کد مطلب : ۳۰۷۱۰
گزارش افتتاحیه اولین نمایشگاه تخصصی کتاب عاشورا؛
زائری: برخی نهادهای فرهنگی بدقولی کردند/ صالحی: عاشورا فقط آیین و مناسک نیست
اولین دوره نمایشگاه تخصصی کتاب عاشورا از پنجم تا یازدهم مهرماه در مجموعه فرهنگی سرچشمه و با همکاری معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران و تعدادی از ناشران و موسسات مرتبط برگزار شد.
در این نمایشگاه آثاری با موضوع امام حسین(ع) و عاشورا، نهضت حسینی، امام حسین(ع) و یاران و اصحاب، هفتادودو تن، امام حسین(ع) فرزندان و خانواده، سیره اهل بیت و ائمه معصومین (ع)، تاریخ اسلام، اصحاب کساء، مناسک و مراسم و آئینهای عاشورا، تاریخ تشیع، تحریفات و خرافات عاشورا، تعزیه، اربعین و کتابهای مرتبط عرضه شد.
متن کامل سخنان حجت الاسلام والمسلمین زائری، مدیر مجموعه فرهنگی سرچشمه و مدیر مسئول ماهنامه خیمه را بخوانید؛
زائری: برخی نهادهای فرهنگی بدقولی کردند
ایده برگزاری نمایشگاه تخصصی کتاب در موضوع عاشورا از چند سال قبل مطرح بود و خوشبختانه جایزة کتاب سال دعبل در همین موضوع راه را برای ما هموارتر کرد. جمعی از نخبگان و فرهیختگان و متخصصان فن، حوزة گستردة مناسک آیینی، عاشورا، امام حسین (ع)، کربلا و موضوعات مرتبط را بررسی کردند. سال گذشته بهترین کتابها در همین سالن انتخاب شدند و امسال نیز نخستین دورة نمایشگاه تخصصی کتاب عاشورا برگزار میشود.
حدود 80 ناشرِ فعال، معتبر و محترم (30 ناشر در بخش مستقل و 50 ناشر در بخش متمرکز) حدود 2500 عنوان کتاب را عرضه کردهاند. کسانی که علاقهمند به مطالعه و پژوهش در این حوزه هستند از آثار عمومی در گروه سنی کودک و نوجوان تا آثار تخصصی و پژوهشی به شکل متمرکز خدمتشان عرضه میشود؛ همچنین هیئتهای مذهبی و مخاطبان عام و علاقهمندانی که بخواهند در آستانة ماه محرم با بصیرت، بینش و آگاهی بیشتری وارد این حوزه شوند.
دوستان بسیاری به ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شخص آقای دکتر صالحی، معاون محترم فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، جناب آقای امیرزاده و جناب آقای حسینپور و مؤسسة نمایشگاهی و فرهنگی آقای دکتر شهرامنیا و همکارانشان ما را در این عرصه یاری کردند و انصافاً با صداقت و صمیمیت وارد این حوزه شدند.
همة شما بزرگواران با روحیة من آشنایی دارید؛ معمولاً از کسی تعریف و تمجید نمیکنم؛ ولی بیانصافی است که از حق بگذرم. در روزگاری که افراد با همة کارها تعارف میکنند این دوستان صادقانه و مجدانه وارد این حوزه شدند.
امروز یادداشتی از من با عنوان «مصیبت إنشاءالله» در روزنامة صبح نو منتشر شد. به اعتقاد من یکی از مصیبتهای جمهوری اسلامی «إنشاءالله» است. مدیران ما از إنشاءالله سوءاستفاده میکنند؛ آنها مفاهیم ارزشیِ ما را ضایع، نابود و داغان کردهاند و بر سر إنشاءالله نیز که ریشه در معارف اعتقادی و یقینی ما دارد، چنین بلایی آوردهاند. گفت؛ «با توکل زانوی اشتر ببند». وقتی از کلمة إنشاءالله استفاده میکنیم یعنی همه کارهایی که به ما مربوط میشود به درستی انجام شدهاند و مابقی آن به خدا بستگی دارد؛ ولی وقتی مسئولان در جمهوری اسلامی از کلمة إنشاءالله استفاده میکنند؛ یعنی نمیخواهیم کاری انجام دهیم و شما به اصطلاح سر کار هستید و به عنوان یک مدیر فرهنگی باید التماس و گردن کج کنید تا برای خدمت به خدا و پیغمبر (ص) پولی دریافت کنید و این در صورتی است که آلودة مسائل سیاسی و باندبازی و کارهای حزبی نشوید.
از حق نباید گذشت که انصافاً هم آقای دکتر صالحی و هم همکارانشان در این ماجرا صادقانه و جدی ورود پیدا کردند و اگر امروز نمایشگاهی برگزار میشود با همت و همراهی این بزرگواران است. از لطف خدا و عنایت امام حسین (ع) خرج نمیکنم؛ چون لطف و عنایت ایشان برای هر کس که فعالیت کند، وجود دارد.
متأسفانه بودجة فرهنگی شهرداری یک منطقه در تهران بیشتر از بودجة معاونت فرهنگی وزارت ارشاد است یا بودجة فرهنگی یک بانک از کل بودجة وزارت ارشاد بیشتر است. حدود 80 دستگاه فرهنگی در ایران وجود دارد که از میان آنها کمترین بودجه متعلق به وزارت ارشاد است؛ اما در عین حال بیشترین انتقاد نثار وزارت ارشاد میشود. کوچکترین اتفاقی که میافتد وزارت ارشاد مورد نقد قرار میگیرد؛ مثلاً تئاتری برگزار میشود عدهای به وزیر سخنان رکیک میگویند یا کتابی منتشر میشود معاونت فرهنگی وزارت ارشاد مورد نقد قرار میگیرد؛ اما هیچ کس بررسی نمیکند که حوزة فرهنگ این مملکت در اختیار کیست یا سهم وزارت ارشاد از بودجه چیست.
