کد مطلب : ۲۸۵۳۰
تعزیه، هنر ادای دین به حضرت عشق است
میگوید، تعزیه شغل نیست، عشق است. تعزیهخوان باید بداند دین خود را به حضرت عشق ادا کند. این کار، بسیار بزرگ و مقدس است. تعزیهخوان باید بداند که جمعیت انبوه مخاطبان از همه طرف به او نگاه میکنند و حتی در جامعه نیز باید مراقب اعمال و کردار خود باشد، چه بسا گفتار و رفتار او الگوی بسیاری از مردم قرار میگیرد.
به گزارش بخش فرهنگ ایسنا، غلامعلی نادعلیزاده در روستای بق دامغان متولد و تحصیلاتش را در تهران به پایان رساند. از همان کودکی به رشتههای متعدد هنری، بویژه شعر، سرود و آهنگسازی، نمایشنامهنویسی، ساخت ماسکهای نمایشی، بازیگری، کارگردانی، تئاتر، خوشنویسی، نقاشی و تعزیهخوانی علاقه داشت و درسطح کشور مقامهایی کسب کرد. حضور در بین شاعرانی از جمله "حمید سبزواری"، مرحوم "محمود شاهرخی"، "مشفق کاشانی" و "علی معلم دامغانی" و چاپ دیوان اشعار مذهبیاش با عنوان «رفرف عشق» از دیگر افتخارات استاد نادعلی بهشمار میرود.
استاد غلامعلی نادعلیزاده متخلص به نادعلی دامغانی بعد از ۷۴ سال زندگی همچنان بهعنوان تعزیهگردان، معینالبکاء و تعزیهخوان فعالیت میکند و در این گفتوگو، از گذشته و حال تعزیه در ایران میگوید.
او درباره چگونگی تهیه نسخههای تعزیه بیان میکند: نسخهها از طرف استادم به یادگار مانده است، با این تفاوت که مجالس تعزیه توسط بنده بازآفرینی و اصلاح شده است. استاد نظمآرا حدود ۱۰۰ مجلس قدیمی با قدمتی بیش از ۲۰۰ سال را از استادان خود ملاعلی، ملااحمد و ملاحسین در اختیار داشت. بعد از اینکه آموزشهای لازم را در فواصل زمانی مختلف نزد استادم گذراندم، نسخههایی را هم در اختیارم گذاشت. در حال حاضر نیز از همان نسخهها استفاده میکنم.
نادعلی دامغانی میگوید:، قدیمیترین نسخههای تعزیه مربوط به زمان شاه سلطان حسین صفوی است. پیش از این تصور میشد، تعزیه در زمان زندیه در ایران شکل گرفته است. البته بعد از روی کار آمدن قاجارها نسخههای ضعیف زمان زندیه را با آب شستند و نسخههای جدید و قویتر را نگهداری کردند.
این تعزیهخوان درباره تغییرات تعزیه از گذشته تا به امروز اظهار میکند: در حال حاضر تعزیهخوانی در کشور تقریبا پیرو همان سبک و روش سنتی گذشته است؛ با این تفاوت که تکنیکها در تعزیه اغراق را بالا برده و باعث صدمه به اصالت تعزیه شده است. اگر تعزیهگردانها سادگی تعزیههای گذشته را لحاظ کنند، این هنر دچار تکلف نمیشود و طبیعیتر اجرا میشود. البته این به آن معنا نیست که در تعزیه به نوآوری توجه نشود اما مهمتر از نوآوری، حفظ اصالت تعزیه است.
او همچنین درباره نقشی که تعزیه در اعتلای فرهنگ گذشته ما دارد، بیان میکند: فرهنگ هر سرزمین در تمدن آن سرزمین ریشه دارد و تعزیه هم مثل خیلی از هنرهای ایرانزمین، بخشی از هویت مذهبی، ملی و اعتقادی ما محسوب میشود. در کشور ما چون تئاتر بهصورت کلاسیک نبوده (جز نمایش روحوضی) تعزیه بهعنوان یک هنر نمایشی سمعی و بصری بسیار مورد علاقه مردم بوده است و همین علاقه باعث حفظ و گسترش این هنر در جای جای میهن اسلامی ما شده و ما را به ادامه راه استادان و علاقهمندان این حوزه موظف کرده است.
