کد مطلب : ۵۰۷۳
مگر ما شعر ضعیف میگوییم؟
مهدی زنگنه 25 سال بیشتر ندارد و چند سالی هست که هم شعر میگوید و هم شعر میگوید و هم خودش مداحی میکند؛ شعر بابای من قشنگترین بابای دنیاست که حاج محمدطاهری و محمودکریمی خواندهاند. مال اوست و شعرهای دیگری هم گفته که هیاتیها شنیدهاند.
خودش میگوید اول مصاحبه بگویید من آن مهدی زنگنه که برای رضا صادقی ترانه میگوید نیستم.
* شعر مداحی را چطوری میسازند؟
زنگنه: یک وقت هست کسی ملودی میسازد و شاعر روی ملودی شعر میگذارد؛ یک وقت هست که نه، طرف خودش هم ملودی را میسازد و هم شعر میگوید.
مثلا حاج محمود آقای کریمی خودش هم ملودی میسازد و هم شعر را میگوید؛ بعضی اوقات هم ترکیبی میشود؛ مثلا من آهنگ میسازم. یک بند شعر هم میگذارم رویش، بعد میدهم دوستان دیگر بندهای دیگرش را میگویند و چون کار دارد به روز پیش میرود.
* این آدمها چطوری با هم در ارتباطند؟
زنگنه: همه با هم رفیقیم.
* چطوری با هم رفیق شدید؟
زنگنه: در دستگاه امام حسین(ع) همه با هم رفیق میشوند.
* خب، همان اول چی شد این گروه شروع به شعر گفتن کردند؟
زنگنه: ما و این نو آوریهای شعری، همه مدیون یک نفر هستیم، نوآوریهای حاج منصور ارضی بعد از انقلاب و در دوران دفاع مقدس کرده تبدیل شده به مداحی نوین ما.
بعد از حاج منصور ارضی در ایام دفاع مقدس کلی آدم جدید وارد این دایره میشود؛ در هر چادری یک مداح بود و هر کس هم برای خودش یک سبکی داشت؛ برایند اتفاقاتی که در سبک خوانی در این دوره افتاد در 2 نفر گل کرد، یکی حاج محمد طاهری و یکی هم حاج سعید حدادیان.
البته حاج حسن خلج هم بودند، در اواخر دهه 70 حاج محمود کریمی وارد عرصه میشود که با آن سابقه قرائت قرآن و تواناییهای ویژهشان سبک جدیدی ارائه میکنند؛ بعد از ایشان هم جوانهای زیادی وارد شدند که حالا اینکه کارهایشان قوی هست یانه، بحث دیگری است.
* جرقه یک شعر چطور زده میشود؟
زنگنه: هر سبکی یا هر شعری ممکن است کلیدش را یک جا بخورد؛ یک وقت هست که کلیدش از یک کلمه میخورد؛ شما یکهو به ذهنت میرسد که عیبی ندارد، ما هم خدایی داریم، این را میبری در فضای هیات و میگویی برای این جمله چه سناریوی بنویسیم.
هر محصولی یک جوری کلید میخورد و یک جور پیش میرود؛ فرایند ثابتی ندارد که از نقطه آبرسیم به نقطه ب.
* مداحها پیشنهاد شعر را میدهند یا شاعرها؟
زنگنه: تعامل شعر و سبک سازها با مداحها خودش یک بحث است؛ ما یک سری سبکساز و یک سری شاعر داریم. بعضی سبک سازها خودشان هم شعر میگویند، بعضی هم فقط ملودی میسازند.
* مثلا؟
زنگنه: مثلا حاج محمد طاهری شاعر نیست اما ملودیهای خیلی خوبی ساخته.
* بعد چطوری این ملودی تبدیل به نوحه میشود؟
زنگنه: آهنگ را میسازد، منتها نه بر مبنای نتهای موسیقی، ملودی را با نغمه اجرا میکند و میدهد به شاعر؛ شاعر هم براساس آن آهنگ، شعر میگوید.
برای همین است که خیلی از این سبکها، اوزان مطرح شعر فارسی نیستند؛ این آهنگها بر اساس اصول تصنیف ساخته میشوند. کار ما با شعرهای رسمی و شعرهای کنگره فرق میکند.
* شعر کنگره یعنی چه؟
زنگنه: در کنگره شعری گفته میشود که فقط شعرا از آن لذت میبرند؛ شاید اگر آن را بگذارید، جلوی عوام، لذت نبرند.
در شعر مداحی، تلاش ما این است که طوری بگوییم که شعرا لذت ببرند ولی مخاطب اصلی مردم هستند؛ کسی که در طول سال فقط دهه اول محرم پایش به هیات باز میشود، شاید بتواند یک شعر بگوید و برود اما نمیتواند تولید انبوه داشته باشد.
* تولید انبوه، یعنی چه؟
زنگنه: پرکارترین خواننده در سال چند تا قطعه موسیقی تولید میکند؟ فرض کن 20 تا قطعه. آن وقت مداحهای معروف، سالی 80 تا سبک جدید میخوانند با ملودی و شعرمتفاوت.
فقط که محرم نیست؛ فاطمیه هست، اعیاد و مناسبتهای دیگر هم هست. ما مظلومیم.؛ چون رسانههای گروهی در اختیار ما نیست و چه بسا با ما لج هم هستند؛ در تلویزیون آقای ایکسی شعر این و آن را میدزدد و به نام خودش میخواند؛ میشود شاعر آیینی.
* ولی شاعر آیینی داریم که هم استاد است و هم مردم او را میشناسند.
زنگنه: بله، ولی ایشان چند خط از شعرهایش در مراسمها خوانده شده؟ مردم با کدام یک از اشعار اینها ارتباط بر قرارمیکنند؟
* خب در بحث شعر آیینی، فن ادبی هم مهم هست دیگر؟
زنگنه: مگر ما داریم شعر ضعیف میگوییم؟ بحث خبری چیزی دیگری است؛ بعضیها نمیخواهند ما را ببینند ما یا به روایات اهل بیت(ع) معتقد هستیم یا نیستیم.
شنیدهاید که امام صادق(ع) فرمودهاند: «هرکس برای جدم گریه کند، گناهانش آمرزیده میشود، هر کس بگریاند،آمرزیده میشود و هر کس تظاهر به گریه کند آمرزیده میشود.»
* خب مگر کسی گفته این طوری نیست؟
زنگنه: تفکر مسئولان فرهنگی ما با تفکر روضه مدارائه یکی نیست؛ مردم عادی این طوری نیستند. طرف را نگاه کنی، میبینی همین الان از توی کانالهای فشن بیرون آمده، اما اگر موبایلش را چک کنی، میبینی 5 تا قطعه مداحی دارد.
مداحی به عنوان یک رسانه دارد کارش را میکند اما این رسانه چقدر در مطبوعات تلویزیون و رادیوی ما اهمیت دارد؟ من با انتقاد به مداحی مکشلی ندارم؛ اما وقتی باید انتقاد کرد که بسترش آماده باشد؛ الان نگاه شعرا به شعرای آیینی این است که اینها یک مشت بی سوادند.
* شعرهایی را که خوانده میشوند، چه کسی تایید میکند؟
زنگنه: بنده وقتی شعری میگویم با چندین نفر مشورت میکنم؛ با اساتید شعر، آواز و موسیقی مذهبی صحبت میکنم؛ آن را به علما نشان میدهم تا سندش محکم باشد. اگر این کار را نکنیم، چه کار کنیم؟ آن محصولاتی که شما میبینید سخیف هستند. آنها بزرگتر ندارند.
* این بزرگتر وجود رسمی ندارد؟
زنگنه: نه، هیچ مقام رسمیای وجود ندارد، ما تصویبمان غیر رسمی است اما هست. یکسری اصول کلی هم داریم که به آنها پایبندیم؛ مثلا اصولی را که رهبر معظم انقلاب در دیدار با مداحان و شعرا میگویند، میدانیم، البته در تولید انبوه یک چیزهایی ازد ست آدم در میرود. با آن همه تنوع و تعداد، بالاخره کار سخت است.
