شام غريبان ترسيم آن لحظاتى است كه شمع وجود سيد الشهدا در راه هدايت خلق آب گشته بود و جسمش عريان روى خاك كربلا.
شماره 29-30 ماهنامه خیمه – محرم 1428- بهمن 1385
شام غريبان ترسيم آن لحظاتى است كه شمع وجود سيد الشهدا در راه هدايت خلق آب گشته بود و جسمش عريان روى خاك كربلا. و يا نگاه به شمع شام غريبان تجسم اين بيت است كه:
زينب اى شمع تمام افروخته / يادگار خيمههاى سوخته
و يا يادآور آن لحظاتى است كه زينب عقيلهى بنى هاشم، دختر مولا اميرالمؤمنين به راه افتاد تا در تاريكى شب گلهاى حرم پيامبر و اطفال حسين را پيدا كند، نور شمعها نشانهى ابراز ارادت و همدردى با زينب است، دختر على! مىخواهى با شمعهايمان پيش پايت را روشن كنيم تا شايد آسانتر در كنار خارهاى مغيلان طفلان حسين را كه از شدت ترس و گرسنگى بيهوش گشتهاند بيابى؟ شام غريبان، هياهو ندارد، حتى كمتر نوحه مىخوانند و به سينه مىزنند، بيشتر زمزمه است و بر سر زدن، آن هم آرام، آن گونه كه اطفال خسته حسين در زير خيمه نيم سوخته، شايد لحظاتى آرام بگيرند و در پرتو سكوت شب، فارغ از دردهاى تازيانه و سيلى، لحظاتى بياسايند. در شام غريبان، دشمن خواست كه همه چيز را محو كند، حتى جنايات خويش را، خواست كه كربلا در كربلا بماند و نخواست كه حتى خيمههاى بى صاحب نيز برپا باشد و خواست كه پرتو نور قيام حسين را در تندباد حوادث خاموش كند، غافل از آن كه:
كربلا در كربلا مىماند اگر زينب نبود/ خيمهها بى پاسبان مىماند اگر زينب نبود
و شمعهاى در دست عزاداران، حاكى از خيال خام و شكست دشمن است كه:
دشمنت كشت ولى نور تو خاموش نگشت / آرى آن جلوه كه فانى نشود نور خداست
و دشمن نمىدانست كه قيام حسين، هزاران پرتو نور خواهد شد و در قلبهاى ميليونها انسان عاشق جاى خواهد گرفت، آن هم پس از 1400 سال و اين شمعها كه مىبينى، نشانه و علامت همان نور محبتى است كه خدا در دلهاى آزاده تابانده است و حكايت شمع، همچنان باقى است...
امسال شمعها را كه به دست مىگيرى، مىتوانى با نگاهى جديد و با دركى شايد متفاوت از سالهاى قبل، زندگى خويش را از پرتو همين شمعهاى در دست رونق بخشى، موفق باشى.