کد مطلب : ۲۵۲۷۶
کارکردهای مساجد را بازگردانیم؛
مسجد؛ پناهگاه فراموش شده کودکان کار و خیابانی
دهه تکریم و غبارروبی مساجد (۱۸ تا ۲۷ خرداد امسال مصادف با ۲۰ تا ۲۹ شعبان هر سال)، دههای است که طی آن تلاش میشود نه تنها کالبد فیزیکی مساجد پاکیزه و غبارروبی شود، بلکه افراد دغدغهمند در خصوص مساجد تلاش میکنند کارکردهای مورد غفلت مساجد را نیز دوباره احیا کنند.
در همه ادیان الهی و حتی غیر الهی مکانهای عبادت عموماً محلی برای پناه آوردن افراد به آن است. گاهی این پناه آوردن در قالب زندگی کردن در دیر و خود را وقف کلیسا و معبد کردن نمود پیدا میکرد و گاهی در قالبی خاصتر مثل حضور اصحاب صفه در بخشی از مسجد به دلیل فقر و نداری و تلاش برای آموزش و تعلیم مبانی دینی صورت میگیرد.
با گذشت قرنها هنوز هم این کارکرد در بسیاری از مکانهای عبادی به ویژه معابد حفظ شده است اما در دین مسیحیت این کارکرد نمود و قالبهای جدیدی به خود گرفته است. از جمله آن ایجاد مکانهایی برای افراد بیخانمان در کنار کلیساها و یا ایجاد مکانهایی زیرنظر کلیساها برای افراد نیازمند است.
در این کارکرد خاص، محلهایی برای استراحت و خواب شبانه افراد بیخانمان ساخته شده و خانمها و آقایانی که تحصیلات دینی دارند در این مکانها به مردم خدمت میکنند.
مساجد ما کارکرد پناه دادن به بیخانمانها و افراد نیازمند را از دست دادهاند
اما متأسفانه مساجد ما کارکرد پناه دادن به بیخانمانها و افراد نیازمند را از دست دادهاند. تصور کنید یک فرد بیخانمان که معمولاً لباس نامرتب به تن دارد و از نظر بهداشتی هم در وضعیت مناسبی نیست بخواهد وارد مسجد شود، اول کسی که مانع این حضور خواهد شد، یقیناً خادم مسجد است؛ اما آیا مناسب است بندههای خدا را از خانه خدا به بهانه خادمی مسجد بیرون کنیم.
سرمای زمستان، گرمای طاقتفرسای تابستان، باران، برف، باد و ... خلاصه هر وضعیتی وجود داشته باشد، به فرض باز بودن درب مساجد (که اغلب به جز وقت نماز باز نیستند) این دربها به روی افراد بیخانمان یا هر فردی که نیاز به محلی برای پناهبردن دارد، بسته است. البته گرومخانههایی با این کارکرد ساخته شده اما به دور از پناه خانه خدا و خادمانی که میخواهند به بندگان خدا خدمت کنند.
البته نباید این واقعیت را نادیده گرفت که افراد بیخانمان در شهرهای بزرگ عموماً معتاد هستند و یا از نظر اخلاقی و رفتاری دچار آسیبشدهاند. اگر قرار باشد دربهای مساجد به روی این افراد باز شود، مساجد به محلی برای اطراق دائم معتادان تبدیل خواهدشد اما آیا به این بهانه هر فرد بیپناهی را میتوان از مساجد راند.
در خصوص کودکان خیابانی نیازی به آمار نیست/ همه چیز عیان است
آمارهای مربوط به کودکان کار و کودکان خیابانی در ایران ضد و نقیض است. اما در این موردخاص، هیچ نیازی به آمار نیست. کافیست در شهری مثل تهران راه بروید. چه بخواهید و چه نخواهید همه جا پر است از بچههای کوچک و بسیار کوچک که کار میکنند (نمیگویم تکدیگری چون وقتی مجبورشان کردهاند دیگر گدایی نیست برای آنها به معنای واقعی کار است).
پیشنهاد: یک اتاق برای استراحت کودکان کار در جوار مساجد بسازیم
مساجد بسیار بزرگی در تهران وجود دارد که پر از رقبه است. مساجدی که زیرزمین آنها به فروشگاه، سالن گردهمایی و حتی بازارچه تبدیل شده است در چنین مساجدی که اغلب در مناطق شلوغ شهر هم هستند میشود یک اتاق را هم به کودکان خسته خیابانی اختصاص داد تا به جای اینکه گوشه خیابان، کنج اتوبوس، روی چمنهای خیس کنار خیابان و ... بخوابند یا زیر باران و برف بمانند، چند ساعتی را در این اتاقها استراحت کنند.
