کد مطلب : ۳۰۰۵۴
نشست نقد و بررسی کتاب«رحمت واسعه» برگزار شد
رحمتواسعه کتابیخوشخوان با رویکرداخلاقی و برخی نقاط ضعف تاریخیاست
نشست نقد کتاب «رحمت واسعه» شامل بیانات آیت الله بهجت صبح امروز با حضور اساتید و جمعی از علاقمندان در سالن اجتماعات بنیاد دعبل خزاعی برگزار شد.
فیلم نقد کتاب «رحمت واسعه» را اینجا ببینید
در ابتدای جلسه، دکتر محمدرضا سنگری عضو هیئت علمی بنیاد دعبل خزاعی به معرفی کلی کتاب پرداخت و گفت: نقدهایی که درباره این کتاب بیان می شود منافاتی با شخصیت ارزشمند مرحوم آیت الله بهجت ندارد و از شأن ایشان نمی کاهد.
در تدوین کتاب دقت خوبی شده است
سنگری در ادامه گفت: برخی از مطالب این کتاب یادداشتهای شاگردان آیتالله بهجت(ره) بوده که تطبیق داده شده و اگر احیاناً در این یادداشتها مطالبی نبوده، با سخنرانیها تطبیق داده شده است و همچنین تأییدیه برخی شاگردان معظمله درباره مطالب نوشته شده از کارهای خوبی است که در این اثر انجام شده است. توضیحات روشنگر در متن و پاورقی مطالب را گویا کرده و از کژتابیهای احتمالی جلوگیری کرده است.
وی تصریح کرد: ترجمه عبارات عربی از آیتآلله بهجت(ره) نیست و در پاورقیها اضافه شده است. از سوی دیگر مطالبی که مشکوک بوده، از بیان آن پرهیز شده است تا به وی نسبت داده نشود که در این راستا باید از فرزند معظمله تشکر کرد.
در ادامه استاد محمد اسفندیاری دیگر عضو هیئت علمی بنیاد، درخصوص نحوه گردآوری این کتاب و زحمات زیادی که دفتر نشر آثار آیت الله بهجت در این زمینه متقبل شده اند توضیح داد و عنوان کرد: این کتاب افاضات شفاهی و پراکنده مرحوم آیت الله بهجت بوده و همین هم باعث خوشخوان بودن کتاب شده است و می توان آنرا از قبیل طرائف الحکم بشمار آورد. به عبارتی اگر این کتاب به صورت مقتل تنظیم شده بود و از قیام تا شهادت امام حسین (ع) را در برمیگرفت اینچنین خوشخوان نبود. مرکز تنظیم و نشر آثار آیتالله بهجت (ره) در تنظیم و تولید این کتاب زحمت بسیاری را متحمل شده و به خوبی از عهده اعرابگذاری آیات، روایات و ترجمه مناسب آنها برآمده است.
مطالب شفاهی که رویکرد تاریخ نگارانه ندارد
وی افزود: مرحوم آیت الله بهجت عهده دار مطالب تاریخی نبودند و دقتی در این جهت نداشته اند چون غایت مطالب، توصیه های اخلاقی و احتیاطی در زندگیست. ضمن اینکه بیانات شفاهی که مبتنی بر حافظه است بطور طبیعی دچار خطا و اشتباه می شود.
اسفندیاری، با طرح این بحث که آیا نقل «حدیث به معنا» در میان شیعیان و اهل سنت جایز است یا نه؟ گفت: دانشوران شیعه و اهل سنت مجاز به نقل «حدیث به معنا» هستند. امروزه نیز بسیاری از احادیثی که به ما رسیده «نقل به معنا» است، باید بگویم نه تنها نقل «حدیث به معنا» جایز بوده بلکه این امر در میان دانشوران شیعه و سنی نیز رایج بوده است.
مرحوم آیتالله بهجت (ره) در صفحه ۷۰ کتاب خود به اثری به نام «مروج الذهب» اثر علی بن حسین مسعودی اشاره میکند و مطالبی را درباره مسعودی ذکر میکند که این مطالب نشان میدهد مرحوم آیتالله بهجت (ره) درباره مولف این کتاب که از اهل سنت است با علی بن حسین مسعودی شیعه دچار اشتباه شده است. زیرا شیعیان هیچگاه درباره امامان معصوم بیپرده یا اشتباه سخن نمیگویند. در حالی که این امر در بین اهل سنت دیده میشود.
