کد مطلب : ۳۱۷۸۳
دکتر احمد شکرچی: عاشورا مفهوم زندهای در دنیای مدرن است
دکتر احمد شکرچی در نشست «اثرگذاری عاشورا بر زندگی اجتماعی»، ضمن تببین رویکرد و دیدگاه خود برای پاسخ دادن به پرسش تأثیر عاشورا بر حیات اجتماعی بیان کرد: نسبت به واقعه عاشورا، رویکرد دوگانهای مبنی بر «انکاری» یا «سلبی» و همچنین «تأییدی» یا «ایجابی» وجود دارد.
وی تاکید کرد: اما در این بحث سخن بنده معطوف به هیچکدام از دو جایگاه یادشده نیست و واقعه تاریخی عاشورا از جنبه اجتماعی آن بررسی میشود.
وی افزود: مطالعات جامعهشناسانه، مخصوصا در رویکردی که به «رودنی استارک» معروف است، با انجام پیمایشها و مطالعات آماری وضعیت افراد از حیث رعایت مناسک، دینداری و اعتقاد به باورهای دینی بررسی میکنند و در جستجوی این هستند که بررسی کنند افراد در دینداری خودشان از هر بعدی، چه وضعیتی دارند و براساس این معیارها مشخص میکنند که آیا یک جامعه دیندار یا دینگریز است. با ارائه منحنیها میتوانند تحلیل ارائه دهند و برای پیشبینی فرآیندهای آتی استفاده کنند.
شکرچی، با بیان این مطلب تاکید کرد: در این گفتار، در این مقام نیستیم که بررسی کنیم آیا به عاشورا پایبندی وجود دارد یا ندارد، وضعیت آن در گذشته چگونه بود و در آینده چگونه خواهد شد؛ بلکه بنده بیشتر قصد دارم نوعشناسی را ارائه کنم. بدین معنا که مفهوم حاضر از عاشورا، جدای از این که چه نتایجی در دینداری داشته یا نداشته باشد اکنون در جوامع شیعی، به عنوان یک واقعیت زنده و حاضر چه ویژگیهایی دارد.
وی افزود: دینداری همانگونه که از ابتدای حیات بشر تا الان ادامه پیدا کرده، از اینجا به بعد نیز ادامه خواهد یافت اما بحث بر سر چگونگی ادامه حیات آن و جایگاه تشیع در دنیای امروز است؛ کسانیکه در مورد ادامه حیات تشیع تردید ندارند با این دغدغه مواجهاند که تشیع، در مواجهه با دنیای مدرن چگونه به حیات خود ادامه خواهد داد ؟
زیارت عاشورا؛ مانیفست تشیع
شکرچی، با اشاره به تمرکز بر متن زیارت عاشورا برای تبیین ابعادی از تشیع گفت: این زیارتنامه بیشترین فراوانی را از حیث مراجعه و مطالعه در میان خوانندگان دارد و هیچ زیارتی در ایام مختلف سال و در میان شیعیان نقاط مختلف جهان، به این میزان تلاوت نمیشود، بنابراین میتوان گفت این زیارتنامه به مانیفست تشیع تبدیل شده است.
وی افزود: زیارت عاشورا، عصاره و چکیدههایی از نگاه تشیع به واقعه عاشوراست و بنابراین از اعتبار و ارزش لازم برخوردار است تا به عنوان محملی برای درک و کاوش نسبت شیعیان با عاشورا و همچنین حیات اجتماعی قرار گیرد.
دکتری انسانشناسی دین افزود: معتبر بودن یا نبودن زیارت عاشورا و همه بحث و جدلهایی که درباره اصالت، اعتبار و پیشینه تاریخی آن وجود دارد، موضوع بحث امروز بنده نیست اما موضوع مهم این است که زیارت عاشورا با هر درجه از اعتبار و صداقت به مثابه یک واقعیت اجتماعی در زندگی ما جریان دارد.
شکرچی، به تحلیل محتوای اجمالی متن این زیارتنامه اشاره کرد و گفت: با بررسی متن زیارت عاشورا ، به ۸ یا ۹ بخش منفک و مجزا از هم میرسیم؛ در بخش نخست که مقدمه این زیارتنامه محسوب میشود، زائر ضمن سلام به حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام و یارانش اظهار ارادت و پیوند قلبی خود را بیان میکند.
وی ادامه داد: در دومین بخش، لعن بر مسببین واقعه عاشورا در ۸ الی ۹ فراز بیان میشود و در بخش سوم اعلام تولی و تبری صورت میگیرد، بدین معنا که زائر اعلام میکند من با دشمنان شما فاصله و با دوستان شما پیوند دارم.
شکرچی، با اشاره به بیان تولی و تبری به بیانهای مختلف در متن زیارتنامه عاشورا گفت: در بخش چهارم این زیارتنامه، زائر دعا میکند و از خداوند درخواستهایی میکند که مثلا «من را در مسیر اهلبیت قرار بده» یا «من را با اهلبیت مشحور کن» و در فراز بعدی، دوباره به لعن مجدد کسانی که مسبب این واقعه بودند برمیگردد و در فراز ششم، سلام مشهور کتبیهها، تکرار میشود.
این پژوهشگر دینی با اشاره به اینکه در فراز هفتم زیارت عاشورا، برای بار سوم فراز لعن تکرار میشود، اظهار کرد: در هشتمین فراز این زیارتنامه، دعای سجدهای که زائر به هنگام زیارت در هنگام سجده تلاوت میکند، بیان میشود.
وی به تکرار ۲۳ مرتبه واژه لعن در زیارت عاشورا اشاره کرد و گفت: عبارت لعن در لغت به معنی آرزو، درخواست و دعا برای دور بودن از رحمت و نعمت است و همینطور آرزو و خواستن نفرین، وارد آمدن عذاب یا یک نوع کیفر برای کسی است که لعن میشود؛ لعن و برائت از لحاظ مفهومی در یک دسته قرار میگیرند و مجموعا بیش از ۳۰ بار تکرار شدهاند.
