کد مطلب : ۵۴۲۶
مشقت زائران اباعبدالله براي رسيدن به بينالحرمين را ميتوان كاهش داد
عاشقي شيوه رندان بلاكش باشد ولي ...
خواستهاي كه خيليها با گفتنش اشك به چشمشان ميآمد و گونههايشان از شوق سرخ ميشد؛ صدام كه سقوط كرد، خيليها به این آرزوی ديرين خود رسيدند. آرزويي كه با سختيهاي بسياري مواجه بود.
اگر اباعبدالله(ع) شهيد صحراي كربلاست، بهتدريج شرايط چنان بر عاشقان آقا سخت شد كه گاهي ميشد حجلههايي از نور در گوشه و كنار شبهاي شهرهايمان ديد كه لبخند «شهيد راه كربلا» از ميان آن پر ميزد.
كسي كه عاشق است خطر نميداند كه چيست، پس رهتوشه ايمان برميدارد تا قدم در راه بيبازگشت بگذارد. در اين ميان، هر عاشقي كه بميرد خود شهيد است. شهيد راه عشق؛ كربلا! با اين همه نميتوان احتياط را از دست داد.
سودجوياني كه عشقِ پاك نميشناسند
پس از سرنگونی رژیم بعثی صدام و اعدام دیکتاتور بزرگ عراق محدودیتهای آن سوی مرز براي سفر به کربلا تقریبا از بين رفت؛ حتی اوضاع نابسامان عراق و مرزهای این کشور هم در راهگشا بودن این مسیر مزید بر علت شد تا درياي عاشقان اباعبدالله(ع) به سمت بارگاه ششگوشه حضرت راهی شوند.
اوایل در این سوی مرز هم هیچکس دلش نمیآمد از مشکلات این سفرِ عاشقانه دم بزند؛ زائران ثارالله هم با اشک و لبخند، جان به کف دست ميگرفتند و هر روز هم بر تعدادشان افزوده میشد.
اما كمكم خبرهای تکاندهنده راهزنیها و حتی مرگ برخی از زائران، مسئولان كشورمان را بر آن داشت که با آگاه كردن زائران، جلوي اين اتفاقها را بگيرند؛ از طرف ديگر، آنها خود با تیغ قانون به جنگ کسانی رفتند که از این احساسات پاک مذهبی سوءاستفاده میکردند.
خاطرات کسانی که این سفر را به سلامت پشت سر گذاشته بودند و توصیفهایی که از گنبد منور و پرچمهای سبز و قرمز حضرت و فضای روحانی کربلا گفته ميشد، مشکلات سفر را در قالب رشادتهايي كه لازمه اين سفر روحاني است مطرح ميكرد.
انگار كه بايد براي رسيدن به بينالحرمين فقط سختي كشيد و اين سختي در ذات سفر به كربلا پنهان است؛ اين امر سفر سخت را شيرين ميكرد چون شرطِ اول قدم براي رسيدن به معشوق «مجنون» بودن است، پس قانونشكنيهاي مرسوم نيز همراه اين سفرها شد؛ غافل از اينكه سودجويان از همين احساسات پاك است كه سوءاستفاده ميكنند.
پس از صرف هزینههایی که چندان هم کم نبود، کمکم عطش زیارت بارگاه اباعبدالله(ع) به شوری معقول بدل شد و از سویی، اوضاع عراق هم کمی سامان گرفت. همچنين کاروانهای فراوانی که از سازمان حج و زیارت مجوز داشتند، وظیفةۀ نقل و انتقال مسافران کربلا را عهدهدار شدند.
دردسرهاي سفرهاي انفرادي
اگر چه این کاروانها امکانات ایدهآلی را ارایه نمیکردند، اما تامين امنيت جاني مسافران حفظ ميشد؛ بماند که در این میانه هنوز هم هستند عاشقان بیبضاعتی که همچنان از راههای غیرقانونی و به تنهایی به سوی کربلا راهی میشوند تا هزینه کمتری را متحمل شوند.
این سفرهای انفرادی خطرات به مراتب بیشتری در پیش دارد؛ نابلدي راه ممکن است پايتان را روي مين بكشاند؛ مينهايي كه از زمان جنگ ايران با ديكتاتور عراق هنوز در گلوي مرز ميان اين دو همسايه گير كرده و هر از گاهي با گرفتن جان بيگناهي اندكي فضا براي نفس كشيدن پيدا ميكند!
از طرف ديگر، مشكلات اقتصادي عراق، اين كشور اشغالشده را تبديل به سرزميني راهزنپرور كرده است؛ كساني كه براي مُشتي تومان حاضرند جان شما را بگيرند! به اینها بايد ایمن نبودن راههای بینمرزی، گم کردن راه و ناامني شهرهاي عراق را نیز افزود.
در اطلاعيههاي سازمان حج و زيارت و وزارت كشور ايران نيز مدام گفته میشود كه مسافرت انفرادي به عتبات عاليات بسيار خطرآفرين است و اين افراد به علت ناامني و با توجه به پایین بودن کیفیت آب و وضعيت بهداشت عمومی در این کشور در معرض انواع مشكلات مانند سرقت و تجاوز به اموال، دستگيري و گرفتاري در زندانهاي عراق، انواع بيماريهاي واگيردار و ... هستند؛ از سویی مسافران انفرادی مشکلات دیگری را هم در مرزها دارند.
محمود منصوری، مسئول نمایندگی «شمسا» در ایلام، يعني شركتي كه با سازمان حج و زيارت براي اعزام زائران به عتبات عاليات قرارداد دارد، در این رابطه معتقد است: «بيشتر زائراني كه در مرز متوقف ميشوند، انفرادي هستند و از سویی، کاروانهایی که این مسافران انفرادی را میپذیرند برخی مواقع مسافر را در میانه راه به این علت که برایشان منفعتی ندارد، رها میکنند.»
البته این همه در حالی است که حسين اكبري، مسئول عتبات عاليات سازمان حج و زيارت كشور، از متوقف شدن سفر زائران انفرادی در مرز مهران و شلمچه از 16 آبان خبر داده و گفته است: «زائران انفرادي بايد از ساير مرزها تردد كنند تا سازمان حج و زيارت بتوانند با توجه به ظرفيت محدود در مرز مهران و شلمچه به زائراني كه از طريق اين سازمان به عتبات اعزام ميشوند، خدمات مناسبي ارايه داده تا آنها كمتر دچار مشكل شوند.»
با اين همه، به گفته زائران کربلا، عراق هنوز كشوري امن محسوب نميشود.
شرایط شبهجنگی آن هر زمان احتمال بروز خطر و یا حتی برخوردهای غیرقانونی و سلیقهای ماموران عراقی و آمریکایی را به وجود میآورد؛ از سویی جادههای عراق نيز همچنان ناامن و غیراستاندارد است.
در حسرت اندكي احترام به عاشقان
به همة اینها برخوردهای ناخوشایند سربازان عراقی با زائران ایرانی را نیز باید افزود. انگشتنگاری از 10 انگشت زائران و ثبت عکس قرنیه هر دو چشم جوانان بین 25 تا 45 سال و برخوردهای نامحترمانهای که در بيشتر موارد با زائران انجام میشود، همگی مزید بر علت میشود تا عاشقان امام حسین(ع) این سفر سخت تاریخی را با مشکلات مضاعفی پشت سر بگذارند.
همين عيد قربان امسال بود كه روحانی سرشناس ایرانی یکی از کاروانهای زیارتی کشورمان در شهر کربلا، به دلیل اعتراض به کیفیت پایین خدمات ارايه شده به زائران مورد ضرب و شتم قرار گفت.
این روحانی كه تمايلي به افشاي نامش نداشت، هنگامی که قصد عزیمت به دفتر مرکزی شرکت «شمسا» را داشت، توسط رانندگان هتل محل اقامت خود و شرکت «رافدین» مورد ضرب و شتم قرار گرفته که این ضرب و شتم، موجب 3 مورد شکستگی در کتف و دستان وی شد.
اين اتفاق در حالي رخ داد كه با وجود تأیید پلیس و بیمارستان، هیچیک از مسئولان سازمان حج و زیارت حتي سراغی هم از این روحانی و یا کاروان او نگرفتند.
مسئول يكي از كاروانهاي اعزام زائران به کربلا كه تجربه زيادي در اين سفرها دارد، در اينباره ميگويد: «طبق اطلاعات موجود در سال جاري (بهويژه از نيمه ماه شعبان به بعد) وضعيت برخورد نيروهاي عراقي با زائران ايراني بدتر شده است.
اين برخورد ناشايست درباره زائران ايراني عازم عربستان نيز وجود دارد كه بايد توسط دستگاههايي نظير وزارت امور خارجه و سازمان حج و زيارت با دقت و سرعت پيگيري شود. به علت آشفتگي كشور عراق برخوردها بسيار اتفاقي و سليقهاي هستند! پس شما همواره بايد آماده مواجهه با مسايل جديد باشيد.»
حسن حسيني ادامه ميدهد: «مسئله ديگر وضعيت خدمات بينراهي زائران در داخل خاك عراق است؛ كيفيت امكانات بينراهي نظير نمازخانه، غذا، اتوبوسهاي حمل زائران، جادههاي مورد استفاده، سرويسهاي بهداشتي و ... بسيار نامناسب است، به نحوي كه بسياري از مسافران فقط از نان، ميوه و ماست به عنوان غذا استفاده ميكنند و نگاههای غیردوستانه و حتی در برخی موارد توهینآمیز مسئولان و ماموران عراقی نيز بسياري مواقع بر سختي اين شرايط ميافزايد.»
مسئولان عراقي خوب ميدانند كه هيچكدام از اين مشكلات باعث دلسردي زائران ايراني نميشود؛ مسئولان رده بالاي عراقي نيز خوب ميدانند كه براي سرپا نگه داشتن اقتصاد خود به زائران ايراني محتاجند. اما مشكل اينجاست كه آنچنان وضعيت مديريت و ساماندهي نيروها در آن كشور نابسامان است كه ردههاي پايين مديريت بهدرستي نميتوانند كارشان را انجام دهند و اگر مشكلي هم هست از طرف آنهاست.
چون تا به امروز مدام در اخبار از توافقهاي پيدرپي دو همسايه براي بهبود وضعيت زائران شنيدهايم، اما وقتي روزانه تنها از طرف مرزهاي زميني و هوايي ايران بيش از سه هزار نفر به اين كشور سفر ميكنند، نبايد انتظار داشته باشيم كه كشور جنگزدهاي چون عراق به اين زوديها بتواند شرايط را بهبود ببخشد! اينجاست كه رعايت برخي از نكات ايمني ميتواند بسيار راهگشا باشد.
توصيههايي براي سفر بيدردسر
براي بهرهبرداري هر چه بيشتر از سفر معنوي به كربلا رعايت نكات زير الزامي است:
• تمام موارد بهداشتى بايد رعايت شود.
• از دستفروشها به هيچوجه مواد خوراكي نخريد، حتى مواد غذايى بستهبندى شده.
• اگر آب خواستيد تنها از آب بطريهاى دربسته استفاده كنيد.
• هيچگاه تنها در شهر تردد نكنيد؛ بهويژه در جاهاى خلوت. خانمها به اين تذكر بيشتر بايد عمل كنند.
• قبرستان «وادىالسلام» امنيت ندارد. در آنجا نرويد، هر چند خود عراقيها تردد كنند.
• كسى نسبت به آمريكاييها هيچ تعرضى نكند. ممكن است يك عكسالعمل ساده به آنها باعث توقف گروه شود و با مشكلات بيجا روبهرو شويد.
