کد مطلب : ۱۸۳۰۳
استنادات قرآنی بیانات رهبری در دیدار مداحان
همزمان با خجسته سالروز ولادت با سعادت حضرت صدیقه کبری(س) و فرزند برومند ایشان، حضرت امام خمینی (ره) جمعی از شاعران و ذاکرین اهل بیت (ع) با حضور در حسینیه امام خمینی با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند.
رهبر معظم انقلاب در این دیدار به فرصتهای ملت ایران اشاره و اظهار کردند: امروز در دوران جمهورى اسلامى این فرصت براى آحاد جامعه هست که حرکت کنند، درست حرکت کنند، درست زندگى کنند، مؤمنانه زندگى کنند، با عفّت زندگى کنند؛ نه اینکه راه گناه بسته است، راه گناه همیشه باز است، امّا راه خوب زیستن، مؤمن زیستن، عفیف زیستن هم در زیر سایه اسلام باز است. البتّه اینجور زندگى کردن لذّتهاى خود را دارد، سختىهاى خود را هم دارد.
ایشان در ادامه سخنان خود به بخشی از آیه ۱۱۲ سوره انعام اشاره کردند و گفتند: همیشه در قبال خطّ پیغمبران، دشمنان بودند.
در این بخش از آیه ۱۱۲ آمده است « کَذلِکَ جَعَلنا لِکُلِ نَبَىٍّ عَدُوًّا شَیطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یوحى بَعضُهُم اِلى بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا...» (و بدین گونه براى هر پیامبرى دشمنى از شیطانهاى انس و جن برگماشتیم بعضى از آنها به بعضى براى فریب [یکدیگر] سخنان آراسته القا مىکنند)
در تفسیر المیزان ذیل این بخش از آیه آمده است: « شیاطین» جمع «شیطان» است که در اصل لغت به معناى شریر مىباشد و در اثر غلبه استعمال بیشتر به «ابلیس» اطلاق مىشود. کلمه «جن» از ماده «جنّ» - به فتح - اتخاذ شده که در اصل لغت به معناى استتار و نهان شدن است و در عرف قرآن به معناى طائفهایی از موجودات غیر ملائکه هستند که شعور و اراده دارند و از حواس ما پنهانند، و خداوند ابلیس را از سنخ جن معرفى کرده است. کلمه «وحى» به معناى گفتار در گوشى و پنهانى و اشاره و امثال آن است. و «زخرف» آن آرایشى را گویند که آدمى را به اشتباه بیندازد، پس «زخرف قول» آن گفتارى است که امر را بر انسان مشتبه سازد. و کلمه «غرور» در این آیه یا مفعول مطلق فعل مقدرى است از جنس خود آن یعنى از ماده «غرر» و یا مفعول له.
بنابراین، معناى آیه چنین مىشود: همانطور که براى تو دشمنانى از شیطانهاى انسى و جنى درست کردهایم که پنهانى و با اشاره علیه تو نقشهریزى مىکنند و با سخنان فریبنده مردم را به اشتباه مىاندازند براى تمامى انبیاى گذشته نیز چنین دشمنانى درست کرده بودیم. و گویا مراد این باشد که شیطانهاى جنى به وسیله وسوسه به شیطانهاى انسى وحى مىکنند و شیطانهاى انسى هم آن وحى را بطور مکر و تسویل پنهانى براى اینکه فریب دهند - یا براى اینکه خود فریب آن را خوردهاند - به همدیگر مىرسانند.
تفسیر نور نیز در مورد این آیه آورده است: از عوامل استقامت و پایدارى انسان، آگاهى از تاریخ و مشکلات دیگران است. مبارزه حقّ و باطل، در طول تاریخ وجود داشته است. رهبر جامعه، باید براى مخالفتها آماده باشد. انتظار ریشهکن شدن مخالفان و بدخواهان را نداشته باشیم. از سنّتهاى الهى روبرو شدن انبیا با مخالفان گوناگون است. کفّار لجوج، شیطانند. شیاطین انس و جنّ از طریق القا به یکدیگر، با هم ارتباط دارند. شیاطین، روشهاى شیطنت را به یکدیگر مىآموزند. مخالفان انبیا، تبلیغات درون گروهى دارند. کلمات زیبا و فریبنده، مىتواند از عوامل اغفال انسان باشد.
بنابراین گزارش، رهبر معظم انقلاب همچنین در بخش دیگری از سخنان خود در این دیدار، اظهار کردند: اگر جلسات ما، جلسات وحدتشکن باشد، این فرصت را از دست دادهایم؛ اگر کیفیّت حرف زدن ما یا مضمون حرفهاى ما جورى باشد که دشمنان ما را در هدفهایشان موفّق بکند، ما این نعمت الهى را - بَدَّلوا نِعمَتَ اللهِ کُفراً - (۶) تبدیل کردهایم به نقمت؛ این را باید مواظب بود، باید مراقب بود.
در این فراز از سخنان معظمله، بخشی از آیه ۲۸ سوره ابراهیم ذکر شده است. این سوره مکی است و به عنوان پنجاهودومین سوره معرفی میشود. چنانکه از نام سوره پیداست، قسمتى از آن درباره حضرت ابراهیم (ع) نازل شده است. بخش دیگرى از این سوره نیز اشاره به تاریخ انبیاى پیشین همچون نوح، موسى و قوم عاد و ثمود میپردازد.
آیات ۲۸ و ۲۹ طبق گفته بسیاری از مفسران درباره کشتگان مشرکان در بدر نازل شده است.
این آیه پیامبر را مورد خطاب قرار داده و یکى از موارد «شجره خبیثه» را ترسیم کرده است.
در تفسیر المیزان آمده است: اینجا خطاب با رسول خدا(ص ) است و وضع پیشوایان کفر و رؤسای ضلالت را که ظلم کرده و کفران نعمت کردند بیان میکند، که نعمات الهی از هر طرف آنها را احاطه کرده بود، اما ایشان به جای شکرگزاری و ایمان به درگاه پروردگار، کفران نعمت کردند و خود و قومشان را به هلاکت کشانیده و به شقاوت و آتش جهنم وارد کردند.
رهبر معظم انقلاب در این دیدار به فرصتهای ملت ایران اشاره و اظهار کردند: امروز در دوران جمهورى اسلامى این فرصت براى آحاد جامعه هست که حرکت کنند، درست حرکت کنند، درست زندگى کنند، مؤمنانه زندگى کنند، با عفّت زندگى کنند؛ نه اینکه راه گناه بسته است، راه گناه همیشه باز است، امّا راه خوب زیستن، مؤمن زیستن، عفیف زیستن هم در زیر سایه اسلام باز است. البتّه اینجور زندگى کردن لذّتهاى خود را دارد، سختىهاى خود را هم دارد.
ایشان در ادامه سخنان خود به بخشی از آیه ۱۱۲ سوره انعام اشاره کردند و گفتند: همیشه در قبال خطّ پیغمبران، دشمنان بودند.
در این بخش از آیه ۱۱۲ آمده است « کَذلِکَ جَعَلنا لِکُلِ نَبَىٍّ عَدُوًّا شَیطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یوحى بَعضُهُم اِلى بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا...» (و بدین گونه براى هر پیامبرى دشمنى از شیطانهاى انس و جن برگماشتیم بعضى از آنها به بعضى براى فریب [یکدیگر] سخنان آراسته القا مىکنند)
در تفسیر المیزان ذیل این بخش از آیه آمده است: « شیاطین» جمع «شیطان» است که در اصل لغت به معناى شریر مىباشد و در اثر غلبه استعمال بیشتر به «ابلیس» اطلاق مىشود. کلمه «جن» از ماده «جنّ» - به فتح - اتخاذ شده که در اصل لغت به معناى استتار و نهان شدن است و در عرف قرآن به معناى طائفهایی از موجودات غیر ملائکه هستند که شعور و اراده دارند و از حواس ما پنهانند، و خداوند ابلیس را از سنخ جن معرفى کرده است. کلمه «وحى» به معناى گفتار در گوشى و پنهانى و اشاره و امثال آن است. و «زخرف» آن آرایشى را گویند که آدمى را به اشتباه بیندازد، پس «زخرف قول» آن گفتارى است که امر را بر انسان مشتبه سازد. و کلمه «غرور» در این آیه یا مفعول مطلق فعل مقدرى است از جنس خود آن یعنى از ماده «غرر» و یا مفعول له.