تعدادی از نهادها هنگام برگزاری این نمایشگاه ابراز خوشحالی میکردند و قول همکاری میدادند و از ما میخواستند که کار را پیش ببریم و افراد سادهای مانند من سخن آنها را باور کردند؛ چون نام امام حسین (ع) و ذکر اللهم عجل لولیک الفرج و هیئتهای عزاداری و نام امام زمان (عج) در میان بود با انشاءالله انشاءالله گفتن قول همکاری دادند؛ ولی در انتها متوجه شدیم که اصلاً از ابتدا قصد کمک نداشتهاند و قصد سر کار گذاشتن داشتهاند.
آنها از اعتقاد و نماز شب مردم و قرآن، اهل بیت (ع)، دعای ندبه و دعای کمیل هزینه میکنند تا به مقاصد خود برسند؛ وقتی میخواهند از برگزاری کنسرتی جلوگیری کنند همزمان با برگزاری کنسرت دعای کمیل برگزار میکنند که این جنایت در حق اعتقاد مردم است. باید به این عده گفت هر کاری میکنید، بکنید؛ چرا دعای کمیل را خراب میکنید؛ چرا اعتماد مردم به «اللهم کن ولیک» و دین مردم را خراب میکنید؟ آنچه امروز برای مردم این مملکت مانده امام حسین (ع) است؛ اما به نام امام حسین (ع) دین مردم را خراب میکنند. اسم عزادار امام حسین (ع) را داریم؛ ولی آن را نابود میکنیم و حرفمان حرف نیست. اسم گریهکن امام حسین (ع) را داریم؛ ولی قولمان قول نیست. اسم اشکریز امام حسین (ع) را داریم و همة عالم را کافر میدانیم و به همه فحش میدهیم و همه را بیاعتقاد میدانیم و چیزهای دیگری که از گفتن آنها بالای میکروفن شرم میکنم؛ اما حرفمان حرف نیست. مهران مدیری میگفت که میرویم جایی اشک بریزیم تا سبک شویم؛ اما متوجه میشویم که نمیشود خانواده را آنجا برد. این حال و روز امروز مجالس عزاداری ماست.
ادعای امام حسین (ع) را داریم؛ ولی قولمان قول نیست. به کوچکترین بهانهای طرف مقابل را کنار میگذاریم؛ اما باید گفت که شما قرار گذاشتید و قول دادید و بسمالله گفتید نام امام حسین (ع) حرمت دارد؛ حتی عرقخورها و لاتها و بیاعتقادها سیبلشان را برای امام حسین (ع) میگذارند و به پای ایشان میایستند. یک رانندة تاکسی که در لندن مسافرکشی میکرد، میگفت؛ مسافری سوار کردم روی صندلی جلو نشست؛ اما سریع پیاده شد و عقب نشست از او علت کارش را پرسیدم او به آویز زیر آینه که نام علی بود اشاره کرد و گفت من عرق خوردم و نمیخواهم بوی دهانم به نام مبارک ایشان بخورد. این مسافر انگلیسی و مسیحی و بیاعتقاد است؛ ولی نام علی برایش حرمت دارد؛ اما حال و روز ما شیعیان چیست؟ بعد از 37 سال همه چیز را نابود کردهایم و امروز به هیئت، عزاداری، امام حسین (ع) و عاشورا رسیدهایم. خدا امام حسین (ع) را از شر ما نجات دهد.
حاج آقا مجتبی تهرانی به من فرمودند که من خیلی برای شما دعا میکنم. من ذوقزده شدم و از ایشان تشکر کردم. گفت؛ دعا میکنم؛ به اسلام ضربه نزنید. من متعجب به ایشان نگاه کردم. ایشان گفتند که فکر نکنید این دعا دعای بدی است؛ نه. دعای بسیار خوبی است ما که نمیتوانیم خدمتی به اسلام کنیم حال ضربه نزنیم.
میرحامد حسین نام امام حسین (ع) را با آن حال فلج اعتلا داد او میان کتابها میگشت و کتابهایی را روی سینه خود میگذاشت و مطالعه میکرد. او در فقر زندگی کرد. جملهای از ایشان را که خطاب به یکی از علمای ایران است در کتابخانهام نصب کردهام و آن اینکه چیزهایی که به راحتی برای شما حاصل است حسرت آن را داریم که نام امام حسین (ع) و امیرالمؤمنین (ع) بماند. میرحامد حسین وقتی میخواست از دنیا برود، گفت؛ من شرمندهام اگر در روز قیامت امیرالمؤمنین (ع) از من بپرسد برای من چه کردید نه برای من بلکه برای ولایت و حقیقت، چه پاسخ دهم.