• از بردن پول زياد و زيورآلات خوددارى كنيد.
• زياد دنبال سوغات نباشيد.
• اگر پول و اشياء قيمتى آورديد به صندوق امانات هتل تحويل دهيد و رسيد بگيريد.
• لوازم مورد نياز مانند داروهاى خاص، مسكنها و داروى مورد نياز بيماران و ... را همراه خود بياوريد.
• نيازى به برداشتن شناسنامه و دفترچه بيمه نيست.
• هيچكس ويزاى شخصى ندارد. در اين سفر تنها به دو شهر نجف و كربلا مىرويد. جدا شدن از گروه و خروج از اين دو شهر ـ بهويژه براي رفتن به كاظمين و سامرا ـ از نظر دولت عراق جرم و خطرآفرين است.
• زائران ايرانی در کشور عراق نبايد سيمکارتهای خود را برای تعويض با سيمکارتهای عراقی به افراد غريبه بدهند.
همان زماني كه مجسمههای صدام حسین، ديكتاتور ملعون عراق، با آن لبخند سنگين و نخوتآميز از میدانهای شهر بغداد به زیر کشیده میشد، پرچمها و پلاکاردهای بازگشت زائران حسینی به در و دیوارهای شهرها و روستاهاي ایران، نور و جلوه ديگري بخشيد.
خیلیها که آرزوی اول و آخرشان در سراسر زندگي در آغوش گرفتن ضریح امام حسین(ع) و بوسيدن آستان مقدس حضرت عباس (ع) بود و دیگر تاب و تحمل را از دست داده بودند، بار سفر میبستند و به سمت کربلا حرکت کردند.
همانهايي كه در پايان مجالس عزاداري سيد و سرور شهيدان با صداي بلند دَم ميگرفتند كه:
بر مشامم ميرسد هر لحظه بوي کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوي کربلا
تشنه آب فراتم اي اجل، مهلت بده
تا بگيرم در بغل قبر شهيد کربلا
آري، آنها دوباره ياد روزهايي افتادند كه مانند گذشتههاي نه چندان دور، یک چاوشخوان دوره میافتاد و بانگ میزد: «هر که دارد هوس کربوبلا، بسمالله» و یک کاروان را برای زیارت آماده میکرد.
آن روزها هيچ كسي برای سفر به دنبال مجوز و گذرنامه نبود؛ گذرنامه، اراده سفر و یک کاروان همسفر بود. هر فردي عزم سفر داشت عازم میشد، اما این رویه با گذر زمان و ايجاد دولتهاي مستقل و شکل گرفتن مرزها عوض شد، هر چند که در شرایط جدید نیز امکان خروج از کشور فراهم بود، اما حکومت بعث عراق اجازه ورود زائران حسینی را به کشورش نمیداد و این سفر برای همه ایرانیان به آرزویی دستنیافتنی تبدیل شده بود.
همان موقعها بود كه اين بيت در خلوت تنهايي خيلي از عاشقان كربلا زمزمه ميشد كه «اگه باز بشه یه روزی راه کربلات حسین/ من میام میشم تو راهها خاک زائرات حسین»، اما اخم واقعي ديكتاتور سابق عراق هيبت تمام مجسمههاي خندان ميدانهاي شهرهاي عراق را ذوب ميكرد.
تا آنكه بلايي ديگر بر سر مردم در بند عراق نازل شد؛ از چالة ديكتاتور به چاه اشغال سقوط كردند، اما خود اين هم براي عاشقان حسيني كورسوي اميدي بود و نقطه پايان محروميت از زيارت. هرچند بعدها معلوم شد در رَه منزل ليلي بايد بيشتر از اينها مجنون بود و سختيها را تاب آوردن «شرط اول قدم» است، اما مجنون بودن يك طرف ماجراست و بياحتياطي طرف ديگرش.