دامغانی در پاسخ به اینکه تعزیه بهعنوان یک هنر نمایشی چه کمکی به انتقال مفاهیم تاریخی میکند؟ میگوید: استفاده از ابزار هنر در تعزیه و اطلاعاتی که تعزیهخوان در حین اجرای تعزیه دارد، به مخاطب کمک میکند؛ تا اطلاعات جامعی را از آن واقعه در ذهن خود متصور شود و از یاد نبرد. یک فرد تعزیه خوان با تجربه باید اطلاعاتی از تاریخ، ادبیات، مسائل اجتماعی، سیاسی و نظامی و امور نمایشهای آیینی و مذهبی داشته باشد تا بتواند با مهارت کامل به انتقال مفاهیم نسخه ها به مخاطب خود کمک کند.
او معتقد است، هنر تعزیهخوانی با توجه به ابزار و امکانات تقریبا در همه جای کشور رونق دارد و اضافه میکند: البته شهرهایی مثل قزوین، کرج، تهران، مازندران، اصفهان، اراک، خراسان، گیلان، کرمان، آذربایجان و استان سمنان، بویژه شهرستان دامغان، رونق بیشتری دارد.
معینالبکاء درباره اینکه نقشها در تعزیه به چه صورتی به افراد سپرده میشود؟ میافزاید: تعزیه خوانها باید تعزیه را بهصورت علمی و عملی دنبال کنند و نزد استادان این حوزه آموزشهای لازم را ببینند تا موفق شوند. یک تعزیهخوان باید به هنر نمایش، روانشناسی، شناخت زمان و مکان اجرای تعزیه، آشنایی به فنون ورزش مخصوصا شمشیر بازی و کشتی، آشنایی با تاریخ (به ویژه تاریخ کربلا)، آشنایی با شعر و مفاهیم ادبی، شناخت رنگها (انتخاب لباس) و قدرت اجرا و القا پیام تسلط داشته باشد. پس از اینکه تعزیهخوان این مراحل را پشت سر گذاشت، باید مهارتهایی نظیر صوت، حرکت، سن، تسلط به القاء پیام، فصاحت و بلاغت (صحیح خواندن شعر) را نیز کسب کند.
دامغانی ادامه میدهد: معمولا افراد از بچهخوانی (طفلخوانی) شروع به خواندن تعزیه میکنند و پس از آشنایی کامل با تکنیکهای تعزیه به نوجوانخوانی، جوانخوانی، شهادتخوانی یا متفرقهخوانی میرسند و در آخر هم امامخوانی میکنند. البته در تعزیه مخالفخوانها (اشقیا) هم هستند که ابتدا میبایست نسخههای کوچک را بخوانند و سپس به مراحل بالاتر برسند. معینالبکاء که وظیفه رهبری هر گروه را بر عهده دارد، با توجه به علاقه و استعدادی که تعزیهخوان دارد، نقشها و نسخهها را در اختیار او قرار میدهد.
او درباره نیاز به بازنگری در متنها و شعرها در تعزیه اظهار میکند: بعضی از متون و اشعار و مجالس تعزیه را میتوان بهعنوان شاهکارهای ادبی نام برد، اما هر چقدر زمان رو به جلو پیش میرود، ذائقه مخاطب هم تغییر میکند و باید با توجه به زمان در اشعار و متون تعزیه نوآوری ایجاد کرد. اکثر متون تعزیههای قدیم خوب و قابل اجرا است ولی باید با توجه به شرایط حاضر و نگاه ویژه مخاطب و اطلاعاتی که او از تاریخ به دست آورده است، اصلاحات کوچکی در بعضی ایجاد کرد. اما این اصلاحات هم توسط کارشناسان و شعرای معروف (ترجیحا شعرای تعزیه خوان) انجام شود تا به اصل روایت خللی ایجاد نشود.
