کد مطلب : ۷۱۴
نگاهی به کارایی مراسم عزاداری
رثای حسین در کلام امام خمینی(ره)
بدین ترتیب کارآمدی مراسم عزاداری و مرثیهسرایی جهت ایجاد تغییرات گسترده سیاسی و اجتماعی، درعرصهی عمل آزموده شد و آوازهی انقلاب 22 بهمن سال 57 در اقصی نقاط گیتی طنین افکند. اینک در سال عزت و اقتدار حسینی و در چهاردهمین سال رحلت امام خمینی، محمد عابدی تلاش کرده است با استفاده از سخنان حضرت امام، از زاویهای اجتماعی و سیاسی ب همراسم عزاداری و سوگواری سیدالشهدا (ع) بنگرد و نقش آن را در اصلاحات همهجانبه جامعه اسلامی بررسی کند.
امام به موضوع عزاداری نگاهی همهجانبه دارد. کارکرد معنوی و سیاسی آن را مد نظر دارد؛ به جذابیتهای اجتماعی ـ معنوی آن میپردازد؛ وظیفه عزادارن و متولیان را معین میکند؛ ابعاد گریه مطابق با هر عصر و زمان را توضیح میدهد؛ به آسیبشناسی عزاداری از سه بعد توطئهگران و توطئهها و دوستان ناآگاه اشاره میکند و سرانجام تلاش دارد با تسری دادن نهضت عاشورا به مردم، آنان رادر معرض یک نظیرسازی تاریخی قرار دهد.
از دیدگاه امام خمینی، دو کارکرد اساسی برای عزاداری میتوان تعریف کرد: بخش اول مربوط به آثار معنوی و اخروی و بخش دوم پیرامون تأثیرات عمیق اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ... است.
یکی از دلایل عمده رویکرد امام خمینی به تبیین جنبههای مختلف عزاداریها، هجوم شبهات پیرامون عزاداری و گریه بر امام حسین (ع) بود. چه به گمان برخی سادهاندیشان گریه و عزاداری بر شهیدی که قرنها پیش به شهادت رسیده است،فایدهای برای جامعه ندارد. امام خود به برخی از این هجمهها اشاره میکند و میفرماید: «در آن وقت یکی از حرفها که هی رایج بود، میگفتند ملت گریه»1
شاید عربزدهها به ما میگویند که ملت گریهها و شاید خودیها نمیتوانند تحمل کنند که یک قطره اشک مقابل چقدر ثواب است».2
«این مطلبی را که الان القا کردهاند به جوانهای ما که تا کی گریه و تا کی روضه و اینها، ... اینها نمیفهمند روضه چیست...»3
«و اینهایی که تزریق میکنند به شما ملت گریه، ملت گریه، اینها خیانت میکنند».4
حجم گستردهی تبلیغاتی پیرامون بیتأثیر بودن عزاداری و زدن برچسبهای مختلفی مانند ملت گریه و ... ـ که متأسفانه امروز نیز بابرچسبهایی نظیر عامل سلب شادابی اجتماعی و غیره مطرح است ـ امام را بر آن میدارد به طور علمی و عملی برای زدودن آثار شبهات تلاش کند.
امام میکوشید در اولین گاه دلیل حساسیت مخالفان رابرای مردم تبیین کند و علت چنین رویکردی را از سوی آنان بهتصویر بکشد.
رهبر فقید انقلاب اسلامی مخالفتها با عزاداری و گریه بر اهل بیت (ع) بخصوص امام حسین (ع) را موضوعی فردی و صرفاً برخاسته از افکار پرسشگر مؤمنان نمیداند، بلکه از منظر او، مخالفان دارای سازماندهی ویژهای هستند که حکایت از حضور قدرتهای اصلی در رأس آن دارد.
رضا خان به عنوان شاه مسلط، از هیچ اقدامی برای تعطیلی مجالس عزاداری صرف نظر نکرد. او که خود را قبل از رسیدن به قدرت، به محافل مذهبی نزدیک میکرد، بعد ازسوء استفاده از این مراسمها و دستیابی به قدرت، مبارزه بیامان خود را با تمام مظاهر و شعائر اسلامی از جمله مجالس و مراسم عزاداری شروع کرد.