منابع قابل تردید
وی ادامه داد: در مواردی از کتاب مشاهده می شود که روایتی از آیت الله بهجت نقل شده و تدوین کنندگان منبع اصلی روایت را در پاورقی آورده اند. حال آنکه تفاوت قابل توجهی بین آندو وجود دارد. این کتابشناس در ادامه نشست نقد و بررسی کتاب «رحمت واسعه» به برخی ادعاهای صورت گرفته در کتاب اشاره کرد و افزود: آیتالله بهجت (ره) در صفحه ۶۸ اثر خود با تکیه بر کتاب «اسرار الشهاده» اثر ضعیف ملافاضل دربندی ادعا میکند که هرکدام از اصحاب امام حسین (ع) بیش از ۱۰۰ نفر از اصحاب دشمن را میکشتند در حالی که این امر در عالم واقعیت ممکن نیست زیرا سپاه دشمن این اجازه را به یک فرد نمیدهند تا ۱۰۰ نفر را بکشد.
مطلب دیگر این است که آیتالله بهجت (ره) با تکیه بر کتاب «مستدرک الوسائل» محدث نوری ادعا میکند که امام حسین (ع) زمینهای دشت کربلا را خریده و سند آن نیز موجود است در حالی که ادعای به این بزرگی نیاز به اثبات دارد؛ به عبارتی سند قرن اول باید موجود باشد.
اسفندیاری ادامه داد: آیتالله بهجت (ره) در جایی دیگر از کتاب خود با استناد به کتاب «کبریت احمر» عنوان کرده است که امام حسین (ع) در روز عاشورا با نگاه به پشت سر(باطن) افراد مومن بودن آنها را تشخیص داده و آنها را نمیکشت. اشکال اصلی بر این مطالب این است که گردآورندگان این کتاب باید دقت بیشتری برای مستندسازی آن انجام داده و آنرا چاپ میکردند. مساله دیگر این است که احادیثی مورد وثوق هستند که «تواتر» بیشتری داشته باشند معمولا احادیثی که از سوی یک نفر ایراد شده باشد حدیثی مجعول است و بیان کردن آن تبعات خودش را دارد.
عدم تطابق عنوان کتاب با بخشی از کتاب
محمدرضا سنگری در ادامه نشست به بخش هایی از کتاب رحمت واسعه اشاره کرد و گفت: صفحات قابل توجهی از این اثر ارتباطی به موضوع عاشورا و کربلا ندارد و مشخص نیست که اگر حضرت آیت الله بهجت در قید حیات می بودند، آیا این کتاب به این شکل منتشر می شد؟ بعضی از مطالب کتاب مربوط به حاشیه نویسی ایشان و مسائلی است که در جلسات غیرعمومی و برای مخاطب خاص عنوان شده است و شنیدن آنها برای افرادی که در فضای سلوک ایشان نیستند، ممکن است منجر به شبهه شود.
وی با تأکید بر اینکه امیدوارم در چاپ بعدی این کتاب بازنگری و اشکالات آن رفع شود، گفت: در صفحه ۵۱ این کتاب استنباطی از روایت شده که عکس آن صحیح است و استاد این گونه بهره گرفته؛ «علیرغم علم به کشته شدن، در جنگ باقی بمانید، بهتر است»، روایت این گونه است؛ «اگر احساس کنید کشته میشوید، میدان جنگ را ترک کنید».
سنگری ادامه داد: در صفحه ۵۲ نیز عنوان شده که «سند خرید کربلا را به خط کوفی به بنده دادند»، اگر این گونه باشد باید این سند پیدا شود که به نظر میرسد بعید است که از قرن اول نسخهای و یا حتی کاغذی باقی مانده باشد.
وی افزود: امام حسین(ع) قبل از حادثه کربلا، این سرزمین را به قیمت ۶۰ هزار درهم از بنی اسد خریدند و فرمودند؛ من نمیخواهم خونم در زمین غصبی ریخته شود.
این منتقد گفت: در صفحه ۵۹ حضرت استاد اشاره به زجر بن قیس دارد که از همراهانی است که سر مبارک حضرت سیدالشهدا(ع) را حمل میکند و در مجلس عبیدالله گزارش میدهد که کاملا اشتباه است؛ چرا که زجر بن قیس در مجلس یزید گزارش داد.
محمد اسفندیاری درباره انتشار مطالب بعد از فوت افراد گفت: انتشار یادداشت های شخصی و صحبتهای غیرعمومی افراد بعد از فوتشان، مانند این است که شخصی را با لباس خانه بیاورند بیرون. ممکن است آیت الله بهجت مطلبی را در یک جمع خصوصی القا فرموده باشند. بدیهی است دقت افراد در یک جمع محدود متفاوت است با دقت در جلسه عمومی. بطور کلی زبان نوشتار دقیق تر است از زبان گفتار.
عصمت اصحاب امام حسین از جمله موضوعاتی است که در این کتاب آمده و سوال انگیز است. دکتر سنگری در این باره گفت: برخی اصحاب امام گذشته خوبی نداشتند و اثبات عصمت برای آنها بسیار مشکل است. البته ممکن است عصمت نسبت به یک فعل خاص مد نظر باشد در عین حال این عبارت واقعا جای بحث دارد.
فیلم نقد کتاب «رحمت واسعه» را اینجا ببینید
در ابتدای جلسه، دکتر محمدرضا سنگری عضو هیئت علمی بنیاد دعبل خزاعی به معرفی کلی کتاب پرداخت و گفت: نقدهایی که درباره این کتاب بیان می شود منافاتی با شخصیت ارزشمند مرحوم آیت الله بهجت ندارد و از شأن ایشان نمی کاهد.
در تدوین کتاب دقت خوبی شده است
سنگری در ادامه گفت: برخی از مطالب این کتاب یادداشتهای شاگردان آیتالله بهجت(ره) بوده که تطبیق داده شده و اگر احیاناً در این یادداشتها مطالبی نبوده، با سخنرانیها تطبیق داده شده است و همچنین تأییدیه برخی شاگردان معظمله درباره مطالب نوشته شده از کارهای خوبی است که در این اثر انجام شده است. توضیحات روشنگر در متن و پاورقی مطالب را گویا کرده و از کژتابیهای احتمالی جلوگیری کرده است.
وی تصریح کرد: ترجمه عبارات عربی از آیتآلله بهجت(ره) نیست و در پاورقیها اضافه شده است. از سوی دیگر مطالبی که مشکوک بوده، از بیان آن پرهیز شده است تا به وی نسبت داده نشود که در این راستا باید از فرزند معظمله تشکر کرد.
در ادامه استاد محمد اسفندیاری دیگر عضو هیئت علمی بنیاد، درخصوص نحوه گردآوری این کتاب و زحمات زیادی که دفتر نشر آثار آیت الله بهجت در این زمینه متقبل شده اند توضیح داد و عنوان کرد: این کتاب افاضات شفاهی و پراکنده مرحوم آیت الله بهجت بوده و همین هم باعث خوشخوان بودن کتاب شده است و می توان آنرا از قبیل طرائف الحکم بشمار آورد. به عبارتی اگر این کتاب به صورت مقتل تنظیم شده بود و از قیام تا شهادت امام حسین (ع) را در برمیگرفت اینچنین خوشخوان نبود. مرکز تنظیم و نشر آثار آیتالله بهجت (ره) در تنظیم و تولید این کتاب زحمت بسیاری را متحمل شده و به خوبی از عهده اعرابگذاری آیات، روایات و ترجمه مناسب آنها برآمده است.
مطالب شفاهی که رویکرد تاریخ نگارانه ندارد
وی افزود: مرحوم آیت الله بهجت عهده دار مطالب تاریخی نبودند و دقتی در این جهت نداشته اند چون غایت مطالب، توصیه های اخلاقی و احتیاطی در زندگیست. ضمن اینکه بیانات شفاهی که مبتنی بر حافظه است بطور طبیعی دچار خطا و اشتباه می شود.
اسفندیاری، با طرح این بحث که آیا نقل «حدیث به معنا» در میان شیعیان و اهل سنت جایز است یا نه؟ گفت: دانشوران شیعه و اهل سنت مجاز به نقل «حدیث به معنا» هستند. امروزه نیز بسیاری از احادیثی که به ما رسیده «نقل به معنا» است، باید بگویم نه تنها نقل «حدیث به معنا» جایز بوده بلکه این امر در میان دانشوران شیعه و سنی نیز رایج بوده است.
مرحوم آیتالله بهجت (ره) در صفحه ۷۰ کتاب خود به اثری به نام «مروج الذهب» اثر علی بن حسین مسعودی اشاره میکند و مطالبی را درباره مسعودی ذکر میکند که این مطالب نشان میدهد مرحوم آیتالله بهجت (ره) درباره مولف این کتاب که از اهل سنت است با علی بن حسین مسعودی شیعه دچار اشتباه شده است. زیرا شیعیان هیچگاه درباره امامان معصوم بیپرده یا اشتباه سخن نمیگویند. در حالی که این امر در بین اهل سنت دیده میشود.
منابع قابل تردید
وی ادامه داد: در مواردی از کتاب مشاهده می شود که روایتی از آیت الله بهجت نقل شده و تدوین کنندگان منبع اصلی روایت را در پاورقی آورده اند. حال آنکه تفاوت قابل توجهی بین آندو وجود دارد. این کتابشناس در ادامه نشست نقد و بررسی کتاب «رحمت واسعه» به برخی ادعاهای صورت گرفته در کتاب اشاره کرد و افزود: آیتالله بهجت (ره) در صفحه ۶۸ اثر خود با تکیه بر کتاب «اسرار الشهاده» اثر ضعیف ملافاضل دربندی ادعا میکند که هرکدام از اصحاب امام حسین (ع) بیش از ۱۰۰ نفر از اصحاب دشمن را میکشتند در حالی که این امر در عالم واقعیت ممکن نیست زیرا سپاه دشمن این اجازه را به یک فرد نمیدهند تا ۱۰۰ نفر را بکشد.
مطلب دیگر این است که آیتالله بهجت (ره) با تکیه بر کتاب «مستدرک الوسائل» محدث نوری ادعا میکند که امام حسین (ع) زمینهای دشت کربلا را خریده و سند آن نیز موجود است در حالی که ادعای به این بزرگی نیاز به اثبات دارد؛ به عبارتی سند قرن اول باید موجود باشد.
اسفندیاری ادامه داد: آیتالله بهجت (ره) در جایی دیگر از کتاب خود با استناد به کتاب «کبریت احمر» عنوان کرده است که امام حسین (ع) در روز عاشورا با نگاه به پشت سر(باطن) افراد مومن بودن آنها را تشخیص داده و آنها را نمیکشت. اشکال اصلی بر این مطالب این است که گردآورندگان این کتاب باید دقت بیشتری برای مستندسازی آن انجام داده و آنرا چاپ میکردند. مساله دیگر این است که احادیثی مورد وثوق هستند که «تواتر» بیشتری داشته باشند معمولا احادیثی که از سوی یک نفر ایراد شده باشد حدیثی مجعول است و بیان کردن آن تبعات خودش را دارد.
عدم تطابق عنوان کتاب با بخشی از کتاب
محمدرضا سنگری در ادامه نشست به بخش هایی از کتاب رحمت واسعه اشاره کرد و گفت: صفحات قابل توجهی از این اثر ارتباطی به موضوع عاشورا و کربلا ندارد و مشخص نیست که اگر حضرت آیت الله بهجت در قید حیات می بودند، آیا این کتاب به این شکل منتشر می شد؟ بعضی از مطالب کتاب مربوط به حاشیه نویسی ایشان و مسائلی است که در جلسات غیرعمومی و برای مخاطب خاص عنوان شده است و شنیدن آنها برای افرادی که در فضای سلوک ایشان نیستند، ممکن است منجر به شبهه شود.
وی با تأکید بر اینکه امیدوارم در چاپ بعدی این کتاب بازنگری و اشکالات آن رفع شود، گفت: در صفحه ۵۱ این کتاب استنباطی از روایت شده که عکس آن صحیح است و استاد این گونه بهره گرفته؛ «علیرغم علم به کشته شدن، در جنگ باقی بمانید، بهتر است»، روایت این گونه است؛ «اگر احساس کنید کشته میشوید، میدان جنگ را ترک کنید».
سنگری ادامه داد: در صفحه ۵۲ نیز عنوان شده که «سند خرید کربلا را به خط کوفی به بنده دادند»، اگر این گونه باشد باید این سند پیدا شود که به نظر میرسد بعید است که از قرن اول نسخهای و یا حتی کاغذی باقی مانده باشد.
وی افزود: امام حسین(ع) قبل از حادثه کربلا، این سرزمین را به قیمت ۶۰ هزار درهم از بنی اسد خریدند و فرمودند؛ من نمیخواهم خونم در زمین غصبی ریخته شود.
این منتقد گفت: در صفحه ۵۹ حضرت استاد اشاره به زجر بن قیس دارد که از همراهانی است که سر مبارک حضرت سیدالشهدا(ع) را حمل میکند و در مجلس عبیدالله گزارش میدهد که کاملا اشتباه است؛ چرا که زجر بن قیس در مجلس یزید گزارش داد.
محمد اسفندیاری درباره انتشار مطالب بعد از فوت افراد گفت: انتشار یادداشت های شخصی و صحبتهای غیرعمومی افراد بعد از فوتشان، مانند این است که شخصی را با لباس خانه بیاورند بیرون. ممکن است آیت الله بهجت مطلبی را در یک جمع خصوصی القا فرموده باشند. بدیهی است دقت افراد در یک جمع محدود متفاوت است با دقت در جلسه عمومی. بطور کلی زبان نوشتار دقیق تر است از زبان گفتار.
عصمت اصحاب امام حسین از جمله موضوعاتی است که در این کتاب آمده و سوال انگیز است. دکتر سنگری در این باره گفت: برخی اصحاب امام گذشته خوبی نداشتند و اثبات عصمت برای آنها بسیار مشکل است. البته ممکن است عصمت نسبت به یک فعل خاص مد نظر باشد در عین حال این عبارت واقعا جای بحث دارد.