کد مطلب : ۷۰۲۶
موزه عاشورایی -۲
چرا یک موزۀ عاشورایی نداریم؟
اما آیا اوضاع همیشه به همین منوال پیش خواهد رفت یا اینکه ممکن است تعدادی از آيینها و مناسک عاشورایی نیز در هزارۀ سوم به سرنوشت مشابهی دچار شده و به علت عدم جمعآوری و ثبت آنها، برای همیشه به دست فراموشی سپرده شوند؟
چرا حفظ آيینها ضروری است؟
بدون هیچ تردیدی میتوان گفت که محرم و آيینها و مناسک عاشورایی مرتبط با آن، نه تنها جزئي از فرهنگ عمومي ما ایرانیان به شمار ميرود، بلکه بخش عمدهاي از ذهنيت تاریخی و فرهنگي ما را نیز شكل ميدهد.
کُرنانوازی لاهيجانیها، پردهخوانی تهرانیها، نخلگردانی کاشمریها، چاوشخوانی بروجردیها، دمامنوازی بوشهریها، مقتلخوانی خوزستانیها، سُرنانوازی بختياریها و ... بخشی از آيینها و مناسک عاشورایی هستند که به قسمتی از فرهنگ عمومی اقوام مختلف ایرانی تبدیل شده و همه ساله با فرا رسیدن ماه محرم و ایام سوگواری سيد و سالار شهیدان، شاهد اجراي آنها در گوشه و کنار کشورمان هستیم.
هر چند بسیاری از این آيینها تا به امروز همچنان باقی ماندهاند، ولی اين پرسش جدي مطرح است که برای حفظ این آيینهای کهن و جلوگیری از به فراموشی سپرده شدن آنها چه میتوان کرد؟ آیا آيینهای عاشورایی و مناسک عزاداری اقوام مختلف سراسر کشور آنقدر حائز اهمیت نيستند که بخواهیم تلاشی برای جمعآوری و ثبت آنها انجام دهیم؟ آیا جمعآوری و ثبت این آيینها و اطلاعرسانی در خصوص آنها نمیتواند کمکی به ارتقاي فرهنگ عزاداری کند؟
آیا آيینها و مناسک عاشورایی به اندازۀ آثار تاریخی و رسوم ملی اهمیت ندارند که از سازمانهای دولتی و ارگانهای رسمی کشور برای حفاظت و نگهداری از آنها انتظاری داشته باشیم؟ اگر سازمانهای دولتی متولی امور فرهنگی و مذهبی کشور در این خصوص هیچ مسئولیتی به عهده نگیرند، آیا میتوان امیدوار بود که این آيینها و مناسک برای نسلهای آینده نیز محفوظ باقی بمانند؟
این پرسشها و بسیاری از سؤالات دیگر تنها بخشی از دغدغههای افرادي است که در زمینة جمعآوری و ثبت آيینها و مناسک عاشورایی اقوام مختلف کشور فعالیت میکنند.
این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که برخلاف آثار تاریخی و رسوم ملی که توجه ویژهای در کشور برای محافظت و صیانت از آنها وجود دارد، در حوزۀ آداب و رسوم عاشورایی، بهويژه رسومي كه ریشه در عقايد شيعه دارد و از عواطف مذهبي مردم برخاسته، کار چندانی به جز انتشار چند کتاب صورت نگرفته است.
در حالی که مطالعات جامعهشناختي در این آيینها و مناسک عاشورایی میتواند، اثرات زيادي در نزديكي اذهان و قلوب مسلمانان داشته باشد و حتي غيرمسلمانان را نیز با بخشي از فرهنگ و سنت ايرانيان مسلمان آشنا كند.
در همین خصوص، دکتر «سیدمحمدتقی هاشمیان»، رئیس «موزة تاریخ و تمدن شرق» در مقدمۀ کتاب «آیینۀ مآثر» مینویسد: «بروز صدها جنگ داخلی و خارجی در طول تاریخی که ما با آن سر و کار داشتهایم، شنیدن قصههای تلخ از نابودی کتابخانهها، از بین بردن مساجد و بناهای تاریخی، به توپ بستن بناهای بزرگ و شاهکارهای منحصربهفرد، سوزاندن میلیونها برگ سند، در سیل افتادن اشیاي گرانبهای بشری، طعمۀ موریانه گشتن نوشتههای عالمان و زحمات کاتبان و دسترنج وراقان و صحافان، اسیر خاک شدن هنرهای اصیل هنرمندانی که تاریخی با آنها در خاک مدفون شده ... همه و همه گواه آن است که دولتها، ملتها، کوچک و بزرگ، خرد و کلان باید دست به دست هم داده تا این مواریث بیقیمت را از مرگ حتمی نجات دهیم.»
