کد مطلب : ۱۷۴۱۷
مختصری درباره مناجاتخوانی، از حجره تا رادیو، از رادیو تا مسجد
با کاروان شب
مناجاتهای رادیو نیز در یك سیستم زمانبندی و طبقهبندی شده قرار داشت و افراد خاص و مورد اطمینان حاكمان وقت مناجات میخواندند. مناجات در آن زمان، شكل سیاسی نداشت و این بهخوبی به دل مردم مینشست. كاری نداشتند كه چه كسی میخواند. مهم این بود كه با شعر خوب و صدای خوب ارتباط برقرار میکردند.
سالها قبل از انقلاب، سیدعلی آقای میرهادی، حاج حسن ارضی، حاج ولیالله كرمی و افراد دیگری در شبستانهای حرم حضرت عبدالعظیم (ع) مناجات میخواندند. در یكی از حجرههای صحن، سالها برنامه مناجاتخوانی مرحوم حاج محمد عطاردی برگزار میشد. در باغ طوطی، حاج حسن ارضی میخواند و در مجموع، شبهای جمعه از هر حجره، صدایی برمیخاست. بعضیها جمعیت داشت و مردم از چهار سوی تهران میآمدند و بعضی، جمعیت كم و انتخابشدهای داشت.
در آن سالها استفاده عمومی مردم از مناجات رادیو بود كه مداحی به نام سیدجواد ذبیحی در آن، تمام ماه رمضان، میدانداری میکرد و البته مرحوم علی بهاری هم در اجرای مناجات، فعالیت داشت.
از همان قدیم، مردم بهخصوص جوانان، با علاقه زیاد فقط برای شنیدن مناجات به مجالس محدود شهر میآمدند، اما با پیروزی انقلاب، این برنامهها گستردهتر شد و اگر قبلا افراد در حجره یا منازل خود، دعا میخواندند، این برنامهها را توسعه دادند و جمع بیشتری را پذیرفتند.
قاسمبنالحسنیها از جنوب شهر معرفی شدند
عدهای از جوانان جنوب شهر تهران اما از سال ۱۳۴۵ برنامه قرائت دعای كمیل داشتند كه در خیابان ۱۷ شهریور جنوبی فعلی (شهباز جنوبی) برگزار میشد. مجلس دعاخوانی آنان با عنوان هیأت حضرت قاسم بن الحسن علیهالسلام در آن زمان، پرچم نداشت. بلکه در خانهای كه هیأت در آنجا برگزار میشد را باز میگذاشتند و همه میدانستند كه دعای كمیل در این خانه خوانده میشود. حتی كسانی بودند كه از اصفهان و همدان در یك ساعت خاص، خودشان را به این هیأت میرساندند و میدانستند كه برنامه مناجات شبانه در هیأت حضرت قاسم علیهالسلام برگزار میشود. این برنامه ثابت و بدون تعطیلی برگزار میشد و نوجوانان و جوانان این هیأت، همپای زمان بزرگ میشدند تا اینكه انقلاب اسلامی در سال ۵۷ به پیروزی رسید.
با پیروزی انقلاب و رهبری امام خمینی رحمهالله علیه كه خودش اهل مناجات، شبزندهداری و دعا بود، مردم به اجرای مراسم قرائت دعای كمیل گسترده تشویق شدند. همان جوانان هیأت حضرت قاسم بن الحسن علیهالسلام با محوریت مداح و مناجاتخوانی به نام حسین شمسایی، خواندن دعای كمیل را اوایل انقلاب از دانشگاه تهران شروع كردند و بهجز او، حجتالاسلام رستگاری و چند نفر دیگر این دعا را شبهای جمعه میخواندند.
با شروع جنگ، دامنه مناجات به تمام سنگرها كشیده شد و هر گردان و لشكری، برنامههای مناجاتخوانی و توسل برگزار كرد. افرادی مانند صادق آهنگران مناجات را به داخل سنگرها بردند. راز و نیاز رزمندگان اسلام در شبهای عملیات باعث شد كه مناجات، توسعه بیشتری پیدا كند.
این در حالی بود كه اشعار مناجاتی قبل از انقلاب بیشتر از نظامی گنجوی، سعدی، مولانا و ... بود و بعد از انقلاب، شعرا به سمت مناجات رو آوردند و اشعار مناجاتی بسیاری گفتند. طوری كه با حضور شعرای آیینی دست خوانندگان مناجات باز شد که میشود به نامهایی چون مرحوم بهجتی اردكانی، امام جمعه مرحوم اردكان متخلص به «شفق» اشاره کرد.
خانهتکانی در رادیو و ماجرای ربنای شجریان
اما رادیو، یکی از نقاطی بود که بیشترین مناجات و دعا را مورد استفاده قرار میداد و پس از انقلاب، باید یك خانهتكانی اساسی در آن بهوجود میآمد؛ چرا که شنیدن صدای مناجاتخوان مورد علاقه دربار پهلوی از رادیوی جمهوری اسلامی، دهنکجی به آرمانهای این انقلاب بود.
خانهتکانی و تغییر و تحول در رادیو با حضور مرحوم حسین صبحدل و مرحوم عباس صالحی، مصطفی صدرزاده، کاظم نیکنام و ... انجام شد. آنها مناجاتخوانان توانایی در حسینیه ارشاد و پایگاههای مذهبی ـ فرهنگی دیگر بودند. با شروع كار این افراد در رادیو، بخش قرآن، مناجات و دعا و شعر تأسیس شد و صبحدل تمام وقت خود را برای راهاندازی این بخش گذاشت؛ در حالی که حسین شمسایی و چند تن دیگر در كنار او به شكلگیری هسته مركزی مناجات و دعا كمك میكردند.
صبحدل زحمات زیادی كشید و برنامههای مناجاتی در اولین رمضان بعد از انقلاب باید روی آنتن میرفت. برای انقلاب بد بود كه دوباره ربنای سیدجواد ذبیحی از رادیو پخش شود. انقلاب افراد زیادی داشت و هسته مرکزی مناجاتخوانان رادیو، حدود ۱۰ روز فرصت داشت كه از خوانندههای بیشمار تست و امتحان بگیرد و صداها را آزمایش كند. در همین زمان بود که شجریان به كمك آنها آمد و امتحان صداها را او گرفت. منتها این آزمونها هیچ نتیجهای در برنداشت و در آستانه رمضان اولین سال بعد از پیروزی انقلاب، معلوم شد که هیچ صدایی قابلیت پخش از رادیو و تلویزیون ندارد.
از شجریان خواسته شد كه «ربنا» را خودش بخواند، اما او گفت كه آمادگی ندارد و بعید است اثر مناسبی از کار در بیاید. بارها ربنا را خواند و به موازات آن، افراد خوشخوانی آمدند و ربنا را اجرا كردند، اما آن چیزی كه قابل پخش باشد، پیدا نشد. ناچار همان ربنای اول شجریان روی آنتن رادیو رفت و همین شد که تا چند سال قبل از شبکههای مختلف رادیو و تلویزیون پخش میشد.
تا آن زمان، ذبیحی همه كاره برنامههای مناجاتخوانی بود و از «ب» بسمالله تا «ت» تمت سحرهای ماه مبارك رمضان را یك تنه اجرا میکرد، بنابراین كسی زیر بار نمیرفت که موذن دوران خفقان، مداح سلطنت و دعاگوی شاه ملعون بتواند جایی در رادیو داشته باشد. او كسی بود كه در فواصل برنامه، تمام خاندان سلطنت را دعا میکرد و صدای اعتراض مردم را نمیشنید. طبیعی بود که گردانندگان رادیو، به ویژه مرحوم صبحدل با آن همه مجاهدت، ایثار، تلاش و خونهای ریخته شده نمیتوانستند به آرشیو صداها دل ببندند.
اگر قرار بود صدای ذبیحی همچنان پخش شود، معلوم میشد كه انقلاب تا چه اندازه تهیدست و فقیر است كه نمیتواند یك مناجات جدید پخش كند. بنابراین حتی اگر امکانش نبود که صدا و کار قویای به گوش مردم برسد، یك صدای ضعیف باید پخش میشد.
حسین شمسایی و مرحوم عباس صالحی، دعای سحر را اجرا میکردند كه در سالهای بعد، سیدقاسم موسوی قهار هم به جمع آنان اضافه شد. به موازات رادیو، روند دعاخوانی در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دچار تحولاتی شد و برنامههای مناجاتی گسترده شد و چون فراوانیاش زیاد شد، اشكالاتی هم رخ نشان داد. چرا كه هر چیز فراوانی قابل كنترل نیست.
آدمهای ضعیف با اشعار و مناجاتهای ضعیف پا به این حوزه گذاشتند. البته در خلال همین مسأله، دعای كمیل، موضوعیت پیدا كرد و امروز در هر مسجد و هیأتی این دعا خوانده میشود. حتی در كنار بقیع این سنت سالانه اجرا میشود كه مایه آبرومندی شیعیان است. مقام معظم رهبری هم اشاره كردهاند كه باید این دعا در كنار بقیع برگزار شود. این گستردگیها در طول جنگ و بعد از آن ادامه پیدا كرد و مناجاتخوانی با اقبال روبهرو شد.
تفاوتهای مداحی و مناجاتخوانی
در حوزه مداحی، افرادی مثل مرشدقاسم، مرشداسماعیل، حاج محمد علامه و حاج حسن محمدی، شاگردانی را بهصورت چهره به چهره و خصوصی تربیت كردهاند، اما حوزه دعا غیرپیوسته و تقریبا بیمرشد جلو آمده است که اگر کسانی مانند حاج ماشاءالله عابدی، حاج منصور ارضی، حاج رضا بکایی، حاج علی قربانی هم میاندار آن نبودند، معلوم نبود چه اتفاقی در این سالها بر سرش بیاید. البته به اعتقاد بسیاری از مداحان و مناجاتخوانان روزگار ما، این دو مقوله از هم جداكردنی است. البته به كمك هم میآیند، ولی تخصص جداگانهای میخواهد. مناجاتخوان باید همه سعی و همت خودش را در این كار جمع كند و مداح باید سعی و تلاش خودش را در رشته خودش به كار بگیرد.
در باب مداحی، قبل از انقلاب این كار به شكل منظم، دقیق و حساب شده قابل مشاهد بود و حتما یك مداح، استاد داشت و در مكتب او فنون مداحی را فرا میگرفت. استاد در حواشی متن، نكاتی را میگفت كه مهمتر و موثرتر بود. مثلا حتما با وضو شعر بخوانید یا میخواهید ذكر مصیبت بخوانید، از اشعار پخته قدما انتخاب كنید. یا هر شعری شایسته مجلس امام حسین (ع) نیست. كلمات سخیف و دون شأن اهلبیت علیهمالسلام نباید در شعر باشد. ابتدا باید بسمالله بگویید، بعد رباعی برگرفته از احادیث باید خوانده شود كه مدح اولیای خدا باشد. قطعه، غزل یا قصیده در مذمت دنیا و در رسیدن به تعالی و اخلاق نیكوی انسانی، دستگیری از فقرا و ... كه پندآموز و حكمتآموز باشد، باید در ادامه خوانده شود كه منبر، پیام داشته باشد. بعد از آن باید یك جمله حدیث و روایت بخوانید، بعد توسل به یكی از اهل بیت (ع) پیدا كنید.
این آموزش، ولو سینه به سینه و حتی رخ به رخ در بین دعاخوانان منتقل نمیشود و یک مناجاتخوان با تکیه بر آموزشهای غیرمستقیمی که در طول سالهای گذشته از دعاخوانانی چون مرحوم حقشناس و سیدعلی آقای میرهادی یا زبدگان و زندگان عصر ما دریافت کرده است، به کار مناجاتخوانی اشتغال دارد. این آموزشهای غیرمستقیم، همانی است که از شرکت در جلسات دعاخوانی کسانی چون حاج احمد چینی، حاج حسین شمسایی، حاج منصور ارضی و ... دریافت میشود.
امروز مناجاتخواني رنگ و بوي ديگري پيدا كرده و فراگيرتر شده است و این فراگیری و فراوانی را میشود به عینه در سطح شهرهای بزرگ و کوچک کشور مشاهده کرد. گوشه گوشه شهر، آدمهاي با نام و بينام، جمعي را كه خلوتي ميجويند تا به ذكر خدا و نام آلالله عليهم السلام دلهايشان را صيقل دهند، گرد هم ميآورند و در ايام و ليالي مختلف به مناجات مينشينند.
مجالس آدمهاي نشاندار البته، پررونقتر است. ميشود خرده گرفت كه چرا برخي از آنها، فضاي مناجات را به سخنان سياسي آلوده ميكنند و حرفهايي ميزنند كه خريدار چنداني ندارد و فراتر از اين، موقعيت مجلس ذكر خدا و اهل بيت عليهمالسلام را با سخناني در ميآميزند كه با حال و اوضاع آن مجلس بيگانه است. ميشود خرده گرفت كه چرا در مواردي ولو اندك خيمهاي را كه بهنام ائمه طاهرین سلامالله علیها افراشته شده، بهجايي براي بيان اغراض حقير و بيمايه بدل ميكنند، اما با اين همه، بايد از فراگير شدن اين محافل استقبال كرد؛ فراگيريای كه فضاي انقلاب اسلامي باعث و باني آن بوده است.
استاد صبحدل، مرد فراموشنشدنی دورانها
کسی نمیتواند نام استاد فقید حوزه قرآن، اذان، مناجات و دعا، حسین صبحدل را به فراموشی بسپارد. اگر حافظه فردی و شخصی هریک از ما بلندای قامت این مؤذن بزرگ، قاری بلندمرتبه و مناجاتخوان خوشصدا را از یاد ببرد، صدای او از فراز گلدستههای مساجد شهر و دیار ما، نام او را با این صدای خوش تا ابد زنده و مانا خواهد داشت.
علاوه بر صدا، همانطور که پیشتر گفته شد، تقلا و کوشش جاودانه او در خانهتکانی در رادیو و بازیابی ظرفیت مناجاتخوانی در رسانه ملی بر اهلش پوشیده نیست؛ چرا که استاد صبحدل در انجام کارها بسيار وسواس و دقت داشت و برايش مهم نبود که پشتيباني ميشود يا نه؛ بلکه ارائه کار به بهترين شکل برايش اهميت داشت.
او انساني والا و يار سالهاي دور حسينيه ارشاد بود که از اولين روزهاي پيروزي انقلاب به فعاليت فرهنگي ـ آموزشي و جذب و تشويق هنرمندان و برنامهسازان پرداخت. در بيش از دو دهه يکتنه کاري کرد کارستان که قابل مقايسه با حاصل يک مرکز، موسسه، سازمان و نهاد فرهنگي است. بنابراین اگر او را خادم معارف وحياني و فرهنگ اهلبيت عصمت و طهارت علیهمالسلام و سالک هنرمند طريق فضايل علوي بدانیم، اغراق نکردهایم.
استاد صبحدل در مساجد قبا، هدایت و ارک، هم به خواندن دعا و مناجات و هم به تعلیم قرآن مشغول بوده است.
رمضان و سیدقاسم موسوی قهار
رمضان در سالهاي اخير، مجال کوتاه استفاده ما ايرانيان از فيض مناجاتخوانی است، اما آن سحرخوانیها که در سالهای نه چندان دور به گوش خلق میرسید، آیا قابل احیاء است؟ صدا و سیما هم این هنر را با اتکاء به توان فردی تک ستارگان مناجاتخوانی دنبال میکند که از تلاشهاي معدود در پيكره عريض و طويل آن، ميشود به خوانش دعاي سحر با صداي سيدقاسم موسوي قهار اشاره كرد که همهساله از رسانه ملي پخش ميشود.
غالباً مناجاتهاي موسوي قهار را در دستگاههاي شور و ماهور ميخواند و بهواسطه صداي پرحجم و گيرايش، مخاطب دارد. از ديگر مناجاتخوانهاي آشنا به رموز موسيقي ايراني در دوره معاصر ميتوان از سليم مؤذنزاده اردبيلي نام برد؛ هم او که همانند برادرش زندهياد رحيم مؤذنزاده، صدايي بسيار گيرا دارد و علاوه بر اذان، گونههاي متعددي از مناجاتخواني به زبانهاي فارسي، ترکي و عربي را ميخواند. البته صدای او بر خلاف موسوي قهار، كمتر از رسانههاي ديداري و شنيداري پخش ميشود.