اقدامات وی پیرامون مجالس عزاداری از دیدگاه امام خمینی عبارتند از: سوء استفاده قبل از حکومت و استفاده ابزاری برای رسیدن به حکومت، تلاش برای کنترل مجالس عزاداری، تلاش برای تعطیل کردن مجالس.
«رضاشاه هم بعضی از این کارهایی که این آدم میکند در اوایل امرش شروع کرد. روضهخوانی شروع کرد، دستهجات ارتش را در روز عاشورا، اینها را من خودم شاهدم. یادم هست دستههای ارتش را روز عاشورا برای سینهزنی بیرون آورد.
خودش این تکیههایی که در تهران بود، راه میافتاد دوره و به این تکیهها یکی یکی میرفت.»
امام خمینی در فرازی دیگر میفرماید: «دنبال این کارهایی که ریاکارانه انجام داد، آن چهره دیگرش را نمایش داد که تمام پایگاههای مذهبی را تعطیل کرد، یعنی تمام تکیهها و مجالس وعظ و خطابه و اینها را، تمام را به کلی تعطیل کرد که در تمام ایران دیگر یک مثلاً مجلس روضهخوانی، یک مجلس وعظ و خطابه نگذاشت بماند... یکی از اشتباهات این بود که مردم با آنهایی که باید مردم را آگاه کنند، پشتیبانی از مدرس نکردند...».5
«در همین قم که خوب، مرکز روحانیت بود، آن وقت و حالا، در همین قم مجلس روضه نبود، اگر بود بینالطلوعین تمام باید بشود. قبل از اذان صبح یک عده کمی چهار تا پنج تا، ده تا میرفتند و یک صحبتی میکردند و یک ذکر مصیبتی میکردند و اول اذان یا یک قدری بعد از اذان باید متفرق بشوند. آنها هم حتی مفتشینی که آنها داشتند و اشخاصی که دنبال اینها بودند، جاسوسهاشان اطالع میدادند».6
در زمان محمدرضا شاه نیز روشهای زورمدارانه هرچند ضعیف همچنان وجود داشت. این تلاشها خصوصاً در آخرین لحظات عمر رژیم تشدید شد که امام در مقابل آن موضع گرفت: «در مورد محرم به دوستانم دستور دادهام و به آنان گفتهام که مجالس را هرچه بیشتر باید برپا نمایند و مراسم این ماه را بدون اجازه از دولت انجام دهند.7
«اگرچه چنانچه منع گردند، آنها بریزند ودر خیابانها و تظاهر کنند».8
اقدام تخریبگرانه علیه مجالس عزاداری حتی بعد از انقلاب نیز قطع نشد و به صورتهای مختلف بروز کرد که عموماً به خاطر ناآشنایی با فلسفه و نتایج عزاداری بود. در کنار اینها امام دستهای خیانتکار را نیز به خوبی میدید و گاه به قلمفرساها در این باره اشاره میکرد.
«امروز دیگر ما انقلاب کردیم، روضه دیگر لازم نیست، از غلطهایی است که تو دهنها انداختند، مثل این است که بگوییم امروز ما انقلاب کردیم، دیگرلازم نیست که نماز بخوانیم. انقلاب برای این است. انقلاب کردیم که شعائر اسلام را زنده کنیم. نه انقلاب کردیم که شعائر اسلام را بمیرانیم... تبلیغ میکنند این منحرفین، اینهایی که مأمورند که این جور تبلیغات را بکنند ...».9
اما به راستی هدف دشمنان داخلی و خارجی از مخالفت و تلاش برای خلوت کردن و نابودی عزاداریها چیست؟ امام هدف دشمن را مبارزه با فرآیند عزاداری و روضهخوانی میداند، نه شکل آن. از این روی چنانچه روضه و عزاداریها بدون روح و هدف مترقی و اصلاحگر باشد، از نظر آنان ممدوح هم خواهد بود، لذا میفرمود: «قضیه مجلس روضه بود یا از مجلس روضه آنها را از بین بررند؟».
