کد مطلب : ۳۵۸۹۲
در شانزدهمین قسمت محیا عنوان شد؛
برخی مداحان و مسئولان در عرصه هیأت نگاه سلبریتی به مسائل دارند
به گزارش آرمان هیأت، شانزدهمین بخش مجله تصویری محیا با حضور مهدی زنگنه، شاعر آیینی، برگزار شد. در این برنامه موضوع نوآوری در آثار شعر و نوحه موردنقد و بررسی قرار گرفت.
زنگنه در ابتدای برنامه به مفهوم و جایگاه خلاقیت پرداخت و گفت: هرزمانی که با هنر روبهرو میشویم، باید بدانیم که هر پدیده هنری با خلاقیت مواجه است، چون امکان ندارد، هنرمندی دم از هنر بزند؛ ولی خلاقیت نداشته باشد. اساساً هنر با خلاقیت دوشادوش هم حرکت میکنند. حتی افراد مختلفی هم که در طول تاریخ آثارشان فراگیر و ماندگار شده، افراد خلاقی بودهاند. امکان ندارد، انسان خلاق برای کشف آسمانها و افقهای جدید، دغدغه نداشته باشد، خلاقیت، یعنی چیزی تابهحال وجود نداشته و ما آن را آفریدهایم، پس نوآوری یعنی پدیدهای نو را به عرصه وجود بیاوریم.
مجری برنامه محیا پس از تعریف صورت گرفته مفهوم خلاقیت و نوآوری، گفت: برداشت من از صحبتهای شما این است که اگر در این حوزه ارزشگذاری نکنیم به هر پدیده نوی میتوانیم خلاقیت بگوییم.
زنگنه، ضمن رد این سخن اظهار کرد: این سخن درست نیست، چون در عالم خلقت، دو چیز وجود دارد، یکی بدعت و دیگری نوآوری است، متأسفانه گاهی بدعت را به نام نوآوری و خلاقیت معرفی میکنند، درحالیکه این دو با هم متفاوت هستند. نوآوری وقتی نوآورانه است که نگاهی به گذشته دارد و انسان نوآور با استفاده از ظرفیتهای موجود، چیز جدیدی را خلق میکند. ولی کسی که بدعتگذار است، به ظرفیتهای موجود کاری ندارد و بدون توجه به گذشته مطلب را بیان میکند.
وقتی به تاریخ نیمنگاهی داریم، خواهیم دید کسانی نام آنها ماندگار شده است که در نوآوری به سنتها تسلط داشتهاند، بنابراین پسازاینکه فضای موجود برایشان خستهکننده و تکراری میشود، به نوآوری دست میزنند. شعرهای «نیما یوشیج» از همین زاویه سروده شده است، او با تسلطی که به شعر کهن و کلاسیک داشته و در این زمینه هم شعرهای فراوانی گفته است، ولی نوآوری را ایجاد میکنند و نامش ماندگار میشود. امروز شعر نیمایی همچنان مورداستفاده قرار میگیرد و بسیاری از آثار ایشان قابلاستفاده است؛ زیرا از ظرفیتهای زبانی پدیدهای را به نام شعر نیمایی خلق کرده است.
مجری برنامه محیا با بیان اینکه برخی افراد داری سبک کلاسیک در برابر نوآوری در حوزه شعر موضعگیری میکنند، تصریح کرد: گاهی دیدهشده افراد را تکفیر میکنند یا برخوردهای تندی به آنها دارند و به همین دلیل افراد دست به چنین کارهای نمیزنند. آیا با شما همچنین برخوردی شده است؟
زنگنه در پاسخ به این پرسش توضیح داد: گاهی برخی ادعا میکنند، افراد در برابر آثار خلاقانه، موضع میگیرند و مقاومت نشان میدهند، به همین دلیل دست به آثار خلاقانه نمیزنند. این در حالی است که باید بدانیم این نگاه نقادانه و موضعگیریها، امر طبیعی است، همیشه چنین نگاهی وجود داشته است، اما اینگونه نیست که بگوییم یک اثر نوآورانه همچون شعر نیمایی را حل کردیم، بعد ادعا کنیم همه شعرای کلاسیک مخالف آن بودند، این نوع نگاه، نگاه دقیقی نیست و با واقعیت فاصله دارد.
ایجاد کار خلاقانه قواعد خاص خودش را دارد، زیرا نوآوری مقبول است که نیمنگاهی به سنت داشته باشد. کسانی در این عرصه وارد میشوند که حتماً سنت را میشناسند، زیرا بدون شناخت سنت نمیتوان به خلاقیت دست زد. بهعنوانمثال در عرصه خطاطی آقای حمید عجمی، خط معلا را ابداع کرده است، وقتی به پیشینه ایشان نگاه میکنیم، میبینیم که به خط نستعلیق کاملاً شناخت دارد و در این زمینه آثار زیادی را تولید کرده است، اما با نگاه به این سنت، خط جدیدی را خلق و در این زمینه نوآور میکند.
افزون بر همه این مطالب، در عرصه تولید آثار در حوزه دینی وجود دارد، قاعده خاص خود را دارد، زیرا آثاری هستند که میخواهد در این ساحت تولید شوند باید چارچوبهای خاص خود را مدنظر قرار دهند؛ یعنی افراد باید با معارف و سنت آشنا باشند، با علما و شخصیتهای دینی بزرگ ارتباط داشته باشند.
دیدگاه من این است که امروز در حوزه هیأت، روزگار خوبی نداریم، گاهی برخی افراد به اسم نوآوری اتفاقاتی را رقم میزنند که هیچ ربطی به سنت، فرهنگ و دین ندارد. متأسفانه این اتفاق در سایر حوزههای فرهنگی هم رخ داده است، حتی در حوزه تدوین مجالس هیأتهای عزاداری همچون آذینبندی، آرایش و دکور جلسات مذهبی هم این اتفاق را شاهد هستیم. برخی از این اتفاقات نه هنرمندانه و نه ابداعی است، اساساً سابقه دینی و مذهبی هم ندارد.
باوجوداینکه ورودی در عرصه شعر نوآوری کردهام، برخی تصور میکنند که از سوی بزرگان توبیخ یا تکفیر شدهام، هرگز چنین مطلبی واقعیت ندارد. اگر بزرگترها به ما نهیب میزنند و مطلبی بیان میکنند، به معنای توبیخ و تکفیر نیست، ما باید به حرف بزرگترها گوش بدهیم، ایرادی در این کار وجود ندارد، حتی اگر کسی بزرگتر ما هم نباشد و اشتباه ما را بهدرستی بفهمد و به ما تذکر بدهد، باید بپذیریم.
نباید انتقاد را تکفیر قلمداد کنیم، نقد کردن با تکفیر فرق دارد، ایرادی که ما الآن از شعر هیأت بیان میکنیم، ایراد از ادبیات آن نیست، ایراد در بینش شعر هیأت است، گاهی برخی برای اثبات سخنانش و مخالفت با انتقادها، چنین ادعا میکنند که با مرحوم حاج اکبر ناظم هم مخالفت میکردند و نمیگذاشتند نوآوری انجام بدهد. باید پرسید که چند درصد افراد با ایشان مخالفت کردند، چه کسانی مخالفت کردند، چه جوری مخالفت کردند و ایشان در برابر مخالفتهای چه واکنشی نشان دادند؟
محمد رسولی ـ اینکه بگوییم نوآوری باید نگاهی به گذشته داشته باشد، مطلب درستی است، اما این موضوع را از نگاهی دیگری هم میتوان، دید، به نظر شما این نوع نگاه چقدر در نوآوری تأثیر دارد؟
زنگنه در پاسخ تصریح کرد: استفاده از ظرفیتها در نوآوری بسیار مهم است. در همین زمینه میتوانیم افراد همچون حاج محمود کریم، حاج محمد طاهری، حاج منصور ارضی را بهعنوان مداح و ستایشگر اهلبیت علیهمالسلام در عرصه نوآوریهای دهههای اخیر یادکرد. همین عزیزان تجربیات موفق زیادی داشتهاند و با همین تجربه و تسلط به سنت و حفظ قاعده و قانون، به نوآوری دستزدهاند.
