سید محمدجواد شرافت معتقد است: اگر شعرهای آیینی ما عاشقانه نباشند تأثیرگذار نمیشوند، عاشقانه باید در اشعار موج بزند تا بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند.
چهاردهمین جلسه از محفل شعر «قرار» با حضور سید محمدجواد شرافت، فضه ساداتحسینی، مجید لشگری و حسین صیامی در باشگاه خبرنگاران تسنیم برگزار شد.
در ادامه گفتگوی فضهسادات حسینی با سید محمدجواد شرافت را در این محفل با هم میخوانیم:
آقای شرافت، شما متولد شوشتر هستید چه شد از قم سر در آوردید و در قم ماندگار شدید؟
بله، و بهخاطر کار پدر دو سال یاسوج بودیم دو سال خیلی خاطرهانگیز، فضای بکر یاسوج، ما هم اطراف یاسوج بودیم برای خود ما و فامیل ما که بهبهانههای مختلف میآمدند آنجا خیلی خاطرهانگیز بود و بعد از آن هم آمدیم قم و الآن سالهاست سایهنشین لطف کریمه اهلبیت(ع) هستیم.
آقای شرافت، خانوادگی شاعر هستید یا فقط شما و برادرتان؟
پدربزرگم که ایشان نوحهسرای خوبی بودند همین الآن هم بعضی نوحههای ایشان بهخلاف نوحههایی که ما بگوییم که بعدش مداحها بخوانند یا نخوانند و فراموش میشود همچنان خوانده میشود، فضای شوشتر با همان گویشی که دارند و این را میدانستم نوحهسرا بودند، گاهی وقتها یک مراودههایی یک شوخیهای ادبی با دوستانشان داشتند.
چه شد که شاعر شدید؟
من مدرسه علمیه الهادی بودم، نوجوانی و جوانی ما در هیئات مذهبی گذشت. دوستانی که در هیئت شرکت میکنند خیلی با شعر انس پیدا میکنند، زمزمه میکنند، میخوانند، من یادم است نوحههای حاج محمدرضا طاهری را خیلی دوست داشتم، یک دفتری داشتم و مینوشتم، این اتفاق کمک میکند به اینکه آدم به شعر نزدیکتر باشد، یک نوحهای برای امام جواد نوشتم سال 77 یا 78 و آن شروع جدی من در این حوزه بود.
بهخاطر اسمتان با ایشان ارتباط برقرار کردید؟
نه خیلی اتفاقی نوحه نوشتم، آن موقع آقای سید محمد بابامیری که از شاعران خوب حوزوی است در مدرسه الهادی بود، به ایشان نوحه را نشان دادم و گفتند خیلی خوب است بهطور جدیتر بیا برویم خانه آقای مجاهدی بیا برویم، جلسه انجمن شعر آقای حامدی، جلسهای در حوزه هنری تشکیل میشود آقای سید مهدی حسینی، و واقعاً این سه جلسه خیلی کمک کرد به ما و همیشه به دوستان میگویم دعا کنید یک رفیقی پیدا کنید در عرصه شعر نه استاد، یک رفیقی که چند سال از تو جلوتر باشد. یک راهی را رفته یک کتابهایی را خوانده و به شما بگوید چه بخوان چه نخوان و این لطف را سید محمد به من داشت، یادم است خانه آقای مجاهدی میرفتیم، خیلی جسور در همان سنین شعر میخواندیم و ایشان هم شیوه نقدشان تشویقی است، مثلاً شعر میخواندیم با یک زبان دربداغان بعد یک مصرع آن خوب بود و آن مصرع را تعیین میکردند و ما میفهمیدیم آن یک معیار است و بهخصوص جلسه آقای حسینی، همچنان این جلسه برگزار میشود و دوستان در عین بیتعارف بودن دلسوزانه راجع به شعر همدیگر صحبت میکنیم و نقد میکنیم.
حلقه ادبی پنجره را هم دارید؟
بله، حلقه ادبی پنجره چند سالی است که تشکیل میشود و چیزهایی که یاد گرفتیم از اساتیدمان را به دوستانمان منتقل میکنیم.
همان سبکی که با شما داشتند شما هم با جوانان دارید؟
بیرحمانهتر، دوستانی که آمدند میدانند.