نقش هنرمندان در حفظ آيینهاي عاشورایی
نگاهی به تاریخ کشورهای مختلف جهان نشان میدهد که هنرمندان همواره نقشی اساسی در حفاظت و زنده نگاه داشتن آيینهای مختلف داشتهاند. در واقع باید گفت که هنرمندان در هر کشوری به عنوان بخش مهمی از جامعه، ميتوانند بستري براي ايجاد تعامل ميان مردم و آيینهای مختلف ملی - مذهبی به وجود آورند و پاسخگوی بخشی از نیازهای فرهنگی جوامع خود باشند.
متأسفانه در کشور ما بهرغم قابلیتهای بسیاری که هنرمندان ایرانی دارند، استفادة بسیار اندکی از آنها در این مورد شده است.
در همین خصوص «حسين كياني»، نويسنده و كارگردان، با اشاره به این که آيينهاي عاشورايي نقش عمدهاي در شكلگيري هنر و نمایشهای تعزیهای داشتهاند، ميگويد: «آيينهاي عاشورايي را بايد صد در صد حفظ كرد، منتها اين كاري است كه در كشورمان صورت نگرفته، ولی در تمام دنيا، بهويژه كشورهاي آسياي شرقي كه پيشرفته هم هستند، تمام آيينهاي خود را به صورت موزهاي حفظ كرده و با كارشناسي دقيق، قابليتهاي آن را بررسي و به روز كردهاند؛ يعني با استفاده از تواناييهاي اين آيينها در هماهنگي با مخاطب، ارتباط برقرار ميكنند، ولی ما هنوز به دنبال اين كار نرفتهايم.»
آيينهاي فرا قوميتي عاشورا
کیانی که چندي پيش نمايش «بيداريخانة نسوان» را روي صحنه برد، با اشاره به ارزشمند بودن آيينهاي عاشورايي تصريح ميكند: «در دورۀ ناصري يا بعد از آن، در همين تهران دَهها تكيه بوده كه انواع آيينهاي عاشورايي و بهويژه تعزيه در آنها برگزار شده، ولي الآن يك تكيه كه صرفاً تعزيهاي در آن برگزار شود، در تهران به چشم نميخورد.
پس ما نميتوانيم ادعا كنيم كه آيينهاي عاشورايي را به صورت موزهاي حفظ كردهايم. در شهرستانها هم به ندرت شاهد اين قضيه هستيم كه آيينها به شكل اصلياش برپا شود. اگر همت و حمايتي باشد تا اين آيينها به صورت موزهاي حفظ شود، قابليت فراواني دارد و ميتواند كاركرد مهمي در هنر امروز داشته باشد.»
وي همچنین دربارۀ ماندگاري آيينهاي عاشورايي ميگويد: «آيينهاي عاشورايي متعلق به قشر خاصي نيست و به همة مردم تعلق دارد؛ چراكه اين اتفاق 1400 سال پيش رخ داده، ولي هنوز در دل مردم ايران زنده مانده است. اگر اين آيينها متعلق به قشر خاصي بود مطمئناً تا اين زمان ادامه پيدا نميكرد.
چه بسا در مقاطعي از تاريخ، آيينهايي وجود داشته كه متعلق به قشر خاصي بوده و از بين رفته است، ولي آيينهاي عاشورايي اينگونه نبوده و نيست. ماندگاري اين آيينها كاملاً ثابت ميكند كه طيف عظيمي از جامعه در طول دورههاي مختلف پذيراي اين آيين بوده و برايشان جاذبه و پذيرندگي بالايي داشته كه به ماندگاري آن هم كمك والايي كرده است، ولي بايد بدانيم كه اگر در اين كار، هدفمندي نباشد، برگزاري آيينهاي عاشورايي مختص به قشري خاص ميشود.»
ضرورت پژوهش در آيينهاي عاشورايي
كياني در خصوص جمعآوری و ثبت آيینها و مناسک عاشورایی در اقوام مختلف کشور میافزاید: «مهمترين و درستترين راه براي جمعآوري و ثبت اين آيينها، پژوهش است؛ پژوهشي كه تحت حمايت مستقيم و دقيق باشد. بايد اين مسئله را بازشناسي و بازكاوي كرد. البته نه با يك نفر، بلكه توسط يك جمع كارشناس و آن هم نه در يكي دو ماه و يا يكي دو سال، چراكه اين كار، مطالعۀ دامنهداري ميطلبد.
اگر ميخواهيم از دل اين آيينها به يك نمايش خاص و جذاب مذهبي و گيراي ملي برسيم در وهلة اول، احتياج به يك پژوهش همراه با حمايت كامل داريم. اگر زماني اين پژوهش انجام شود و در دسترس علاقهمندان و كارگردانان قرار گيرد، طبيعي است كه هر آدم خلاق و باذوقي ميتواند از دل اين پژوهشها، به توانمنديهاي ويژهاي دست پيدا كرده و آن را در هنر خود به كار گيرد. به هر حال پايه و اساس اين قضيه، پژوهش و حمايت است.»
