تاریخ انتشار
شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۷ ساعت ۱۷:۱۶
۰
کد مطلب : ۲۵۱۱

كم‌توجهي نسبت به جشن‌هاي مذهبي

كم‌توجهي نسبت به جشن‌هاي مذهبي
 با توجه به اينكه جامعه ما، جامعه‌اي ديني است و بسياري از آيين‌ها و مراسم مهم ما مربوط به مناسبت‌ها و مناسك ديني است، مشاهده مي‌كنيم تعادل مناسبي بين برگزاري مراسم سوگواري و آيين‌هاي شادي در كشور ما وجود ندارد.

امام صادق(ع) در روايتي شيعيان را كساني مي‌دانند كه در مصيبت و حُزن اهل‌بيت، محزون و در شادي و سرور آنها مسرورند. متاسفانه شاهد هستيم كه آيين‌هاي مذهبي شاد در كشور ما به شكوه و گستردگي مراسم سوگواري نيست و هر چند در سال‌هاي اخير، جشن‌هايي چون نيمه شعبان و عيد غدير باشكوه‌تر از گذشته برگزار مي‌شود، ولي اين جشن‌ها عموميت ندارد.

البته هدف از بررسي اين موضوع ناديده گرفتن و يا حتي كم‌اهميت تلقي كردن مراسم سوگواري نيست و «اثبات شي نفي ما ادا نمي‌كند»، ولي لزوم توجه به مقوله شادي در جامعه‌اي كه بيشتر جمعيت آن را جوانان تشكيل مي‌دهند، از اهميت بسزايي برخوردار است.


غم، فرهنگ غالب جامعه ما
دكتر عباس محمدي‌اصل، جامعه‌شناس و مدرس دانشگاه علامه طباطبايي در اين خصوص معتقد است:«در جامعه ما فرهنگ غالب فرهنگ غم است و شادي حالت عرضي و فرعي دارد. بنابراين ما بيشتر براي سوگ اجتماعي آمادگي داريم و هيچ برنامه‌اي براي شادماني در نظر نداريم يا طراحي نكرده‌ايم».

وي با اشاره به اينكه اگر ما تجربه زندگي اجتماعي مطلوبي داشته باشيم، خود به خود به سمت برنامه‌ريزي براي شادماني مي‌رويم، مي‌گويد:«در واقع انسان‌هاي جامعه ما از اين جهت با فرهنگ غم اُخت مي‌شوند كه نيازهاي فردي و اجتماعي‌شان برآورده نمي‌شود».

دکتر محمدی اصل در توضيح بيشتر اظهاراتش با اشاره به اينكه حتي شادي‌هاي ما جنبه سياسي پيدا كرده است، مي‌گويد: «مثلا جلال ‌آل‌احمد مي‌گويد در نيمه شعبان چنان جشني مي‌گيريم كه در چهار آبان از غصه دق كند. به اين معنا كه تولد شاه را در مقابل تولد منجي بشريت به هيچ مي‌گيريم. يعني هر قدر بر بي‌عدالتي‌هاي اجتماعي افزوده شود، جشن نيمه شعبان پرشورتر برگزار مي‌شود.»

پس اين جشن‌ گرفتن يك جنبه سياسي پيدا مي‌كند، اما اگر به‌طور طبيعي برگرديم به بازتوليد جشن در زندگي، عمدتا بايستي سنت‌هاي جامعه را احيا كنيم و بين غم و شادي يك توازن پايدار برقرار كنيم. در كل اصل مطلب در اين است كه انسان‌ها را در جريان زندگي واقعي جدي بگيريم و همياري گروهي آنها را سازماندهي بكنيم. در اين صورت انسان‌ها به واسطه خلاقيت و دلگرمي از مشاركت جمعي به شادماني مي‌رسند و احساس خوشبختي خواهند كرد و خودبه‌خود براي شادماني‌هايشان برنامه‌ريزي مي‌كنند.


آسيب‌شناسي و آفت‌زدايي از مراسم‌ ديني
حجت‌الاسلام عليرضا رجالي، نويسنده مذهبي، نيز در خصوص ديدگاه دكتر محمدي‌اصل
مي‌گويد: «اينكه فرهنگ غالب غم است به نوعي درست است، اما اينكه اصلا شادي وجود ندارد يا اين فرهنگ موجود نيست، به‌طور كلي نمي‌توانيم بيان كنيم.»

وي با اشاره به رواياتي كه ما شيعيان در خصوص شاد بودن از اهل بيت عليهم‌السلام داريم، مي‌افزايد:‌ «امام صادق (ع) در روايتي مي‌فرمايند كه خوشا به حال شيعيان ما كه در مصيبت و حزن ما محزونند و در شادي و سرور ما شاد و مسرورند. اين روايت نشان مي‌دهد كه ويژگي شيعيان و دوستداران اهل بيت بايد اين باشد كه هم در شادي‌ها شاد و هم در مصائب محزون باشند.»