* الان شعرهای محرم امسال را مداحها بستهاند؟
زنگنه: بیتشرشان بله، حاج محمود کریمی قسمت اعظم کارش را بسته است؛ ملودیها و مضامینش را میداند چیست و شاعر دارد شعرش را میگوید. حاج محمد طاهری هم همین طور.
* این فرایند چطوری است؟
زنگنه: تفاوت ما با شما این است که شما 2 هفته مانده به محرم یادتان میافتد که محرمی هست ولی ما در ماه رمضان هم داریم به محرم فکر میکنیم؛ جریان سیال ذهن است؛ اصلا شب هفتم محرم ممکن است یک ملودی برای شهادت حضرت علی(ع) به ذهن من برسد.
* اینکه مداح شعرهایش را جمع کند، از کی شروع میشود؟
زنگنه: قبل از عید غدیر؛ خودجوش است. بعضی وقتها ما میرویم سراغ یک مداح که من فلان شعر را گفتهام، روال کار ما با کنسرت و همایش فرق دارد، هیاتی است دیگر؛ حساب و کتاب دارد اما کاغذ بازی در کارنیست.
* چقدر شعرهایتان را برای مخاطبی میگویید که شاید سالی 3 روز برود هیات؟
زنگنه: این کار، خیلی سخت است. خیلی از این رفقایی که دارند اینجا شعر میگویند اگر ترانهسرای موسیقی پاپ شده بودند، نانشان توی روغن بود.
من باید در طول سال 6 – 5 تا نوحه حضرت رقیه(س) بسازم؛ چقدر اجازه تخیل دارم که به اساس واقعه لطمه وارد نکند؟. باید تخیلم را تا یک جایی پرواز بدهم، ازآن طرف مضمون نو هم بیاورم؛ ضمنا حرف تکراری هم نزنم. البته که یک عمر میشود سخن از زلف یار گفت، دربند این نیاش که مضمون نمانده است.
* فکر نمیکنید بیشتر با شعرهای مبتذل ارتباط بر قرار کردهاند؟
زنگنه: البته، مردم با مجلات زرد هم راحتتر ارتباط برقرارمیکنند. تا مجلات به درد بخور، چند تا مجله زرد داریم؟ چند تا مجله وزین؟ کدامشان بیشتر فروش دارند؟ الان استاد موسیقی پاپ ما کیست؟
وقتی مردم بخواهند موسیقی پاپ را بشنوند په چیزی گوش میدهند؟ در هر عرصهای، هم آثار سخیف هست و هم آثار وزین؛ به ما چه ربطی دارد؟
* ربط دارد، اینکه ملت موسیقی پاپ بیخود گوش بدهند یا فاخر، به دین و ایمانشان دخلی ندارد اما شعر امام حسین(ع) خوب و بد نظر آدمها را درباره دنیشان عوض میکند.؟
زنگنه: مهم است اما حرف این است که من چه کارهام؟
* شما شاعرید؟
زنگنه: خب، من دارم شعرم را میگویم، نمیتوانم بروم به آن مداح بگویم بیا جان مادرت شعر من را بخوان! البته ما این کا را هم کردهایم اما جواب نداده چون بعضی از این دوستهای جوان ما بزرگتر ندارند، وقتی بزرگتری ندارند که حرفشان را گوش کند، حرف من را گوش کنند؟
* شاعرها پول میگیرند؟
زنگنه: نه.
* پس زندگیتان چطور میگذرد؟
زنگنه: کار میکنیم خب! همین جا کار میکنم، کارشناس فرهنگی هستم. ادبیات هم درس میدهم.
* ولی دیگران باورشان نمیشود که شما پول نگیرید؟
زنگنه: نشود. من آمدهام در مجلس امام حسین(ع) شهید شوم. آن وقت بیایم پول بگیرم برای نوکری امام حسین(ع).
* به نظرتان این یک خرده شاعرانه نیست؟
زنگنه: خب، من شاعرم دیگر! کاسب که نیستم؛ من شاعرم و دلم میخواهد رمانتیک و شاعرانه زندگی کنم و بمیرم.
مرجع : همشهری جوان