تاریخ انتشار
يکشنبه ۲ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۱۷:۵۵
۰
کد مطلب : ۱۱۶۶۴
مرشدان پرده‌خوان ایران -۲۸

درباره سیدحسین حوائجی

درباره سیدحسین حوائجی
سیدحسین حوائجی
پرده‌خوان، نقال، مداح
سال تولد: ۱۳۴۶
محل تولد: همدان
شروع پرده‌خوانی: کودکی
استادان: نقی صباغ‌همدانی، مرحوم درویش قدیر، مرحوم حسین جلالی
نقاش پرده: حسین همدانی
سن پرده: ۲۰سال

شیوه اجرای نمایش
مرشد سیدحسین حوائجی علاوه بر پرده‌خوانی، مرشد زورخانه نیز هست. درک اعمال زورخانه‌ای به وی یاری رسانده تا حرکات خاص با بیان بصری متنوع را ارائه می‌دهد. در اجرای او سر، دستان و به طور کلی بدن بسیار فعال است و برای اغلب مفاهیم ما به ازای بصری و حرکت مشاهده می‌شود. برخی از حرکات نمایشی او چنین است:

- تأکید بر نشان دادن صورت‌ها، وقایع و موضوعات با استفاده از اشاره انگشت.
- ترکیب دست و عصا برای نشان دادن تیر و نیزه انداختن، گرز کوبیدن و اشاره به نقاط دور پرده یا عالم واقع.
- نشان دادن وسعت فضا، زمان و مفاهیم با باز کردن دستان به طرف روبرو.
- خم و راست شدن در صحنه‌های کارزار.
- سر به زیر انداختن و تکیه برای مواقع آغاز پرده‌خوانی، تفکر و استراحت.
- حرکات حساب شده سر در جهات مختلف مخصوصاً در جهت مخاطبان و پرده برای ایجاد توجه، تعجب، ایهام، شفقت و ترس.


تأویل اجزاء پرده
الف: مکان
مکان پرده تجرید عالم فانی تا باقی است که همواره با اعتقاد پرده‌خوان و مخاطبان به حقیقت وقایع و صور آن به عالم واقع گسترش می‌یابد که می‌تواند در حال فانی و در پایان باقی باشد. در پرده به طور عمده قسمت بالا ساحت اولیاء و قسمت پایین جایگاه اشقیاء است. صور و اماکن مقدس در چیدمان به راست و صور و اماکن شر به چپ تمایل دارند به‌گونه‌ای که جهنم در پایین‌ترین و چپ‌ترین جای پرده نقاشی می‌شود. بیشترین نشانه‌های معرفی مکان‌ها در پرده با واسطه صورت‌ها است، مخصوصاً اماکنی که در آنها شیء یا چیزی غیر از صورت‌ها یافت نمی‌شود. از این جهت مکان امری اعتباری و عرضی است. وسعت مکان به فضاهای داخلی و خارجی کشیده می‌شود اما بیشترین فضاها متعلق به فضاهای خارجی و بیرونی است. در همین فضاها کمتر جای خالی یافت می‌شود زیرا مکان مفهومی برای حضور صورت‌هاست.

ب: زمان
با تکیه بر زمان غیرفیزیکی و معنی واژگان، زمان معمول اغلب حذف می‌گردد و سلسله وقایع در صورت لزوم با گذر از طول زمان در نزدیک‌ترین زمان فیزیکی نقل می‌شود. یقین و ایمان راویان پرده‌ها چنان است که مخاطبان را در یک لحظه به صحرای کربلا و هیاهوی جنگ می‌برد و در لحظه بعد آنها را با شفاعت اولیاء به بهشت می‌رساند. یکی از ابزارهای پرده‌خوانان در انتقال سریع فشردگی تصاویر مجالس است، به‌گونه‌ای که در یک ساختار فوق عقلانی میان مجالس، هم پیوند ظاهری و هم پیوند باطنی قابل استخراج است. مجالس مانند دالان‌های تودرتو به یکدیگر راه دارند یا در هم آمیخته می‌شوند. گذشته جزیی از حال و حال جزیی از آینده به شمار می‌آید. در این ساختار هدف بیان مجالس پرده، جایگزین وحدت و واقعیت زمان می‌شود. با استفاده از این فن گویی هیچ‌کس نمرده و نخواهد مرد، تنها نقش‌ها دگرگون می‌شود زیرا همان‌گونه که حضرت عباس در داستان پیرزن نخ‌ریس زائر که به دجله افکنده می‌شود، پس از شهادتش، حاضر می‌شود ممکن است در هنگام نیاز هر یک از مخاطبان نیز به یاری‌شان بشتابد. بدون هیچ پرسشی تنها در یک توافق پنهان موضوعیت زمان فیزیکی در نمایش پرده‌خوانی به نفع موضوعیت زمان باقی حذف می‌گردد.

ج: صورت‌ها
مأخوذ از تفکر امی صورت‌ها در اندازه یکسان، تک‌نگار و بی‌نشان نیستند. یک صورت همچون امام حسین در چند مجلس یا داستان رسم می‌شود، علاوه بر این اندازه صورت‌ها بدون رعایت پرسپکتیو متفاوت است. برخی صورت‌ها بزرگ و برخی دیگر متوسط یا کوچک رسم می‌شوند، مانند: چهار صورت بزرگ امام حسین، حضرت علی‌اکبر و حضرت عباس در سمت راست و ماردبن سدیف در سمت چپ، که خود نوعی اشاره پنهان به صفوف اولیاء و اشقیاء است. علاوه بر این ویژگی‌های دیگری در ترسیم صورت‌ها قابل دریافت است؛ چهره اولیاء با ابروهای پیوسته، خال در سمت راست – که به خال هاشمی معروف است – محاسن برای بزرگسالان و چشمان معصوم با یکدیگر تشابه دارند. در تباین با آنها اشقیاء اغلب دارای سبیل از بناگوش در رفته‌اند، سرهای بی‌مو دارند مخصوصاً در جهنم که دستار و کلاه خود بر سر ندارند، چشم‌هایشان از حدقه درآمده است و ابروان گره خورده دارند که حس شرارت را می‌نمایاند.

د: پوشش
در اغلب موارد پوشش سبز با پرهای سبز بر کلاه خود برای مردان اولیاء (همراه با هاله‌ای مقدس دور سر) و چادر سیاه یا سبز و روبنده ضخیم برای زنان مقدس و مؤمن و پوشش‌های قرمز یا دیگر رنگ‌ها با پرهای قرمز یا زرد بر کلاه خود برای اشقیاء است. همچنین پوشش با روبنده نازک یا بدون روبنده برای زنان اهل بیت استفاده می‌شود.

ﻫ: رنگ
رنگ سبز و سفید برای نشان دادن مقام روحانی اولیاء استفاده می‌شود و رنگ قرمز برای اشقیاء است، این رنگ‌ها همراه با به کارگیری رنگ‌های دیگر مانند زرد و آبی که مجموعه‌ای کامل از ترکیب رنگ را ایجاد می‌کنند رنگ‌های گذار است، نوعی شک و عدم یقین را می‌رساند و رنگ سیاه برای اشاره به عدم یا مرگ به کار می‌رود.

و: حیوانات و موجودات عجیب‌الخلقه
عمده‌ترین حیوانات در پرده‌ها اسب‌ها هستند که برای اولیاء اغلب با رنگ روشن، متانت و چشمان شفاف نقاشی می شوند، این ویژگی‌ها شامل اسب‌های اشقیاء نمی‌شود. شتر حیوان دیگری است که مخصوصاً در صحنه حمل اسرا حضور پررنگ دارد. اما بنا به مضامین مجالس چند حیوان با کاربرد خاص و نمادین رسم می‌شوند، آهو در مجلس ضامن آهو، کبوتر در کنار صورت امام حسین در حالی که شهید شده، مار غاشیه در جهنم که غذای او بدن گناهکاران است، پرنده‌مردار و نظایر آن.

ز: وحدت موضوعی مجالس
اگرچه در مکان و زمان کمتر وحدتی مبتنی بر واقع‌گرایی یافت می‌شود اما در موضوع مجالس، براساس اصالت و محوریت واقعه کربلا و پایداری در روایت آن از طرق گوناگون مانند فنون گریز، منقبت، نوحه، موعظ، پرده‌خوانان هر داستانی را به مجلس اصلی یعنی شهادت امام حسین متصل می‌کنند. در حقیقت داستان محوری منبع الهام، ابداع و گسترش مجالس و صور در رسم پرده‌ها و پرده‌خوانی است.

ح: پرده‌ باز و پرده در پرده
هنگام آغاز پرده‌خوانی، پوشش پارچه‌ای که در عین حال در هنگام حمل و نقل پرده محافظ نیز هست روی آن کشیده می‌شود. باز شدن و گشایش پرده آدابی دارد که همیشه پرده‌خوانان نسبت به انجام آن وفا دارند.
در حقیقت، وقایع ابتدا در پرده است و می‌باید انکشاف یابد. پرده‌خوان وظیفه دارد پرده را باز کند و به مخاطبان نشان دهد. اما پس از انجام پرده‌خوانی باید دوباره پرده را جمع یا در پرده کند. بدین لحاظ پرده‌ها دارای حیات‌اند و ظهور دارند. حیات پرده‌ها متأثر از تاریخ و حیات صورت‌هاست که متصل به ساکنان هستی در گذشته، حال و آینده است. در نهایت پرده‌ها تمثیلی از لوح محفوظ‌اند که در مخاطبان تکثر می‌یابند تا آنان را در خیراندیشی یاری کنند و از شر مداری بر حذر دارند. همچنین پرده علی‌رغم حضور اشقیاء بنا به دلیل حضور اولیاء در آن، مقامی مقدس دارد.

ط: قاب پرده
پرده در قاب مستطیلی نسبتاً بزرگی قرار دارد (اگرچه در گذشته پرد‌ه‌هایی در اندازه کوچک هم استفاده می‌شده است) و مجالس با تکیه بر فضای دوار و منعطف در آن رسم می‌شوند. اگر بر قاب غیر دوار اصرار باشد، برخی از مجالس فرعی در قاب ثانویه که الزاماً از قاب پرده کوچک تر است گنجانده می‌شود. اگرچه پرده‌های درویشی زیر تأثیر نقاشی قهوه‌خانه‌ای تا حدی فرم و ساختار عمیق و امی خود را از دست داده‌اند و سلایق و تفکر متفرق به آن وارد شده است، اما هنوز بسیاری از خصایص گذشته را در خود دارند. در این شیوه ادغام فضاهای چهارگوش و منحنی در معرفت دیداری و شناخت بصری ایرانیان یک اصل است، زیرا دوایر به مربع‌ها و مربع‌ها به دوایر تبدیل می‌شوند. پرده قبل و بعد از باز شدن خود به دور نگاهدارنده چوبی، به صورت مدور پیچیده می‌شود زیرا نمی‌توان صورت‌های اولیاء و اشقیاء را بر هم تا کرد،‌ تنها مستور شدن بدون تزاحم معنایی در یک فضای دایره‌وار و منحنی میسر خواهد بود. همچنین طریق کاربرد آن در تعریف و نقل مجالس کاملا دوار است. برخی از نشانه‌های این ویژگی چنین است:

- نقل داستان‌های فرعی به گرد و دور محور داستان اصلی
- عبور دوار از مجلسی به مجلس دیگر
- عبور دوار از پرده‌خوان به پرده و از آنجا به مخاطبان در زمان و مکان دوار
- لحن آوازی به همراه گفتار مسجع و آهنگین که در قیاس با محاوره عادی دوار به شمار می‌آید، نشانه‌های دوار الحان موسیقایی بنا به اصل رجوع به صوت آغازین در پایان اجرا آشکار است

* منبع: مرشدان پرده‌خوان ایران(۳۰ دفتر)/ حمیدرضا اردلان/انتشارات فرهنگستان هنر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما