کد مطلب : ۱۰۱۷۷
علمای شیعه
درباره علامه طباطبایی
سید محمد حسین طباطبایی معروف به علامه طباطبایی (تولد ۱۲۸۱ ه.ش.- وفات ۱۳۶۰ه.ش.) فقیه شیعه، مفسر قران و فلسفهدان ایرانی است.
اهمیت وی به جهت احیای حکمت و فلسفه و تفسیر در حوزههای تشیع بعد از دوره صفویه بوده است. به ویژه اینکه وی به بازگویی و شرح حکمت صدرایی اکتفا نکرده، به تأسیس معرفتشناسی در این مکتب میپردازد. همچنین با انتشار کتب فراوان و تربیت شاگردان برجسته نظیر مرتضی مطهری در دوران مواجهه با اندیشههای غربی نظیر مارکسیسم به اندیشه دینی حیاتی مجدد بخشیده، حتی در نشر آن در مغرب زمین نیز میکوشد.
زندگی علامه طباطبایی را میتوان به چهاردوره تقسیم کرد:
۱. دوره کودکی و نوجوانی که در تبریز سپری شد
۲. دوره تحصیل در حوزه علمیه نجف
۳. دوره بازگشت به تبریز و اشتغال به کشاورزی
۴. دوره هجرت به قم و تدریس و تالیف و نشر معارف دینی
دوره کودکی و نوجوانی
وی از دودمان سادات طباطبایی آذربایجان است. در سال ۱۲۸۱ در تبریز متولد شد. در پنج سالگی مادر و در نه سالگی پدر خود را از دست داد. وصی پدر او و تنها برادرش علامه الهی را برای تحصیل به مکتب فرستاد. تحصیلات ابتدایی شامل قرآن و کتب ادبیات فارسی را از ۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶ فراگرفت و سپس از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ به تحصیل علوم دینی پرداخت و به تعبیر خود «دروس متن در غیر فلسفه و عرفان» را به پایان رساند.
دوره تحصیل در حوزه علمیه نجف
خود درباره دوران تحصیلش نوشتهاست: «در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقه زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این رو هر چه میخواندم نمیفهمیدم و چهار سال به همین نحو گذراندم. پس از آن یک باره عنایت خدایی دامن گیرم شده عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بیتابی نسبت به تحصیل کمال، حس نمودم. به طوری که از همان روز تا پایان ایام تحصیل که تقریباً هفده سال طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش نموده و تلخ و شیرین حوادث در برابر میپنداشتم[کذا]. بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم. در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی، به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه میپرداختم. بسیار میشد به ویژه در بهار و تابستان که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه میگذرانیدم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه میکردم و اگر اشکالی پیش میآمد با هر خودکشی بود حل مینمودم و وقتی که به درس حضور مییافتم از آنچه استاد میگفت قبلا روشن بودم و هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم.»
دوره بازگشت به تبریز و کشاورزی
به هر حال علامه طباطبایی بعد از مدتی اقامت در تبریز تصمیم میگیرد تا به قم عزیمت نماید و بالاخره این تصمیم خود را در سال ۱۳۲۵هـ.ش عملی میکند. فرزند علامه طباطبایی در این مورد میگوید: «همزمان با آغاز سال ۱۳۲۵هـ.ش وارد شهر قم شدیم... در ابتدا به منزل یکی از بستگان که ساکن قم و مشغول تحصیل علوم دینی بود وارد شدیم، ولی به زودی در کوچه یخچال قاضی در منزل یکی از روحانیان که هنوز هم در قید حیات است اتاق دو قسمتی، که با نصب پرده قابل تفکیک بود اجاره کردیم، این دو اتاق قریب بیست متر مربع بود. طبقه زیر این اطاقها انبار آب شرب منزل بود که، در صورت لزوم بایستی از درب آن به داخل خم شده و ظرف آب شرب را پر کنیم. چون خانه فاقد آشپزخانه بود پخت و پز هم در داخل اطاق انجام میگرفت - در حالی که مادر ما به دو مطبخ (آشپزخانه) ۲۴ متر مربعی و ۳۵ متر مربعی عادت کرده بود که در میهمانیهای بزرگ از آنها به راحتی استفاده میکرد ـ پدر ما در شهر قم چند آشنای انگشتشمار داشت که یکی از آنها مرحوم آیت الله حجت بود. اولین رفت و آمد مرحوم علامه به منزل آقای حجت بود و کم کم با اطرافیان ایشان دوستی برقرار و رفت و آمد آغاز شد.»
