تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۵۶
۰
کد مطلب : ۶۸۲۸
گفت‌وگو با محمدعلی مجاهدی

دغدغه‌های کاروان شعر عاشورایی

دغدغه‌های کاروان شعر عاشورایی
لطفاً بفرماييد تأليف کتاب «کاروان شعر عاشورا» را از چه سالي آغاز کرده‌ايد؟ آیا نوع نگاه شما، بيان سير تاريخي کاروان شعر عاشوراست يا با نوع گزينش اشعار، نگاه تحليلي ـ انتقادي داشته‌ايد؟

در طول چهل سال مطالعات دامنه‌داری که پیرامون شعر و ادب آیینی در زبان فارسی داشته‌ام، صدها فیش موضوعی به تدریج فراهم آمده که در تألیف آثاری از این دست مورد استفاده قرار می‌گیرد. نگاه من در تدوین «کاروان شعر عاشورا» بیشتر بر اساس سیر تاریخی بوده، ولی هرکجا که سخن اقتضا کرده، از جنبه‌های تحلیلی و انتقادی منظومه‌های عاشورایی غافل نمانده‌ و به همین منظور فصل دهم این اثر به معرفی منظومه‌های نادر و دور از دسترس عاشورایی و پدیدآورندگان آنها اختصاص داده‌ام که صبغه کاملاً پژوهشی و کتاب‌شناسی دارد.

آيا اين کتاب حاصل يک پژوهش انفرادي بوده يا شخص و اشخاص ديگري هم در پژوهشکدة تحقيقات اسلامي شما را ياري کرده‌اند؟ و دیگر اینکه اشاره کرده‌ايد که به دليل پاره‌اي از مشکلات تنها به معرفي ۱۰۳نفر از چهره‌هاي عاشورايي پرداخته‌ايد؛ ممکن است که برخي از مشکلات را عنوان کنيد؟

در فراز آغازین پاسخ به پرسش اول، نحوه شکل‌گیری این کتاب را توضیح دادم. تألیف این اثر، کاری کاملاً انفرادی بوده و شخص یا اشخاص دیگری در پژوهشکده تحقیقات اسلامی مطلبی به آن نیفزوده‌اند.

در اینجا باید اشاره کنم متأسفانه به‌رغم میل باطنی این‌جناب و قراردادی که بین اینجانب و پژوهشکده، امضا شده بود، کتابی که قرار بود در سه مجلد و در ۱۵۰۰صفحه تدوین و منتشر شود، به صورتی که ملاحظه می‌فرمایید درآمد! تأثر من بیشتر بابت بخش پایانی این اثر است که به چهره‌های نام‌آشنای شعر عاشورا در مقطع معاصر تعلق داشت؛ چراکه ناگزیر شدیم از بین ۴۰۰۰چهره، فقط به معرفی ۱۰۳ چهره بسنده کنیم! و این نارضایتی خود را در پایان مقدمة خود (ص ۱۸) نگاشته‌ام.

گاهی فکر می‌کنم، اگر روزی پشت صحنه‌های فعالیت‌های فرهنگی؛ از جمله تألیف و تولید آثار ادبی، فرهنگی، تاریخی و دینی به تصویر کشیده شود، چه حقایق تلخی که واگو نخواهد شد. من هیچ خاطرةۀ خوشی از سه اثری که توسط این ناشر چاپ و منتشر شده، ندارم، بلکه ذهنم درگیر خاطره‌های بسیار غم‌انگیزی است که رهاورد این تعامل و همکاری است!

در اولین کارم، «شکوه شعر عاشورا در زبان فارسی» که پس از چاپ بلافاصله توسط داوران «شب شعر سراسری شعر عاشورا» در شیراز، (سال ۱۳۸۹) به اتفاق آرا به عنوان کتاب عاشورایی سال برگزیده و معرفی شد، نام اینجانب، روی جلد، به غلط، به جای محمدعلی مجاهدی، علی‌اکبر مجاهدی چاپ شده! و هنگامی که اعتراض کردم و گفتم که نباید یک نهاد فرهنگی این‌گونه آشکارا حقوق معنوی مؤلف را نادیده بگیرد، یک تکه مقوا روی آن چسباندند! و حاضر به تعویض جلد کتاب نشدند! یا در سومین اثرم، «پژوهشی در مقتل‌های فارسی»، پژوهشکده نسبت به حذف حدود ۱۰ صفحه مطلبی که در مورد «شهید جاوید» نگاشته ‌بودم، به صورت یک‌طرفه اقدام کرد! حال داوری با شما. کسی که این اثر را می‌خواند و جای شهید جاوید را در آن خالی می‌بیند حمل بر بی‌اطلاعی مؤلف نمی‌کند؟!