وی با اشاره به بیان مفهوم خونخواهی در غالب ثار گفت: مفوم ثار که در مفاهیم شیعی به کرات تکرار میشود، به عنوان مفهوم مرکزی قرار گرفته است و اباعبدالله الحسین (ع) را توصیف میکند. جایگاه مفهوم ثار در ادبیات عاشورا ریشهدار است؛ بهطور مثال، کسانی که پس از واقعه عاشورا به رهبری مختار ثقفی قیام کردند، شعار «یالثارات الحسین» سر دادند.
وی افزود: عبارت ثار ۴ بار، مفهوم قتل ۵ بار و مفهوم «سلم و حرب» یا جنگ و صلح نیز ۹ بار در مجموعه زیارتنامه عاشورا بیان شده است.
شکرچی، با اشاره به مفاهیم قبایلی در فرهنگ و ادبیات زیارتنامه عاشورا گفت: با بیان شدن مفهوم امت در این زیارتنامه، امت یا ملتی که به قتل اباعبدالله الحسین (ع) و یاران ایشان مبادرت کردهاند، مورد لعن قرار میگیرند.
عضو هیئت علمی دانشگاه، با بیان اینکه بر مبنای یک سلسله مراتب مفهومی، مفهوم «آل»، با ذکر آلزیاد، آلمروان، بنیامیه و... مطرح میشود و سپس اشخاص مورد لعن قرار میگیرند، بیان کرد: اشخاص با صفاتی مثل ابنآکله الاکباد، ابنمرجانه، عمربنسعد، شمر، اباسفیان، معاویه و... مطرح میشوند و در مقابل این مفاهیم آلمحمد قرار میگیرد. در واقع این دو گروه مورد لعن و سلم قرار میگیرند.
وی با اشاره به رسوخ مفاهیم این زیارتنامه به طور گسترده در فرهنگ و ادبیات روزمره شیعی اظهار کرد: فراز «سلم لمن سالکم و حرب لمن حاربکم» یکی از فرازهایی است که مرتبا در فرهنگ شیعی تکرار میشود.
دلایل عمده لعن و نفرین در زیارت عاشورا
این پژوهشگر دینی، ۳ دلیل عمده بیان لعن و نفرین در این زیارتنامه را مود اشاره قرار داد و افزود: نخست، از آن جایی که این افراد مرتکب ظلم و جور شدهاند مورد لعن و نفرین قرار میگیرند، همچنین چون مسبب کنار گذاشته شدن اهلبیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، از جمله حضرت اباعبدالله الحسین (ع) از مقام و مراتب بودند، لعن شدهاند و همچنین از آن جا که مرتکب قتل شدهاند.
شکرچی ادامه داد: زیارتنامه در جمعبندی با دو تعبیر «مع امام منصور» و «مع امام هدی» نقشی را که بعدا امام غایب شیعیان در زمان ظهورش ایفا خواهد کرد، مطرح میکند و زائر درخواست میکند توفیق همراهی امام زمان بعد از ظهور ایشان برای انجام مأموریت ثار یا خونخواهی کشتهشدگان عاشورا را داشته باشد.
وی با ذکر این نکته که در آخرین فراز لعن به ظالم اول، دوم، سوم، چهارم و پنجمین ظالم یعنی یزید اشاره میشود، بیان کرد: در این لعن به قید «الی یوم القیامۀ» اشاره میشود، بدین معنا که لعن ظالمان و مسببان باید تا روز قیامت ادامه داشته باشد.
شکرچی با تأکید بر اینکه برای تحلیل فرا متن، باید در نظر داشت زیارت عاشورا علاوه بر تمام مفاهیم معنوی، وحیانی و قدسی، متأثر و نیز اثرگذار بر ساختارها و حیات اجتماعی است، گفت: دلالتهای فقهی روایی، تاریخی و معنوی برای این متن ذکر میشود، اما این دلالتها خالی از دلالتهای اجتماعی و مستقل از شرایط اجتماعی نیستند.
وی یکی از مهمترین دلالتها را به میزان بسیار زیادی متاثر از نظام قبیلهای در فرهنگ عرب دانست و گفت: نظام قبیلهای، به شکلهای مختلف در این متن بازتولید میشود؛ نظام قبیلهای که مبتنی بر ساختار خویشاوندی است و سلسله مراتب هفتگانه، مشابه آنچه که در زیارت عاشورا از امت، آل و ... بیان شد در این ساختار نیز وجود دارد. حتی امروز نیز با مراجعه به محل واقعه عاشورا، افرادی را خواهیم یافت که هویت خود را با این مفاهیم تعریف میکنند.
دکتری انسانشناسی، با بیان اینکه در ساختار قبایلی بیت به عنوان کوچکترین واحد و به ترتیب فخر، بطن، عشیره، قبیله و در نهایت عمارت مطرح میشود، اظهار کرد: این سلسله مراتب حتی اکنون نیز وجود دارد و ساکنان کشورهای عربی، بر همین مبناست که نامهای سهگانه یا چهارگانه دارند زیرا در این ساختار مهمترین علت و محل پیوند، خون است و افراد از طریق خون و وراثت باهم ارتباط پیدا میکنند.
شکرچی، با بیان اینکه امروزه از لحاظ حیات اجتماعی سه دستهبندی برای ساکنان قبایل وجود دارد، گفت: قبایل بدوی یا بادیهنشین که البته تعداد آنان به مرور در حال کاهش یافتن است نخستین گروه هستند و همچنین یکسری قبایل روستانشین در دسته دوم قرار دارند؛ اما قبایلی هستند که به وفور در شهرها زندگی میکنند.
این مدرس دانشگاه، درگیری و گرایش به نزاع را یکی از گرایشات جدی در فرهنگ قبیلهای برشمرد و گفت: بر اساس قدیمیترین مطالعه تاریخی موجود، یعنی کتاب «ایام العرب» ابوالفرج اصفهانی، اصطلاح یوم در میان عربها به معنای روزهایی بوده است که با هم میجنگیدند و در حقیقت تقریبا روز، هفته و یا ماهی نبوده است که هیچ نوع درگیری میان قبایل عرب وجود نداشته باشد.