این تعزیهخوان میافزاید: متاسفانه در زمان ما اشعار و متون تعزیه در سطح مورد انتظار نیستند و این اتفاق مایه تاسف و نگرانی شدید است. شاعران تعزیهسرا نداریم یا اگر هم باشند بسیار نادر هستند و تعزیههای آنها در دسترس کسی قرار ندارد. اگر کارشناسان و دستاندرکاران هنر در این مورد تصمیمات شایسته و مناسب اتخاذ نکنند، تعزیه از مسیر خود خارج شده، بهتدریج رو به زوال خواهد رفت. بنده بیش از ۲۶۰ مجلس تعزیه ساختهام و هنوز هم مشغول سرودن اشعار مجالس جدید تعزیه هستم که امیدورام بتوانم سهمی کوچک را در اعتلای این هنر مذهبی داشته باشم.
دامغانی درباره جایگاه موسیقی در تعزیه میگوید: موسیقی از ارکان این هنر محسوب میشود و از جایگاه مهمی بر خوردار است. البته منظور از موسیقی در تعزیه، موسیقی ردیف است و لازم نیست از تمام گوشههای موسیقی در آن استفاده شود بلکه آشنایی با چند گوشه از هر دستگاه کافی است. گویشها، لحنها و لهجههای متنوع در هر شهر و روستا هم خود جاذبههای خاصی دارند که به موسیقی در تعزیه کمک میکند.
او همچنین درباره جایگاه تعزیه در ایران بیان میکند: متاسفانه به تعزیه بهصورت حرفهای توجه نمیشود و در برخی مناطق کشور هم هیچگونه سعی و تلاشی در پیشبرد تعزیه و ارتقاء کیفی آن صورت نمیگیرد و بیشتر از حد معمول به تکنیک و مسائل جانبی تعزیه توجه میشود. عوامل فنی مثل اسب، ساز و برگ و جلوههای ویژه در بعضی تعزیهها به شدت مورد توجه قرار گرفته و از ردیفخوانی و غیره غافل شدهاند. همین ابزارآلات در جایی موجب انحراف میشود و در جای دیگر موجب گیرایی بیشتر مخاطب میشود. برای تعدیل در این دو جنبه بهتر است کارشناسان بصورت علمی در اجرای مجالس تعزیه حضور پیدا کنند و تعزیهها را مورد نقد قرار داده و آنها را از انحراف در اصول تعزیه بر حذر دارند. در غیر این صورت، چشمانداز مطلوبی در مسیر آینده تعزیهخوانی در ایران نمیبینم.
ملکالشعرای تعزیه ایران میگوید: با توجه به ضروریات زمان اصلاح و بازآفرینی، مدتها پیش مجالس تعزیه را شروع و در این مسیر برخی مجالس تعزیه را بیش از پنجاه تا هشتاد درصد حذف یا جایگزین کردم. ۴۰ مجلس تعزیه قدیمی را بازآفرینی و ۲۶۰ مجلس را شخصا ساختهام که ۳۲ مجلس تعزیه توسط فرهنگستان هنر تحت عنوان "نامه تعزیه"به چاپ رسیده است و بقیه مجالس جدید در نوبت چاپ قرار دارد . تعداد ۵ مجلس اصلاح شده قدیمی نیز توسط نشر خیمه به چاپ رسیده و بقیه مجالس اصلاح شده نیز در صورت فراهم شدن شرایط به چاپ خواهد رسید.
او اضافه میکند: در بهمن ماه سال ۱۳۹۲ بهدلیل کمیت و کیفیت مجالس تعزیه که در آن موقع ۲۴۰ مجلس تعزیه ساخته بودم، لقب "ملکالشعرای تعزیه ایران" توسط نهادهای ذیربط به بنده داده شد و البته بنده بهعنوان یک پیرغلام خاندان عصمت و طهارت افتخار دنیوی و اخرویام همان پیر غلامی این خاندان است. اگر این درجه و مقام مورد تایید خداوند متعال قرار گیرد، نهایت مراد و آرزویم حاصل میشود.
