کد مطلب : ۷۸۸۰
مراجع شیعه
درباره آیتالله گرامی قمی
محمدعلي جوان تحصيلات ابتدايِِِي را از سال ۱۳۲۳ در مدرسه باقريه كه در كنار مدرسه فيضيه واقع شده بود آغاز كرد. مدير مدرسه مرحوم آقا رضا برقعى از وعاظ معروف قم بود. پس از آن سيكل شبانه را شروع كرد كه در آن زمان در قم رسم بود. بدين معني كه به طور كلى سه كلاس را در يك سال مىخواندند، او هم شش سال را طى دو سال البته شبانه به طور فشرده خواند.
در اين ايام بود كه به طلبه شدن علاقمند شد. گاهى از طرف پدرش وجوه شرعى را خدمت آيتالله بروجردى مىبرد. ديدار با ايشان تأثير عجيبى بر محمدعلي مىگذاشت. اگرچه پدر و نزديكانش با طلبه شدن او مخالف بودند، اما تحت تاثير منبرهاي آقاى تربتى واعظ در حدود سال ۱۳۳۰ وارد حوزه علميه شد.
دوران تحصیل
در آن دوره خانوادهاش با آنكه اسم و رسمي در شهر داشتند اما در بسياري از اوقات با سختي مادي روزگار سپري ميكردند. زندگي ساير طلبهها هم تقريبا اينگونه بود. محمدعلي فقط از آيتالله بروجردى شهريه مىگرفت. آخرين حد شهريه براى درس خارج خوان مجرد سى تومان بود. پس از فوت آقاى بروجردى شهريه ايشان بين آقايان گلپايگانى و شريعتمدارى تقسيم شد. پس از آن اولين شهريه خصوصىاش را از مرحوم امام گرفت.
در حوزه علميه مقداري از كفايه را نزد آقاى مجاهدى خواند. مقدارى از لمعه را نزد حاج آقا حسين جزائرى خواند. مقدارى از لمعه و قوانين را نيز نزد آقاى ستوده مىخواند. مقدار ديگرى از كفايه را نزد آقاى سلطانى، معالم را نزد يكى از آقايان زنجانى مىخواند و دوره سطح را ظرف پنج سال به پايان رساند. از سال ۳۶ شمسى در درس مرحوم امام و مرحوم آقاى بروجردى حاضر ميشد. مقدارى از رسائل و مكاسب را نزد آقاى مشكينى فراگرفت. از درس آقاى داماد هم استفادههاي زيادي كرد.
شيخ محمدعلي گرامي از سن پانزده سالگى كه مقدارى دروس حوزوى را خوانده بود، درس هم مىگفت. اولين شاگرد ايشان مرحوم آسيد صادق شمس از منبرىهاى قم بود. آقاى شيخ حسن روحانى، آقاى صديق اربابى كه استاد دانشگاه است، آقاى شفيعى نماينده رشت، آسيد رضا اكرمى نماينده مجلس و محمدى گلپايگانى در درس ايشان حاضر مىشدند. آقايان رازينى، فلاحيان و غلامحسين كرباسچى نيز در دورهاي از شاگردان ايشان بودهاند.
ازدواج
در تابستان سال ۱۳۴۰ كه براي زيارت امام هشتم(ع) به مشهد سفر كرده بود از طرف آقاي خسروشاهى كه بعد از انقلاب هم مدتى سفير ايران در واتيكان بود به ناهار دعوت شد و در آن جلسه مقدمات ازدواجش فراهم شد. ثمره آن ازدواج دو فرزند پسر و دو فرزند دختر است.
مبارزات
در زماني كه شاه حوزه علميه را تحت فشار قرار داده يود پدر آيتالله گرامي از پيش قدمهاي مبارزه محسوب ميشد. برادران ايشان نيز به پيروي از رفتار پدر در مبارزه با طاغوت شركت ميكردند. يكي از آنها كه دكتر ارتوپد است مجروحين مدرسه فيضيه را مخفيانه مداوا ميكرد و در راه انداختن اعتصاب پزشكان سهم بهسزايى داشت.
يكي ديگر از برادرانش نيز براي مبارزه با طاغوت با گروه فدائيان خلق اكثريت همكاري ميكرد كه دستگير و زنداني شد. آيتالله گرامي نيز در سال ۴۴ زنداني و سپس تبعيد شدند و در سال ۵۷ توانستند دوباره به قم بازگردند.
تالیفات
اولين تاليف ايشان تحقيقي بود كه در سال ۱۳۳۷ بر كتاب حاشيه نگاشتند كه با نام مقصودالطالب به چاپ رسيد. دومين كتاب شيخ محمدعلي گرامي منطقالمقارن بود كه يك سال پس از كتاب اول چاپ شد. در كتاب منطق المقارن مكاتب روز براى آشنايى طلاب شرح داده شده بود. مكتب ديالكتيك، مكتب دكارت و بيكن و نيز مكتب اخباريون درباره منطق. اين كتاب چند سال پيش توسط يكى از شاگردان درس خارج ايشان به فارسى ترجمه شد.
كتاب «العدالة الاجتماعية فى الاسلام»، تأليف سيدقطب را درسال ۱۳۴۰ به فارسى ترجمه كرد. كتاب نحوالدستورالاسلامى به قلم ابوالعلا مودودى را هم در سال ۴۴ ترجمه كرد كه با نام فارسي قانون اساسى در اسلام منتشر شد.
تعليقهاى بر منظومه و تفكر را نيز در منطق و پنج دفتر هم در فلسفه تاليف كرده است. به دعوت علامه طباطبايي قسمتي از الميزان ايشان را نيز ترجمه كرد. در ترجمه الميزان آقايان ديگر مثل آیتالله مكارم شيرازى، مصباح، نيرى، بروجردى، سيد محمد خامنهاى و شيخ محمد جواد حجتى كرمانى مشاركت ميكردند. بعد از انقلاب داستان دستگيري و تبعيد خود به گنبد قابوس در سال ۴۴ را در كتابى به نام شرح حال يك تبعيدى به سبك رمانتيك نگاشت.