گفتوگو با حجتالاسلام سيدعليرضا تکيهاي*
داوٍطلب؛ گفتوگویی درباره آیین اعتکاف
14 شهريور 1388 ساعت 6:23
نشریه خیمه؛ مناسک: وقتي «خلوت عبد و اله» در بين جماعت صورت ميگيرد، «روح جمعي» عبادت ظرفيت شگفتانگيزي را براي تبتّل و پرواز در اوج بيکرانهها فراهم ميکند. حجتالاسلام سيدعليرضا تکيهاي معتقد است «اعتکاف» همچون «حج» جامع افراد و مانع اغيار است و حلواي تنتنانياي است که تا نخوري نداني، وي ضمن دعوت از همة مشتاقان براي انجام اين عمل عبادي ارزشي و ارزشمند در «ايامالبيض» يعني روزهاي سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه رجب در پاسخ پرسشهاي خيمه دربارة اعتکاف پاسخ گفت.
لطفاً مختصري درباره پيشينه اعتکاف و ظرفيت اين عمل عبادي در تزکيه و تعالي نفس توضيح بفرماييد.
پيشينه اعتکاف را از لحاظ مکتبي بايد در تمام سالهاي اسلام ديد و مؤسس آن پيامبر اسلام (ص) است. اما در انقلاب، پيشينة آن در قم و از زمان نضج و تأسيس حوزة علميه به دست مرحوم آيتالله العظمي حاج شيخ عبدالکريم حائري يزدي است.
قريب به نود سال از اين اقدام ارزشمند ميگذرد و در ابتدا شاگردان ويژة ايشان نظير آيتالله العظمي گلپايگاني و آيتالله العظمي بروجردي در اين باره اهتمام داشتند. کمکم اين سنت حسنه تثبيت و ترغيب شد. در سالهاي قبل از انقلاب اسلامي عدهاي به صورت خودجوش و با امکانات شخصي و افطاري که از خانه يا توسط دوستانشان هنگام سحر براي آنها آورده ميشد، معتکف ميشدند. نزديک به انقلاب اسلامي جمعيتي شناور بين ۲۰۰تا ۴۰۰ نفر و شنيدهام در سالهاي بين ۱۳۴۰تا ۱۳۵۰، سی الي چهل نفر معتکف ميشدند.
بعد از انقلاب اسلامي هنگامي که اين سنت حسنه نضج گرفت، الحمدالله استقبال به گونهاي بود که ناچار به تشکيل ستاد اعتکاف شديم. در اين هنگام مسئلة ستاد اعتکاف مطرح شد و آيات عظام فرمودند: «مسجد جامع محدود به يک مسجد نيست و در بلاد اسلامي اگر شرايط لازم و ضروري وجود داشته باشد، تعدد مساجد جامع اشکالي ندارد. بدين ترتيب اعتکاف شامل توسعة نسبي شد و جمعيت از چند صد نفر به چند هزار نفر افزايش يافت. وقتي مقام معظم رهبري دربارة مسائلي چون شبيخون فرهنگي و ناتوي فرهنگي هشدار دادند، ستاد اعتکاف قم به عنوان وظيفه از مقام معظم رهبري براي توسعة اعتکاف استمداد و براي مقابله با آسيبهاي فرهنگي توسعة اعتکاف را پيشنهاد کرد.
ايشان با انگيزهاي خاص و در يک مدت کوتاه به طور غير رسمي ابلاغ کردند، به امر اعتکاف پرداخته شود و خوشبختانه به علت حضور مقام معظم رهبري در مسجد جمکران و خواندن نماز صبح با معتکفان و اشارة صريح ايشان به اعتکاف در پيام نوروزي و به واسطة خاطراتي که ايشان از اعتکاف تعريف کردند، اعتکاف کشوري شد. ما نيز از اين فرصت استفاده کرديم و با تأسيس «سايت اعتکاف»، اعتکاف را جهاني کرديم. در حال حاضر جهان اسلام رويکرد مناسب و مثبتي به اعتکاف داد. هر چند اين مقدار کافي نيست، اما مطلع هستيم که در کشورهاي متعددي اعتکاف در ايام رجبيه انجام ميشود. به هر حال پيشينة اعتکاف قريب به نود سال در قم است، اما پيشينة آن در اسلام از آغاز تأسيس مدينة منوره و حکومت اولية اسلام و به دست شخص رسول الله (ص) و حضور مبارک خودشان در اعتکاف بوده است.
فکر ميکنم؛ شکر اين نعمت که انقلاب اسلامي فرصتي پيدا کرده تا دربارة اين سنت حسنه اقدامات مناسب و خوبي را انجام دهد، چيزي جز استفادة کافي و وافي از اعتکاف نيست.
اما دربارة بخش دوم سؤال شما يعني ظرفيت اين عمل عبادي، ذات اقدس اله براي تزکيه و تعالي نفس انسان، بستر بسيار وسيع و متنوعي را متناسب با انواع افکار آحاد جامعه فراهم کرده، به گونهاي که راههاي تزکيه، متکثر و متنوع است و هر کسي با هر روحيهاي ميتواند از آيه آية قرآن کريم، کلمه به کلمة فرمايشات پيامبر اسلام (ص)، نفس نفس ائمة خدا (ع) و پيروان وارسته و شخصيتهاي به خدا پيوسته و رسته از همة آرايشها و آلايشها، بهرهمند شود. راهکارهاي تزکيه در جامعه موجود است و يکي از راههاي خوب که جامعه، بهخصوص نسل جوان توانسته از آن بهره ببرد، اعتکاف است. دليلش هم اين است که تزکيه و تعالي با نظرات بشري عجين است.
آيا کسي هست که تاکنون به اعتکاف آمده و پشيمان باشد؟ اين به خاطر جاذبة روحاني اعتکاف است و شايد يکي از بهترين دلايلش جامعيت اعتکاف باشد. از هر عبادت ريشهداري که در دين اسلام وجود دارد، بخشي در اعتکاف وجود دارد. به علاوه جدايي از تعلقات و آلايش و آرايشها که ميتواند انسان را به خودش مشغول کند، در اعتکاف به حداقل ميرسد و آنچه ميتواند انسان را هشيار کند، در اعتکاف به حداکثر ميرسد؛ يعني اعتکاف هم «جامع افراد» است، هم «مانع اغيار».
اعمالي نظير «اعتکاف» و «حج» با جامعيتي که دارند و با مانعيتي که از اغيار دارند، سرعت تزکيه و تعالي را تسريع ميکنند.
آيا اعتکاف يک عمل فردي است يا اجتماعي؟ در انجام عمل اعتکاف اصالت با «روح جمعي» اعتکاف است يا خلوت «عبد و اله» در بين جماعت اصالت دارد؟
من از اين ظرافت در طرح سؤال خيلي خوشوقتم و فکر ميکنم اينها لازم و ملزوم هم هستند؛ يعني انسان هم يک روح مجرد فردي دارد و هم بر اساس انس و انسانيت خود يک حقيقت اجتماعي دارد.
به طور قطع، آن روح فردي بدون بُعد اجتماعي، تجلي ندارد و اگر اجتماع نباشد، اين روح فردي نه تأثيرگذار است و نه در تزکيه و تعالي، تسريع صورت ميگيرد. پس من فکر ميکنم، اعتکاف ضمن اينکه يک عمل فردي و خلوت انس است، به طور دقيق بايد در اجتماع تجربه شود تا معلوم شود، انسان در اجتماع هم بايد خود را دريابد.
روايتي از امام صادق (ع) داريم که ميفرمايد: «عَلي العاقِل اَنْ يَکونَ عارفاً بِزَمانه و حافظاً به لِسانِهِ و مُقْبِلاً به شأنه»؛ «بر عاقل است که زمانشناس و جامعهشناس باشد. (از احوالات زمان خود به طور کامل باخبر باشد.)» و اين باخبر بودن باعث نشود که زبانش بيترمز باشد. (ضمن اينکه مطلع و آگاه است، زبان خود را حفظ کند.) قسمت اول به طور کامل، اجتماعي است. دومي، تذکر اخلاقي است و سومي، کامل فردي است و عکس نقيض مطلب، اين است که اگر اين انجام نشود، بايد در عقلانيت خود ترديد کني.
بنابراين انسان ضمن اينکه يک شخصيت حقيقي دارد؛ به طور قطع بايد اجتماعي باشد. اما در درون اجتماع هضم نشود و شخصيت خود را حفظ کند، ضمن آنکه در اجتماع هم تأثيرگذار باشد. امروز در اعتکاف فرد در کنار جمع آراسته ميشود، ضمن اينکه اجتماع معتکفان در چهرة معنوي اعتکاف تأثيرگذار است. من فکر ميکنم اصالت با هر دو طرف قضيه است؛ يعني بر اساس شخصيت حقيقي انسان، فردي است و يک اثر فردي دارد و با توجه به اينکه بايد در مسير جامعه باشد و به واسطة انس انسان با ديگران، اصالت اجتماعي هم دارد.