اما امروز برخی افراد ادعای نوآوری میکنند، اما ارتباطی با علما ندارند، برای همین موفقیتی به دست نمیآورند. پرسش ما از این عزیزان این است که با کدام جلسه ادبی در ارتباط هستند؟
امروز برخی آثار در هیأتهای مذهبی، نوآوری و خلاقیت در آن وجود ندارد، چون بوی از دانش، سواد و علم از این آثار دیده نمیشود، زیرا کسی که قافیه و عروض را در شعر نمیداند، چگونه میتواند ادعا کند که در شعر نوآوری ایجاد کرده است.
گاهی دیده میشود، فردی که هیچ شناختی نسبت به ادبیات و شعر ندارد، دست به سرودن اشعاری میکند که بیشتر تقلید و تکرار کلمات یک خواننده لسآنجلسی است و آن را به اسم نوآوری در مداحی به کار میگیرد؛ البته تقلید تنها به معنای تکرار کلمات یک خواننده لسآنجلسی نیست، حتی نگاه و فکر، هم میتواند شکل تقلیدی داشته باشد. کسی که به دنبال تقلید از دیگران بهخصوص خوانندگان لسآنجلسی است، بهیقین این افراد شعر و معارف و تاریخ اهلبیت را هم بهخوبی نمیشناسد.
گاهی برخی گویند، تقلید از خوانندگان در گذشته میان برخی مداحان هم وجود داشته و کار جدیدی نیست، مثلاً برخی از مداحان کنونی از خوانندگان معروف ایرانی تقلید کردهاند و بهعنوان کاور در مداحی استفاده میکردند. البته این مطلب تا حدودی درست است و واقعیت دارد، اما همین افراد امروز خودشان دست به ابتکار زده و خلاقیت ایجاد کردهاند و این کارهایشان کاور و تقلید از خوانندگان نیست.
مگر میشود کسی شاعر اهلبیت باشد و استاد و بزرگتر نداشته باشد و شعرش را به چهارتا شاعر بزرگ نشان نداده باشد، البته بزرگتری به معنای این نیست که ما با کسی عکس بگیریم و بگوییم با بزرگان نشستوبرخاست داریم.
ما در هیأتهای مذهبی یک ساختار سنتی داشتیم که این ساختارها تا قبل از ورود شبکههای اجتماعی و مذهبی وجود داشتند، اما پس از گسترش این شبکهها افراد به دنبال شهرتطلبی رفتند، این در حالی است که در گذشته چنین نگاه در شهرتطلبی وجود نداشت ولی افراد با ابتکار و خلاقیت که داشتند به شهرت رسیدهاند. متأسفانه پس از گسترش شبکههای اجتماعی، شهرتطلبی افراد هم افزایشیافته و افراد به دنبال معروفیت هستند، همانگونه که برخی خوانندهها چنین روشی را پیشگرفتهاند، این شیوه در میان برخی مداحان هم دنبال میشود؛ و امروز گاهی یک مداح با هزینه 80 میلیون تومانی به شهرت میرسد.
در طول تاریخ بزرگان با انحراف و بدعت مقابله کردهاند، من اعتقادم این است که برخی از هیأتهای مذهبی غربزده هستند و با دلیل اثبات میکنم، همانگونه که در گذشته میگفتیم نباید هیأتهای مذهبی ما سکولار باشند، امروز هم باید بگوییم هیأتهای مذهبی ما نباید غربزده باشند و با این انحرافات مقابله کنیم.
البته این را بدانید که روضهخوان و ستایشگران اهلبیت علیهمالسلام روی سر ما قرار دارند، اگر نقدی به آنها میکنیم از سر دلسوزی است، اگر دلسوزی نداشتیم به نقد نمیپرداختیم.
امروز وقتی بهعنوان یک شاعر ادبیات، شعر هیأت را بررسی میکنم، شاهد هستم، برخی شاعران نیمنگاهی هم به معروفترین خوانندگان مبتذل فارسیزبان و خارج نشین داشتهاند، برخی از مداحان هم نگاهشان نگاه سلبریتیزده شده است و دوست دارند بهعنوان یک سلبریتی شناخته شوند. سلبریتی در مداحی اتفاق افتاده است و همچنان در حال پیشرفت است. متأسفانه نگاه سلبریتیزده در میان مدیران و مسئولان فرهنگی هم وجود دارد و همهچیز را با این زاویه نگاه میکنند در تصمیمگیری و برنامهریزی هم همین شیوه دنبال میشود که این کاری بسیار نادر و غلط است. باید با این نگاه مقابله کرد و نگذاشت نگاه سلبریتی در جامعه حاکم شود. ما باید به مسائل فرهنگی، دینی و مذهبی نگاه معنوی و درازمدت و ماندگار داشته باشیم.