صدای پرزنگ موسوی قهار اما، همه جوره خود را به مخاطب تحمیل میکند و اگر کسی باشد که از این خواننده مذهبی انتظار تحریرهای ریز و طولانی هم داشته باشد، این درخواست را اجابت میکند. این دعاخوان قدیمی ـ که تقریباً تمام ادعیه معروف و زیارات آشنای کتاب ارجمند «مفاتیحالجنان» را خوانده است ـ پا به سن گذاشته و دوری چند ده کیلومتری او از تهران و زندگی در منطقهای در حوالی پایتخت، شاید او را از مجالس اصلی و پرطرفدار این شهر دور کند.
حاج منصور ارضی و مسجد ارک
حاج منصور ارضی، صدای موسوی قهار را ندارد، اما او در زمره کسانی است که اولین بار دعا را به سنگرهای نبرد علیه دشمن بعثی بردهاند. بنابراین ریشه دعاخوانی او به حدود سه دهه قبل برمیگردد که رزمندگان اسلام نیاز به تقویت روحیه در رزم داشتند.
حاج منصور که خود از خانواده ذاکران ائمه طاهرین سلامالله علیها برخاسته است، هزاران نفر از مردم تهران در تمام شبهای ماه مبارک رمضان، پای دعا، راز و نیاز و مناجات و نیایش او در مسجد ارک مینشینند. این مسجد، حتی در نخستین دهه از ماه صیام، شرمسار جمعیتی بوده است که از شرق و غرب و شمال و جنوب تهران و حتی از شهرستانهای نزدیک پایتخت به مرکز شهر سرازیر شدهاند.
کسانی که پای ثابت دعا و مناجات حاج منصور ارضی بودهاند، مجلس او را با هیچ جای دیگر عوض نمیکنند؛ گویی صدای سوزناک و دلانگیز حاجی، طعمی دارد که در هیچ حنجرهای جستوجو نمیشود!
حاج منصور، برنامههای گوناگون دیگری هم دارد که یکی دیگر از آنها به صورت هفتگی، سهشنبهها در حسینیه صنف لباسفروشان تهران برگزار میشود. حاجی در آن برنامه البته به مداحی میپردازد، اما مسجد ارک، مخصوص مناجاتها و نیایشهای اوست.
حاج قربان و مسجد شهید بهشتی
مسجد شهید بهشتی در شرق تهران، یکی از مساجد بزرگ و پرجمعیت این ناحیه است؛ مسجدی که با وجود تأسیس در ابتدای دهه ۶۰ مدت زیادی از آبادانیاش نمیگذرد و نمازگزاران پرشمار آن، به واسطه امامی حافظالقرآن آنجا را برای نماز برمیگزینند.
مسجد شهید بهشتی با گرد آوردن جوانان علاقهمند و فرهنگی و دعوت از مداحان نامدار، دعاخوانان و نیایشگران سرشناس و منبریهای خوشسخن، اسم و رسمی در منطقه بر هم زده است.
حاج قربان، چند سالی است که این مسجد را به عنوان یکی از محافل مناجاتخوانی خود برگزیده و جمعیت فراوانی در شبهای ماه مبارک رمضان گرد او جمع میشوند.
علاوه بر شبهای ماه مبارک که دعا و نیایش با صدای حاج علی قربانی در این مسجد به گوش میرسد، آئین خوانش دعای ندبه در صبحهای جمعه این مسجد نیز پرطرفدار است.
حاج رضا بکایی و مسجد سادات اخوی
مسجد سادات اخوی از مساجد بسیار قدیمی در خیابان سقاباشی (در حوالی خیابان ایران) است. این مسجد ـ که از پایگاههای مهم و فعال نیروی مقاومت بسیج نیز به شمار میرود ـ همواره میزبان دعاخوانان مرکز تهران است که به خصوص خواندن زیارت ناحیه مقدسه در آن بیش از سایر زیارات و ادعیه رواج دارد.
حاج رضا بکایی ـ که علاوه بر مناجاتخوانی، پژوهشگر این حوزه به شمار میرود و مطلب جامعی از او در این پرونده مشاهده میکنید ـ از دعاخوانان این مسجد باصفاست.
بکایی البته برنامههایی نیز در مساجدی مانند مسجد امام حسین علیهالسلام دارد که با حضور پرشور و پرشمار مردم در آن مساجد برگزار میشود.