تدریس در قم
پس از مدتی که به اصرار برخی علما مجلس درس روزانهٔ اسفار علامه تعطیل شد، با اصرار طلاب، اجازهٔ تدرسی شفا به وی داده شد. در این میان، علامه به تشکیل کلاسهای شبانهٔ اسفار پرداخت که هفتهای دو شب (شب پنجشنبه و جمعه) و به صورت سیار در خانهٔ شاگردان تشکیل میشد و تعداد معدودی (کمتر از ۱۰ تن) شاگرد ثابت در آن شرکت میکردند. حضور در این کلاسها بدون اجازه خود علامه مقدور نبود.
تألیفات و آثار
آثار علامه طباطبایی (به استثنای تفسیر المیزان ) را میتوان به دو بخش تقسیم کرد:
الف- کتابهایی که به زبان عربی نگاشته شدهاند. این کتابها عبارتند از:
۱- کتاب توحید که شامل ۳ رساله است:
* رساله در توحید
* رساله در اسماء الله
* رساله در افعال الله
۲- کتاب انسان که شامل ۳ رساله است:
* الانسان قبل الدنیا
* الانسان فی الدنیا
* الانسان بعد الدنیا
۳- رساله وسائط که البته همگی این رسالهها در یک مجلد جمعآوری شده و به نام هفت رساله معروف است.
۴- رسالة الولایه
۵- رساله النبوة و الامامه
ب- کتابهایی که به زبان فارسی نگاشته شدهاند:
۶- شیعه در اسلام
۷- قرآن در اسلام (به بحث درباره مباحث قرآنی از جمله نزول قرآن، آیات محکم و متشابه ناسخ و منسوخ و ... پرداختهاست.)
۸- وحی یا شعور مرموز ۹
- اسلام و انسان معاصر
۱۰- حکومت در اسلام
۱۱- سنن النبی (درباره سیره و خلق و خوی پیامبر اسلام در بخشهای مختلف زندگی فردی و اجتماعی ایشان است.)
۱۲- اصول فلسفه و روش رئالیسم (در مورد مبانی فلسفی اسلامی و نیز نقد اصول مکتب ماتریالیسم دیالکتیک است.)
۱۳- بدایة الحکمة
۱۴- نهایة الحکمة (این دو کتاب از متون درسی فلسفی بسیار مهم حوزه و دانشگاه محسوب میشود.)
۱۵- علی و فلسفه الهی
۱۶- خلاصه تعالیم اسلام
۱۷- رساله در حکومت اسلامی
علامه طباطبایی دو اثر شاخص دارد، که بیشتر از سایر آثار وی مورد توجه قرار گرفته است. نخست تفسیر المیزان است، که در ۲۰ جلد و طی ۲۰ سال به زبان عربی تالیف شده است. در این تفسیر، از روش «تفسیر قرآن به قرآن» استفاده شده است، و علاوه بر تفسیر آیات و بحثهای لغوی در بخشهایی جداگانه با توجه به موضوع آیات مباحث روایی، تاریخی، کلامی، فلسفی و اجتماعی نیز دارد. این اثر به دو شکل منتشر شده است: نخست در چهل جلد، و سپس، در ۲۰ جلد. این اثر توسط سیدمحمد باقر موسوی همدانی به زبان فارسی ترجمه شده است.
اثر مهم دیگر او اصول فلسفه و روش رئالیسم است. این کتاب شامل ۱۴ مقالهٔ فلسفی است، که طی دهههای ۲۰ و ۳۰ شمسی تالیف شده و توسط مرتضی مطهری و با رویکرد فلسفهٔ تطبیقی شرح داده شدهاست. این کتاب نخستین، و یکی از مهمترین کتابهایی است که به بررسی مباحث فلسفی، با توجه به رویکردهای حکمت فلسفی اسلامی و فلسفهٔ جدید غربی پرداختهاست.
شرحی کوتاه بر دیگر آثار
* بدایه الحکمه:
کتابی که یک دوره تدریس فشرده فلسفه برای دوستداران علوم عقلی در قم و سپس دانشگاههای کشور شد.
* نهایه الحکمه:
این اثر برای تدریس فلسفه با توضیحی بیشتر، عمقی افزون تر و سطحی عالیتر تدوین شدهاست.
* حاشیه بر کفایه:
کتابی اصولی پیرامون قوانین استنباط است.
* مجموعهٔ مذاکرات با پروفسور هانری کربن:
او که محققی فرانسوی است پیرامون چگونگی شیعه و مباحث اعتقادی و... مذاکراتی با علامه داشته که در این کتاب وجود دارد.
* رساله انسان قبل از دنیا، در دنیا و بعد از دنیا:
این کتاب که اکنون با نام «انسان از آغاز تا انجام» ترجمه شدها ست مباحثی مفید از عوالم سه گانه ماده، مثال و عقل مطرح کرده و پیرامون شبهات و دغدغه خاطر جوانان مطالبی بسیار مفید و لازم ارائه کرده است.
* در محضر علامه طباطبائی:
این کتاب توسط محمد حسین رخشاد نوشته شدها ست و شامل پرسشها و پاسخهای زیادی در موضوعات مختلف از علامه است.
* شیعه در اسلام:
علامه این کتاب را برای معرفی عقاید شیعه به طور عقلانی نوشته است.
* ولایتنامه:
این یک رساله عرفانی از علامه است که همایون همتی آن را ترجمه کرده است و انتشارات روایت فتح آن را منتشر کرده است.
شاگردان
قابل توجه است بخش بزرگی از رهبران روحانی انقلاب ایران شاگردان مشترک سیدمحمدحسین طباطبایی و روح الله خمینی هستند. علامه شاگردان زیادی تربیت کرد، که در زیر نام مهمترین آنها ذکر میگردد:
۱. شهید آیت الله دکتر محمد مفتح
۲. آیت اللهمحمد محمدی گیلانی
۳. محمد شجاعی
۴. محمد صادقی تهرانی
۵. سید محمد حسینی بهشتی
۶. سید جلال الدین آشتیانی
۷. علی قدوسی (داماد علامه)
۸. سید مرتضی جزایری
۹. سید محمد حسین حسینی طهرانی
۱۰. محمد اسماعیل صائنی زنجانی
۱۱. عبدالحمید شربیانی
۱۲. غلامحسین ابراهیمی دینانی
۱۳. ابراهیم امینی
۱۴. عبدالله جوادی آملی
۱۵. حسن حسن زاده آملی
۱۶. علی میانجی
۱۷. محمد جواد باهنر(شهید باهنر)
۱۸. عباس ایزدی
۱۹. ابوطالب تجلیل
۲۰. عزالدین حسینی زنجانی
۲۱. سید عبدالله جعفری(تهرانی)
۲۲. علی سعادت پرور(پهلوانی تهرانی)
۲۳. دکتر جواد مناقبی (داماد علامه)
۲۴. مرتضی مطهری
۲۵. یحیی انصاری
۲۶. سید عبدالکریم موسوی اردبیلی
۲۷. سید محمد باقر ابطحی
۲۸. سید محمد علی ابطحی
۲۹. سید مهدی روحانی
۳۰. حسین علی منتظری
۳۱. محمدتقی مصباح یزدی
۳۲. امام موسی صدر
۳۳. ناصر مکارم شیرازی
۳۴. حسن نوری همدانی
۳۵. حسین نوری همدانی
۳۶. سیدابراهیم خسروشاهی
۳۷. سید محمد خامنهای
همچنین بسیاری از روشنفکران در جلسات مباحثه از ایشان بهره گرفتند. از آن جمله میتوان به جلسات مباحثه با پرفسور هانری کربن اشاره کرد، که دکتر سید حسین نصر و بسیاری دیگر در آن حضور داشتند و یا جلساتی که در تهران برگزار میشد و افرادی نظیر داریوش شایگان در آن حاضر بودند.
اهمیت وی به جهت احیای حکمت و فلسفه و تفسیر در حوزههای تشیع بعد از دوره صفویه بوده است. به ویژه اینکه وی به بازگویی و شرح حکمت صدرایی اکتفا نکرده، به تأسیس معرفتشناسی در این مکتب میپردازد. همچنین با انتشار کتب فراوان و تربیت شاگردان برجسته نظیر مرتضی مطهری در دوران مواجهه با اندیشههای غربی نظیر مارکسیسم به اندیشه دینی حیاتی مجدد بخشیده، حتی در نشر آن در مغرب زمین نیز میکوشد.
زندگی علامه طباطبایی را میتوان به چهاردوره تقسیم کرد:
۱. دوره کودکی و نوجوانی که در تبریز سپری شد
۲. دوره تحصیل در حوزه علمیه نجف
۳. دوره بازگشت به تبریز و اشتغال به کشاورزی
۴. دوره هجرت به قم و تدریس و تالیف و نشر معارف دینی
دوره کودکی و نوجوانی
وی از دودمان سادات طباطبایی آذربایجان است. در سال ۱۲۸۱ در تبریز متولد شد. در پنج سالگی مادر و در نه سالگی پدر خود را از دست داد. وصی پدر او و تنها برادرش علامه الهی را برای تحصیل به مکتب فرستاد. تحصیلات ابتدایی شامل قرآن و کتب ادبیات فارسی را از ۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶ فراگرفت و سپس از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ به تحصیل علوم دینی پرداخت و به تعبیر خود «دروس متن در غیر فلسفه و عرفان» را به پایان رساند.
دوره تحصیل در حوزه علمیه نجف
خود درباره دوران تحصیلش نوشتهاست: «در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقه زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این رو هر چه میخواندم نمیفهمیدم و چهار سال به همین نحو گذراندم. پس از آن یک باره عنایت خدایی دامن گیرم شده عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بیتابی نسبت به تحصیل کمال، حس نمودم. به طوری که از همان روز تا پایان ایام تحصیل که تقریباً هفده سال طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش نموده و تلخ و شیرین حوادث در برابر میپنداشتم[کذا]. بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم. در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی، به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه میپرداختم. بسیار میشد به ویژه در بهار و تابستان که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه میگذرانیدم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه میکردم و اگر اشکالی پیش میآمد با هر خودکشی بود حل مینمودم و وقتی که به درس حضور مییافتم از آنچه استاد میگفت قبلا روشن بودم و هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم.»
دوره بازگشت به تبریز و کشاورزی
به هر حال علامه طباطبایی بعد از مدتی اقامت در تبریز تصمیم میگیرد تا به قم عزیمت نماید و بالاخره این تصمیم خود را در سال ۱۳۲۵هـ.ش عملی میکند. فرزند علامه طباطبایی در این مورد میگوید: «همزمان با آغاز سال ۱۳۲۵هـ.ش وارد شهر قم شدیم... در ابتدا به منزل یکی از بستگان که ساکن قم و مشغول تحصیل علوم دینی بود وارد شدیم، ولی به زودی در کوچه یخچال قاضی در منزل یکی از روحانیان که هنوز هم در قید حیات است اتاق دو قسمتی، که با نصب پرده قابل تفکیک بود اجاره کردیم، این دو اتاق قریب بیست متر مربع بود. طبقه زیر این اطاقها انبار آب شرب منزل بود که، در صورت لزوم بایستی از درب آن به داخل خم شده و ظرف آب شرب را پر کنیم. چون خانه فاقد آشپزخانه بود پخت و پز هم در داخل اطاق انجام میگرفت - در حالی که مادر ما به دو مطبخ (آشپزخانه) ۲۴ متر مربعی و ۳۵ متر مربعی عادت کرده بود که در میهمانیهای بزرگ از آنها به راحتی استفاده میکرد ـ پدر ما در شهر قم چند آشنای انگشتشمار داشت که یکی از آنها مرحوم آیت الله حجت بود. اولین رفت و آمد مرحوم علامه به منزل آقای حجت بود و کم کم با اطرافیان ایشان دوستی برقرار و رفت و آمد آغاز شد.»