دامغانی خطاب به علاقمندان تعزیه میگوید: تعزیهخوان باید باور داشته باشد در مجلس تعزیه بزرگترین شخصیت عالم وجود، یعنی حضرت حجت بن الحسن (عج) حضور دارد. پس باید قدر خود را بداند و مراقب رفتار و کردار خود باشد.
گفتوگو از: علیرضا عیوضی
انتهای پیام
به گزارش بخش فرهنگ ایسنا، غلامعلی نادعلیزاده در روستای بق دامغان متولد و تحصیلاتش را در تهران به پایان رساند. از همان کودکی به رشتههای متعدد هنری، بویژه شعر، سرود و آهنگسازی، نمایشنامهنویسی، ساخت ماسکهای نمایشی، بازیگری، کارگردانی، تئاتر، خوشنویسی، نقاشی و تعزیهخوانی علاقه داشت و درسطح کشور مقامهایی کسب کرد. حضور در بین شاعرانی از جمله "حمید سبزواری"، مرحوم "محمود شاهرخی"، "مشفق کاشانی" و "علی معلم دامغانی" و چاپ دیوان اشعار مذهبیاش با عنوان «رفرف عشق» از دیگر افتخارات استاد نادعلی بهشمار میرود.
استاد غلامعلی نادعلیزاده متخلص به نادعلی دامغانی بعد از ۷۴ سال زندگی همچنان بهعنوان تعزیهگردان، معینالبکاء و تعزیهخوان فعالیت میکند و در این گفتوگو، از گذشته و حال تعزیه در ایران میگوید.
او درباره چگونگی تهیه نسخههای تعزیه بیان میکند: نسخهها از طرف استادم به یادگار مانده است، با این تفاوت که مجالس تعزیه توسط بنده بازآفرینی و اصلاح شده است. استاد نظمآرا حدود ۱۰۰ مجلس قدیمی با قدمتی بیش از ۲۰۰ سال را از استادان خود ملاعلی، ملااحمد و ملاحسین در اختیار داشت. بعد از اینکه آموزشهای لازم را در فواصل زمانی مختلف نزد استادم گذراندم، نسخههایی را هم در اختیارم گذاشت. در حال حاضر نیز از همان نسخهها استفاده میکنم.
نادعلی دامغانی میگوید:، قدیمیترین نسخههای تعزیه مربوط به زمان شاه سلطان حسین صفوی است. پیش از این تصور میشد، تعزیه در زمان زندیه در ایران شکل گرفته است. البته بعد از روی کار آمدن قاجارها نسخههای ضعیف زمان زندیه را با آب شستند و نسخههای جدید و قویتر را نگهداری کردند.
این تعزیهخوان درباره تغییرات تعزیه از گذشته تا به امروز اظهار میکند: در حال حاضر تعزیهخوانی در کشور تقریبا پیرو همان سبک و روش سنتی گذشته است؛ با این تفاوت که تکنیکها در تعزیه اغراق را بالا برده و باعث صدمه به اصالت تعزیه شده است. اگر تعزیهگردانها سادگی تعزیههای گذشته را لحاظ کنند، این هنر دچار تکلف نمیشود و طبیعیتر اجرا میشود. البته این به آن معنا نیست که در تعزیه به نوآوری توجه نشود اما مهمتر از نوآوری، حفظ اصالت تعزیه است.
او همچنین درباره نقشی که تعزیه در اعتلای فرهنگ گذشته ما دارد، بیان میکند: فرهنگ هر سرزمین در تمدن آن سرزمین ریشه دارد و تعزیه هم مثل خیلی از هنرهای ایرانزمین، بخشی از هویت مذهبی، ملی و اعتقادی ما محسوب میشود. در کشور ما چون تئاتر بهصورت کلاسیک نبوده (جز نمایش روحوضی) تعزیه بهعنوان یک هنر نمایشی سمعی و بصری بسیار مورد علاقه مردم بوده است و همین علاقه باعث حفظ و گسترش این هنر در جای جای میهن اسلامی ما شده و ما را به ادامه راه استادان و علاقهمندان این حوزه موظف کرده است.
دامغانی در پاسخ به اینکه تعزیه بهعنوان یک هنر نمایشی چه کمکی به انتقال مفاهیم تاریخی میکند؟ میگوید: استفاده از ابزار هنر در تعزیه و اطلاعاتی که تعزیهخوان در حین اجرای تعزیه دارد، به مخاطب کمک میکند؛ تا اطلاعات جامعی را از آن واقعه در ذهن خود متصور شود و از یاد نبرد. یک فرد تعزیه خوان با تجربه باید اطلاعاتی از تاریخ، ادبیات، مسائل اجتماعی، سیاسی و نظامی و امور نمایشهای آیینی و مذهبی داشته باشد تا بتواند با مهارت کامل به انتقال مفاهیم نسخه ها به مخاطب خود کمک کند.
او معتقد است، هنر تعزیهخوانی با توجه به ابزار و امکانات تقریبا در همه جای کشور رونق دارد و اضافه میکند: البته شهرهایی مثل قزوین، کرج، تهران، مازندران، اصفهان، اراک، خراسان، گیلان، کرمان، آذربایجان و استان سمنان، بویژه شهرستان دامغان، رونق بیشتری دارد.
معینالبکاء درباره اینکه نقشها در تعزیه به چه صورتی به افراد سپرده میشود؟ میافزاید: تعزیه خوانها باید تعزیه را بهصورت علمی و عملی دنبال کنند و نزد استادان این حوزه آموزشهای لازم را ببینند تا موفق شوند. یک تعزیهخوان باید به هنر نمایش، روانشناسی، شناخت زمان و مکان اجرای تعزیه، آشنایی به فنون ورزش مخصوصا شمشیر بازی و کشتی، آشنایی با تاریخ (به ویژه تاریخ کربلا)، آشنایی با شعر و مفاهیم ادبی، شناخت رنگها (انتخاب لباس) و قدرت اجرا و القا پیام تسلط داشته باشد. پس از اینکه تعزیهخوان این مراحل را پشت سر گذاشت، باید مهارتهایی نظیر صوت، حرکت، سن، تسلط به القاء پیام، فصاحت و بلاغت (صحیح خواندن شعر) را نیز کسب کند.
دامغانی ادامه میدهد: معمولا افراد از بچهخوانی (طفلخوانی) شروع به خواندن تعزیه میکنند و پس از آشنایی کامل با تکنیکهای تعزیه به نوجوانخوانی، جوانخوانی، شهادتخوانی یا متفرقهخوانی میرسند و در آخر هم امامخوانی میکنند. البته در تعزیه مخالفخوانها (اشقیا) هم هستند که ابتدا میبایست نسخههای کوچک را بخوانند و سپس به مراحل بالاتر برسند. معینالبکاء که وظیفه رهبری هر گروه را بر عهده دارد، با توجه به علاقه و استعدادی که تعزیهخوان دارد، نقشها و نسخهها را در اختیار او قرار میدهد.
او درباره نیاز به بازنگری در متنها و شعرها در تعزیه اظهار میکند: بعضی از متون و اشعار و مجالس تعزیه را میتوان بهعنوان شاهکارهای ادبی نام برد، اما هر چقدر زمان رو به جلو پیش میرود، ذائقه مخاطب هم تغییر میکند و باید با توجه به زمان در اشعار و متون تعزیه نوآوری ایجاد کرد. اکثر متون تعزیههای قدیم خوب و قابل اجرا است ولی باید با توجه به شرایط حاضر و نگاه ویژه مخاطب و اطلاعاتی که او از تاریخ به دست آورده است، اصلاحات کوچکی در بعضی ایجاد کرد. اما این اصلاحات هم توسط کارشناسان و شعرای معروف (ترجیحا شعرای تعزیه خوان) انجام شود تا به اصل روایت خللی ایجاد نشود.
این تعزیهخوان میافزاید: متاسفانه در زمان ما اشعار و متون تعزیه در سطح مورد انتظار نیستند و این اتفاق مایه تاسف و نگرانی شدید است. شاعران تعزیهسرا نداریم یا اگر هم باشند بسیار نادر هستند و تعزیههای آنها در دسترس کسی قرار ندارد. اگر کارشناسان و دستاندرکاران هنر در این مورد تصمیمات شایسته و مناسب اتخاذ نکنند، تعزیه از مسیر خود خارج شده، بهتدریج رو به زوال خواهد رفت. بنده بیش از ۲۶۰ مجلس تعزیه ساختهام و هنوز هم مشغول سرودن اشعار مجالس جدید تعزیه هستم که امیدورام بتوانم سهمی کوچک را در اعتلای این هنر مذهبی داشته باشم.
دامغانی درباره جایگاه موسیقی در تعزیه میگوید: موسیقی از ارکان این هنر محسوب میشود و از جایگاه مهمی بر خوردار است. البته منظور از موسیقی در تعزیه، موسیقی ردیف است و لازم نیست از تمام گوشههای موسیقی در آن استفاده شود بلکه آشنایی با چند گوشه از هر دستگاه کافی است. گویشها، لحنها و لهجههای متنوع در هر شهر و روستا هم خود جاذبههای خاصی دارند که به موسیقی در تعزیه کمک میکند.
او همچنین درباره جایگاه تعزیه در ایران بیان میکند: متاسفانه به تعزیه بهصورت حرفهای توجه نمیشود و در برخی مناطق کشور هم هیچگونه سعی و تلاشی در پیشبرد تعزیه و ارتقاء کیفی آن صورت نمیگیرد و بیشتر از حد معمول به تکنیک و مسائل جانبی تعزیه توجه میشود. عوامل فنی مثل اسب، ساز و برگ و جلوههای ویژه در بعضی تعزیهها به شدت مورد توجه قرار گرفته و از ردیفخوانی و غیره غافل شدهاند. همین ابزارآلات در جایی موجب انحراف میشود و در جای دیگر موجب گیرایی بیشتر مخاطب میشود. برای تعدیل در این دو جنبه بهتر است کارشناسان بصورت علمی در اجرای مجالس تعزیه حضور پیدا کنند و تعزیهها را مورد نقد قرار داده و آنها را از انحراف در اصول تعزیه بر حذر دارند. در غیر این صورت، چشمانداز مطلوبی در مسیر آینده تعزیهخوانی در ایران نمیبینم.
ملکالشعرای تعزیه ایران میگوید: با توجه به ضروریات زمان اصلاح و بازآفرینی، مدتها پیش مجالس تعزیه را شروع و در این مسیر برخی مجالس تعزیه را بیش از پنجاه تا هشتاد درصد حذف یا جایگزین کردم. ۴۰ مجلس تعزیه قدیمی را بازآفرینی و ۲۶۰ مجلس را شخصا ساختهام که ۳۲ مجلس تعزیه توسط فرهنگستان هنر تحت عنوان "نامه تعزیه"به چاپ رسیده است و بقیه مجالس جدید در نوبت چاپ قرار دارد . تعداد ۵ مجلس اصلاح شده قدیمی نیز توسط نشر خیمه به چاپ رسیده و بقیه مجالس اصلاح شده نیز در صورت فراهم شدن شرایط به چاپ خواهد رسید.
او اضافه میکند: در بهمن ماه سال ۱۳۹۲ بهدلیل کمیت و کیفیت مجالس تعزیه که در آن موقع ۲۴۰ مجلس تعزیه ساخته بودم، لقب "ملکالشعرای تعزیه ایران" توسط نهادهای ذیربط به بنده داده شد و البته بنده بهعنوان یک پیرغلام خاندان عصمت و طهارت افتخار دنیوی و اخرویام همان پیر غلامی این خاندان است. اگر این درجه و مقام مورد تایید خداوند متعال قرار گیرد، نهایت مراد و آرزویم حاصل میشود.
دامغانی خطاب به علاقمندان تعزیه میگوید: تعزیهخوان باید باور داشته باشد در مجلس تعزیه بزرگترین شخصیت عالم وجود، یعنی حضرت حجت بن الحسن (عج) حضور دارد. پس باید قدر خود را بداند و مراقب رفتار و کردار خود باشد.
گفتوگو از: علیرضا عیوضی
انتهای پیام
مرجع : خبرگزاری ايسنا