آنها فهمیده بودند که ... از این مجالس عزاداری یک کاری میآید که نمیگذارد اینها کارهایشان را انجام بدهند...»10
«وقتی که [رضا خان] مستقر شد، اول ... نمیگفت هدف را. آن قرار داد که اسلام نباشد. از مجالس وعظ و خطابه و روضه جلوگیری کرد».11
امام علاوه بر اشاره به مخالفان عزاداری و اهداف آنان، در اقدامی موازی با آن تلاش کرد ابعاد حقیقی عزاداری را به مردم بفهماند و کارکردهای مختلف آن را بنمایاند. برای این کار لازم بود ابتدا ارزش این ابعاد را یادآوری کند، لذا بارها میفرمود: «این که در روایات ما برای یک قطره اشک برای مظلوم کربلا آنقدر ارزش قائلاند، حتی برای تباکی ارزش قائلاند.»
لکن... چرا این ثواب را برای این مجالس عزا آنقدر عظیم قرار داده شده است و چرا خداوند تبارک و تعالی برای اشک و حتی یک قطره اشک و حتی تباکی آنقدر ثواب داده است؟ کمکم این مسئله از دید سیاسیاش معلوم میشود...».
«عزاداری کردن برای شهیدی که همه چیز را در راه اسلام داد، یک مسئلهی سیاسی است».12
آنگاه که مردم متوجه ارزشهای دیگر عزاداری شدند، نوبت به آن میرسد که حضرت امام این کارکردها را برای آنها تشریح کند. این کارکردها در دوران حکومت فاسد عبارتند از:
الف: بقای اقلیت
«آن روزی که این روایات صادر شده است، روزی بوده است که این فرقه ناجیه، مبتلابودند به حکومت اموی و بیشتر عباسی و یک جمعیت بسیار کمی،یک اقلیت کمی در مقابل قدرتهای بزرگ.
در آن وقت برای سازمان دادن به فعالیتهای سیاسی این اقلیت یک راهی درست کردند که این را خودش سازنده است... شیعیان با اقلیت آن وقت اجتماع میکردند و شاید بسیاری از آنها هم نمیدانستند مطلب چه هست، ولی مطلب سازماندهی به یک گروه اقلیت در مقابل آن اکثریتها».13
«گمان نکنید که اگر این مجالس عزا نبود و اگر این دستهجات سینهزنی نبود، 15 خرداد پیش از میآمد، هیچ قدرتی نمیتوانست 15 خرداد را آنطور کند، مگر قدرت خون سیدالشهدا».14
نابودی حکومت فاسد
«ملت ما یک دفعه یک انقلاب کرد ویک انفجاری در آن حاصل شد که نظیر آن در هیچجا نبود. یک ملتی که همه چیزش وابسته بود... این انفجار در برکت همین مجالس که همه کشور را همه مردم را دور هم جمع میکرد و همه به یک نقطه نظر میکردند. این مسئله را باید آقایان خطبا و ائمه جماعات و ائمه جمعه درست بیشتر از آن قدری که من میدانم، برای مردم تشریح کنند تا این که گمان نکنند که ما یک ملت گریه هستیم. ما یک ملتی هستیم که با همین گریهها یک قدرت دو هزار و پانصد ساله را از بین بردیم».15
نقش عزاداری از دیدگاه امام تنها در مبارزهطلبی با حکومت فاسدان خلاصه نمیشود. بلکه این مراسمها در ایجاد، پویایی و تثبیت نظام صالحان نیز کاملاً مؤثر است.
«نمیدانند که این نهضت امام حسین (ع) آمده تا اینجا، تا این نهضت [انقلاب اسلامی] را درست کرده. این [انقلاب اسلامی] [تابع] است]، این یک شعاعی است از آن نهضت».16 «نهضت ملت بزرگ ایران که در 12 محرم 83، 15 خرداد 42 به شکوفایی گرایید، پردههای تزویر و عوامفریبی شاه را پاره کرد ... و مفتاح نجات اسلام و عدالت به دست آمد و نطفه مقاومت ملی منعقد و با تربیت و روشنگری روشنگران روبهرو شد... و در 29 محرم 98 که رشد و تکامل در حال بلوغ بود، مبدأ انفجار ظاهر شد»17
«این را باید همه گویندگان توجه کنند و ما باید همه متوجه این باشیم که اگر قیام سیدالشهدا سلام الله علیها نبود، امروز ما هم نمیتوانستیم پیرو.ز بشویم».18
جریان دائمی عزاداری به معنای [در حال] آمادهباش بودن مسلمانان است و این روح جوشش و خروش هر لحظه در وحودشان زنده و جوشان است. از این روی همانطور که این مجالس توان نابودی رژیم فاسد، و روی کار آوردن نظامی صالح را دارد، میتواند با زنده بودن خود، نظام صالح را نیز سرپا نگاه دارد.