وجود مقدس امام عصر (عج) خطاب به سیدالشهدا (ع) میفرماید؛ «بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الجهالة و حيرة الضلالة» امام حسین (ع) خود را فدا کرد تا مردم را نجات دهد. حال اگر فردای قیامت از ما بپرسند برای من و کربلا و عاشورا چه کردید در حالی که من خود و فرزندان و هستی و زندگیام را صرف اسلام کردم چه پاسخی خواهیم داد؟ غیر از به رخ کشیدن خود و شعار دادن و اینکه شبی سخنرانیمان در تلویزیون پخش شود چه کردیم؟ پاکت هم که دریافت کردیم. خدا به همة ما و به جمهوری اسلامی و به اعتقادات مردم و به نسل بدبخت و بیچارهای که قرار است اعتقاداتش را از امثال من بگیرد رحم کند.
پس از سخنان حجت الاسلام زائری، دکتر سید عباس صالحی معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سخنرانی کرد که متن کامل آن را میخوانید؛
صالحی: عاشورا فقط آیین و مناسک نیست
امام حسین (ع) جان خود را وقف اسلام کرد؛ پس از واقعة عاشورا دین، اسلام و تشیع مدیون امام حسین (ع) شدند. تشیع مدیون حسین (ع) است و این سخن گزافی نیست. هفتة گذشته به مناسبت هفتة دفاع مقدس به ارومیه رفته بودم و به خانوادة شهدای مسیحی ارومیه سری زدم. شهید هرمز باباخانی از خانوادهای عاشوری است این خانواده از روستا به شهر مهاجرت کردهاند و مادر این شهید که نمیتواند به زبان فارسی صحبت کند با زبان عاشورای و گاهی ترکی خاطرهای برای ما نقل کرد و آن اینکه در روستایشان رسم بر این است که هر سال روز عاشور هیئت روستا به خانة آنها میآید و داخل خانة عزاداری میکند. یک سال به دلیل تراکم برنامهها نتوانستند به خانة آنها بیایند و شهید هرمز باباخانی به خواب یکی از اصحاب هیئت رفته بود که امسال منتظر «یا حسین» شما بودم؛ چرا نیامدید؟
این داستانها، داستانهایی نیست که صرفاً برای اشک درآوردن ساخته شده باشند این اتفاقات و رویدادها نشاندهندة محبت حسینی است. امام حسین (ع) حماسهای بزرگ را ساخت و پرداخت و همه چیز را برای دین و اسلام و ولایت گذاشت. خداوند نیز در قبال آن نه فقط در دل مسلمانان بلکه شیعیان و غیر مسلمانان محبت و شور این چنینی پدید آورد.
از قدیمالایام بحث خیمه، جایزة دعبل و امروز نیز نمایشگاه تخصصی عاشورا دغدغة آقای زائری و دوستانشان بوده و هست و به نظر میرسد به فهم درست ایشان و دوستانشان از فرصتهایی که عاشورا و محرم برای اسلام و تشیع میسازد، است.
هیچ فرصت بدیلی برای اسلام و شیعه به اندازة این فرصت نیست. این فرصت به برکت ایثار و اخلاص و به برکت چهارده قرن تداوم علاقهمندان امام حسین (ع) درست شده است و ما نیز باید قدر آن را بدانیم.
دوستان بهتر از من میدانند؛ ولی خوب است که گفتوگو و تأکیدی صورت گیرد بر اینکه چرا عاشورا و محرم مهم هستند؟ سوژههای مختلف به فهم این جایگاه کمک میکنند. به برخی از محورها اشاره میکنم و توضیح مختصری میدهم. قصد داریم این اهمیت را به نوعی مرور کنیم تا وقتی بحث خیمه یا جایزة دعبل یا نمایشگاه تخصصی عاشورا مطرح میشود آنها را در این کانون و منظومه ببینیم.
محرم و عاشورا فرصت ارتباط با مکان مذهبی و دینی را فراهم میکنند. همة جامعهشناسان دینی بیان میکنند؛ اگر متدین از مکان دینی فاصله بگیرد دینداری افول مییابد. مکان دینی اهمیت بسیاری در تدین و حفظ دیانت دارد. اتفاقی که در غرب افتاد و میان مسیحیان با کلیسا و مکان مذهبی فاصله ایجاد شد؛ ممکن است در هر کشور اتفاق بیفتد. محرم فرصت آشتی با مکان دینی و مسجد و حسینیه است. کسانی که در طول سال به هر دلیلی با مکان دینی ارتباط کمتری دارند در محرم و صفر فرصت ارتباط با مکان دینی برایشان فراهم میشود و این ارتباط نقش بزرگی در عمق و گسترة دینداری دارد. اینکه انسانها دوباره با مسجد و حسینیه به عنوان یک مکان مذهبی ارتباط برقرار کنند به عنوان فرصتی تلقی میشود که شاید اگر محرم نبود بسیاری از جوانان اصلاً مسجد را نبینند. محرم میان جوانان و مساجد و مکانهای دینی گره میزند.
نگوییم دینداری را میشود در خانه به صورت فردی انجام داد؛ تجربة جامعهشناسی دینی نشان میدهد که هرگاه دینداری از مکان دینی دور شده افول پیدا کرده است. محرم فرصت آشتی جوان و نوجوان و حتی امروزه مسن با مسجد و حسینیه است و این صرفاً یک ارتباط با مکان نیست ارتباط با روح و رفتار و ایمان دینی است.
کارکرد و فرصت دیگری که محرم برای دینداری و حوزههای متعلق به دینداری ایجاد میکند حوزة همبستگیِ اجتماعی دینداران است. در سطح کلان، جامعة شیعی از جمله ایرانی، عراقی، پاکستانی و حتی غیر شیعی به وسیلة اربعین به یکدیگر پیوند میخورند و در افق محدودتر ملی و در افق پایینتر منطقی و در افق کوچکتر فامیل و بستگان. جلساتِ عزاداریِ بسیاری بر محور امام حسین و عاشورا میان بستگان ایجاد میشود. عاشورا خط اتصال و امام حسین (ع) خط اتصال و محرم خط ارتباط دینداران در افق کلان و گروههای کوچکتر است.
