث ارتقاء مخاطبان خود نیز بشوند.
بهتویی: دقیقاً. به قول آقای انسانی اهلبیت(ع) منشأ، سرچشمه و مصدر فصاحت و بلاغت در کلام هستند. امیرالمؤمنین(ع) ادیب مطلق است. حضرت خطبهای بدون نقطه میخوانند که هنوز بسیاری از منبریان و اهل خطبه متعجب هستند؛ یا سیدالشهدا(ع) که دعای عرفه را با آن مضامین معرفتی الهی و صنعت سجع و موازین که در دعا وجود دارد، میخواند؛ بنابراین کسی که میخواهد آنها را مدح کند باید قلم بسیار قویای داشته باشد و اهلبیت(ع) را در خور شأن خودشان بیان کند.
دعبل: شما خوتان هم شعر میگویید؟
بهتویی: بله. بسیار کم؛ البته مرحوم آهی گفتهاند که این اشعار ارائه نشود.
دعبل: چرا؟
بهتویی: به نظرم اگر استادی مانند ایشان یا استادان دیگر به جوانی گفت که باید شعرت را تغییر دهی، باید تغییر دهد. آقای انسانی میگفتند که دهة ۵۰ که ناپخته بودم شعری با این مضمون گفتم: «ای جوان، من پدر پیر توام/ پدر پیر زمینگیر توام» ولی امروز متوجه شدم که این شعر در شأن اهلبیت(ع) نیست؛ بنابراین آن را تغییر دادم و آن را به: «ای جوان من پدر پیر توام/ پدرِ از دو جهان سیر توام» تغییر دادم؛ چون کاربرد مفهوم زمینگیری در شأن اهلبیت(ع) نیست. آقای انسانی میگفتند: به قول «مهرداد اوستا» وقتی شاعر شعر را ناپخته تحویل میدهد، دیگر صاحب شعر نیست؛ چون شعر را در دسترس قرار داده است؛ اما اگر آن را نگه دارد و به مرور زمان علم و تجربه او زیاد شود، میتواند آن را تغییر دهد.
دعبل: بسیار خوب! شما از اشعار کدام شاعران بیشتر در مداحیهایتان استفاده میکنید؟
بهتویی: از دوران نوجوانی با آقای سازگار مأنوس بودم. اشعار استاد مجاهدی و استاد مؤید و همچنین از شاعران جوان آقای حیدری از انتشارات آرام دل را نیز میخوانم. از نوحههای آقای سیدمحسن حسینی هم بهره میبرم.
دعبل: از چه سالی و چطور به مداحی و ذاکری اهلبیت(ع) علاقهمند شدید؟
بهتویی: من متولد ۱۳۶۳ش. هستم و به دلیل نزدیکی محل سکونتم با منزل مرحوم حاج میرزا علی آهی و آشنایی با ایشان و جامعة مداحان و به واسطة پدرم که در هیئات مذهبی شرکت میکردند، از ۱۲ سالگی به مداحی روی آوردهام. یعنی از سال ۱۳۷۵ش. وقتی کلاس پنجم ابتدایی بودم، خدمت به اهلبیت(ع) را با نوحهخوانی شروع کردهام. در محضر استادانی مانند آقای آهی، حاج رضا اسدالهی، سید محسن حسینی، حاج غلامرضا سازگار و در زمان دانشجویی در مسجد دانشگاه نزد حاج سعید حدادیان و جناب استاد علی انسانی مداحی را آموزش دیدهام. مقداری از گوشههای آوازی را نزد استاد حسین روحانی آموزش دیدم و تحصیلات دانشگاهیام لیسانس الهیات و حقوق اسلامی است. کارشناسی ارشد نیز قبول شدم؛ ولی به دلیل مشغلههایی که داشتم ادامه ندادم. انشاءالله قصد دارم در رشتة ادبیات ادامة تحصیل دهم.
دعبل: شما تحصیلات حوزوی هم دارید؟
بهتویی: خیر، ولی در دوران تحصیل در لیسانس الهیات، ۴۰ واحد مبادی العربیه رشید الشرتونی، شرح لمعه و اصول استنباط را گذراندهام.
دعبل: بسیار خوب؛ برای ارتقاء سطح کیفی کارها در جامعة ستایشگران و ذاکران اهلبیت(ع) چه پیشنهادی دارید؟
بهتویی: برای مراکزی مانند بنیاد دعبل خزاعی، خانة مداحان یا بسیج مداحان و ... پیشنهاد ائتلاف دارم. متأسفانه در این حوزه موازیکاری وجود دارد و گاهی حتی یکدیگر را رد هم میکنند؛ در صورتی که باید با یکدیگر همراه باشند. مثلاً بنیاد دعبل خزاعی موضوع بیمة مداحان را بر عهده دارد و کارشان بسیار خوب است؛ بنابراین دیگر نیاز نیست که دیگران وارد این حوزه شوند. به همین ترتیب باید یک تقسیم کار صورت گیرد و در حالی که همکاری و همراهی هست، حوزههای کاریِ هر یک از این مجموعهها مشخص باشد.
در این حوزه باید جوانگرایی مد نظر مجموعههای مسئول و استادان پیشکسوت باشد؛ اما گاهی بعضی از ذاکران اهلبیت(ع) جوانان را پس میزنند. در حالی که باید به جوانان پر و بال بدهند و آنچه در سینه دارند به جوانان ارائه کنند تا جوانان پتانسیلی برای آینده باشند.
گفتوگو با حسین روحانی؛ مداح اهلبیت(ع) و مدرس نغمات آیینی
میزگرد بررسی نغمات و نوحههای مذهبی