قدر مسلم توجه اهالی مسجد به این کودکان در چنین شرایطی نیز بیشتر جلب شده و با همکاری خیرین میشود کاری برای این کودکان کرد.
در همه ادیان الهی و حتی غیر الهی مکانهای عبادت عموماً محلی برای پناه آوردن افراد به آن است. گاهی این پناه آوردن در قالب زندگی کردن در دیر و خود را وقف کلیسا و معبد کردن نمود پیدا میکرد و گاهی در قالبی خاصتر مثل حضور اصحاب صفه در بخشی از مسجد به دلیل فقر و نداری و تلاش برای آموزش و تعلیم مبانی دینی صورت میگیرد.
با گذشت قرنها هنوز هم این کارکرد در بسیاری از مکانهای عبادی به ویژه معابد حفظ شده است اما در دین مسیحیت این کارکرد نمود و قالبهای جدیدی به خود گرفته است. از جمله آن ایجاد مکانهایی برای افراد بیخانمان در کنار کلیساها و یا ایجاد مکانهایی زیرنظر کلیساها برای افراد نیازمند است.
در این کارکرد خاص، محلهایی برای استراحت و خواب شبانه افراد بیخانمان ساخته شده و خانمها و آقایانی که تحصیلات دینی دارند در این مکانها به مردم خدمت میکنند.
مساجد ما کارکرد پناه دادن به بیخانمانها و افراد نیازمند را از دست دادهاند
اما متأسفانه مساجد ما کارکرد پناه دادن به بیخانمانها و افراد نیازمند را از دست دادهاند. تصور کنید یک فرد بیخانمان که معمولاً لباس نامرتب به تن دارد و از نظر بهداشتی هم در وضعیت مناسبی نیست بخواهد وارد مسجد شود، اول کسی که مانع این حضور خواهد شد، یقیناً خادم مسجد است؛ اما آیا مناسب است بندههای خدا را از خانه خدا به بهانه خادمی مسجد بیرون کنیم.
سرمای زمستان، گرمای طاقتفرسای تابستان، باران، برف، باد و ... خلاصه هر وضعیتی وجود داشته باشد، به فرض باز بودن درب مساجد (که اغلب به جز وقت نماز باز نیستند) این دربها به روی افراد بیخانمان یا هر فردی که نیاز به محلی برای پناهبردن دارد، بسته است. البته گرومخانههایی با این کارکرد ساخته شده اما به دور از پناه خانه خدا و خادمانی که میخواهند به بندگان خدا خدمت کنند.
البته نباید این واقعیت را نادیده گرفت که افراد بیخانمان در شهرهای بزرگ عموماً معتاد هستند و یا از نظر اخلاقی و رفتاری دچار آسیبشدهاند. اگر قرار باشد دربهای مساجد به روی این افراد باز شود، مساجد به محلی برای اطراق دائم معتادان تبدیل خواهدشد اما آیا به این بهانه هر فرد بیپناهی را میتوان از مساجد راند.
در خصوص کودکان خیابانی نیازی به آمار نیست/ همه چیز عیان است
آمارهای مربوط به کودکان کار و کودکان خیابانی در ایران ضد و نقیض است. اما در این موردخاص، هیچ نیازی به آمار نیست. کافیست در شهری مثل تهران راه بروید. چه بخواهید و چه نخواهید همه جا پر است از بچههای کوچک و بسیار کوچک که کار میکنند (نمیگویم تکدیگری چون وقتی مجبورشان کردهاند دیگر گدایی نیست برای آنها به معنای واقعی کار است).
پیشنهاد: یک اتاق برای استراحت کودکان کار در جوار مساجد بسازیم
مساجد بسیار بزرگی در تهران وجود دارد که پر از رقبه است. مساجدی که زیرزمین آنها به فروشگاه، سالن گردهمایی و حتی بازارچه تبدیل شده است در چنین مساجدی که اغلب در مناطق شلوغ شهر هم هستند میشود یک اتاق را هم به کودکان خسته خیابانی اختصاص داد تا به جای اینکه گوشه خیابان، کنج اتوبوس، روی چمنهای خیس کنار خیابان و ... بخوابند یا زیر باران و برف بمانند، چند ساعتی را در این اتاقها استراحت کنند.
قدر مسلم توجه اهالی مسجد به این کودکان در چنین شرایطی نیز بیشتر جلب شده و با همکاری خیرین میشود کاری برای این کودکان کرد.
مرجع : ایکنا