در نگاهی دیگر محرم و عاشورا برای نهادهای مدنی فرصتسازی میکنند. در جامعههای استبداد شرقی، نهادهای مدنی کمی داشته و داریم. تنها یا مهمترین منفذ نهادهای مدنی عاشورا و محرم هستند؛ چون استبداد شرقی امکان بروز و ظهور نهادهای مدنی را کمتر میدادند ما از طریق عاشورا و محرم به تشکلها، هیئتها و نهادهای مدنی با ویژگیها و غالبها و شکلهای متفاوت رسیدهایم و نهادهای مدنی قبل از اینکه در جامعة غربی معنا پیدا کنند از طریق عاشورا و محرم عمق، بدنه، گستره و ابعاد و غالبهای متعدد پیدا کردهاند.
شاهد هستیم که شهرستانهای دور افتاده در تهران هیئت یا انجمن تشکیل میدهند و ارتباطات بر همین اساس شکل میگیرد و به یکدیگر میرسند و مراوده میکنند؛ بنابراین بر سفرة امام حسین (ع) نشستهایم و نهادهای مدنی و اجتماعی و به تعبیر امروزیها NGOها را شکل داده و میدهیم.
کارکرد دیگر محرم و عاشورا در حوزة خیرات و مبرات و جریان قویتر آن سازمان تأمین اجتماعی با چند وزارتخانه مانند اوقاف و غیره است. سهم محرم و عاشورا در حوزة کارهای عامالمنفعه تأسیس و گسترش این نهاد بوده است؛ البته این حوزه هنوز ظرفیت خفتة فراوانی دارد که آنطور که باید و شاید بیدار نشده است. عشق مردم به امام حسین (ع) سبب میشود که نه تنها از مالشان بلکه از همه چیزشون بگذرند. این اتفاق بزرگ ظرفیتی کاملاً مرئی، مشهود و روشن در عاشورا و محرم است.
عاشورا و محرم در فضای دیگر بستری برای اعتلای ادبیات و هنر دینی است. کانون، مرکز و پیرامون ادبیات دینی چه ادبیات فارسی و چه عربی و چه ترکی عاشورا و محرم است. هفتة قبل در آذربایجان غربی جلسهای برای استاد کریمی مراغهای برگزار شد این شاعر اهل بیت (ع) اشعار ترکی گستردهای در منطقة ترکی زبان ایران دارد. محرم و عاشورا فرصت متمایز و متفاوتی برای ادبیات و هنر دینی ساخته است. عاشورا و محرم سبب شور دینی و احیای عواطف انسانی است تا انسانها در این برج و باروی زمخت سیمان و آهن چیزی به نام دل داشته باشند. عاشورا و محرم این ظرفیت را دارد که انسان مدرن را که روزبهروز درگیرتر میشود به عاشورا و محرم صیقل بزند.
از کارکردهای دیگر محرم آموزش و تبلیغ آموزههای دینی است.
عاشورا و محرم دهها کارکرد و فرصت برای اسلام و شیعه و انسان و نه فقط مسلمان و تشیع ایجاد کرده است. این کارکردها سبب میشود تا عاشورا و محرم را صرفاً قضیة نوستالژیک ندانیم؛ بلکه آن را فرصتی اجتماعی و بزرگ برای انسان باقی ماندن و نه فقط مسلمان باقی ماندن بدانیم و اگر با این نگاه به محرم و عاشورا بنگریم باید خیلی چیزهایمان را بگذاریم تا محرم و عاشورا زنده بمانند.
برنامهای که دوستان در ارتباط با نمایشگاه تخصصی کتاب عاشورا تدارک دیدهاند یکی از این حلقات است. تصورم این است که این دوستان منظومهای را دنبال میکنند که حلقات و بخشهای آن در حال اتصال به یکدیگر هستند.
دوستانی که در حوزة جامعهشناسی، فرهنگشناسی و مردمشناسی عاشورا و محرم فعالیت میکنند ایدهای را به شکل منسجم دنبال میکنند تا از فرصتهای محرم و عاشورا برای انسان ماندن و انسان شدن استفاده کنند. نمایشگاه کتاب عاشورا گام و حرکتی در این اضلاع است. مقالات و کتابهایی که نوشته میشوند این فرصت را فراهم میکنند تا کسانی که درگیر سفره بزرگ عاشورا هستند بیشتر بدانند و چگونه میتوان از این سفرة متنعم برکات بیشتری را اخذ کرد.
تقدیر و تشکر میکنم از ایدة جناب آقای زائری و بقیة عزیزان و امیدوارم که حلقههای بعدی این اتفاق به خوبی متصل شوند. این سفره نیز مانند سفرههای دیگر امام حسین (ع) است تا کسانی که به این مقوله علاقه دارند به خوبی پیگیری کنند تا بخشهای دیگر اتصال پیدا کند. همة ما دغدغهای داریم مبنی بر اینکه نباید عاشورا را صرفاً آیینی کرد. عاشورا با شب چله متفاوت است. منظورم این نیست که شب چله بد است. معتقدم نباید عاشورا را صرفاً به شکل مناسکی و آیینی دید و برای این کار باید بیشتر و بیشتر از محرم و عاشورا بدانیم و بیشتر به آنچه تا به حال کشف کردهایم متصل شویم.
در این نمایشگاه آثاری با موضوع امام حسین(ع) و عاشورا، نهضت حسینی، امام حسین(ع) و یاران و اصحاب، هفتادودو تن، امام حسین(ع) فرزندان و خانواده، سیره اهل بیت و ائمه معصومین (ع)، تاریخ اسلام، اصحاب کساء، مناسک و مراسم و آئینهای عاشورا، تاریخ تشیع، تحریفات و خرافات عاشورا، تعزیه، اربعین و کتابهای مرتبط عرضه شد.
متن کامل سخنان حجت الاسلام والمسلمین زائری، مدیر مجموعه فرهنگی سرچشمه و مدیر مسئول ماهنامه خیمه را بخوانید؛
زائری: برخی نهادهای فرهنگی بدقولی کردند
ایده برگزاری نمایشگاه تخصصی کتاب در موضوع عاشورا از چند سال قبل مطرح بود و خوشبختانه جایزة کتاب سال دعبل در همین موضوع راه را برای ما هموارتر کرد. جمعی از نخبگان و فرهیختگان و متخصصان فن، حوزة گستردة مناسک آیینی، عاشورا، امام حسین (ع)، کربلا و موضوعات مرتبط را بررسی کردند. سال گذشته بهترین کتابها در همین سالن انتخاب شدند و امسال نیز نخستین دورة نمایشگاه تخصصی کتاب عاشورا برگزار میشود.
حدود 80 ناشرِ فعال، معتبر و محترم (30 ناشر در بخش مستقل و 50 ناشر در بخش متمرکز) حدود 2500 عنوان کتاب را عرضه کردهاند. کسانی که علاقهمند به مطالعه و پژوهش در این حوزه هستند از آثار عمومی در گروه سنی کودک و نوجوان تا آثار تخصصی و پژوهشی به شکل متمرکز خدمتشان عرضه میشود؛ همچنین هیئتهای مذهبی و مخاطبان عام و علاقهمندانی که بخواهند در آستانة ماه محرم با بصیرت، بینش و آگاهی بیشتری وارد این حوزه شوند.
دوستان بسیاری به ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شخص آقای دکتر صالحی، معاون محترم فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، جناب آقای امیرزاده و جناب آقای حسینپور و مؤسسة نمایشگاهی و فرهنگی آقای دکتر شهرامنیا و همکارانشان ما را در این عرصه یاری کردند و انصافاً با صداقت و صمیمیت وارد این حوزه شدند.
همة شما بزرگواران با روحیة من آشنایی دارید؛ معمولاً از کسی تعریف و تمجید نمیکنم؛ ولی بیانصافی است که از حق بگذرم. در روزگاری که افراد با همة کارها تعارف میکنند این دوستان صادقانه و مجدانه وارد این حوزه شدند.
امروز یادداشتی از من با عنوان «مصیبت إنشاءالله» در روزنامة صبح نو منتشر شد. به اعتقاد من یکی از مصیبتهای جمهوری اسلامی «إنشاءالله» است. مدیران ما از إنشاءالله سوءاستفاده میکنند؛ آنها مفاهیم ارزشیِ ما را ضایع، نابود و داغان کردهاند و بر سر إنشاءالله نیز که ریشه در معارف اعتقادی و یقینی ما دارد، چنین بلایی آوردهاند. گفت؛ «با توکل زانوی اشتر ببند». وقتی از کلمة إنشاءالله استفاده میکنیم یعنی همه کارهایی که به ما مربوط میشود به درستی انجام شدهاند و مابقی آن به خدا بستگی دارد؛ ولی وقتی مسئولان در جمهوری اسلامی از کلمة إنشاءالله استفاده میکنند؛ یعنی نمیخواهیم کاری انجام دهیم و شما به اصطلاح سر کار هستید و به عنوان یک مدیر فرهنگی باید التماس و گردن کج کنید تا برای خدمت به خدا و پیغمبر (ص) پولی دریافت کنید و این در صورتی است که آلودة مسائل سیاسی و باندبازی و کارهای حزبی نشوید.
از حق نباید گذشت که انصافاً هم آقای دکتر صالحی و هم همکارانشان در این ماجرا صادقانه و جدی ورود پیدا کردند و اگر امروز نمایشگاهی برگزار میشود با همت و همراهی این بزرگواران است. از لطف خدا و عنایت امام حسین (ع) خرج نمیکنم؛ چون لطف و عنایت ایشان برای هر کس که فعالیت کند، وجود دارد.
متأسفانه بودجة فرهنگی شهرداری یک منطقه در تهران بیشتر از بودجة معاونت فرهنگی وزارت ارشاد است یا بودجة فرهنگی یک بانک از کل بودجة وزارت ارشاد بیشتر است. حدود 80 دستگاه فرهنگی در ایران وجود دارد که از میان آنها کمترین بودجه متعلق به وزارت ارشاد است؛ اما در عین حال بیشترین انتقاد نثار وزارت ارشاد میشود. کوچکترین اتفاقی که میافتد وزارت ارشاد مورد نقد قرار میگیرد؛ مثلاً تئاتری برگزار میشود عدهای به وزیر سخنان رکیک میگویند یا کتابی منتشر میشود معاونت فرهنگی وزارت ارشاد مورد نقد قرار میگیرد؛ اما هیچ کس بررسی نمیکند که حوزة فرهنگ این مملکت در اختیار کیست یا سهم وزارت ارشاد از بودجه چیست.
تعدادی از نهادها هنگام برگزاری این نمایشگاه ابراز خوشحالی میکردند و قول همکاری میدادند و از ما میخواستند که کار را پیش ببریم و افراد سادهای مانند من سخن آنها را باور کردند؛ چون نام امام حسین (ع) و ذکر اللهم عجل لولیک الفرج و هیئتهای عزاداری و نام امام زمان (عج) در میان بود با انشاءالله انشاءالله گفتن قول همکاری دادند؛ ولی در انتها متوجه شدیم که اصلاً از ابتدا قصد کمک نداشتهاند و قصد سر کار گذاشتن داشتهاند.
آنها از اعتقاد و نماز شب مردم و قرآن، اهل بیت (ع)، دعای ندبه و دعای کمیل هزینه میکنند تا به مقاصد خود برسند؛ وقتی میخواهند از برگزاری کنسرتی جلوگیری کنند همزمان با برگزاری کنسرت دعای کمیل برگزار میکنند که این جنایت در حق اعتقاد مردم است. باید به این عده گفت هر کاری میکنید، بکنید؛ چرا دعای کمیل را خراب میکنید؛ چرا اعتماد مردم به «اللهم کن ولیک» و دین مردم را خراب میکنید؟ آنچه امروز برای مردم این مملکت مانده امام حسین (ع) است؛ اما به نام امام حسین (ع) دین مردم را خراب میکنند. اسم عزادار امام حسین (ع) را داریم؛ ولی آن را نابود میکنیم و حرفمان حرف نیست. اسم گریهکن امام حسین (ع) را داریم؛ ولی قولمان قول نیست. اسم اشکریز امام حسین (ع) را داریم و همة عالم را کافر میدانیم و به همه فحش میدهیم و همه را بیاعتقاد میدانیم و چیزهای دیگری که از گفتن آنها بالای میکروفن شرم میکنم؛ اما حرفمان حرف نیست. مهران مدیری میگفت که میرویم جایی اشک بریزیم تا سبک شویم؛ اما متوجه میشویم که نمیشود خانواده را آنجا برد. این حال و روز امروز مجالس عزاداری ماست.
ادعای امام حسین (ع) را داریم؛ ولی قولمان قول نیست. به کوچکترین بهانهای طرف مقابل را کنار میگذاریم؛ اما باید گفت که شما قرار گذاشتید و قول دادید و بسمالله گفتید نام امام حسین (ع) حرمت دارد؛ حتی عرقخورها و لاتها و بیاعتقادها سیبلشان را برای امام حسین (ع) میگذارند و به پای ایشان میایستند. یک رانندة تاکسی که در لندن مسافرکشی میکرد، میگفت؛ مسافری سوار کردم روی صندلی جلو نشست؛ اما سریع پیاده شد و عقب نشست از او علت کارش را پرسیدم او به آویز زیر آینه که نام علی بود اشاره کرد و گفت من عرق خوردم و نمیخواهم بوی دهانم به نام مبارک ایشان بخورد. این مسافر انگلیسی و مسیحی و بیاعتقاد است؛ ولی نام علی برایش حرمت دارد؛ اما حال و روز ما شیعیان چیست؟ بعد از 37 سال همه چیز را نابود کردهایم و امروز به هیئت، عزاداری، امام حسین (ع) و عاشورا رسیدهایم. خدا امام حسین (ع) را از شر ما نجات دهد.
حاج آقا مجتبی تهرانی به من فرمودند که من خیلی برای شما دعا میکنم. من ذوقزده شدم و از ایشان تشکر کردم. گفت؛ دعا میکنم؛ به اسلام ضربه نزنید. من متعجب به ایشان نگاه کردم. ایشان گفتند که فکر نکنید این دعا دعای بدی است؛ نه. دعای بسیار خوبی است ما که نمیتوانیم خدمتی به اسلام کنیم حال ضربه نزنیم.
میرحامد حسین نام امام حسین (ع) را با آن حال فلج اعتلا داد او میان کتابها میگشت و کتابهایی را روی سینه خود میگذاشت و مطالعه میکرد. او در فقر زندگی کرد. جملهای از ایشان را که خطاب به یکی از علمای ایران است در کتابخانهام نصب کردهام و آن اینکه چیزهایی که به راحتی برای شما حاصل است حسرت آن را داریم که نام امام حسین (ع) و امیرالمؤمنین (ع) بماند. میرحامد حسین وقتی میخواست از دنیا برود، گفت؛ من شرمندهام اگر در روز قیامت امیرالمؤمنین (ع) از من بپرسد برای من چه کردید نه برای من بلکه برای ولایت و حقیقت، چه پاسخ دهم.
وجود مقدس امام عصر (عج) خطاب به سیدالشهدا (ع) میفرماید؛ «بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الجهالة و حيرة الضلالة» امام حسین (ع) خود را فدا کرد تا مردم را نجات دهد. حال اگر فردای قیامت از ما بپرسند برای من و کربلا و عاشورا چه کردید در حالی که من خود و فرزندان و هستی و زندگیام را صرف اسلام کردم چه پاسخی خواهیم داد؟ غیر از به رخ کشیدن خود و شعار دادن و اینکه شبی سخنرانیمان در تلویزیون پخش شود چه کردیم؟ پاکت هم که دریافت کردیم. خدا به همة ما و به جمهوری اسلامی و به اعتقادات مردم و به نسل بدبخت و بیچارهای که قرار است اعتقاداتش را از امثال من بگیرد رحم کند.
پس از سخنان حجت الاسلام زائری، دکتر سید عباس صالحی معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سخنرانی کرد که متن کامل آن را میخوانید؛
صالحی: عاشورا فقط آیین و مناسک نیست
امام حسین (ع) جان خود را وقف اسلام کرد؛ پس از واقعة عاشورا دین، اسلام و تشیع مدیون امام حسین (ع) شدند. تشیع مدیون حسین (ع) است و این سخن گزافی نیست. هفتة گذشته به مناسبت هفتة دفاع مقدس به ارومیه رفته بودم و به خانوادة شهدای مسیحی ارومیه سری زدم. شهید هرمز باباخانی از خانوادهای عاشوری است این خانواده از روستا به شهر مهاجرت کردهاند و مادر این شهید که نمیتواند به زبان فارسی صحبت کند با زبان عاشورای و گاهی ترکی خاطرهای برای ما نقل کرد و آن اینکه در روستایشان رسم بر این است که هر سال روز عاشور هیئت روستا به خانة آنها میآید و داخل خانة عزاداری میکند. یک سال به دلیل تراکم برنامهها نتوانستند به خانة آنها بیایند و شهید هرمز باباخانی به خواب یکی از اصحاب هیئت رفته بود که امسال منتظر «یا حسین» شما بودم؛ چرا نیامدید؟
این داستانها، داستانهایی نیست که صرفاً برای اشک درآوردن ساخته شده باشند این اتفاقات و رویدادها نشاندهندة محبت حسینی است. امام حسین (ع) حماسهای بزرگ را ساخت و پرداخت و همه چیز را برای دین و اسلام و ولایت گذاشت. خداوند نیز در قبال آن نه فقط در دل مسلمانان بلکه شیعیان و غیر مسلمانان محبت و شور این چنینی پدید آورد.
از قدیمالایام بحث خیمه، جایزة دعبل و امروز نیز نمایشگاه تخصصی عاشورا دغدغة آقای زائری و دوستانشان بوده و هست و به نظر میرسد به فهم درست ایشان و دوستانشان از فرصتهایی که عاشورا و محرم برای اسلام و تشیع میسازد، است.
هیچ فرصت بدیلی برای اسلام و شیعه به اندازة این فرصت نیست. این فرصت به برکت ایثار و اخلاص و به برکت چهارده قرن تداوم علاقهمندان امام حسین (ع) درست شده است و ما نیز باید قدر آن را بدانیم.
دوستان بهتر از من میدانند؛ ولی خوب است که گفتوگو و تأکیدی صورت گیرد بر اینکه چرا عاشورا و محرم مهم هستند؟ سوژههای مختلف به فهم این جایگاه کمک میکنند. به برخی از محورها اشاره میکنم و توضیح مختصری میدهم. قصد داریم این اهمیت را به نوعی مرور کنیم تا وقتی بحث خیمه یا جایزة دعبل یا نمایشگاه تخصصی عاشورا مطرح میشود آنها را در این کانون و منظومه ببینیم.
محرم و عاشورا فرصت ارتباط با مکان مذهبی و دینی را فراهم میکنند. همة جامعهشناسان دینی بیان میکنند؛ اگر متدین از مکان دینی فاصله بگیرد دینداری افول مییابد. مکان دینی اهمیت بسیاری در تدین و حفظ دیانت دارد. اتفاقی که در غرب افتاد و میان مسیحیان با کلیسا و مکان مذهبی فاصله ایجاد شد؛ ممکن است در هر کشور اتفاق بیفتد. محرم فرصت آشتی با مکان دینی و مسجد و حسینیه است. کسانی که در طول سال به هر دلیلی با مکان دینی ارتباط کمتری دارند در محرم و صفر فرصت ارتباط با مکان دینی برایشان فراهم میشود و این ارتباط نقش بزرگی در عمق و گسترة دینداری دارد. اینکه انسانها دوباره با مسجد و حسینیه به عنوان یک مکان مذهبی ارتباط برقرار کنند به عنوان فرصتی تلقی میشود که شاید اگر محرم نبود بسیاری از جوانان اصلاً مسجد را نبینند. محرم میان جوانان و مساجد و مکانهای دینی گره میزند.
نگوییم دینداری را میشود در خانه به صورت فردی انجام داد؛ تجربة جامعهشناسی دینی نشان میدهد که هرگاه دینداری از مکان دینی دور شده افول پیدا کرده است. محرم فرصت آشتی جوان و نوجوان و حتی امروزه مسن با مسجد و حسینیه است و این صرفاً یک ارتباط با مکان نیست ارتباط با روح و رفتار و ایمان دینی است.
کارکرد و فرصت دیگری که محرم برای دینداری و حوزههای متعلق به دینداری ایجاد میکند حوزة همبستگیِ اجتماعی دینداران است. در سطح کلان، جامعة شیعی از جمله ایرانی، عراقی، پاکستانی و حتی غیر شیعی به وسیلة اربعین به یکدیگر پیوند میخورند و در افق محدودتر ملی و در افق پایینتر منطقی و در افق کوچکتر فامیل و بستگان. جلساتِ عزاداریِ بسیاری بر محور امام حسین و عاشورا میان بستگان ایجاد میشود. عاشورا خط اتصال و امام حسین (ع) خط اتصال و محرم خط ارتباط دینداران در افق کلان و گروههای کوچکتر است.
در نگاهی دیگر محرم و عاشورا برای نهادهای مدنی فرصتسازی میکنند. در جامعههای استبداد شرقی، نهادهای مدنی کمی داشته و داریم. تنها یا مهمترین منفذ نهادهای مدنی عاشورا و محرم هستند؛ چون استبداد شرقی امکان بروز و ظهور نهادهای مدنی را کمتر میدادند ما از طریق عاشورا و محرم به تشکلها، هیئتها و نهادهای مدنی با ویژگیها و غالبها و شکلهای متفاوت رسیدهایم و نهادهای مدنی قبل از اینکه در جامعة غربی معنا پیدا کنند از طریق عاشورا و محرم عمق، بدنه، گستره و ابعاد و غالبهای متعدد پیدا کردهاند.
شاهد هستیم که شهرستانهای دور افتاده در تهران هیئت یا انجمن تشکیل میدهند و ارتباطات بر همین اساس شکل میگیرد و به یکدیگر میرسند و مراوده میکنند؛ بنابراین بر سفرة امام حسین (ع) نشستهایم و نهادهای مدنی و اجتماعی و به تعبیر امروزیها NGOها را شکل داده و میدهیم.
کارکرد دیگر محرم و عاشورا در حوزة خیرات و مبرات و جریان قویتر آن سازمان تأمین اجتماعی با چند وزارتخانه مانند اوقاف و غیره است. سهم محرم و عاشورا در حوزة کارهای عامالمنفعه تأسیس و گسترش این نهاد بوده است؛ البته این حوزه هنوز ظرفیت خفتة فراوانی دارد که آنطور که باید و شاید بیدار نشده است. عشق مردم به امام حسین (ع) سبب میشود که نه تنها از مالشان بلکه از همه چیزشون بگذرند. این اتفاق بزرگ ظرفیتی کاملاً مرئی، مشهود و روشن در عاشورا و محرم است.
عاشورا و محرم در فضای دیگر بستری برای اعتلای ادبیات و هنر دینی است. کانون، مرکز و پیرامون ادبیات دینی چه ادبیات فارسی و چه عربی و چه ترکی عاشورا و محرم است. هفتة قبل در آذربایجان غربی جلسهای برای استاد کریمی مراغهای برگزار شد این شاعر اهل بیت (ع) اشعار ترکی گستردهای در منطقة ترکی زبان ایران دارد. محرم و عاشورا فرصت متمایز و متفاوتی برای ادبیات و هنر دینی ساخته است. عاشورا و محرم سبب شور دینی و احیای عواطف انسانی است تا انسانها در این برج و باروی زمخت سیمان و آهن چیزی به نام دل داشته باشند. عاشورا و محرم این ظرفیت را دارد که انسان مدرن را که روزبهروز درگیرتر میشود به عاشورا و محرم صیقل بزند.
از کارکردهای دیگر محرم آموزش و تبلیغ آموزههای دینی است.
عاشورا و محرم دهها کارکرد و فرصت برای اسلام و شیعه و انسان و نه فقط مسلمان و تشیع ایجاد کرده است. این کارکردها سبب میشود تا عاشورا و محرم را صرفاً قضیة نوستالژیک ندانیم؛ بلکه آن را فرصتی اجتماعی و بزرگ برای انسان باقی ماندن و نه فقط مسلمان باقی ماندن بدانیم و اگر با این نگاه به محرم و عاشورا بنگریم باید خیلی چیزهایمان را بگذاریم تا محرم و عاشورا زنده بمانند.
برنامهای که دوستان در ارتباط با نمایشگاه تخصصی کتاب عاشورا تدارک دیدهاند یکی از این حلقات است. تصورم این است که این دوستان منظومهای را دنبال میکنند که حلقات و بخشهای آن در حال اتصال به یکدیگر هستند.
دوستانی که در حوزة جامعهشناسی، فرهنگشناسی و مردمشناسی عاشورا و محرم فعالیت میکنند ایدهای را به شکل منسجم دنبال میکنند تا از فرصتهای محرم و عاشورا برای انسان ماندن و انسان شدن استفاده کنند. نمایشگاه کتاب عاشورا گام و حرکتی در این اضلاع است. مقالات و کتابهایی که نوشته میشوند این فرصت را فراهم میکنند تا کسانی که درگیر سفره بزرگ عاشورا هستند بیشتر بدانند و چگونه میتوان از این سفرة متنعم برکات بیشتری را اخذ کرد.
تقدیر و تشکر میکنم از ایدة جناب آقای زائری و بقیة عزیزان و امیدوارم که حلقههای بعدی این اتفاق به خوبی متصل شوند. این سفره نیز مانند سفرههای دیگر امام حسین (ع) است تا کسانی که به این مقوله علاقه دارند به خوبی پیگیری کنند تا بخشهای دیگر اتصال پیدا کند. همة ما دغدغهای داریم مبنی بر اینکه نباید عاشورا را صرفاً آیینی کرد. عاشورا با شب چله متفاوت است. منظورم این نیست که شب چله بد است. معتقدم نباید عاشورا را صرفاً به شکل مناسکی و آیینی دید و برای این کار باید بیشتر و بیشتر از محرم و عاشورا بدانیم و بیشتر به آنچه تا به حال کشف کردهایم متصل شویم.
***
در نمایشگاه تخصصی کتاب عاشورا ناشرانی مانند خیمه، آرام دل، احسن، امیرکبیر، اطلاعات، دارالحدیث، دلیل ما، جمهوری، دفتر نشر معارف، تهذیب، کمال اندیشه، طوبای محبت، صدرا، قدیم الاحسان، بوستان کتاب قم، وزیر، وحدت بخش، نگاه آشنا و هلال شرکت داشتند.
انتهای پیام/