بنابر اظهارات حجت‌الاسلام رجالي، هر چند در روايات شيعي بر ضرورت شاد بودن تاكيد شده ولي ظلم‌هايي كه در حق معصومين صورت گرفته باعث شده كه شيعيان دچار حزن و اندوه طولاني شوند.

وي در اين خصوص تصريح مي‌‌كند: «از آنجايي كه بسط حق آن بزرگواران همراه با مصائب و ظلم‌هايي بوده كه درباره امامان معصوم انجام گرفته، لذا از طرفي به ياد آن مظلوميت‌ها شيعيان دچار حزون و اندوه طولاني مي‌شوند و از سوي ديگر هم برپايي مجالس عزا و يادآوري مظلوميت‌ها باعث مي‌شود نوعي پيوند با اهل بيت ايجاد بشود و در حقيقت برائتي از ظلم و ظالم باشد. به نظر من شايد يكي از دلايلي كه فرهنگ غالب شيعيان در رابطه با مجالس و بزرگداشت‌هاي مذهبي بر پايي مجالس عزا و اندوه است، همين مطلب باشد.»

حجت‌الاسلام رجالي هر چند معتقد است كه به‌تازگي تا حدودي در برپايي مجالس شادي و عزاداري براي اهل بيت تعادل بوجود آمده و پوشش‌هاي خبري نسبتا مناسبي از طرف صدا و سيما و ساير وسايل ارتباط جمعي بعمل آمده ولي يكي ديگر از دلايل محدوديت‌ها براي برگزاري مجالس شادي را محدوديت در شادي و نبود برنامه‌هاي پيشگيرانه براي آسيب‌شناسي و آفت‌زدايي از مراسم‌هاي اهل‌بيت عليهم‌السلام عنوان مي‌كند.

وي در اين خصوص مي‌گويد: «به نظر بنده يكي از دلايل كم بودن مجالس شادي براي ائمه معصومين، محدوديت در شادي است. به اين معنا كه براي شادي كردن نسبت به اهل بيت نمي‌توان از ابزار و وسايل خاصي استفاده كرد كه اين محدوديت درست و بجايي است چون شادي در اين حوزه تعريف خاص خودش را دارد. از طرفي چون جايگاه بسياري از مراسم شادي اهل‌بيت مساجد و اماكن مذهبي هستند، بنابراين محدوديت‌ها در اين رابطه بيشتر مي‌شود.»

وي مي‌افزايد:«اين در حالي است كه متاسفانه بعضي افراط‌ها در حوزه مجالس جشن اهل‌بيت از سوي بعضي هيات‌ها اين محدوديت‌ها را بيشتر كرده است. اين نكته هم قابل‌توجه است كه همان‌گونه كه مجالس جشن اهل‌بيت داراي آسيب‌هايي است، متاسفانه به‌خاطر فقدان يك برنامه منسجم و منظم، مجالس عزا نيز دچار آسيب‌هاي زيادي شده است.»


عزاداري با سرزندگى ناسازگار
نيست

هر چند كه مراسم عزاداري معصومين عليهم‌السلام با جديت بيشتري توسط شيعيان برگزار مي‌شود ولي اعيادي نيز وجود دارند كه هر ساله با استقبال بي‌نظيري از سوي پيروان ائمه معصومين برگزار مي‌شود؛ جشن نيمه شعبان يكي از همين اعياد است.

حاج غلامرضا عيني‌فرد زنجاني، مداح و نويسنده مذهبي در خصوص اينكه چرا در مقايسه با ساير ائمه اطهار ولادت حضرت مهدي (ع) مفصل‌تر و باشكوه‌تر اجرا مي‌شود، مي‌گويد: «به نظر من چون حضرت مهدي (عج) در حال حيات است و در همين حال مصيبتي به سر ايشان نيامده، جشن ميلادشان با شكوه برگزار مي‌شود. در همين حال ائمه قبلي هر چند ولادت‌هايشان پربركت و باعظمت است ولي آن مصيبت‌هايي كه بعد از يك زندگي كوتاه به سرشان آمده و با آن فجايعي كه شهيد شده‌اند، باعث شده كه مراسم سوگواري آنها با شكوه‌تر برگزار شود».

نويسنده كتاب‌‌هايي چون «ارشاد زينبيه»، «فرياد زينبيه» و «طوفان زينبيه»، با اشاره به اينكه برخي از مصيبت‌هاي وارده به اهل بيت عليهم‌السلام براي شيعيان قابل هضم نيست، مي‌گويد: «به نظر من مصيبت‌هاي وقايع عاشورا يكي از عواملي است كه باعث شده مراسم‌هاي سوگواري سيدالشهدا باشكوه‌تر از مراسم‌‌ ولادت آن حضرت باشد. اين در حالي است كه روايتي نيز از طرف حضرت سجاد (ع) وجود دارد كه بعد از شهادت سيدالشهدا براي شيعيان عيدي وجود ندارد. به همين علت است كه عزاداري‌ها با شكوه‌تر از شادي‌هاست.»

عيني‌فرد همچنين مي‌گويد: «هر چند مراسم‌ شادي براي اهل بايد باشكوه برگزار شود، ولي از آنجايي كه در روايات شيعي براي عزاداري و گريستن براي اهل‌بيت ارج و پاداش غيرقابل قياسي در نظر گرفته شده، همين موضوع باعث شده كه انگيزه برپايي مجالس عزا بيشتر باشد.»

وي با اشاره به اينكه حتي برگزاري مراسم عزاي اهل بيت به هيچ وجه با سرزندگى و نشاط ناسازگار نيست، تصريح مي‌‌كند: «گريه‏اى كه از سر عشق به خداوند و يادآورى عظمت او باشد، پيوند با درياى بيكران همه نيكى‏ها و زيبايى‏ها و سرچشمه همه شادى‏ها و بهجت‏ها است. گريستن بر مظلوميت اولياى الهى و جفايى كه بر آنان رفته است، در واقع گريستن بر پنهان شدن خورشيدهاى تابان و زندگى‌بخش و چيرگى ظلمت و تيرگى بر آسمان انسانيت است؛ چنين گريه‏اى نه تنها به افسردگى نمى‏انجامد، بلكه به گواهى تاريخ و تجربه، همواره نيروى معنوى و قدرت روحى و سرزندگى را افزايش مى‏دهد و پويايى و تحرك جامعه انسانى را رونق مى‏بخشد.»



دچار خود سانسوري شده‌ايم
از ديدگاه بسياري از كارشناسان مسائل اجتماعي هنگامي كه درباره مسائلي صحبت مي‌شود كه مربوط به اجتماع است، نمي‌توان تنها براي يك بُعد قضيه تصميم گرفت. به باور آنها موضوعاتي نظير «حق و باطل»،
«سياهي و سفيدي» و يا «پيري و جواني» همگي مكمل يكديگر هستند.

ابراهيم عليپور، كارشناس مسائل شهري و اجتماعي با اشاره به اينكه اگر پيري نباشد جواني معنا ندارد، مي‌گويد: «شادي و غم هم همين‌طور هستند، نه چيزي شادي مطلق است، نه چيزي غم مطلق؛ چون اين دو با هم باعث پيشرفت انسان مي‌شوند».

وي با اشاره به اينكه در بحث غم و شادي، انسان نمي‌تواند يك‌بعدي باشد، مي‌افزايد:«كسي نمي‌تواند بگويد من فقط مي‌خواهم غمگين باشم. چنين انساني عمرش كوتاه مي‌شود و علم ثابت كرده كه امراض مختلفي به سراغ چنين فردي مي‌آيد. شادي يك نياز طبيعي انسان است كه بايد به آن پاسخ داده شود. اگر كسي به نياز غذا خوردن پاسخ ندهد، بعد از مدتي زخم معده مي‌گيرد و مي‌ميرد. بايد هر نيازي جاي خودش ديده شود.»

عليپور در خصوص شادي مذهبي نيز مي‌گويد: «از آنجايي كه دين مبين اسلام، كامل‌ترين دين تا قيام قيامت و قرآن هم آخرين كتاب است تمامي اين مسائل را ديده است. در اسلام بحث غم و شادي معيار و ملاك دارد. ما نمي‌توانيم هر طور كه دلمان مي‌خواهد شاد يا غمگين باشيم، بلكه بايد ببينيم در سيره عملي ائمه و در قرآن و احاديث شادي و غم چگونه تعبير شده است.»

وي در توضيح بيشتر اظهارات خود مي‌افزايد: «ما بايد ببينيم به غم و شادي چه‌طور بايد نگاه كنيم. چون در هر دو مورد امكان انحراف وجود دارد. براي مثال در سال‌هاي گذشته در برخي از عزاداري‌ها ما شاهد برخي خودزني‌ها، قمه‌زني‌ها و ساير كارهاي افراطي به نام عزاداري بوديم كه خوشبختانه مسئولان امور فرهنگي متوجه چنين انحرافي شدند و جلوي آنرا به خوبي گرفتند. با اين وجود چون ما مايه اوليه را داريم، مي‌توانيم با يك ساختارسازي خوب در زمينه شادي مذهبي نيز اقدام كنيم».

