کد مطلب : ۹۲۳۵
علمای شیعه
درباره آیتالله ابوالقاسم خزعلی
اوضاع اقتصادي خانوادة آیتالله خزعلي نابسامان بود تا آنجا كه مادرش، مرحوم ربابه، مجبور بود محصولات غذايي خانگي، از قبيل ترشي تهيه كند و آن را بفروشد تا كمكي براي مخارج خانواده باشد. آقاي خزعلي ده ساله بود كه به همراه خانواده و برخي از بستگان به مشهد مقدس مهاجرت كرد و در آنجا روزگار گذرانيد.
دوران تحصيل
آیتالله خزعلي، در شش يا هفت سالگي به مكتب خانة محلة «سرسوزني» در بروجرد رفت. معلّم او فردي بود به نام «سيد جعفر شيرازي» كه در مسجد محلّه درس ميگفت. با هجرت به مشهد به دبستان رفت و پس از قبولي در امتحان، در كلاس چهارم ابتدايي مشغول به تحصيل شد و همواره از شاگردان نمونة كلاس بود.
پس از پايان رساندن كلاس ششم ابتدايي، به دبيرستان رفت. در آن زمان در مدارس، زبان فرانسوي تدريس ميشد؛ وي نيز به فراگيري زبان فرانسه مشغول بود كه بعدها آن را رها كرد.
در سن ۱۷ سالگی ـ هم زمان با سقوط حكومت رضاشاه و اشغال ايران از سوی متفقين ـ به كار نوشتن دخل و خرج مغازهای و توزيع جنسها بين كسبه سرگرم بود تا از اين راه، به امرار معاش خانواده كمك كند كه ناگهان، بارقههای اشتياق به علوم حوزوي و تحصيل حوزه علميه مشهد دل و جانش را شعله ور ساخت؛ به گونهاي كه كار و كسب را وانهاد، به تحصيل علوم ديني روي آورد.
مقدمات را در حوزه مشهد فرا گرفت و براي تحصيل سطوح به سراغ استادان ممتاز آن ديار رفت. دو سال قبل از ازدواج راهي قم شد تا از محضر بزرگان آن شهر مقدس نيز بهره گيرد و براي نخستين بار در درس خارج فقه آیتالله بروجردي (ره) و خارج اصول امام خميني (ره) حاضر شد كه اين مسأله تا سالها ادامه داشت. همچنين وي در زمينة فلسفه و تفسير نيز از استادان بسياري در حوزه علميه قم بهره برد.
استادان و دوستان
آیتالله خزعلي در طول دوران تحصيل خود از محضر استادان ممتاز و وارستة بسياري بهره برده است. نخستين استاد وي، مرحوم سيد جعفر شيرازي بود كه در مكتب خانه به ايشان قرآن و مسائل مذهبي را آموخت. وي از اينكه نخستين استادش يكي از فرزندان پاك حضرت زهرا 3 بوده اظهار خرسندي ميكند و آن را به فال نيك ميگيرد.
با شروع به تحصيل در حوزه مشهد، صرف و نحو را نزد شيخ علي اكبر دامغاني فرا گرفت و كتاب مغني اللبيب را نزد محقق قوچاني خواند. معالم و لمعه و قوانين را نزد سيد احمد يزدي آموخت.
رسائل، مكاسب و كفايه را نزد مرحوم شيخ هاشم قزويني و بخشي از كفايه را نزد شيخ مجتبي قزويني فراگرفت. اين دو، از استادان ممتاز حوزه علميه مشهد در علم و عمل بودند كه آثار علمي و معنوي ايشان، هنوز در ميان شاگردانشان و در رشد و تعالي حوزه علميه مشهد باقي است.
آیت الله خزعلي در قم، در درس خارج فقه آیت الله بروجردي (ره) و درس خارج فقه حضرت امام خميني (ره) شركت كرد. وي همچنين مدتي در درس آیت الله بهجت حاضر شد و از محضر اين مرد بزرگ نيز كسب فيض كرد. در بخش فلسفه، اشارات را نزد مرحوم حاج شيخ جواد خندقآبادي تهراني خواند و در درس منظومه و اسفار علامه طباطبايي حاضر شد.
آیت الله خزعلي در دوران تحصيل و مبارزه با طلاب و فضلاي بسياري همراه بود كه از ميان آنان ميتوان به شهيد آیت الله مطهري، شهيد آیت الله بهشتي و آیت الله رباني شيرازي اشاره كرد.
فعاليتهای علمی و فرهنگی
آیتالله خزعلي در سالهاي تحصيل و مبارزه خدمات فرهنگي و علمي شاياني به جامعه اسلامي ارزاني داشته است. مهمترين خدمت فرهنگي ايشان در دورة طاغوت، تنوير افكار عمومي و آگاه كردن جوانان مستعدّ و انقلابي از خطرهاي موجود، همچون جريانهاي التقاطي و تز اسلام منهاي روحانيت و مبارزه با جريان روشنفكري غير متعهّد بود. وي در سخنرانيهاي خود همواره بر اسلام ناب و اصيل پاي ميفشرد و جوانان را به اُنس با علما روحانيّت شيعه و پرهيز از فراگيري اسلام از دست ديگران دعوت ميكرد.