احتياطي كه شرط عقل است و عقل حكم ميكند كه هر كاري را از راه صحيحش انجام دهيم و كاري نكنيم كه راه زيارت ديگران نيز مسدود شود؛ در نتيجه بيتوجهي به عواقب چنين موضوع مهمي بود كه همان زمان پديدهاي به اسم زائران غيرقانوني شكل گرفت كه خيليها را با مشكلات فراواني مواجه كرد، به گونهاي كه حتي پيامدهاي آن همچنان ادامه دارد و تعدادي از هموطنان ما در زندانهاي عراق در بند هستند؛ افرادي كه تنها انگيزه آنها از انجام اين عمل غيرقانوني، فقط و فقط عشق به اهل بيت بهويژه اباعبدالله(ع) بود.
17 ساعت پیادهروی
اگر از يك سوي عراق، عمال بعثي مشغول فرار بودند، اما از سوي ديگر، گستردهترین مرز مشترک کشور در روزهایی که هنوز از سفرهاي رسمی هوایی و زمینی خبری نبود، بیش از همیشةۀ تاریخ، مسافر و ميهمان به خود دید.
مردم ایران دستهدسته، بهویژه در ایام عزاداری ماههاي محرم و صفر و سایر مناسبتهای مذهبی خود را به خطوط مرزی میرساندند و از آنجا با پای پیاده و از راههایی که تحت کنترل نیروی انتظامی نبود، مرز را پشت سر میگذاشتند و وارد عراق میشدند.
ساکنان شهرهای مرزی که تعداد زيادي از آنها نسبت به راهها آشنایی کامل داشتند، نقش «بلدچی» را برعهده میگرفتند و زائران را شبانه از مرز عبور میدادند.
هادی کرمی، یکی از زائرانی است که در سال 83 از مرز مهران وارد خاک عراق شده است، میگوید: «هشت نفر از اهالی ایلام، گروهی تشکیل دادند و با دریافت 20 هزار تومان از هر زائر، شبانه جمعیتی در حدود هزار نفر را از مرز خارج کردند. بلدچیها ما را تا شهری در عراق که امکان کرایه اتوبوس بود، همراهی کردند.»
یکی دیگر از زائرانی است که به صورت غیرقانونی به کربلا مسافرت كرده است، در مورد سفر خود میگوید: «ابتدا قصد داشتيم با تهیه لباسهاي کارکنان جمعیت هلال احمر به طور رسمی و به بهانه کمک به مردم عراق از مرز خارج شویم، اما نیروی انتظامی متوجه منظور ما شد و ما را به ایلام بازگرداند. در مسیر بازگشت راننده اتوبوس خود را به عنوان بلدچی معرفی کرد و ما را از بیابانهاي ایلام به سمت مرز هدایت کرد.»
محمد داننده ادامه ميدهد: «به دلیل این که بلدچی هم راه را به خوبی نمیشناخت، بیشتر از 17 ساعت پیادهروی کردیم تا از ایلام به مرز عراق رسیدیم. کمبود آب و همراه نداشتن غذا حتي باعث شد تا فرزند یک خانواده افغانی در راه شهید شود و آن خانواده به دلیل تهدید بلدچی مجبور شد فرزند خود را در همان بیابان به خاک بسپارد.»
جانها کفِ دست
با وجود همه اعلامیهها و خبرهایی که در خصوص خطرات احتمالی سفر غیرقانونی به کربلا منتشر میشد، از شور مردم و بهویژه جوانان برای سفر کم نمیشد.
برگزاری مراسم سوگواری افرادي که در راه کربلا فوت کرده بودند و اصرار مردم به استفاده از عبارت «شهید راه کربلا» برای این افراد، ازدحام در مرزها را بیش از گذشته کرده بود.
مردم نه تنها پس از شنیدن خطرات و مشکلات سفر غیرقانونی به کربلا از سفر منصرف نمیشدند، بلکه با شور بیشتر و به امید جلب رضایت محبوبشان پای در راهِ اين سفر پرخطر میگذاشتند.
عباس نهادی که از طریق مرز پیرانشهر وارد عراق شده بود، میگوید: «برایم واقعا مهم نبود که در راه کربلا جان خود را از دست بدهم. فقط به نائل شدن به توفيق زیارت امام حسین (ع) فکر میکردم و برای رسیدن به آن هدف بزرگ، حاضر بودم دست به هر خطری بزنم.»
وي گلويي تازه ميكند و ادامه میدهد: «کمآبی و پیادهروی زیاد تنها یکی از مشکلات و خطراتی بود که در راه با آن مواجه بودیم، چون هنوز مناطق مرزی از وجود مینهای جنگی پاک نشده بودند، تعدادی از زائران با اشتباه بلدچیها به روی مین رفتند و یا توسط راهزنان غارت میشدند.»
محمد عموزاده هم صحبتهای همسفر خود را تایید میکند و میگوید: «برای کسی که در آرزوی زیارت کربلاست و سالها از دستیابی به این آرزو محروم بوده، هدف تنها رسیدن به آرزوست، اگرچه هزینه آن جان باشد.»
زیارت هدف غایی نیست
حجتالاسلام امیر یاوری درباره این شور و علاقه میگوید: «شیعیان همیشه در مقابل عشق و علاقه به خاندان حضرت رسول (ص) هزینههای سنگینی متحمل شدهاند، اما این هزینهها و سختیها هرگز باعث نشده است آنها از عشق و علاقه خود دست بکشند.»
وی ادامه میدهد: «شور و علاقةۀ زیارت عتبات عالیات همواره یکی از بزرگترین آرزوها و خواستههای شیعیان بوده که همواره در متون و روایات اسلامی نیز نسبت به آن سفارش شده است، اما متاسفانه گاهی مردم و بهویژه جوانان فراموش میکنند که زیارت کربلا یک هدف غایی نیست، بلکه ائمه اطهار مشخصکننده مسیری هستند که هر انسانی باید برای سعادت در آن قدم بگذارد.»
هزینهها زیاد است
یکی دیگر از عوامل مهمی که باعث میشد مردم حتی پس از بازشدن راههای قانونی، مسیرهای غیرقانونی را ترجیح دهند، هزینه نسبتا زیاد سفر با مجوز و از طريق مجاري رسمی است.
حمید حسینی میگوید: «هزینه سفر به صورت غیرقانونی و با کمک بلدچیها به مراتب کمتر از هزینهای است كه کاروانهای رسمی از زائران دریافت میکنند، به همین دلیل مردمی که از بضاعت مالي کمتری برخوردار هستند و نمیتوانند هزینه سفرهاي رسمی را تامین کنند، از راههای غیرقانونی اقدام میکنند.»
نکتة مهم دیگر، محدودیتِ زمانی زائرانی است كه با کاروانهای رسمی سفر میکنند؛ حسنی ادامه میدهد: «خیلیها میخواهند قصد سفر 10 روزه بکنند تا هم مدت بیشتری در جوار حرم امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) باشند و هم این که نمازشان را به صورت کامل اقامه کنند.»
با وجود همه مشکلات و خطرات هنوز تعداد قابل توجهي از مردم بهویژه ساکنان شهرهای نزدیک به مرز، نسبت به سفرهای غیرقانونی تمایل دارند، بنابراین به نظر میرسد باید چارهای اندیشیده شود تا شرایط سفر با هزینة اندک و با حداقل محدودیت برای همۀ مردم فراهم شود تا این تمایل به سمت سفرهای رسمی و قانونی تغییر جهت دهد.
قطعا امکان کنترل کامل مرز بلندبالاي ايران و عراق ممکن نیست و مسئولان باید برنامهای جز تهدید با تیر هوایی و جریمه پنج هزار تومانی برای جلوگیری از اینگونه سفرها داشته باشند.