وی با اشاره به اینکه تمایل درگیری نیازمند مطالعات عمیق از حیث روانشناسی و جامعهشناسی است، اظهار کرد: بر مبنای ساختار اجتماعی و محیطی اعراب، بحث جنگ بسیار مهم بوده است و همانطوری که در زیارت عاشورا نیز آمده، بحث «حرب» و طبعا «سلم» از اهمیت بالایی برخوردارند.
شکرچی بیان کرد: با این نگاه، افراد به دو دسته افرادیکه با آنها جنگ داریم و یا در صلح به سر میبریم تقسیمبندی میشوند و حالت دیگری وجود ندارد که بر همین اساس، هر قبیلهای بهراحتی میتواند از حالت صلح خارج شده و وارد حالت جنگ شود.
این پژوهشگر دینی، مسائل گوناگون از جمله ازدواج، کشاورزی، آب، و غیره را از جمله دلایل آغازگر یا پایانبخش نزاعهای قبیلهای برشمرد و گفت: ابزارهای مختلفی برای فاصلهگذاری وجود دارند که لعن، یکی از رایجترین این ابزارها بهشمار میرود؛ بنابراین، دلیل استفاده مکرر از واژه لعن در متون اعراب معطوف همین موضوع است تا جاییکه در دوران جاهلیت پیش از اسلام، برای عرض سلام و تحیت پادشاهان یا امرا، عبارت «ابیت انت لعن»، بدین معنا که مبادا در شرایطی قرار بگیری که لعن شوی را به کار میبردند.
وی افزود: لعن در روابط میان قبایل بسیار کاربردی بوده و به عنوان مشخصکننده اینکه چه کسی دوست و چه کسی دشمن است به کار میرفت.
مفهوم «ثار»
شکرچی، «ثار» را یک مفهوم کلیدی و کانونی در فرهنگ قبیلهای دانست و گفت: ریخته شدن خون در نزاعها، طبیعی است و اگر خونی از قبیلهای ریخته شود، این حق را پیدا میکند که برای خونخواهی اقدام کند و خونخواهی میتواند الیالابد ادامه پیدا کند. بر همین اساس ضربالمثل «الثأر نقطه دم لا تتعفن و لا تسوس» ، بیان میکند که خونخواهی، قطره خونی است که نه میگندد و نه از بین میرود.
وی افزود: مثل «الآخذ بثأر أبیه بعد أربعین سنه مستعجل» یعنی کسی که پس از ۴۰ سال برای خونخواهی پدرش اقدام میکند، عجله کرده است؛ بیان میکند که در فرهنگ خونخواهی، میتوان سالها صبر کرد و خونخواهی را ادامه داد.
مدرس دانشگاه، با بیان اینکه در فرهنگ قبیلهای، ثار مشمول مرور زمان نمیشود و مادامی که انتقام خون ریخته شده گرفته نشده باشد، این خونخواهی ادامه دارد، اظهار کرد: انصراف، بیتوجهی یا فراموش کردن خونخواهی برای قبیله یک ننگ به شمار میرود و قبیلهای که خون یکی از اعضای خود را فراموش کند، قبیلهای بیاصالت تلقی خواهد شد و بنابراین، خونخواهی ضرورتی است که فرهنگ قبیلهای بر فراموش نشدن آن تأکید دارد.
شکرچی، آشتیناپذیر بودن را دیگر ویژگی ثار عنوان کرد و گفت: هنگامیکه خونی ریخته میشود صرفا با ریخته شدن خون دیگری، حل و فصل میشود.
وی با بیان اینکه ریخته شدن خون در فرهنگ خونخواهی، تبدیلپذیر است، توضیح داد: در این فرهنگ، اگر کسی مرتکب قتل شد، انتقامجویی از وی، مانند ریاضی به دیگران منتقل میشود و در اصل فرقی ندارد قاتل چه کسی بوده است، بلکه مهم این است که خونی ریخته شده است و باید در ازای آن خون، خونی ریخته شود. چرا که واحد شمارش، قبیله است و فرد در مفهوم قبیله معنا مییابد بنابراین چون عضو قبیلهای کشته شده، باید عضو قبیلهای کشته شود.
شکرچی در خصوص مفهوم پناهآوری در فرهنگ قبایل توضیح داد: دو اصطلاح «دخاله» و «تربیع» به مفهوم پناهآوری در فرهنگ قبیلهای اشاره دارد که بر اساس این مفهوم، اگر کسی مرتکب قتلی شود و قبیله مقتول در جهت تعقیب قاتل برآیند، قاتل میتواند به قبیله دیگری پناه ببرد و اصطلاحاتی چون دخیل بستن یا چهارزانو نشستن از همین مفهوم نشأت میگیرد. در اینصورت، قبیله موظف است از کسی که پناه آورده، حمایت کند حتی اگر قاتل باشد اما در صورتیکه آن قبیله که به فردی که دخیل شده پناه ندهد خائن محسوب میشود. بر اساس این مفهوم هر قاتلی میتواند به یک قبیله پناه ببرد و از مجازات در امان بماند.
شکرچی، با بیان اینکه در تمامی پژوهشها و کتب مربوط به این عرصه مفهوم عصبیت و ویژگیهای اشاره شده این مفهوم از سوی «ابن خلدون» وجود دارد، یادآور شد: ابن خلدون مفهوم عصبیت را چند قرن پیش مطرح کرده بود که افتخار به اصل و نسب، یاری خویشاوندان به هر قیمتی، مساوات میان اعضای قبیله و نیز خونخواهی، از ویژگیهای اصلی این مفهوم به شمار میروند.
وی به کارکرد این عناصر برای حفظ انسجام زندگی قبیلهای اشاره کرد و گفت: عصبیت به مثابه معادلی برای مفهوم انسجام اجتماعی، پیونددهنده و تقویتکننده جامعه در دنیای امروز است که انسجام اجتماعی را در قبیله حفظ میکند.
عاشورا به مثابه یک ترومای فرهنگی!