و این است سر آن جمله کوتاه امام که میفرمود: «باید ماه محرم و صفر را زنده نگه داریم به ذکر مصائب اهلبیت (ع) که با ذکر مصائب اهلبیت (ع) زنده مانده است این مذهب تا حالا».19 «نام مبارک سیدالشهدا را زنده نگه دارید که با زنده بودن او اسلام زنده نگه داشته میشود».20
ب: استمرار نظام صالحان
«الان بیشتر ما احتیاج داریم به این مجالس، تو گوش شما نخوانند به این که این مجلسها بگذاریم حالا و مجالس روضه را خرجهایی که میکنیم، حالا نکنیم و خرج مثلاً این جنگزدهها بکنیم، نه مسئله اینطور نیست... امروز ما به مجالس تعزیه و روضه بیشتر احتیاج داریم از سابق».21
و باز همان جمله حضرت امام که ناظر به نقش نگهبانی و حفظ نظام صالحان است: «محرم و صفر است که اسلام را نگه داشته است.»22
«عاشورا را زنده نگه دارید که با نگه داشتن عاشورا، کشور شما آسیب نخواهد دید.»23
«همین گریهها نگه داشته ما را. گول این شیاطینی که میخواهند این حربه را از دست شما بگیرند... نخورید. جوانهای ما! همینها هست که ماها را حفظ کرده است... مملکت ما را حفظ کرده است...»24
بعد از بحث کارکردها، نوبت به آن میرسد که به ویژگیهای عزاداری اشاره شود. چه این سوال پیش میآید که این همه کارکردها چگونه به دست میآید و چگونه یک مراسم ساده مذهبی و سوگواری میتواند چنین تحولاتی عظیم را در پی بیاورد.
از منظر امام این ویژگیهای عبارتند از:
1ـ گردهمایی بدون هزینه:
«سید مظلومان(ع) یک وسیلهای فراهم کرد برای ملت که بدون این که زحمت باشد برای ملت، مردم مجتمعاند.»25 «این مجالس عزایی که مردم را به هم جوش داده است، به مجرد این که مطلبی پیش میآید، ... تمام قشرهای مردم و عزاداران حضرت سیدالشهداء(ع) مجتمع میشدند و احتیاج به این که زیاد زحمت کشیده بشود و تبلیغات بشود، ندارد. با یک کلمه، وقتی مردم ببینند که این کلمه از حلقوم سیدالشهداء(ع) بیرون میآید همه با هم مجتمع میشوند.»26
2ـ گردهمایی با گرایش خاص:
«این مجلسها مردم را همچو مجتمع میکنند و یک وجهه میدهند. سی میلیون، سی و پنج میلیون جمعیت در دو ماه محرم و صفر و خصوصا دهه عاشورا یک وجهه...، راه میروند.27
3ـ آمادگی برای حق پذیری:
«ماه محرم ماهی است که مردم آمادهاند برای شنیدن مطالب حق و الان مطلب حق ما قضیهای است که در پیش داریم که آزادی و استقلال است و ماه محرم را معین کردیم که راجع به این مسائل صحبت بکنند و...»28
4ـ ایجاد اتحاد کلمه:
«ائمه ما... میخواستند که این ملتها را... یک پارچه کنند، از راههای مختلف اینها را یک پارچه کنند تا آسیبپذیر نباشند. مسائل اسلام، مسائل سیاسی است و سیاستش غلبه دارد بر چیزهای دیگرش.»29
«همین روضههای هفتگی... هماهنگی را ایجاد میکند... اگر دولتهای دیگر بخواهند یک هماهنگی بین تمام قشرها پیدا کنند، میسر نیست برایشان. با صدها میلیاد تومان هم برایشان میسر نیست.»30 «تمام روشنفکرها و تمام غربزدها و تمام قدرتمندها اگر جمع بشوند، نمیتوانند یک 15 خرداد را ایجاد کنند. آنچه این قدرت را دارد، این است که در تحت لوای او همه مجتمعند...»31
«تمام این وحدت کلمهای که موجب پیروزی ما شد: برای خاطر این مجالس عزا و این مجالس سوگواری و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام شد.»32
5ـ زنده نگاه داشتن یک واقعه(عزاداری از شعائر و احیاکننده دین است)
«انقلاب کردیم که شعائر را زنده کنیم... عزاداری کردن برای شهیدی که همه چیز را در راه اسلام داد. یک مسأله سیاسی است، یک مسألهای که در پیشبرد انقلاب اثر به سزا دارد. ما از این اجتماعات استفاده میکنیم. ما از آن الله اکبرها. ملت ما از آن الله اکبرها استفاده کرد. آن الله اکبرها را باید حفظ کرد.
این مظاهر و اموری که در اسلام در آن سفارش شده، باید فکر کنید که اینها یک مسأله سطحی نبوده است... خیر، ما ملت گریه سیاسی هستیم. ما ملتی هستیم که با همین اشکها، سیل جریان میدهیم و خرد میکنیم سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است.»33 «وقتی کلمه راهپیمایی پیش میآید، خیال نکنید که معنایش این است که عزاداری نمیخواهیم. ما از همین اسلام و مظاهر اسلام و شهدای اسلام میتوانیم کارهایمان را انجام دهیم.»34 «اینها شعائر مذهبی است که باید حفظ بشود. اینها یک شعائر سیاسی است که باید حفظ بشود. بازیتان ندهند این قلم فرساها...»35
6ـ تربیت مردم با شعائر:
«این مجالس که مجالس روضه سیدالشهداء بود که پیش ملت آن قدر اهمیت دارد و آن قدر مربی هست و آن قدر تربیت کرده است مردم را...»36 «این گریه آدم ساز است. انسان درست میکند.»37
7ـ عامل تهیج مردم:
«روضه خوانی است که عواطف مردم را همچو تهیج میکند که بر همه چیز حاضرند. وقتی مردم دیدند که سیدالشهداء(ع) جوانهایش را آن طور قطعه قطعه کردند.. برای مردم اسان میشود که جوان بدهند و ما با این حس شهادت دوستی، این معنی را ملت ما پیش برد و رمز همین معنایی بود که از کربلا منعکس شد، به همه جهانی که ما داشتیم...»38
8ـ عامل بسیج مردم:
«جهت سیاسی... این است که یک ملت را بسیج میکند برای یک مقصد اسلامی، مجلس عزا نه برای این است که گریه بکنند برای سیدالشهداء(ع) و اجر ببرند. البته این هم هست... مهم جنبه سیاسی است که ائمه ما در صدر اسلام نقشه اش را کشیدهاند که تا آخر باشد و آن این اجتماع تحت یک بیرق، اجتماع تحت یک ایده و...»39
پینوشت
1ـ ج3،ص153
2ـ ج16، ص208
3ـ ج9، ص201
4ـ ج10، ص32
5ـ ج3،ص34
6ـ ج11،صص125 و 126
7ـ ج3، ص258
8ـ ص259
9ـ همان، ج3،ص156
10ـ ص153
11ـ ج9، ص200
12ـ ج3، ص156
13ـ ج16،ص207
14ـ ج16، ص209
15ـ ج16، ص210
16ـ ج10، ص31
17ـ ج4، ص100
18ـ ج17، ص60
19ـ ج15، ص203
20ـ ج18، ص22
21ـ ج3، ص155
22ـ ج15، ص204
23ـ ص205
24ـ ج10، ص218
25ـ ج17، ص60
26ـ ج16، ص208
27ـ ج3، ص154، در آن زمان جمعیت کشور 35 میلیون نفر بود.
28ـ ص259
29ـ ج3، ص154
30ـ ج10، ص218
31ـ ج16، ص209
32ـ ج17، ص60
33ـ ج3، ص156
34ـ همان، ج3، ص171
35ـ ج10، ص32
36ـ ج11، ص126
37ـ ج9، ص201
38، ج9، ص201
39ـ ج16، ص208