تدریس در قم
پس از مدتی که به اصرار برخی علما مجلس درس روزانهٔ اسفار علامه تعطیل شد، با اصرار طلاب، اجازهٔ تدرسی شفا به وی داده شد. در این میان، علامه به تشکیل کلاسهای شبانهٔ اسفار پرداخت که هفتهای دو شب (شب پنجشنبه و جمعه) و به صورت سیار در خانهٔ شاگردان تشکیل میشد و تعداد معدودی (کمتر از ۱۰ تن) شاگرد ثابت در آن شرکت میکردند. حضور در این کلاسها بدون اجازه خود علامه مقدور نبود.
تألیفات و آثار
آثار علامه طباطبایی (به استثنای تفسیر المیزان ) را میتوان به دو بخش تقسیم کرد:
الف- کتابهایی که به زبان عربی نگاشته شدهاند. این کتابها عبارتند از:
۱- کتاب توحید که شامل ۳ رساله است:
* رساله در توحید
* رساله در اسماء الله
* رساله در افعال الله
۲- کتاب انسان که شامل ۳ رساله است:
* الانسان قبل الدنیا
* الانسان فی الدنیا
* الانسان بعد الدنیا
۳- رساله وسائط که البته همگی این رسالهها در یک مجلد جمعآوری شده و به نام هفت رساله معروف است.
۴- رسالة الولایه
۵- رساله النبوة و الامامه
ب- کتابهایی که به زبان فارسی نگاشته شدهاند:
۶- شیعه در اسلام
۷- قرآن در اسلام (به بحث درباره مباحث قرآنی از جمله نزول قرآن، آیات محکم و متشابه ناسخ و منسوخ و ... پرداختهاست.)
۸- وحی یا شعور مرموز ۹
- اسلام و انسان معاصر
۱۰- حکومت در اسلام
۱۱- سنن النبی (درباره سیره و خلق و خوی پیامبر اسلام در بخشهای مختلف زندگی فردی و اجتماعی ایشان است.)
۱۲- اصول فلسفه و روش رئالیسم (در مورد مبانی فلسفی اسلامی و نیز نقد اصول مکتب ماتریالیسم دیالکتیک است.)
۱۳- بدایة الحکمة
۱۴- نهایة الحکمة (این دو کتاب از متون درسی فلسفی بسیار مهم حوزه و دانشگاه محسوب میشود.)
۱۵- علی و فلسفه الهی
۱۶- خلاصه تعالیم اسلام
۱۷- رساله در حکومت اسلامی
علامه طباطبایی دو اثر شاخص دارد، که بیشتر از سایر آثار وی مورد توجه قرار گرفته است. نخست تفسیر المیزان است، که در ۲۰ جلد و طی ۲۰ سال به زبان عربی تالیف شده است. در این تفسیر، از روش «تفسیر قرآن به قرآن» استفاده شده است، و علاوه بر تفسیر آیات و بحثهای لغوی در بخشهایی جداگانه با توجه به موضوع آیات مباحث روایی، تاریخی، کلامی، فلسفی و اجتماعی نیز دارد. این اثر به دو شکل منتشر شده است: نخست در چهل جلد، و سپس، در ۲۰ جلد. این اثر توسط سیدمحمد باقر موسوی همدانی به زبان فارسی ترجمه شده است.
اثر مهم دیگر او اصول فلسفه و روش رئالیسم است. این کتاب شامل ۱۴ مقالهٔ فلسفی است، که طی دهههای ۲۰ و ۳۰ شمسی تالیف شده و توسط مرتضی مطهری و با رویکرد فلسفهٔ تطبیقی شرح داده شدهاست. این کتاب نخستین، و یکی از مهمترین کتابهایی است که به بررسی مباحث فلسفی، با توجه به رویکردهای حکمت فلسفی اسلامی و فلسفهٔ جدید غربی پرداختهاست.