هماینک در مجمع شاعران اهلبیت علیهمالسلام، گروهی از همکاران برجسته در حوزه هیأت و آیینهای مذهبی طرحی پژوهشی درباره مداحی نوشتهاند که بیش از یک سال در حال دستبهدست شدن میان مسئولان است و همچنان برای اقدام نهایی مجوزی صادر نشده است؛ اما گاهی شاهد هستیم، وقتی یک کاری از سوی یک سلبریتی به مسئولان عرضه میشود در کمترین زمان ممکن و با اختصاص بیشترین هزینه مجوز آن صادر میشود.
تابهحال هیچ نقدی بر نحوهی مداحی بهصورت مکتوب ننوشتهام، البته به خواست بسیاری از مداحان و ستایشگران اهلبیت علیهمالسلام اشعاری را متناسب با درخواست آنها نوشتهام، اما درباره هیچ نوحه و مداحی در این چند سال، حتی یک خط مطلب، مکتوب نداشتم. به نظرم این یک فضاسازی رسانهای برای فرار از پاسخهای علمی به نقدهای است که ایراد میشود. متأسفانه امروز فضاسازی رسانهای به شکل پیش رفته است که ارادهها به سمت دوربینها است.
مداحی، هنری مستقل از تمام هنرهاست، مداحی، خوانندگی پاپ و سنتی نیست، شعر هیأت نشانهها و مؤلفههای خاص خود را دارد که حتی شعر آیینی هم از این نشانهها و ویژگیها برخوردار نیست و بسیاری از این مؤلفهها مختص خود شعر هیأت است، آسمان و سقف پرواز مداحان باید متفاوت از سطح خوانندگی و موسیقی باشد، مداح از نوت استفاده میکند، اما خواننده موسیقی نیست.
در گذشته بسیاری از خوانندهها از تعزیهخوانها الگو میگرفتند و به موسیقی میپردازند، زیرا موسیقی هیأت برای خود هیأت است، برای موسیقی خواندن نیست.
زنگنه در ابتدای برنامه به مفهوم و جایگاه خلاقیت پرداخت و گفت: هرزمانی که با هنر روبهرو میشویم، باید بدانیم که هر پدیده هنری با خلاقیت مواجه است، چون امکان ندارد، هنرمندی دم از هنر بزند؛ ولی خلاقیت نداشته باشد. اساساً هنر با خلاقیت دوشادوش هم حرکت میکنند. حتی افراد مختلفی هم که در طول تاریخ آثارشان فراگیر و ماندگار شده، افراد خلاقی بودهاند. امکان ندارد، انسان خلاق برای کشف آسمانها و افقهای جدید، دغدغه نداشته باشد، خلاقیت، یعنی چیزی تابهحال وجود نداشته و ما آن را آفریدهایم، پس نوآوری یعنی پدیدهای نو را به عرصه وجود بیاوریم.
مجری برنامه محیا پس از تعریف صورت گرفته مفهوم خلاقیت و نوآوری، گفت: برداشت من از صحبتهای شما این است که اگر در این حوزه ارزشگذاری نکنیم به هر پدیده نوی میتوانیم خلاقیت بگوییم.
زنگنه، ضمن رد این سخن اظهار کرد: این سخن درست نیست، چون در عالم خلقت، دو چیز وجود دارد، یکی بدعت و دیگری نوآوری است، متأسفانه گاهی بدعت را به نام نوآوری و خلاقیت معرفی میکنند، درحالیکه این دو با هم متفاوت هستند. نوآوری وقتی نوآورانه است که نگاهی به گذشته دارد و انسان نوآور با استفاده از ظرفیتهای موجود، چیز جدیدی را خلق میکند. ولی کسی که بدعتگذار است، به ظرفیتهای موجود کاری ندارد و بدون توجه به گذشته مطلب را بیان میکند.