علیپور با اشاره به اقدام شهرداري تهران در خصوص راه‌اندازي سامانه‌هاي نشاط در پارك‌ها مي‌گويد: «كاري كه به‌تازگي شهرداري تهران به عنوان راه‌اندازي سامانه‌هاي نشاط انجام داده، اقدام خوبي است. شهرداري براي اوقات فراغت امسال مردم در تابستان مي‌خواهد هر جمعه و يا به مناسبت‌هاي مختلف در ايام ماه رجب و شعبان برنامه‌هاي شادي را تدارك ببيند. به اعتقاد من، اين يك حركت عملياتي درست است كه باعث شده تلاش براي هر چه با شكوه‌تر برگزار شدن شادي‌هاي ملي و مذهبي از جنبه شعاري و تعاريف دست‌نيافتي خارج شود».

وی با اشاره به مخالفت‌هايي كه در ابتدا با اين اقدام صورت گرفت، اين مسائل را طبيعي مي‌داند و تصريح مي‌كند:«به نظر من يكي از مسائلي كه باعث شده برنامه‌ريزان و سازمان‌هاي ما نتوانند در برخي موضوعات اقدامات مثبتي انجام دهند، خودسانسوري ناشي از مخالفت‌هاي اوليه است. مثلا مداحان و روحانيون كه
در نزد مردم داراي احترام ويژه‌اي هستند، هر چند مي‌توانند اقدامات مثبتي در اين خصوص انجام دهند ولي به‌دليل برخي نگراني‌ها نتوانسته‌اند در اين زمينه اقدامي عملي انجام دهند.»

عليپور با اشاره به اينكه خودسانسوري مثل پاك كردن صورت مسئله است، مي‌گويد: «در مسائلي كه مربوط به اجتماع مي‌شود، خودسانسوري اصلا خوب نيست، چون اثرات منفي خودش را به هر طريقي كه شده در جامعه منعكس مي‌كند. دين اسلام مرزها و خطوط‌ را در خصوص شادي ترسيم كرده و بر لزوم آن در جامعه اسلامي تاكيد كرده است. به همين علت نبايد به برگزاري‌ شادي‌هاي ملي و مذهبي به صورت سليقه‌اي و شخصي نگريست».

وی با اشاره به اينكه لزوم شادي در جامعه تنها منوط به ميلاد ائمه نمي‌شود، بلكه ما مراسم ملي نيز داريم كه مي‌تواند با شادي بيشتري برگزار شود،‌ مي‌گويد: «يكي از روزهاي ملي ما پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن است، ولي ما در اين روز براي پيروزي انقلاب شادي نداريم و فقط راهپيمايي مي‌كنيم. ما بايد اين موضوع را به‌ خاطر داشته باشيم كه اگر مسئولان و برنامه‌ريزان چيزي را به صورت درست نبينند، نادرست آن خود به خود در جامعه شكل مي‌گيرد.»


چه مي‌توان كرد؟
نگاهى گذرا به تعاليم دينى نشان مى‏دهد، شادى و سرزندگى از آثار ايمان مذهبى است؛ چرا كه مذهب بر زمينه‏هاى پيدايش شادى سفارش كرده و نشانه‏هايش را ستوده است.

توصيه به شركت در مجالس شادى مثل مجالس عروسى، وليمه و اطعام دادن در هنگام ازدواج و تولد فرزند و خريد خانه و برگشت از حج و زيارت‏ كه هدف از آنها ايجاد انس و الفت و صفا بين مؤمنان و شاد و مسرور ساختن آنها است، گواه اهميت دادن دين مبين به مقوله شادى و سرور است.

سفارش به پوشيدن لباس‏هاى نيكو و زيبا و زينت كردن و معطر بودن و شادى كردن و شاد ساختن يكديگر در اعياد اسلامى، به‌ويژه عيد سعيد غدير و تأكيد بر صله ارحام و اطعام دادن و دست دادن و مصافحه با مؤمنان و زيارت آنها و تبسم كردن به رويشان و هديه دادن به آنها، شاهد ديگرى بر توجه اسلام به اين امر است.

با توجه به مسائلي كه كارشناسان نيز به آنها اشاره كردند، چنين مي‌توان استنباط كرد كه جامعه ما در شرايط فعلي به يك برنامه‌ريزي و مشاركت پايدار در زمينه فرهنگ‌سازي براي شاد بودن، چه از نوع مذهبي و چه از نوع ملي نياز دارد؛ فرآيندي كه قطعا براي شكل گرفتن به زمان نياز دارد.

با اين وجود به اعتقاد نگارنده در شرايط بين‌المللي فعلي و تلاش‌هايي كه رسانه‌هاي غربي براي ارائه تصويري غيرواقعي و خشن از دين مبين اسلام مي‌كنند، بايد همه دست به دست هم دهيم تا اين مجالس و محافل دينى، تريبون‏ پرقدرت ترويج اسلام ناب محمدي شده و از اين كانال، حقايق دينى بيش از پيش براي جامعه به‌ويژه جوانان منتشر شود.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما