دکتر «تاجبخش فنائیان»، كارگردان تئاتر و پژوهشگر تعزيه
تعزیه نمایش نیست، آیین است
24 شهريور 1388 ساعت 12:41
نشریه خیمه؛ هنر: آداب، رسوم و آيینهایی که در هر جامعه وجود دارد، از مهمترین و جذابترین شاخصههایی است که جامعهشناسان به بررسی آن میپردازند. این موضوع دربارۀ مراسم سوگواری و بهويژه نمایش تعزیة امام حسین (ع) بسیار پررنگتر به چشم میآید؛ زیرا از یکسو برگزاری این نوع مراسم، سابقهای نزدیک به هزار ساله در جامعۀ ایران دارد و از سوی دیگر، جنبه هنری که در بعضی از این آیینها وجود دارد، از بهترین شاخصهای فرهنگی ایران به شمار میرود.
تعزیه به عنوان یکی از تأثیرگذارترین و همهگیرترین نوع مراسم، شایان توجه و بررسی بیشتر است. نمایش تعزیه نوعی ناب و ویژه از عزاداریهای محرم است که اوج بلوغ و كمالش دستخوش حوادث و كشوقوسهای گوناگونی شده است. علاوه بر این، تعزیه كه یکی از اجتماعیترین هنرهای نمایشی محسوب میشود، در طول چندین دهه اجرا، جایگاه خاص و مخاطبان ویژهای برای خود یافته است و به خوبی با آنان ارتباط برقرار کرده است. با دکتر «تاجبخش فنائیان» به گفتوگو نشستیم تا از وضعیت تعزیه در ایران بشنویم. او که عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، کارگردان و پژوهشگر تعزیه است از تأثیرات این نمایش بر مردم، نقاط ضعف و قدرت آن میگوید.
***
سابقة تاریخی عزاداری عاشورا و بهویژه برپایی تعزیه در ایران به چه زماني برميگردد؟
اولین نشانههایی که از برگزاری مراسم سوگواری برای امام حسین (ع) در دست است، به زمان حکومت دیلمیان در ایران برمیگردد. ایرانیان دستههای عزاداری برای امام حسین (ع) راه میانداختند و سوگواری میکردند. عناصری مانند لباس مشکی، گل مالیدن به سر و کفن پوشیدن کمکم در میان مردم باب شد و حالتی نمادین به مراسم داد. اما نمایش تعزیه تا زمان زندیه نبوده و در واقع در تاریخ پیش از این دوره چیزی از آن سراغ نداریم. هر چند در زمان صفویه پردهخوانی، مداحی و مناقبخوانی داشتهایم. ملاحسین واعظ کاشفی در کتاب فتوتنامة سلطانی که در اوایل قرن دهم هجری قمري نوشته، به تمامی نمایشها مانند پردهخوانی، نقالی و غیره اشاره کرده، اما نامی از تعزیه نبرده است و از همینروست که میگوییم تا زمان زندیه نمایش تعزیه شکل نگرفته بود.
منشاء اصلی شکلگیری تعزیه در جامعه ایران چه بوده است؟
کسی منشأ اصلی آن را نمیداند، ولی به نظر من تعزیه از نقالی ریشه گرفته است. در نمایشهایی مثل نقالی و پردهخوانی، یک نفر که همان نقال است، نقش تمامی افرادی را که راجع به آنها شعر میخواند و حرف میزند، بازی میکند. به مرور زمان افرادی به این فکر افتادند که به جای بازی یک نفر در نقش چند نفر، اشخاص متفاوتی نقش این شخصیتها را به عهده بگیرند. در واقع شیوههای بازیگری نقال بین افراد مختلف تقسیم شد. ميتوان گفت؛ در تعزیه، نقش نقال تکثر پیدا کرده، نه اینکه بازیگر به معنای دقیق وارد کار شده باشد. به همین خاطر است که میبینیم در تعزیه مانند دیگر نمایشها و تئاترها میزانسنهای دقیق نداریم.
در سدههای اخیر، موضعگیریهای پررنگی از سوی حکومتهای ایران نسبت به مراسم عزاداری و بهویژه برگزاری تعزیه وجود داشته است. آيا این موضعگیریها نقشی در تداوم برپایی تعزیه داشتهاند؟
بله؛ اصلاً یکی از دلایل ماندگاری تعزیه دولتی شدن آن در زمان ناصرالدین شاه و مخالفتهای سرسختانه با برگزاری آن در زمان رضاخان است.
قاجاریه به انواع هنرها علاقه داشتند. تعزیه یکی از همین هنرها بوده است. ناصرالدین شاه پس از سفرش به اروپا و دیدن تئاترهای مختلف، به فکر میافتد تا تئاتر را در ایران هم برپا کند. بنابراین از تعزیه که به نحوی تئاتر ایرانی بوده و مردم هم نسبت به آن دیدگاه خوبی داشتهاند، شروع كرد كه البته با استقبال خوبي در جامعه مواجه شد.
از اينرو تکیه دولت در تهران و معاونالملک در کرمانشاه ساخته میشود که مخصوص اجرای تعزیه بوده است. البته در این سالنها فقط درباریان و اشراف اجازۀ ورود و تماشای تعزیه داشتهاند. در واقع در آن دوره، ناصرالدین شاه منشأ شکلگیری قانونمند و حمایتشدة تعزیه بوده است. البته در این مدت در روستاها، تکیهها و میدان شهر هم تعزیه برای مردم عادی اجرا میشد و همیشه مورد استقبال بود.
در زمان رضاخان هم، از آنجا که او شروع به مخالفت با برگزاری عزاداری و بهويژه برپایی تعزیه کرد، مردم که در سالهای قبل با آن خو گرفته بودند و تعزیه را یکی از امور مهم در برپایی مراسم عزاداری سالار شهیدان میدانستند، به شکل خودجوش تلاش میکردند تا به هر شکل تعزیه برپا شود و شاید این عمل پهلوی به نوعی ضد تبلیغ تبدیل شده و آنان نتیجهای عکس آنچه میخواستند، به دست آوردند.
آيا دیدگاههای مختلف مذهبی در برابر اجرای تعزیه موضعگیری نداشتند؟
در جامعه همیشه دو دستۀ فکری از روحانیون وجود داشتهاند که نسبت به تعزیه واکنش نشان میدادند؛ یک دسته که مخالف برگزاری تعزیه بودند، اعتقاد داشتند، چون تعزیه بازسازی نمایشی واقعۀ عاشوراست و همراه خود ساز و آواز دارد، مجاز نیست و نباید اجرا شود. دستۀ دوم که موافق برپایی تعزیه بودند، میگفتند که چون این نمایش در میان مردم و جامعه تأثیر عمیق روحی دارد و قدرت اجراییاش به گونهای است که میتواند مردم را عمیقاً تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین در تقویت اعتقادات شیعی و مذهبی مردم بسیار مؤثر است و نباید جلوی اجرای آن گرفته شود.
مهمترین عواملی که باعث تداوم چند صد ساله تعزیه در جامعۀ ایرانی شده و استقبال همیشگی مردم را هم در پی داشته است، چیست؟
همانطور که گفتم تعزیه قدرت اجرایی بالایی دارد و میتواند احساسات مردم را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. جذابیتهای صحنهای این نمایش آنقدر زیاد است که حتی توریستهای خارجی هم به دیدن آن رغبت زیادی نشان میدهند. رنگهای متنوع، صحنههای سوزناک و تأثیرگذار، حالت روایی و حماسی بودن تعزیه آن را از دیگر نمایشها متمایز میکند و باعث جذب مردم به سمت خود میشود.
میتوان گفت دستههای مختلفی از مردم با رویکردهای مختلف نسبت به این نمایش رغبت نشان میدهند. حتي افراد کمسواد و روستایی جذب شعرگونه بودن متن و آواز نمایش میشوند و اینکه موضوع را کاملاً میدانند و در درک آن مشکلی ندارند، برایشان دلپذیر است.
آيا تعاملی بودن تعزیه باعث جذابيت آن براي عامه نيست؟
بیشک یکی از دلایل عمدة حضور فعال مخاطب در تعزیه است که آن را از دیگر نمایشها جدا میکند. تعزیه از انواع معدود نمایشهاست که تماشاگر در آن شرکت دارد و حتی جزوی از تعزیه به حساب میآید؛ چرا که تعزیه بیش از اینکه یک نمایش باشد، یک آیین است. ممکن است مخاطب در خلال نمایش همراه بازیگران، صلوات بفرستد و یا لعنت کند.
از نظر تکنیکی تعزیه را چطور ارزیابی میکنید؟
در تعزیه شبهکارگردانی به نام معینالبکا وجود دارد که وظیفهاش تحریک احساسات و به گریه انداختن مخاطبان است. او معمولاً برای رسیدن به این هدف متوسل به هر بیانی میشود و حتی گاهی نسبتهای دروغی هم به ائمه (ع) و اولیا میدهد تا آنها را مظلومتر بنمایاند و اشک بیشتری از چشم مردم سرازیر کند. در واقع همین موضوع نقطه ضعف تعزیه به حساب میآید.
گاهي تعزیه تنها با احساس مخاطب سر و کار دارد، نه با عقل و منطق او. گاه مشاهده ميشود كه متن شعرها بسیار ضعیف است و بيشتر توسط کسانی نوشته شده که از یکسو طبع شعر داشتهاند و از سوی دیگر علایق شدید شیعی و مذهبی دارند و احساسات و عواطف خود را در قالب این شعرها بیان کردهاند. آنها عموماً فاقد دانش تاریخی بودهاند و هیچ کجای متن به دلایل درگیری این نزاع و جنگ
نپرداختهاند.
بیتردید ساختار نمایش بسیار قوی است و از عهدۀ اثرگذاری بر مخاطب بر میآید. اما مسئله اینجاست که در نظر مخاطبی که از تاریخ خبر دارد، کار ارزش خود را از دست میدهد و دیگر او حاضر نیست به خاطر دیگر نقاط قوت نمایش، متن ضعیف را تحمل کند و به تماشای تعزیه بپردازد. ضمن اينکه برخي از مخاطبان تعزیه از خود سؤال نمیکنند که آیا این چیزها میتواند واقعیت داشته باشد؟ آنها در نظر نمیگیرند که واقعۀ کربلا فقط گریه و زاری و عزاداری نبوده است. امام حسین (ع) بزرگترین قهرمان تاریخ است و قابل دلسوزی نیست و اشکی که در مراسم عزاداری او ریخته میشود، به خاطر مظلومیت حق است؛ حقی که ایشان برای دفاع از آن به مبارزه پرداخت و شهید شد. به هر حال، این مسئله در نظر گروهی از روحانیون بسیار پراهمیت بوده و هست که به خاطر آن با برگزاری تعزیه مخالفت میکنند. اما مشکل این گروه مخالف، این است که هرگز پیشنهاد سازندهای در این زمینه نمیدهند و تنها گفتههایشان سلبی است و نه ایجابی.
تلاشهای جدیدی برای رفع این مشکل تعزیه شده است؟
متأسفانه متنهای جدید نوشته نشده است و همه متنهایی که امروز اجرا میشود، مربوط به گذشته است. بسیاری از آنها توسط افراد گمنام نوشته شدهاند و آنهایی که منسوب به شاعران به نام دورههای پیشین است، از ضعف مبرا نیستند. اگر متنهای جدید با رویکرد خردگرایانه و دانشمحور نوشته شود، این نمایش میتواند بسیار خوب و ایدهآل اجرا شود و دیگر نقصی در آن نخواهد
بود.
کد مطلب: 8177
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/report/8177/تعزیه-نمایش-نیست-آیین