پژوهشگر دینی، با اشاره به اینکه عناصر یادشده، با کنار هم قرار گرفتن به یک مفهومی که امروز در جامعهشناسی تحت عنوان «ترومای فرهنگی» مطرح است، نزدیک میشوند، اظهار کرد: منظور از تروما، یک تجربه تاریخی، ضایعه یا فاجعهای است که موجب زخم و داغ در خاطره جمعی یک جامعه شده است و به آن خاطر ضربه و آسیب وارد کرده است.
وی افزود: درواقع تروما یا ضایعه فرهنگی، زمانی اتفاق میافتد که اعضای یک جامعه احساس کنند در معرض رویدادی دهشتناک قرار گرفتهاند که بر آگاهی و فهم گروهی آنان اثری محوناشدنی گذاشته، خاطره جمعی آنان را برای همیشه نشانگذاری کرده و هویت آیندهشان را به طرز بنیادی و غیر قابل باوری تغییر داده است که قابل بازیابی نیست.
شکرچی، با بیان اینکه در تشیع سه رویداد تاریخی سقیفه، شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و نیز واقعه عاشورا، به مفهوم ترومای تاریخی شباهت دارند، گفت: بر اساس باور تشیع، این ۳ رویداد از لحاظ علی نیز به یکدیگر ارتباط دارند و در واقع رویداد فدک و رویداد عاشورا، پیامدهای رویداد سقیفه تعریف میشوند. به همین دلیل است که در بخش جمعبندی لعن زیارت عاشورا، لعنت فرستادن از ظالم اول، دوم، سوم و الی آخر بیان میشود.
وی با اشاره به ویژگیهای بنیادین مفهوم تروما گفت: معنابخشی و روایتگویی مستمر، نخستین ویژگی تروماست و به طور مستمر در زندگی قومی که آن فاجعه را به خود نسبت میدهد، وجود دارد که بر همین اساس روایتهای متنوعی به طور مستمر ساخته میشود.
شکرچی، پولاریزه یا قطبی شدن را یکی دیگر از ویژگیهای تروما برشمرد و گفت: داغدیدگان تروما از یک سو و کسانی که آسیب زدهاند از سوی دیگر، دو قطب ثابت و همیشگی تروما هستند. همچنین علیت در روایتها، علیتهای نمادین و زیباییشناسی است نه علیت رئالیستی، که این علیتها میتوانند سیال باشند و بر همین اساس، رویدادهایی که بعدا اتفاق میافتد میتوانند علت رویدادهایی باشند که قبلا اتفاق افتادهاند.
عناصر اساسی در مفهوم ترومای عاشورا
وی با تأکید بر ضرورت تعریف ۴ عنصر اساسی در هر تروما گفت: نخست، باید مشخص شود ماهیت آن درد، رنج یا ضایعه چیست که گاهی با روایتهای چندگانه، رنج و درد مشخص میشود.
شکرچی، عنصر دوم در تروما را قربانی دانست و گفت: اینکه چه کسی، چه چیزی و یا چه مفهومی قربانی شده، یکی از عناصری است که در هر ترومایی نقشی کلیدی دارد.
دکتری انسانشناسی دین، سومین عنصر را رابطه قربانیان با حلقه وسیعتر مخاطبان عنوان کرد و گفت: با بررسی رابطه قربانیان و حلقهای وسیعتر از مخاطبان، این موضوع مورد ارزیابی قرار میگیرد که این تروما صرفا شامل قربانیان است یا حتی شامل کسانی میشود که بعد از آنان میتوانند با این رویداد مواجه شوند. چنانکه در بحث تشیع امروز، شیعیان اگر چه قربانیان واقعه عاشورا نیستند ولی این واقعه را برای خودشان ضایعه میدانند و کسانیکه در آن رویداد مشارکت نداشتند را به نوعی جزو مجرمین آن رویداد تعریف میکنند که با این نگاه، قربانیان فقط به کسانی که در آن رویداد حضور داشتند، محدود نمیشود.
وی با اشاره به بررسی مجرم و مسبب در چهارمین حلقه ادامه داد: در چهارمین حلقه، نهایت این که مقصر کیست و ضایعه را چه کسی مسبب شده است، بررسی میشود.
نقش و بازتعریف عاشورا در دنیای مدرن
شکرچی، با تاکید بر اینکه ما نیازمند این هستیم که به زمینههای ادامه حیات تشیع بیاندیشیم، اظهار کرد: باید روی مفهومسازی قبیلهای تامل بیشتری داشته باشیم چراکه پیامد این کار این است که هر قدر پیش برویم و نگاه ترومایی یا ضایعه باز به رویدادهای تاریخی داشته باشیم، رابطهمان با دیگران قطبیتر خواهد شد. مهمتر این است که نقش بازتولید این مفاهیم در زندگی مدرن چیست و چه نقشی در نوع رابطه ما با دیگران، نوع رابطه ما با خودمان و دنیای امروزی دارد و همچنین مفهومسازی و نمادسازیها را چه معنایی خواهد بخشید؟
وی با بیان اینکه نگاه از این منظر به متن زیارت عاشورا، ما را ناچار خواهد ساخت تا به انتخاب دست بزنیم، بیان کرد: ما باید انتخاب کنیم آیا نوع رابطهمان با مفهوم عاشورا را بازتعریف کنیم؟ و ادامه همین روند، چه پیامدهایی خواهد داشت؟ باید به این نکته توجه کنیم که چرا بیشترین مسأله در جهان اسلامی را با عربستان داریم؟ بد نیست به این موضوع فکر کنیم.
وی تاکید کرد که باید به این سؤال پاسخ دهیم که ما چه انتخابی از دنیای امروزمان داریم؟ ما چه تعریفی از دنیای امروز داریم تا بخواهیم الهاماتی را که از اسلام به دست میآوریم، برای آن زندگی تعریف کنیم؟
شکرچی در پایان تأکید کرد: تشیع، حتی بیش از تسنن نیاز جدی به این ضرورت دارد که تعریف خود را از دنیای امروز ارائه دهد. اگر در این مسیر شکست بخوریم هیچ راهی جز سلفیگری نخواهد بود. کما اینکه پیامدهای آن را هم میبینیم. در نتیجه اگر میخواهیم به سلفیگری دچار نشویم و اگر نخواهیم تشیع را کنار بگذاریم، لاجرم باید به مدد علوم اجتماعی به تعریف صحیح از دنیای امروز برسیم.
وی تاکید کرد: اما در این بحث سخن بنده معطوف به هیچکدام از دو جایگاه یادشده نیست و واقعه تاریخی عاشورا از جنبه اجتماعی آن بررسی میشود.
وی افزود: مطالعات جامعهشناسانه، مخصوصا در رویکردی که به «رودنی استارک» معروف است، با انجام پیمایشها و مطالعات آماری وضعیت افراد از حیث رعایت مناسک، دینداری و اعتقاد به باورهای دینی بررسی میکنند و در جستجوی این هستند که بررسی کنند افراد در دینداری خودشان از هر بعدی، چه وضعیتی دارند و براساس این معیارها مشخص میکنند که آیا یک جامعه دیندار یا دینگریز است. با ارائه منحنیها میتوانند تحلیل ارائه دهند و برای پیشبینی فرآیندهای آتی استفاده کنند.
شکرچی، با بیان این مطلب تاکید کرد: در این گفتار، در این مقام نیستیم که بررسی کنیم آیا به عاشورا پایبندی وجود دارد یا ندارد، وضعیت آن در گذشته چگونه بود و در آینده چگونه خواهد شد؛ بلکه بنده بیشتر قصد دارم نوعشناسی را ارائه کنم. بدین معنا که مفهوم حاضر از عاشورا، جدای از این که چه نتایجی در دینداری داشته یا نداشته باشد اکنون در جوامع شیعی، به عنوان یک واقعیت زنده و حاضر چه ویژگیهایی دارد.
وی افزود: دینداری همانگونه که از ابتدای حیات بشر تا الان ادامه پیدا کرده، از اینجا به بعد نیز ادامه خواهد یافت اما بحث بر سر چگونگی ادامه حیات آن و جایگاه تشیع در دنیای امروز است؛ کسانیکه در مورد ادامه حیات تشیع تردید ندارند با این دغدغه مواجهاند که تشیع، در مواجهه با دنیای مدرن چگونه به حیات خود ادامه خواهد داد ؟
زیارت عاشورا؛ مانیفست تشیع
شکرچی، با اشاره به تمرکز بر متن زیارت عاشورا برای تبیین ابعادی از تشیع گفت: این زیارتنامه بیشترین فراوانی را از حیث مراجعه و مطالعه در میان خوانندگان دارد و هیچ زیارتی در ایام مختلف سال و در میان شیعیان نقاط مختلف جهان، به این میزان تلاوت نمیشود، بنابراین میتوان گفت این زیارتنامه به مانیفست تشیع تبدیل شده است.
وی افزود: زیارت عاشورا، عصاره و چکیدههایی از نگاه تشیع به واقعه عاشوراست و بنابراین از اعتبار و ارزش لازم برخوردار است تا به عنوان محملی برای درک و کاوش نسبت شیعیان با عاشورا و همچنین حیات اجتماعی قرار گیرد.
دکتری انسانشناسی دین افزود: معتبر بودن یا نبودن زیارت عاشورا و همه بحث و جدلهایی که درباره اصالت، اعتبار و پیشینه تاریخی آن وجود دارد، موضوع بحث امروز بنده نیست اما موضوع مهم این است که زیارت عاشورا با هر درجه از اعتبار و صداقت به مثابه یک واقعیت اجتماعی در زندگی ما جریان دارد.
شکرچی، به تحلیل محتوای اجمالی متن این زیارتنامه اشاره کرد و گفت: با بررسی متن زیارت عاشورا ، به ۸ یا ۹ بخش منفک و مجزا از هم میرسیم؛ در بخش نخست که مقدمه این زیارتنامه محسوب میشود، زائر ضمن سلام به حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام و یارانش اظهار ارادت و پیوند قلبی خود را بیان میکند.
وی ادامه داد: در دومین بخش، لعن بر مسببین واقعه عاشورا در ۸ الی ۹ فراز بیان میشود و در بخش سوم اعلام تولی و تبری صورت میگیرد، بدین معنا که زائر اعلام میکند من با دشمنان شما فاصله و با دوستان شما پیوند دارم.
شکرچی، با اشاره به بیان تولی و تبری به بیانهای مختلف در متن زیارتنامه عاشورا گفت: در بخش چهارم این زیارتنامه، زائر دعا میکند و از خداوند درخواستهایی میکند که مثلا «من را در مسیر اهلبیت قرار بده» یا «من را با اهلبیت مشحور کن» و در فراز بعدی، دوباره به لعن مجدد کسانی که مسبب این واقعه بودند برمیگردد و در فراز ششم، سلام مشهور کتبیهها، تکرار میشود.
این پژوهشگر دینی با اشاره به اینکه در فراز هفتم زیارت عاشورا، برای بار سوم فراز لعن تکرار میشود، اظهار کرد: در هشتمین فراز این زیارتنامه، دعای سجدهای که زائر به هنگام زیارت در هنگام سجده تلاوت میکند، بیان میشود.
وی به تکرار ۲۳ مرتبه واژه لعن در زیارت عاشورا اشاره کرد و گفت: عبارت لعن در لغت به معنی آرزو، درخواست و دعا برای دور بودن از رحمت و نعمت است و همینطور آرزو و خواستن نفرین، وارد آمدن عذاب یا یک نوع کیفر برای کسی است که لعن میشود؛ لعن و برائت از لحاظ مفهومی در یک دسته قرار میگیرند و مجموعا بیش از ۳۰ بار تکرار شدهاند.
وی با اشاره به بیان مفهوم خونخواهی در غالب ثار گفت: مفوم ثار که در مفاهیم شیعی به کرات تکرار میشود، به عنوان مفهوم مرکزی قرار گرفته است و اباعبدالله الحسین (ع) را توصیف میکند. جایگاه مفهوم ثار در ادبیات عاشورا ریشهدار است؛ بهطور مثال، کسانی که پس از واقعه عاشورا به رهبری مختار ثقفی قیام کردند، شعار «یالثارات الحسین» سر دادند.
وی افزود: عبارت ثار ۴ بار، مفهوم قتل ۵ بار و مفهوم «سلم و حرب» یا جنگ و صلح نیز ۹ بار در مجموعه زیارتنامه عاشورا بیان شده است.
شکرچی، با اشاره به مفاهیم قبایلی در فرهنگ و ادبیات زیارتنامه عاشورا گفت: با بیان شدن مفهوم امت در این زیارتنامه، امت یا ملتی که به قتل اباعبدالله الحسین (ع) و یاران ایشان مبادرت کردهاند، مورد لعن قرار میگیرند.
عضو هیئت علمی دانشگاه، با بیان اینکه بر مبنای یک سلسله مراتب مفهومی، مفهوم «آل»، با ذکر آلزیاد، آلمروان، بنیامیه و... مطرح میشود و سپس اشخاص مورد لعن قرار میگیرند، بیان کرد: اشخاص با صفاتی مثل ابنآکله الاکباد، ابنمرجانه، عمربنسعد، شمر، اباسفیان، معاویه و... مطرح میشوند و در مقابل این مفاهیم آلمحمد قرار میگیرد. در واقع این دو گروه مورد لعن و سلم قرار میگیرند.
وی با اشاره به رسوخ مفاهیم این زیارتنامه به طور گسترده در فرهنگ و ادبیات روزمره شیعی اظهار کرد: فراز «سلم لمن سالکم و حرب لمن حاربکم» یکی از فرازهایی است که مرتبا در فرهنگ شیعی تکرار میشود.
دلایل عمده لعن و نفرین در زیارت عاشورا
این پژوهشگر دینی، ۳ دلیل عمده بیان لعن و نفرین در این زیارتنامه را مود اشاره قرار داد و افزود: نخست، از آن جایی که این افراد مرتکب ظلم و جور شدهاند مورد لعن و نفرین قرار میگیرند، همچنین چون مسبب کنار گذاشته شدن اهلبیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، از جمله حضرت اباعبدالله الحسین (ع) از مقام و مراتب بودند، لعن شدهاند و همچنین از آن جا که مرتکب قتل شدهاند.
شکرچی ادامه داد: زیارتنامه در جمعبندی با دو تعبیر «مع امام منصور» و «مع امام هدی» نقشی را که بعدا امام غایب شیعیان در زمان ظهورش ایفا خواهد کرد، مطرح میکند و زائر درخواست میکند توفیق همراهی امام زمان بعد از ظهور ایشان برای انجام مأموریت ثار یا خونخواهی کشتهشدگان عاشورا را داشته باشد.
وی با ذکر این نکته که در آخرین فراز لعن به ظالم اول، دوم، سوم، چهارم و پنجمین ظالم یعنی یزید اشاره میشود، بیان کرد: در این لعن به قید «الی یوم القیامۀ» اشاره میشود، بدین معنا که لعن ظالمان و مسببان باید تا روز قیامت ادامه داشته باشد.
شکرچی با تأکید بر اینکه برای تحلیل فرا متن، باید در نظر داشت زیارت عاشورا علاوه بر تمام مفاهیم معنوی، وحیانی و قدسی، متأثر و نیز اثرگذار بر ساختارها و حیات اجتماعی است، گفت: دلالتهای فقهی روایی، تاریخی و معنوی برای این متن ذکر میشود، اما این دلالتها خالی از دلالتهای اجتماعی و مستقل از شرایط اجتماعی نیستند.
وی یکی از مهمترین دلالتها را به میزان بسیار زیادی متاثر از نظام قبیلهای در فرهنگ عرب دانست و گفت: نظام قبیلهای، به شکلهای مختلف در این متن بازتولید میشود؛ نظام قبیلهای که مبتنی بر ساختار خویشاوندی است و سلسله مراتب هفتگانه، مشابه آنچه که در زیارت عاشورا از امت، آل و ... بیان شد در این ساختار نیز وجود دارد. حتی امروز نیز با مراجعه به محل واقعه عاشورا، افرادی را خواهیم یافت که هویت خود را با این مفاهیم تعریف میکنند.
دکتری انسانشناسی، با بیان اینکه در ساختار قبایلی بیت به عنوان کوچکترین واحد و به ترتیب فخر، بطن، عشیره، قبیله و در نهایت عمارت مطرح میشود، اظهار کرد: این سلسله مراتب حتی اکنون نیز وجود دارد و ساکنان کشورهای عربی، بر همین مبناست که نامهای سهگانه یا چهارگانه دارند زیرا در این ساختار مهمترین علت و محل پیوند، خون است و افراد از طریق خون و وراثت باهم ارتباط پیدا میکنند.
شکرچی، با بیان اینکه امروزه از لحاظ حیات اجتماعی سه دستهبندی برای ساکنان قبایل وجود دارد، گفت: قبایل بدوی یا بادیهنشین که البته تعداد آنان به مرور در حال کاهش یافتن است نخستین گروه هستند و همچنین یکسری قبایل روستانشین در دسته دوم قرار دارند؛ اما قبایلی هستند که به وفور در شهرها زندگی میکنند.
این مدرس دانشگاه، درگیری و گرایش به نزاع را یکی از گرایشات جدی در فرهنگ قبیلهای برشمرد و گفت: بر اساس قدیمیترین مطالعه تاریخی موجود، یعنی کتاب «ایام العرب» ابوالفرج اصفهانی، اصطلاح یوم در میان عربها به معنای روزهایی بوده است که با هم میجنگیدند و در حقیقت تقریبا روز، هفته و یا ماهی نبوده است که هیچ نوع درگیری میان قبایل عرب وجود نداشته باشد.
وی با اشاره به اینکه تمایل درگیری نیازمند مطالعات عمیق از حیث روانشناسی و جامعهشناسی است، اظهار کرد: بر مبنای ساختار اجتماعی و محیطی اعراب، بحث جنگ بسیار مهم بوده است و همانطوری که در زیارت عاشورا نیز آمده، بحث «حرب» و طبعا «سلم» از اهمیت بالایی برخوردارند.
شکرچی بیان کرد: با این نگاه، افراد به دو دسته افرادیکه با آنها جنگ داریم و یا در صلح به سر میبریم تقسیمبندی میشوند و حالت دیگری وجود ندارد که بر همین اساس، هر قبیلهای بهراحتی میتواند از حالت صلح خارج شده و وارد حالت جنگ شود.
این پژوهشگر دینی، مسائل گوناگون از جمله ازدواج، کشاورزی، آب، و غیره را از جمله دلایل آغازگر یا پایانبخش نزاعهای قبیلهای برشمرد و گفت: ابزارهای مختلفی برای فاصلهگذاری وجود دارند که لعن، یکی از رایجترین این ابزارها بهشمار میرود؛ بنابراین، دلیل استفاده مکرر از واژه لعن در متون اعراب معطوف همین موضوع است تا جاییکه در دوران جاهلیت پیش از اسلام، برای عرض سلام و تحیت پادشاهان یا امرا، عبارت «ابیت انت لعن»، بدین معنا که مبادا در شرایطی قرار بگیری که لعن شوی را به کار میبردند.
وی افزود: لعن در روابط میان قبایل بسیار کاربردی بوده و به عنوان مشخصکننده اینکه چه کسی دوست و چه کسی دشمن است به کار میرفت.
مفهوم «ثار»
شکرچی، «ثار» را یک مفهوم کلیدی و کانونی در فرهنگ قبیلهای دانست و گفت: ریخته شدن خون در نزاعها، طبیعی است و اگر خونی از قبیلهای ریخته شود، این حق را پیدا میکند که برای خونخواهی اقدام کند و خونخواهی میتواند الیالابد ادامه پیدا کند. بر همین اساس ضربالمثل «الثأر نقطه دم لا تتعفن و لا تسوس» ، بیان میکند که خونخواهی، قطره خونی است که نه میگندد و نه از بین میرود.
وی افزود: مثل «الآخذ بثأر أبیه بعد أربعین سنه مستعجل» یعنی کسی که پس از ۴۰ سال برای خونخواهی پدرش اقدام میکند، عجله کرده است؛ بیان میکند که در فرهنگ خونخواهی، میتوان سالها صبر کرد و خونخواهی را ادامه داد.
مدرس دانشگاه، با بیان اینکه در فرهنگ قبیلهای، ثار مشمول مرور زمان نمیشود و مادامی که انتقام خون ریخته شده گرفته نشده باشد، این خونخواهی ادامه دارد، اظهار کرد: انصراف، بیتوجهی یا فراموش کردن خونخواهی برای قبیله یک ننگ به شمار میرود و قبیلهای که خون یکی از اعضای خود را فراموش کند، قبیلهای بیاصالت تلقی خواهد شد و بنابراین، خونخواهی ضرورتی است که فرهنگ قبیلهای بر فراموش نشدن آن تأکید دارد.
شکرچی، آشتیناپذیر بودن را دیگر ویژگی ثار عنوان کرد و گفت: هنگامیکه خونی ریخته میشود صرفا با ریخته شدن خون دیگری، حل و فصل میشود.
وی با بیان اینکه ریخته شدن خون در فرهنگ خونخواهی، تبدیلپذیر است، توضیح داد: در این فرهنگ، اگر کسی مرتکب قتل شد، انتقامجویی از وی، مانند ریاضی به دیگران منتقل میشود و در اصل فرقی ندارد قاتل چه کسی بوده است، بلکه مهم این است که خونی ریخته شده است و باید در ازای آن خون، خونی ریخته شود. چرا که واحد شمارش، قبیله است و فرد در مفهوم قبیله معنا مییابد بنابراین چون عضو قبیلهای کشته شده، باید عضو قبیلهای کشته شود.
شکرچی در خصوص مفهوم پناهآوری در فرهنگ قبایل توضیح داد: دو اصطلاح «دخاله» و «تربیع» به مفهوم پناهآوری در فرهنگ قبیلهای اشاره دارد که بر اساس این مفهوم، اگر کسی مرتکب قتلی شود و قبیله مقتول در جهت تعقیب قاتل برآیند، قاتل میتواند به قبیله دیگری پناه ببرد و اصطلاحاتی چون دخیل بستن یا چهارزانو نشستن از همین مفهوم نشأت میگیرد. در اینصورت، قبیله موظف است از کسی که پناه آورده، حمایت کند حتی اگر قاتل باشد اما در صورتیکه آن قبیله که به فردی که دخیل شده پناه ندهد خائن محسوب میشود. بر اساس این مفهوم هر قاتلی میتواند به یک قبیله پناه ببرد و از مجازات در امان بماند.
شکرچی، با بیان اینکه در تمامی پژوهشها و کتب مربوط به این عرصه مفهوم عصبیت و ویژگیهای اشاره شده این مفهوم از سوی «ابن خلدون» وجود دارد، یادآور شد: ابن خلدون مفهوم عصبیت را چند قرن پیش مطرح کرده بود که افتخار به اصل و نسب، یاری خویشاوندان به هر قیمتی، مساوات میان اعضای قبیله و نیز خونخواهی، از ویژگیهای اصلی این مفهوم به شمار میروند.
وی به کارکرد این عناصر برای حفظ انسجام زندگی قبیلهای اشاره کرد و گفت: عصبیت به مثابه معادلی برای مفهوم انسجام اجتماعی، پیونددهنده و تقویتکننده جامعه در دنیای امروز است که انسجام اجتماعی را در قبیله حفظ میکند.
عاشورا به مثابه یک ترومای فرهنگی!
پژوهشگر دینی، با اشاره به اینکه عناصر یادشده، با کنار هم قرار گرفتن به یک مفهومی که امروز در جامعهشناسی تحت عنوان «ترومای فرهنگی» مطرح است، نزدیک میشوند، اظهار کرد: منظور از تروما، یک تجربه تاریخی، ضایعه یا فاجعهای است که موجب زخم و داغ در خاطره جمعی یک جامعه شده است و به آن خاطر ضربه و آسیب وارد کرده است.
وی افزود: درواقع تروما یا ضایعه فرهنگی، زمانی اتفاق میافتد که اعضای یک جامعه احساس کنند در معرض رویدادی دهشتناک قرار گرفتهاند که بر آگاهی و فهم گروهی آنان اثری محوناشدنی گذاشته، خاطره جمعی آنان را برای همیشه نشانگذاری کرده و هویت آیندهشان را به طرز بنیادی و غیر قابل باوری تغییر داده است که قابل بازیابی نیست.
شکرچی، با بیان اینکه در تشیع سه رویداد تاریخی سقیفه، شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و نیز واقعه عاشورا، به مفهوم ترومای تاریخی شباهت دارند، گفت: بر اساس باور تشیع، این ۳ رویداد از لحاظ علی نیز به یکدیگر ارتباط دارند و در واقع رویداد فدک و رویداد عاشورا، پیامدهای رویداد سقیفه تعریف میشوند. به همین دلیل است که در بخش جمعبندی لعن زیارت عاشورا، لعنت فرستادن از ظالم اول، دوم، سوم و الی آخر بیان میشود.
وی با اشاره به ویژگیهای بنیادین مفهوم تروما گفت: معنابخشی و روایتگویی مستمر، نخستین ویژگی تروماست و به طور مستمر در زندگی قومی که آن فاجعه را به خود نسبت میدهد، وجود دارد که بر همین اساس روایتهای متنوعی به طور مستمر ساخته میشود.
شکرچی، پولاریزه یا قطبی شدن را یکی دیگر از ویژگیهای تروما برشمرد و گفت: داغدیدگان تروما از یک سو و کسانی که آسیب زدهاند از سوی دیگر، دو قطب ثابت و همیشگی تروما هستند. همچنین علیت در روایتها، علیتهای نمادین و زیباییشناسی است نه علیت رئالیستی، که این علیتها میتوانند سیال باشند و بر همین اساس، رویدادهایی که بعدا اتفاق میافتد میتوانند علت رویدادهایی باشند که قبلا اتفاق افتادهاند.
عناصر اساسی در مفهوم ترومای عاشورا
وی با تأکید بر ضرورت تعریف ۴ عنصر اساسی در هر تروما گفت: نخست، باید مشخص شود ماهیت آن درد، رنج یا ضایعه چیست که گاهی با روایتهای چندگانه، رنج و درد مشخص میشود.
شکرچی، عنصر دوم در تروما را قربانی دانست و گفت: اینکه چه کسی، چه چیزی و یا چه مفهومی قربانی شده، یکی از عناصری است که در هر ترومایی نقشی کلیدی دارد.
دکتری انسانشناسی دین، سومین عنصر را رابطه قربانیان با حلقه وسیعتر مخاطبان عنوان کرد و گفت: با بررسی رابطه قربانیان و حلقهای وسیعتر از مخاطبان، این موضوع مورد ارزیابی قرار میگیرد که این تروما صرفا شامل قربانیان است یا حتی شامل کسانی میشود که بعد از آنان میتوانند با این رویداد مواجه شوند. چنانکه در بحث تشیع امروز، شیعیان اگر چه قربانیان واقعه عاشورا نیستند ولی این واقعه را برای خودشان ضایعه میدانند و کسانیکه در آن رویداد مشارکت نداشتند را به نوعی جزو مجرمین آن رویداد تعریف میکنند که با این نگاه، قربانیان فقط به کسانی که در آن رویداد حضور داشتند، محدود نمیشود.
وی با اشاره به بررسی مجرم و مسبب در چهارمین حلقه ادامه داد: در چهارمین حلقه، نهایت این که مقصر کیست و ضایعه را چه کسی مسبب شده است، بررسی میشود.
نقش و بازتعریف عاشورا در دنیای مدرن
شکرچی، با تاکید بر اینکه ما نیازمند این هستیم که به زمینههای ادامه حیات تشیع بیاندیشیم، اظهار کرد: باید روی مفهومسازی قبیلهای تامل بیشتری داشته باشیم چراکه پیامد این کار این است که هر قدر پیش برویم و نگاه ترومایی یا ضایعه باز به رویدادهای تاریخی داشته باشیم، رابطهمان با دیگران قطبیتر خواهد شد. مهمتر این است که نقش بازتولید این مفاهیم در زندگی مدرن چیست و چه نقشی در نوع رابطه ما با دیگران، نوع رابطه ما با خودمان و دنیای امروزی دارد و همچنین مفهومسازی و نمادسازیها را چه معنایی خواهد بخشید؟
وی با بیان اینکه نگاه از این منظر به متن زیارت عاشورا، ما را ناچار خواهد ساخت تا به انتخاب دست بزنیم، بیان کرد: ما باید انتخاب کنیم آیا نوع رابطهمان با مفهوم عاشورا را بازتعریف کنیم؟ و ادامه همین روند، چه پیامدهایی خواهد داشت؟ باید به این نکته توجه کنیم که چرا بیشترین مسأله در جهان اسلامی را با عربستان داریم؟ بد نیست به این موضوع فکر کنیم.
وی تاکید کرد که باید به این سؤال پاسخ دهیم که ما چه انتخابی از دنیای امروزمان داریم؟ ما چه تعریفی از دنیای امروز داریم تا بخواهیم الهاماتی را که از اسلام به دست میآوریم، برای آن زندگی تعریف کنیم؟
شکرچی در پایان تأکید کرد: تشیع، حتی بیش از تسنن نیاز جدی به این ضرورت دارد که تعریف خود را از دنیای امروز ارائه دهد. اگر در این مسیر شکست بخوریم هیچ راهی جز سلفیگری نخواهد بود. کما اینکه پیامدهای آن را هم میبینیم. در نتیجه اگر میخواهیم به سلفیگری دچار نشویم و اگر نخواهیم تشیع را کنار بگذاریم، لاجرم باید به مدد علوم اجتماعی به تعریف صحیح از دنیای امروز برسیم.
مرجع : کرب و بلا