شرحی کوتاه بر دیگر آثار
* بدایه الحکمه:
کتابی که یک دوره تدریس فشرده فلسفه برای دوستداران علوم عقلی در قم و سپس دانشگاههای کشور شد.
* نهایه الحکمه:
این اثر برای تدریس فلسفه با توضیحی بیشتر، عمقی افزون تر و سطحی عالیتر تدوین شدهاست.
* حاشیه بر کفایه:
کتابی اصولی پیرامون قوانین استنباط است.
* مجموعهٔ مذاکرات با پروفسور هانری کربن:
او که محققی فرانسوی است پیرامون چگونگی شیعه و مباحث اعتقادی و... مذاکراتی با علامه داشته که در این کتاب وجود دارد.
* رساله انسان قبل از دنیا، در دنیا و بعد از دنیا:
این کتاب که اکنون با نام «انسان از آغاز تا انجام» ترجمه شدها ست مباحثی مفید از عوالم سه گانه ماده، مثال و عقل مطرح کرده و پیرامون شبهات و دغدغه خاطر جوانان مطالبی بسیار مفید و لازم ارائه کرده است.
* در محضر علامه طباطبائی:
این کتاب توسط محمد حسین رخشاد نوشته شدها ست و شامل پرسشها و پاسخهای زیادی در موضوعات مختلف از علامه است.
* شیعه در اسلام:
علامه این کتاب را برای معرفی عقاید شیعه به طور عقلانی نوشته است.
* ولایتنامه:
این یک رساله عرفانی از علامه است که همایون همتی آن را ترجمه کرده است و انتشارات روایت فتح آن را منتشر کرده است.
شاگردان
قابل توجه است بخش بزرگی از رهبران روحانی انقلاب ایران شاگردان مشترک سیدمحمدحسین طباطبایی و روح الله خمینی هستند. علامه شاگردان زیادی تربیت کرد، که در زیر نام مهمترین آنها ذکر میگردد:
۱. شهید آیت الله دکتر محمد مفتح
۲. آیت اللهمحمد محمدی گیلانی
۳. محمد شجاعی
۴. محمد صادقی تهرانی
۵. سید محمد حسینی بهشتی
۶. سید جلال الدین آشتیانی
۷. علی قدوسی (داماد علامه)
۸. سید مرتضی جزایری
۹. سید محمد حسین حسینی طهرانی
۱۰. محمد اسماعیل صائنی زنجانی
۱۱. عبدالحمید شربیانی
۱۲. غلامحسین ابراهیمی دینانی
۱۳. ابراهیم امینی
۱۴. عبدالله جوادی آملی
۱۵. حسن حسن زاده آملی
۱۶. علی میانجی
۱۷. محمد جواد باهنر(شهید باهنر)
۱۸. عباس ایزدی
۱۹. ابوطالب تجلیل
۲۰. عزالدین حسینی زنجانی
۲۱. سید عبدالله جعفری(تهرانی)
۲۲. علی سعادت پرور(پهلوانی تهرانی)
۲۳. دکتر جواد مناقبی (داماد علامه)
۲۴. مرتضی مطهری
۲۵. یحیی انصاری
۲۶. سید عبدالکریم موسوی اردبیلی
۲۷. سید محمد باقر ابطحی
۲۸. سید محمد علی ابطحی
۲۹. سید مهدی روحانی
۳۰. حسین علی منتظری
۳۱. محمدتقی مصباح یزدی
۳۲. امام موسی صدر
۳۳. ناصر مکارم شیرازی
۳۴. حسن نوری همدانی
۳۵. حسین نوری همدانی
۳۶. سیدابراهیم خسروشاهی
۳۷. سید محمد خامنهای
همچنین بسیاری از روشنفکران در جلسات مباحثه از ایشان بهره گرفتند. از آن جمله میتوان به جلسات مباحثه با پرفسور هانری کربن اشاره کرد، که دکتر سید حسین نصر و بسیاری دیگر در آن حضور داشتند و یا جلساتی که در تهران برگزار میشد و افرادی نظیر داریوش شایگان در آن حاضر بودند.