وقتی به تاریخ نیمنگاهی داریم، خواهیم دید کسانی نام آنها ماندگار شده است که در نوآوری به سنتها تسلط داشتهاند، بنابراین پسازاینکه فضای موجود برایشان خستهکننده و تکراری میشود، به نوآوری دست میزنند. شعرهای «نیما یوشیج» از همین زاویه سروده شده است، او با تسلطی که به شعر کهن و کلاسیک داشته و در این زمینه هم شعرهای فراوانی گفته است، ولی نوآوری را ایجاد میکنند و نامش ماندگار میشود. امروز شعر نیمایی همچنان مورداستفاده قرار میگیرد و بسیاری از آثار ایشان قابلاستفاده است؛ زیرا از ظرفیتهای زبانی پدیدهای را به نام شعر نیمایی خلق کرده است.
مجری برنامه محیا با بیان اینکه برخی افراد داری سبک کلاسیک در برابر نوآوری در حوزه شعر موضعگیری میکنند، تصریح کرد: گاهی دیدهشده افراد را تکفیر میکنند یا برخوردهای تندی به آنها دارند و به همین دلیل افراد دست به چنین کارهای نمیزنند. آیا با شما همچنین برخوردی شده است؟
زنگنه در پاسخ به این پرسش توضیح داد: گاهی برخی ادعا میکنند، افراد در برابر آثار خلاقانه، موضع میگیرند و مقاومت نشان میدهند، به همین دلیل دست به آثار خلاقانه نمیزنند. این در حالی است که باید بدانیم این نگاه نقادانه و موضعگیریها، امر طبیعی است، همیشه چنین نگاهی وجود داشته است، اما اینگونه نیست که بگوییم یک اثر نوآورانه همچون شعر نیمایی را حل کردیم، بعد ادعا کنیم همه شعرای کلاسیک مخالف آن بودند، این نوع نگاه، نگاه دقیقی نیست و با واقعیت فاصله دارد.
ایجاد کار خلاقانه قواعد خاص خودش را دارد، زیرا نوآوری مقبول است که نیمنگاهی به سنت داشته باشد. کسانی در این عرصه وارد میشوند که حتماً سنت را میشناسند، زیرا بدون شناخت سنت نمیتوان به خلاقیت دست زد. بهعنوانمثال در عرصه خطاطی آقای حمید عجمی، خط معلا را ابداع کرده است، وقتی به پیشینه ایشان نگاه میکنیم، میبینیم که به خط نستعلیق کاملاً شناخت دارد و در این زمینه آثار زیادی را تولید کرده است، اما با نگاه به این سنت، خط جدیدی را خلق و در این زمینه نوآور میکند.
افزون بر همه این مطالب، در عرصه تولید آثار در حوزه دینی وجود دارد، قاعده خاص خود را دارد، زیرا آثاری هستند که میخواهد در این ساحت تولید شوند باید چارچوبهای خاص خود را مدنظر قرار دهند؛ یعنی افراد باید با معارف و سنت آشنا باشند، با علما و شخصیتهای دینی بزرگ ارتباط داشته باشند.
دیدگاه من این است که امروز در حوزه هیأت، روزگار خوبی نداریم، گاهی برخی افراد به اسم نوآوری اتفاقاتی را رقم میزنند که هیچ ربطی به سنت، فرهنگ و دین ندارد. متأسفانه این اتفاق در سایر حوزههای فرهنگی هم رخ داده است، حتی در حوزه تدوین مجالس هیأتهای عزاداری همچون آذینبندی، آرایش و دکور جلسات مذهبی هم این اتفاق را شاهد هستیم. برخی از این اتفاقات نه هنرمندانه و نه ابداعی است، اساساً سابقه دینی و مذهبی هم ندارد.
باوجوداینکه ورودی در عرصه شعر نوآوری کردهام، برخی تصور میکنند که از سوی بزرگان توبیخ یا تکفیر شدهام، هرگز چنین مطلبی واقعیت ندارد. اگر بزرگترها به ما نهیب میزنند و مطلبی بیان میکنند، به معنای توبیخ و تکفیر نیست، ما باید به حرف بزرگترها گوش بدهیم، ایرادی در این کار وجود ندارد، حتی اگر کسی بزرگتر ما هم نباشد و اشتباه ما را بهدرستی بفهمد و به ما تذکر بدهد، باید بپذیریم.