این دردهای بی‌درمان زیاد است و اگر این پرسش را مطرح نکرده بودید، به موارد یاد شده هرچند به صورت گذرا اشاره نمی‌کردم، ولی پرداختن به این معضل اساسی در دستور کار من قرار دارد و در اثری که هم‌اکنون سرگرم نگارش آن هستم، به تفصیل از آن سخن گفته‌ام و اگر ناشر این سه اثر غیر از پژوهشکدةۀ مذکور بود، عکس‌العمل من ابعاد حقوقی و قانونی نیز به خود می‌گرفت که بنا به مصلحت از آن دو صرف‌نظر کردم.

آيا اين اميدواري وجود دارد که با برطرف شدن مشکلاتي که فرموده‌ايد، اين تحقيق ادامه پيدا کند و تکميل‌تر شود؟


همان‌طور که گفتم، چون حقوق مادی این اثر در کل به ناشر واگذار شده، بنابراین به نظر نمی‌رسد تحقیق یاد شده ادامه پیدا کند، مگر اینکه در اثری دیگر و در بخشی مستقل و مجزا به آن بپردازم یا در مجلد دوم ناگفته‌ها را اضافه کنم تا ناشر دیگری توفیق نشر آن را پیدا کند.

گزينش اشعار با چه معياري صورت گرفته است؟ آيا در انتخاب شعر شاعران معاصر از خود آنها کمک گرفته‌ايد؟ آيا با قاطعيت مي‌توان گفت که اشعار گزينشي به عنوان بهترين نمونه‌هاي عاشورايي آن شاعر است؟

گزینش آثار پس از بررسی آثاری که از هر شاعر عاشورایی‌سرا در اختیار داشتم، صورت گرفته و در انتخاب آثار تنی چند از شاعرانِ معاصر، نمونةۀ آثارشان را به طور مستقیم از خود آنها دریافت كرده‌ام، ولی بیشتر مواقع گزینش‌ها را از متون منظومی که در اختیارم بود، انجام داده‌ام. در هر حال این ادعا را نداشته و ندارم که آثار برگزیده شاعران بهترین آثار آنان است ولی تا حد امکان سعی کرده‌ام که بهترین‌ها را انتخاب کنم. ای بسا مجموعه‌های شعر عاشورا که در دسترس من قرار نداشتند و نتوانستم از آنها استفاده کنم.

چرا در «کاروان شعر عاشورا» هيچ اشاره‌اي به بحر طويل‌هاي عاشورايي نشده است؟ عده‌ای معتقدند که بيشتر تحريف‌هاي عاشورايي ـ از حيث محتواـ در بحر طويل‌ها ديده مي‌شود.
به نظر شما اين عقيده تا چه ميزان مبناي علمي و تحقيقي دارد؟


بحر طویل‌های عاشورایی در زبان فارسی چندان ریشه‌دار نبوده و کهن‌ترین آنها متعلق به 150 سال پیش است. چون در این اثر برای آسیب‌شناسی شعر عاشورا و بایدها و نبایدهایی که در این حوزه به طور جدي مطرح بوده و عوامل الزامی و پرهیزی تعریف‌شده‌ای دارد، بخش مستقلی در نظر گرفته نشده بود، بنابراین از نقل بحر طویل‌ها که بیشتر مواقع از مطالب اساطیری، باژگونه و گزافه رنج می‌برند، خودداری کردم و به جای آنها از آثار دیگر شاعران بهره بردم.

از این قالب شعری که لحن حماسی و آهنگی «مطنطن» می‌طلبد، می‌توان به صورت کارآمدتری استفاده کرد و این ظرفیت را دارد که قرائت‌های حماسی و مکتبی، از فرهنگ ماندگار عاشورا را به تصویر بکشد.

لطفاً براي معرفي کامل کتاب «کاروان شعر عاشورا» اگر موضوعي در پرسش‌ها مغفول مانده، توضیح دهید؟

«کاروان شعر عاشورا» را می‌توان اولین تذکره متقن شاعران عاشورایی‌سرا تلقی کرد و برای تکمیل کردن آن، مجلد دومی را در نظر گرفت تا آثار برگزیده عاشورایی شاعران معاصر به‌ويژه شعرای جوان که در مجلد اول مجال پرداختن به آنها را پیدا نکرده‌ام، در آن منعکس شده و بدین ترتیب این شرمساری بیش از این آزارم ندهد. نقد شعر عاشورا را درکتاب «شکوه شعر عاشورا در زبان فارسی» انجام داده‌ام که در صورت تمایل می‌توان به آن مراجعه کرد.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما