کد مطلب : ۲۱۳۷۷
نگاهی به مقاتل مشهور امام حسین(ع)
«مقتل ابومخنف»؛ کهنترین مقتل امام حسین(ع)
مقتل ابومخنف قدیمیترین مقتلی است که به دست آمده و مطالب آن نخست در تاریخ طبری و سپس در مآخذ بعدی نقل شده است. ابومخنف از اصحاب امام جعفرصادق(ع) بود و در کوفه میزیست و از علمای بزرگ تاریخ به شمار میرفته است.
لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف که به ابومخنف شهرت دارد، از مشهورترین راویان اخبار در قرن دوم است که وقایع بسیاری از قرن نخست هجری را ثبت کرده است. ابومخنف پیش از هرچیزی یک تاریخنگار بوده و اقتضای نگاه تاریخیاش، به ویژه در دو قرن اول، اعتماد بر نقلهای شفاهی، منابع و ناقلانی است که برخی از آنها بعدترها ناشناخته ماندهاند. از سوی دیگر اطلاع نه چندان دقیقی که از زندگی و مذهب وی در دست است، باعث شده که برخی با نگاهی تردیدآمیز به میراث تاریخی وی نگاه کنند. اما آنچه در این میان روشن است، اعتماد مورخان بزرگی چون بلاذری و طبری به اخباری است که وی نقل کرده، از این روست که نجاشی، کتابشناس گرانقدر شیعه، وی را تاریخنگاری معرفی کرده که در آثارش «اطمینان» وجود دارد.
ابومخنف قضایای بسیاری از صدر اسلام گزارش کرده و به هر یک در کتابی مستقل پرداخته؛ سقیفه، جمل، صفین، نهروان و بسیاری قضایای دیگر. اما آنچه از همه مشهورتر است، گزارشی است که وی از واقعه کربلا دارد و به واسطه چند نفر از قضایای کربلا روایت کرده است. جایگاه بلند ابومخنف به عنوان یکی از بزرگترین تاریخنگاران سده دوم هجری به گزارش وی اعتبار زیادی بخشید و بسیاری همچون طبری در کتاب تاریخاش و ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبین به نقل او اعتماد بسیار زیادی کردند.
مقتل ابومخنف با نام مقتلالحسین(ع)، مقتل ابی مخنف و یا مصرعالحسین(ع) چندین بار به چاپ رسیده است و قضایای پیش از خروج امام حسین(ع) از مدینه تا بازگشت اسیران به مدینه را دربردارد. روایتها نسبتاً با تفصیل و جزئیات است و سیر داستانی دارد و در میانشان اشعار بسیاری نیز از شخصیتهای حاضر در هر واقعه نقل شده است. ابومخنف در ابتدای هر روایت سند آن را نیز ذکر کرده و به نام کسی که از او حکایت کرده اشاره میکند و اعتبارسنجی روایات نقل شده در کتاب خود را تسهیل میبخشد. چنین نکاتی در کنار کهن بودن اثر وی ـ که کهنترین متن مستقل در باب واقعه کربلا به حساب میآید- باعث شد که مقتل وی شهرت بسیاری پیدا کند و به عنوان منبع اصلی در شناخت واقعه کربلا مورد توجه قرار گیرد.
البته اختلاف بسیار میان نسخ موجود و نیز تشکیکهایی که پیرامون صحت انتساب این نسخهها به وی بوده و از سوی دیگر برخی قرائن درون کتاب باعث شد اعتماد چندانی بر این چاپها نتوان داشت. از این رو برخی به بازسازی واقعه کربلا به روایت ابی مخنف بر اساس آنچه در تاریخ طبری آمده، دست زدند و چندین کتاب به نام متقلالحسین(ع) یا مقتل ابی مخنف به روایت طبری به چاپ رسیده است. اما هنوز جای تلاشی مجدد برای تعیین دقیق میزان جعل در نسخ باقی مانده از کتاب وی و نیز بازسازی محققانه کتاب براساس آنچه در کتب بعدی آمده، باقی است.