بنابراین، معناى آیه چنین مىشود: همانطور که براى تو دشمنانى از شیطانهاى انسى و جنى درست کردهایم که پنهانى و با اشاره علیه تو نقشهریزى مىکنند و با سخنان فریبنده مردم را به اشتباه مىاندازند براى تمامى انبیاى گذشته نیز چنین دشمنانى درست کرده بودیم. و گویا مراد این باشد که شیطانهاى جنى به وسیله وسوسه به شیطانهاى انسى وحى مىکنند و شیطانهاى انسى هم آن وحى را بطور مکر و تسویل پنهانى براى اینکه فریب دهند - یا براى اینکه خود فریب آن را خوردهاند - به همدیگر مىرسانند.
تفسیر نور نیز در مورد این آیه آورده است: از عوامل استقامت و پایدارى انسان، آگاهى از تاریخ و مشکلات دیگران است. مبارزه حقّ و باطل، در طول تاریخ وجود داشته است. رهبر جامعه، باید براى مخالفتها آماده باشد. انتظار ریشهکن شدن مخالفان و بدخواهان را نداشته باشیم. از سنّتهاى الهى روبرو شدن انبیا با مخالفان گوناگون است. کفّار لجوج، شیطانند. شیاطین انس و جنّ از طریق القا به یکدیگر، با هم ارتباط دارند. شیاطین، روشهاى شیطنت را به یکدیگر مىآموزند. مخالفان انبیا، تبلیغات درون گروهى دارند. کلمات زیبا و فریبنده، مىتواند از عوامل اغفال انسان باشد.
بنابراین گزارش، رهبر معظم انقلاب همچنین در بخش دیگری از سخنان خود در این دیدار، اظهار کردند: اگر جلسات ما، جلسات وحدتشکن باشد، این فرصت را از دست دادهایم؛ اگر کیفیّت حرف زدن ما یا مضمون حرفهاى ما جورى باشد که دشمنان ما را در هدفهایشان موفّق بکند، ما این نعمت الهى را - بَدَّلوا نِعمَتَ اللهِ کُفراً - (۶) تبدیل کردهایم به نقمت؛ این را باید مواظب بود، باید مراقب بود.
در این فراز از سخنان معظمله، بخشی از آیه ۲۸ سوره ابراهیم ذکر شده است. این سوره مکی است و به عنوان پنجاهودومین سوره معرفی میشود. چنانکه از نام سوره پیداست، قسمتى از آن درباره حضرت ابراهیم (ع) نازل شده است. بخش دیگرى از این سوره نیز اشاره به تاریخ انبیاى پیشین همچون نوح، موسى و قوم عاد و ثمود میپردازد.
آیات ۲۸ و ۲۹ طبق گفته بسیاری از مفسران درباره کشتگان مشرکان در بدر نازل شده است.
این آیه پیامبر را مورد خطاب قرار داده و یکى از موارد «شجره خبیثه» را ترسیم کرده است.
در تفسیر المیزان آمده است: اینجا خطاب با رسول خدا(ص ) است و وضع پیشوایان کفر و رؤسای ضلالت را که ظلم کرده و کفران نعمت کردند بیان میکند، که نعمات الهی از هر طرف آنها را احاطه کرده بود، اما ایشان به جای شکرگزاری و ایمان به درگاه پروردگار، کفران نعمت کردند و خود و قومشان را به هلاکت کشانیده و به شقاوت و آتش جهنم وارد کردند.
مرجع : ایکنا