كمتوجهي به ظرفيتهاي فرهنگ عاشورايي
مجيد سرسنگي، قائممقام سازمان فرهنگي-هنري شهرداري تهران نیز معتقد است: «ظرفيتها و قابليتهاي فرهنگ عاشورايي تاكنون مورد بيتوجهي قرار گرفته و از آن استفاده نشده است. از آنجایی که مكانيسم اجتماعي و جامعهشناختي در رشد آيينها تأثير بهسزايي دارد، هر چه جامعه عاشوراييتر باشد، آيينهاي عاشورايي زندهتر خواهد ماند.»
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران با اشاره به نقش مراکز هنری در زنده نگه داشتن آيينهاي عاشورايي تصريح ميكند: «اين مراكز تنها ميتوانند شرايطي را فراهم آورند كه آيينها در شكلي مناسب اجرا شوند و نقش اصلي بر عهده مردم است و در واقع مفهوم «آيين» با حركتهاي مردمي پيوند دارد.»
امير دژاكام، كارگردان تئاتر نیز با اشاره به اینکه فرهنگ محرم بايد در سراسر زندگي مردم حضور داشته باشد، میگوید: «متأسفانه تنها در ماه محرم و به مناسبت عاشورا به برخی از آيینها و مناسک عاشورایی پرداخته ميشود، در حالی که آيينها و مناسک عاشورایی یکی از مهمترين سرمایههای معنوی و هنری كشور است.»
آیا تأسیس موزه راهکار مناسبی است؟
اظهارات کیانی، سرسنگی و دژاکام این موضوع را به ذهن متبادر میكند که اگر مکانی برای شناخت هر چه بیشتر و بهتر آيینها و مناسک عاشورایی وجود داشته باشد، امکان معرفی و ماندگاری هر چه بهتر این آيینها نیز به وجود خواهد آمد. از آنجایی که برگزاري همايشها و آيينهاي مذهبي نشانهاي از هويت فرهنگي و اجتماعي كشور ماست، بسیاری از کارشناسان و دستاندرکاران دولتی نیز همانند هنرمندان بر این باورند که تأسیس موزهای برای ثبت آيینها و مناسك عاشورایی میتواند کمبودهای فعلی در حوزه پژوهش را که آيینهای عاشورایی از آن رنج میبرد، برطرف كند.
در واقع باور كارشناسان و صاحبنظران این است که تأسیس موزهای برای هنرها و آيینهای عاشورایی علاوه بر حفظ هنر میتواند در شناخت هر چه بهتر فرهنگ ملی و همچنین حفظ میراث فرهنگی-مذهبی از گزند زمان نیز مؤثر باشد.
در همین خصوص «محمدحسین ایمانی خوشخو»، معاون امور هنری وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی به مناسبت آغاز پنجمین همایش سراسری آيینهای عاشورایی گفته است: «بیشک برگزاری مراسم و آيینهای عاشورایی در پرورش و بارور شدن این فرهنگ بیتأثیر نبوده و از این پس نیز گسترش درست و منطقی این آيینها باید به عنوان یک امر مهم نمود داشته باشد.»
با توجه به دیدگاههایی که تاکنون بدانها اشاره شد، میتوان اینطور استنباط كرد که حفظ و نگهداری آيینها و مناسک عاشورایی برای آیندگان نه تنها یک وظیفه است، بلکه میتوان دو کارکرد احتمالی را نیز برای آن متصور شد:
الف) نقش آموزشی:
مکان و هویت موزه در اصل داراي تأثير فراوان و آموزشدهنده است. موزه در واقع کتابی است که هر غرفه و سالن آن همچون يك «فصل» و هر ویترین آن مانند يك «برگ» مطالب جالب و آموزندهای به انسان میآموزد که به هیچ وجه فراموششدنی نیست.
ب) نقش علمی-پژوهشی:
از آنجایی که یکی از اصلیترین اهداف موزهها نقش پژوهشی و اطلاعرسانی آنهاست که بیشترین کمک را به متخصصان جامعه میكند، تأسیس موزهای برای آيینها و مناسک عاشورایی میتواند زمینۀ مناسبی برای تحقیق و تفحص در مورد آيینها و مناسک عاشورایی که کمبود شدیدی در این خصوص وجود دارد، فراهم کند.
در همین خصوص «حسین پارسایی»، مدیر کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، در نشست رسانهای پنجمین همایش آيینهای عاشورایی گفته است: «آيینهای عاشورایی دچار فقدان آثار پژوهشی و مکتوب هستند که باید به حل این معضل پرداخته شود.»
از آنجایی که موزه مكان تجلي آداب، رسوم و سنن ملي و مذهبي انسانهاي گذشته و فرهنگستان تاريخ و اعصار و عبرت براي دنياي امروز است، به نظر میرسد تشکیل موزهای با هدف جمعآوری و ثبت آيینها و مناسک عاشورایی بتواند نقش بسیار موثری در شناخت هر چه بيشتر آداب، رسوم و احوال فکری-معنوی مردم گذشته ایفا كند.