بعد فردي آن جدا شدن از همة تعلقات و به مسجد رفتن است و بعد اجتماعي آن در مسجد جامع مستقر شدن است.
آيا اين عمل عبادي با توجه به ظرفيت عظيمي که دارد، با يک برنامة از پيش انديشيده شده توسط ستادهاي اعتکاف انجام ميشود؟ آيا ستادهاي اعتکاف در مسئوليتهاي اجرايي و برنامههايشان در حال آزمون و خطا هستند يا با يک برنامة مدون و مشخص اقشار مختلف از طيف نوجوان تا معتکفان سالخورده را همراهي ميکنند؟
اولين توفيق در اعتکاف الزامات فردي است؛ يعني هرکس خودش بايد برنامهريزي کند تا حسن استفاده را از اين عمل عبادي داشته باشد. ما تنها شفافسازي و غبارروبي از بعضي مسائل اعتکاف را بر عهده داريم. بنابراين در ابتدا خود فرد بايد ظرفيتسازي کند، اما با توجه به توسعة اعتکاف دغدغة شما کاملاً درست است؛ يعني ستادهاي اعتکاف بايد بسترهاي لازم را براي اعتکاف مناسب فراهم کنند تا معتکفان حداکثر استفاده را ببرند.
در قم به دليل سابقة طولاني در انجام عمل اعتکاف و به دليل حاشية امن مرجعيت و حضور شخصيتهاي بسيار کهن که سابقه و بنية علميشان در اعتکاف بالاست، آزمون و خطا وجود ندارد. اما متأسفانه در برخي از جاهاي ديگر با گذشت اين همه سال هنوز هم آزمون و خطا صورت ميگيرد. البته ما در تقديم تجربياتمان که به صورت مدون درآمده و چارتي دارد، نه تنها دريغ نکردهايم، بلکه به همة بزرگواران اعلام کرديم و از طريق سايت هم اطلاعرساني کردهايم. اين نقص وجود دارد که ستاد اعتکاف قم يک بستر کشوري ندارد و ساز و کارش محدود به قم است.
من از جايگاههاي فرهنگي و تبليغي از جمله سازمان تبليغات که در اين زمينه سابقهاي هم دارد، تقاضا دارم که با ايجاد تعاملي با ستاد اعتکاف قم اين برنامهها را که آزمون و خطايش تمام شده و تقريباً ميتوان گفت که بهترين برنامههاي موجود است، به همة مراکز تلقين و تقديم کند تا برگزاري اعتکاف بهتر صورت گيرد.
لطفاً بخشي از برنامههايي را که ستاد معتکفان پيشبيني کرده، تشريح کنيد.
در خصوص برنامه بايد بگويم، رويکرد ستاد اعتکاف قم، خدماتي و تدارکاتي نيست، بلکه ما سعي در تعميق و تحقيق در کُنه مفهوم اعتکاف و کارکرد و برکاتش در جامعه داشتهايم. برنامهريزيهاي ما بر اساس مسائل فرهنگي و بر روي فرهنگسازي اعتکاف متمرکز بوده است. ما سعي در بررسي عقبة مکتبي اعتکاف، آيات و روايات مرتبط، پيشينه و حتي تاريخچة آن در اديان آسماني قبل از اسلام، همچنين روش علما و عرفايي که در اعتکاف نقش داشتهاند و ... داشتهايم.
دربارة احکام و آداب اعتکاف با دفتر مراجع در تماس بودهايم و مسائلي را که به آنها ميرسيم و يا از سطح کشور برايمان ارسال ميشود، به حضرات عرضه ميکنيم و بعد از دريافت جوابها در سايت، نشريه و بروشور منتشر ميکنيم.
دعوت از علما براي قلم زدن دربارة اعتکاف تا جايي که تاکنون بيش از چهل جزوه و کتاب دربارة اعتکاف تأليف شده و اولين کتاب، ۱۸ سال پيش در قم منتشر شد نيز از ديگر کارهاي ماست. در حين عمل اعتکاف هم به منظور کيفيتبخشي به اين امر، مجموعهاي از فعاليتهاي تدبير شده را در دستور کار خود داديم؛ از جمله، از بزرگان از اهل علم و معرفت دعوت ميکنيم، اگر شرايطشان مقتضي است در اعتکاف حضور داشته باشند يا لااقل به اعتکاف سر بزنند.
البته ما فقط قصد پر کردن ساعات معتکفان را نداريم و تنها در حد ايجاد انگيزه و در حد تغيير روحيه و اينکه غفلتها زدوده شود، از استادانِ مشهور اخلاق، حتي استاداني در سطح مرجعيت، دعوت ميکنيم به مناسبت ميلاد حضرت علي (ع) و شهادت حضرت زينب (س) يا تحت عنوان افتتاحيه و اختتاميه براي معتکفان سخنراني کنند. از ديگر کارهاي ما ايجاد حلوات انس گوناگون در قالب گفتوگو با طبقة جوان و استقرار اشخاص مسلط به فتواهاي مراجع است که به صورت فردي، تريبوني يا جمعي پاسخگوي مسائل مربوط به اعتکاف و احکام شرعي خواهند بود.
ما هر سال تجربيات سالهاي گذشته و حکايت تلخ و شيرين وقايع، احکام جديد و خاطرات زيبايي را که در اعتکافهاي پيش رخ داده و نکات زيبايي را که از ناحية استادان صادر شده و در بايگاني اطلاعات مربوط به اعتکاف وجود دارد، در قالب يک بولتن روزانه در ايام اعتکاف به معتکفان هديه ميکنيم. در کنار همة اين برنامهها، دعا و مناجات به صورت خيلي کوتاه و تأثيرگذار برگزار ميشود؛ به عنوان مثال هر صبح را با «زيارت آل ياسين» آغاز ميکنيم و در تعقيبات نماز «دعاي فرج» و دعاهاي خاص نظير «زيارت امين الله» که در روز ولادت علي (ع) خوانده ميشود، بسيار تأثيرگذارند.
يک برنامة خيلي خوب براي عبادت «ام داوود» داريم. اين دعا بسيار سنگين است و در گذشته هر کس توان انجامش را در خود ميديد، انجام ميداد. با برنامهريزيهاي انجام شده، اين دعا به صورت جمعي و خيلي خوب برگزار ميشود. البته راه براي کساني که ميخواهند اعمال را به صورت فردي انجام دهند، بسته نيست و شرايط براي هر دو سليقه مهياست.
لازم است بر اين موضوع تأکيد کنم که دعاي پاياني ام داوود دعاي پرمحتوا و پرمغزي است و خواندن آن در اوقات ديگر هم بسيار مفيد است. مضمون اين دعا به شدت محيرالعقول و توجه به معانياش تأثيرگذار و تکاندهنده است. از جمله کارهاي فرهنگي ديگر، عرض ارادت به پيشگاه اميرالمؤمنين علي (ع) و عرض ادب به ساحت حضرت زينب کبري (س) است و تلاش ميکنيم آماج و پايان اعتکاف توجه به امام زمان (عج) باشد؛ زيرا معتقديم که ما در محضر صاحبالزمان (عج) هستيم. اينها مجموعهاي از ايدهها و فعاليتهاي ماست که حالا ديگر با آزمون و خطا همراه نيست. ما واقعاً به اين نتايج و به اين روش رسيدهايم و حالا تنها ديگر به افزايش کيفيت فعاليتها توجه داريم.
شما چه نکاتي را به کساني که قصد انجام اين عمل عبادي را دارند، جهت آمادگي و کسب فيض بيشتر توصيه ميکنيد؟
اگر به نماز و روزه و ديگر احکام ديني توجه کنيم، ميبينيم هر عمل ارزشي و ارزشمند، بهخصوص اعمال عبادي مقدماتي دارد. براي حسن استفاده از اعتکاف نيز مقدماتي لازم است که توجه به احکام و آداب اعتکاف از ابتداييترين آنهاست؛ به عنوان مثال وضو گرفتن، اذان و اقامه گفتن، جهتگيري قبله و سپس تکبير›الاحرام از مقدمات و ملزومات نماز است.
بسياري از بزرگان گفتهاند؛ اگر انسان بدون مقدمه و بدون آمادهسازي روحي در ماههاي رجب و شعبان پاي در ماه رمضان گذارد، حظ کمي از ماه رمضان ميبرد. مانند کسي که اشتهاي لازم را کسب نکرده و شرايط روحي خوبي را براي خود فراهم نکرده و به علت عدم ظرفيتسازي لازم نميتواند بهرة کافي از نعمتهاي الهي ببرد.
بنابراين اعتکاف ضمن اينکه زمينهساز بهرهبري از برکات ماه رمضان است، خود نيز ملزومات و مقدماتي دارد؛ به عنوان مثال در بعد اجتماعي، حلاليت طلبيدن، در بعد خانوادگي، رعايت حقوق ديگران، در بعد اخلاقي، اراده بر تغيير و تحول و در بعد عبادي تلاش براي وصل شدن. بنابراين قبل از اعتکاف حتماً بايد از نظر اجتماعي و هم از نظر فردي و فرهنگي مقدمات کار فراهم شود و کساني که قصد اعتکاف دارند، حتماً بايد با يک اراده و عقيده و با يک برنامه باشند تا بتوانند حداکثر استفاده را ببرند. البته بايد تأکيد کنم که کساني که اين کارها را انجام ندهند نيز بيبهره نخواهند بود، اما عرض ميکنم که بهرة کمي خواهند برد.
نکتة ديگري که ميخواهم به آن اشاره کنم، اين است که اعتکاف «حلواي تنتناني» است. من همة آحاد ملت ايران و اين امت خداجو را دعوت ميکنم که اين حلواي تنتناني را که تا نخوري نداري، بچشند. بنده با حدود 35 سال توفيق خدمتگزاري در اعتکاف هنوز نديدهام کسي به اعتکاف آمده باشد و بگويد؛ حظ نبردم يا بگويد نپسنديدم يا اينکه بگويد؛ آمدم ولي ميل به حضور مکرر ندارم. حتي کسي را نديدهام که بگويد؛ من از اعتکاف نتيجه نگرفتم. هر کس به هر اميدي که آمده، حاجتروا شده و هر کس که بيايد ديگر نميتواند فراقش را تحمل کند.
لطفاً درباره موضوع اعتکاف هر نکتهاي را که از منظر سؤالات مغفول مانده و شما لازم ميدانيد معکتفان و مسئولان اجرايي در سراسر کشور آن را مد نظر داشته باشند، شرح دهيد.
متأسفانه گزارشهايي دريافت ميشود، مبتني بر اينکه در بعضي از محلهاي اعتکاف رعايت قداست اين موضوع به حد کمال صورت نميگيرد و برنامهريزي دقيق براي بهرهبرداري کيفي از اعتکاف و ايجاد خلوت انس با خدا صورت نميپذيرد. در حالي که در ايام اعتکاف بايد همة آنچه که باعث دلمشغولي و سرگرمي احتمالي معتکفان ميشود، از بين برود تا معتکفان حداکثر استفاده را از اين اوقات ارزشمند داشته باشند، عدهاي به جاي پرداختن به نماز و اعمال ارزشمند اين ايام به گفتوگو با اطرافيان ميپردازند و گاهي اوقات را به بطالت ميگذرانند.
بايد از کساني که دستاندرکار امور اعتکاف هستند، تقاضا شود، به گونهاي برنامهريزي کنند که چنين مشکلاتي پيش نيايد و احياناً اگر در مواردي نياز به تذکر دادن است با طمأنينه و آرامش و با خلق نيکو تذکر داده شود.
استادان بايد توجه داشته باشند که احکام اعتکاف رعايت شود و خدايي نکرده شاهد اين نباشيم که کسي به علت عدم آگاهي توقف در مسجد را رعايت نکرده و بدون دليل شرعي از مسجد خارج شده، اعتکافش باطل شده، اما تصور ميکند هنوز معتکف است. اين موضوع اگر به روز سوم برسد، باعث حرمت شرعي ميشود.
احکام بايد به تفصيل و به وضوح آموزش داده شود. اگر قرار است در اعتکاف پذيرايي صورت گيرد، اين پذيرايي نبايد انسان را دچار نگراني و يا دچار غفلت کند. برنامهريزان بايد به گونهاي برنامهريزي کنند که اعتکاف صحيح صورت گيرد و البته اين اولين قدم است؛ يعني اعتکاف صحيح و کار حرام نکردن و عدم تخلف از احکام اعتکاف، اين کمترين درجه از مراحل اعتکاف است تا اعتکاف صحيح باشد. اما مسئولان اجرايي بايد به دنبال قبولي اعتکاف باشند؛ يعني تقرب تنها در شرط صحت نيست.
بايد شرايط قبولي اين عمل عبادي فراهم شود و البته اين به ميزان توفيق هر شخص نيز بستگي دارد. خادمين بايد خدمات اصلي خود را فرهنگي بدانند و نسبت به احکام، آداب و علاوه بر صحت اعتکاف به قبولي در حد قرب الهي فکر کنند. طبيعي است خودشان ساز و کار را فراهم ميکنند. انشاءالله.
*مسئول ستاد اعتکاف استان قم
کد مطلب: 8171
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/report/8171/داو-طلب-گفت-وگویی-درباره-آیین-اعتکاف