در زمينة فعاليتهای علمی، تنها اثري كه از وي به چاپ رسيده، تفسير سورة فاتحة الكتاب است. همچنين او بر شعرهاي عينيّه ابن ابي الحديد دربارة اميرمؤمنان 7 شرحي نگاشته است و در زمينههای قرآني نيز تلاشهايی انجام داده است. بيشتر مطالعات و فعاليتهاي ايشان دربارة قرآن و نهجالبلاغه است.
فعاليتهای سياسي
بخش زيادي از زندگي آیتالله خزعلي به مبارزه با رژيم طاغوت مصروف شده است. او در فاجعه مسجد گوهرشاد در مشهد، نوجواني ده ساله بود كه فرداي حادثه، با پدرش در محل حاضر شده بود و خود ميگويد فجايع رژيم پهلوي چنان بود كه بر من تأثير گذاشت و آن شب، تب كردم! از آغازين حركتهاي ايشان در مبارزه بر ضد رژيم شاه، تبليغ در رفسنجان و افشاي ماهيت شاه بر سر منبر بود كه به دستگيري ايشان و تبعيد به گناباد انجاميد.
در ماجراي انجمنهاي ايالتي و ولايتي، آیتالله خزعلي همواره در كنار امام (ره) بود و از جمله، حامل پيام ايشان براي علماي نجف آباد شد. همچنين وي در هيجدهم فروردين ماه ۱۳۴۳به ديدار امام رفت. امام (ره) به تازگي آزاد شده بود و روزنامه اطلاعات در آن زمان مطلبي نوشته بود مبني بر اينكه امام با دستگاه شاه كنار آمده و آزاد شد.
اين مطلب باعث تأثر امام شده بود در جلسهاي كه چند روز بعد در فيضيه تشكيل شده بود، آیت الله خزعلي به دستور امام بر سر منبر رفت و ماهيّت كذب مطلب روزنامه اطلاعات را افشا كرد. اين سخنراني، در آن روزگار، به دليل حماسي و مستحكم بودن، مشهور شد.
آیت الله خزعلي در طول دوران رژيم شاه، يك بار در زندان قزل قلعه زنداني شد و سه بار تبعيد شد. تبعيد نخست ايشان به گناوه و دامغان بود كه سه سال به طول انجاميد. تبعيد دوم به زابل بود و در تبعيد سوم پنهان شد و روي نشان نداد. در اين زمان بود كه حضرت آيت الله خامنهاي در مخفيگاه به ديدار ايشان رفته و با هم از نزديك آشنا شدند.
آیت الله خزعلي در گزارشهاي ساواك، «روحاني افراطي و اخلالگر طرفدار خميني» ناميده شده بود. در تبعيد سوم وي پنهان شده بود تا ساواك نتواند او را دستگير كند. در اين هنگام خبر شهادت فرزندش در قم به دست او ميرسد. آیت الله خزعلي در تشييع جنازة فرزندش شركت ميكند. او هرگز در تشييع فرزندش، اشك نريخت و خدا را در آن مصيبت سپاس ميگفت.
امضاي آیت الله خزعلي در بسياري از بيانيهها در مرجعيت امام (ره) لزوم مبارزه با رژيم شاه به چشم ميخورد. همچنين وي در دوره طاغوت، همكاري نزديكي با جامعة مدرسين حوزه علميه قم و اعضاي آن داشته است و در مبارزات آن مركز با رژيم شاه به طور جدي شركت ميكرده است.
از ديگر فعاليتهاي او در پيش از انقلاب اسلامي، حمل پيامهاي امام (ره) به آیت الله سيد كاظم شريعتمداري و همچنين دريافت پاسخ آیتالله شريعتمداري به امام(ره) بوده است.
حضرت آیتالله خزعلي پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز فعاليتهای گستردهاي براي پيشبرد انقلاب انجام داده است. وي در اين سالها، همواره يار صديق امام خميني (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامي، حضرت آیت الله خامنهاي بوده و همواره مردم را به پيروي از ولايت مطلقة فقيه، و شناخت هوشمندانة توطئههاي دشمن و نيز مبارزه با خط نفاق تشويق ميكرده است.
آیت الله در طول دوران جنگ تحميلي بارها در جبههها حضور يافت و همواره مآیت دلگرمي رزمندگان اسلام بوده است.
برخي از مسؤوليتهاي ايشان پس از انقلاب اسلامي به شرح زير است:
ـ عضويت در مجلس خبرگان قانون اساسي؛
ـ عضويت در مجلس خبرگان رهبري در سه دوره متوالي به نمايندگي از مردم استان خراسان؛
ـ عضويت در شوراي نگهبان قانون اساسي.