نباید انتقاد را تکفیر قلمداد کنیم، نقد کردن با تکفیر فرق دارد، ایرادی که ما الآن از شعر هیأت بیان میکنیم، ایراد از ادبیات آن نیست، ایراد در بینش شعر هیأت است، گاهی برخی برای اثبات سخنانش و مخالفت با انتقادها، چنین ادعا میکنند که با مرحوم حاج اکبر ناظم هم مخالفت میکردند و نمیگذاشتند نوآوری انجام بدهد. باید پرسید که چند درصد افراد با ایشان مخالفت کردند، چه کسانی مخالفت کردند، چه جوری مخالفت کردند و ایشان در برابر مخالفتهای چه واکنشی نشان دادند؟
محمد رسولی ـ اینکه بگوییم نوآوری باید نگاهی به گذشته داشته باشد، مطلب درستی است، اما این موضوع را از نگاهی دیگری هم میتوان، دید، به نظر شما این نوع نگاه چقدر در نوآوری تأثیر دارد؟
زنگنه در پاسخ تصریح کرد: استفاده از ظرفیتها در نوآوری بسیار مهم است. در همین زمینه میتوانیم افراد همچون حاج محمود کریم، حاج محمد طاهری، حاج منصور ارضی را بهعنوان مداح و ستایشگر اهلبیت علیهمالسلام در عرصه نوآوریهای دهههای اخیر یادکرد. همین عزیزان تجربیات موفق زیادی داشتهاند و با همین تجربه و تسلط به سنت و حفظ قاعده و قانون، به نوآوری دستزدهاند.
اما امروز برخی افراد ادعای نوآوری میکنند، اما ارتباطی با علما ندارند، برای همین موفقیتی به دست نمیآورند. پرسش ما از این عزیزان این است که با کدام جلسه ادبی در ارتباط هستند؟
امروز برخی آثار در هیأتهای مذهبی، نوآوری و خلاقیت در آن وجود ندارد، چون بوی از دانش، سواد و علم از این آثار دیده نمیشود، زیرا کسی که قافیه و عروض را در شعر نمیداند، چگونه میتواند ادعا کند که در شعر نوآوری ایجاد کرده است.
گاهی دیده میشود، فردی که هیچ شناختی نسبت به ادبیات و شعر ندارد، دست به سرودن اشعاری میکند که بیشتر تقلید و تکرار کلمات یک خواننده لسآنجلسی است و آن را به اسم نوآوری در مداحی به کار میگیرد؛ البته تقلید تنها به معنای تکرار کلمات یک خواننده لسآنجلسی نیست، حتی نگاه و فکر، هم میتواند شکل تقلیدی داشته باشد. کسی که به دنبال تقلید از دیگران بهخصوص خوانندگان لسآنجلسی است، بهیقین این افراد شعر و معارف و تاریخ اهلبیت را هم بهخوبی نمیشناسد.
گاهی برخی گویند، تقلید از خوانندگان در گذشته میان برخی مداحان هم وجود داشته و کار جدیدی نیست، مثلاً برخی از مداحان کنونی از خوانندگان معروف ایرانی تقلید کردهاند و بهعنوان کاور در مداحی استفاده میکردند. البته این مطلب تا حدودی درست است و واقعیت دارد، اما همین افراد امروز خودشان دست به ابتکار زده و خلاقیت ایجاد کردهاند و این کارهایشان کاور و تقلید از خوانندگان نیست.
مگر میشود کسی شاعر اهلبیت باشد و استاد و بزرگتر نداشته باشد و شعرش را به چهارتا شاعر بزرگ نشان نداده باشد، البته بزرگتری به معنای این نیست که ما با کسی عکس بگیریم و بگوییم با بزرگان نشستوبرخاست داریم.
ما در هیأتهای مذهبی یک ساختار سنتی داشتیم که این ساختارها تا قبل از ورود شبکههای اجتماعی و مذهبی وجود داشتند، اما پس از گسترش این شبکهها افراد به دنبال شهرتطلبی رفتند، این در حالی است که در گذشته چنین نگاه در شهرتطلبی وجود نداشت ولی افراد با ابتکار و خلاقیت که داشتند به شهرت رسیدهاند. متأسفانه پس از گسترش شبکههای اجتماعی، شهرتطلبی افراد هم افزایشیافته و افراد به دنبال معروفیت هستند، همانگونه که برخی خوانندهها چنین روشی را پیشگرفتهاند، این شیوه در میان برخی مداحان هم دنبال میشود؛ و امروز گاهی یک مداح با هزینه 80 میلیون تومانی به شهرت میرسد.
در طول تاریخ بزرگان با انحراف و بدعت مقابله کردهاند، من اعتقادم این است که برخی از هیأتهای مذهبی غربزده هستند و با دلیل اثبات میکنم، همانگونه که در گذشته میگفتیم نباید هیأتهای مذهبی ما سکولار باشند، امروز هم باید بگوییم هیأتهای مذهبی ما نباید غربزده باشند و با این انحرافات مقابله کنیم.
البته این را بدانید که روضهخوان و ستایشگران اهلبیت علیهمالسلام روی سر ما قرار دارند، اگر نقدی به آنها میکنیم از سر دلسوزی است، اگر دلسوزی نداشتیم به نقد نمیپرداختیم.
امروز وقتی بهعنوان یک شاعر ادبیات، شعر هیأت را بررسی میکنم، شاهد هستم، برخی شاعران نیمنگاهی هم به معروفترین خوانندگان مبتذل فارسیزبان و خارج نشین داشتهاند، برخی از مداحان هم نگاهشان نگاه سلبریتیزده شده است و دوست دارند بهعنوان یک سلبریتی شناخته شوند. سلبریتی در مداحی اتفاق افتاده است و همچنان در حال پیشرفت است. متأسفانه نگاه سلبریتیزده در میان مدیران و مسئولان فرهنگی هم وجود دارد و همهچیز را با این زاویه نگاه میکنند در تصمیمگیری و برنامهریزی هم همین شیوه دنبال میشود که این کاری بسیار نادر و غلط است. باید با این نگاه مقابله کرد و نگذاشت نگاه سلبریتی در جامعه حاکم شود. ما باید به مسائل فرهنگی، دینی و مذهبی نگاه معنوی و درازمدت و ماندگار داشته باشیم.
هماینک در مجمع شاعران اهلبیت علیهمالسلام، گروهی از همکاران برجسته در حوزه هیأت و آیینهای مذهبی طرحی پژوهشی درباره مداحی نوشتهاند که بیش از یک سال در حال دستبهدست شدن میان مسئولان است و همچنان برای اقدام نهایی مجوزی صادر نشده است؛ اما گاهی شاهد هستیم، وقتی یک کاری از سوی یک سلبریتی به مسئولان عرضه میشود در کمترین زمان ممکن و با اختصاص بیشترین هزینه مجوز آن صادر میشود.
تابهحال هیچ نقدی بر نحوهی مداحی بهصورت مکتوب ننوشتهام، البته به خواست بسیاری از مداحان و ستایشگران اهلبیت علیهمالسلام اشعاری را متناسب با درخواست آنها نوشتهام، اما درباره هیچ نوحه و مداحی در این چند سال، حتی یک خط مطلب، مکتوب نداشتم. به نظرم این یک فضاسازی رسانهای برای فرار از پاسخهای علمی به نقدهای است که ایراد میشود. متأسفانه امروز فضاسازی رسانهای به شکل پیش رفته است که ارادهها به سمت دوربینها است.
مداحی، هنری مستقل از تمام هنرهاست، مداحی، خوانندگی پاپ و سنتی نیست، شعر هیأت نشانهها و مؤلفههای خاص خود را دارد که حتی شعر آیینی هم از این نشانهها و ویژگیها برخوردار نیست و بسیاری از این مؤلفهها مختص خود شعر هیأت است، آسمان و سقف پرواز مداحان باید متفاوت از سطح خوانندگی و موسیقی باشد، مداح از نوت استفاده میکند، اما خواننده موسیقی نیست.
در گذشته بسیاری از خوانندهها از تعزیهخوانها الگو میگرفتند و به موسیقی میپردازند، زیرا موسیقی هیأت برای خود هیأت است، برای موسیقی خواندن نیست.