حاج شیخ عباس قمی در مقدمه «نفسالمهموم» مینویسد: «نزد من ثابت و محقق شده است که این مقتل معروف به ابیمخنف که با عاشر بحار به طبع رسیده است، از آنِ ابیمخنف معروف یا مورخ معتبر دیگری نیست و چیزی که در آن یافت شود و دیگری نقل نکرده باشد، اعتماد را نشاید، اما ابومخنف لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف ازدی از بزرگان اصحاب خبر بود و کتب بسیاری در سیره تألیف کرده است، از جمله کتاب مقتلالحسین که علما از آنها بسیار نقل کنند و بیشتر منقولات تاریخ طبری در مقتل، از ابومخنف گرفته شده است و هر کس این مقتل معروف را با آنچه طبری نقل کرده مقابله کامل کند، داند که این مقتل از وی نیست.»
لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف که به ابومخنف شهرت دارد، از مشهورترین راویان اخبار در قرن دوم است که وقایع بسیاری از قرن نخست هجری را ثبت کرده است. ابومخنف پیش از هرچیزی یک تاریخنگار بوده و اقتضای نگاه تاریخیاش، به ویژه در دو قرن اول، اعتماد بر نقلهای شفاهی، منابع و ناقلانی است که برخی از آنها بعدترها ناشناخته ماندهاند. از سوی دیگر اطلاع نه چندان دقیقی که از زندگی و مذهب وی در دست است، باعث شده که برخی با نگاهی تردیدآمیز به میراث تاریخی وی نگاه کنند. اما آنچه در این میان روشن است، اعتماد مورخان بزرگی چون بلاذری و طبری به اخباری است که وی نقل کرده، از این روست که نجاشی، کتابشناس گرانقدر شیعه، وی را تاریخنگاری معرفی کرده که در آثارش «اطمینان» وجود دارد.
ابومخنف قضایای بسیاری از صدر اسلام گزارش کرده و به هر یک در کتابی مستقل پرداخته؛ سقیفه، جمل، صفین، نهروان و بسیاری قضایای دیگر. اما آنچه از همه مشهورتر است، گزارشی است که وی از واقعه کربلا دارد و به واسطه چند نفر از قضایای کربلا روایت کرده است. جایگاه بلند ابومخنف به عنوان یکی از بزرگترین تاریخنگاران سده دوم هجری به گزارش وی اعتبار زیادی بخشید و بسیاری همچون طبری در کتاب تاریخاش و ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبین به نقل او اعتماد بسیار زیادی کردند.
مقتل ابومخنف با نام مقتلالحسین(ع)، مقتل ابی مخنف و یا مصرعالحسین(ع) چندین بار به چاپ رسیده است و قضایای پیش از خروج امام حسین(ع) از مدینه تا بازگشت اسیران به مدینه را دربردارد. روایتها نسبتاً با تفصیل و جزئیات است و سیر داستانی دارد و در میانشان اشعار بسیاری نیز از شخصیتهای حاضر در هر واقعه نقل شده است. ابومخنف در ابتدای هر روایت سند آن را نیز ذکر کرده و به نام کسی که از او حکایت کرده اشاره میکند و اعتبارسنجی روایات نقل شده در کتاب خود را تسهیل میبخشد. چنین نکاتی در کنار کهن بودن اثر وی ـ که کهنترین متن مستقل در باب واقعه کربلا به حساب میآید- باعث شد که مقتل وی شهرت بسیاری پیدا کند و به عنوان منبع اصلی در شناخت واقعه کربلا مورد توجه قرار گیرد.
البته اختلاف بسیار میان نسخ موجود و نیز تشکیکهایی که پیرامون صحت انتساب این نسخهها به وی بوده و از سوی دیگر برخی قرائن درون کتاب باعث شد اعتماد چندانی بر این چاپها نتوان داشت. از این رو برخی به بازسازی واقعه کربلا به روایت ابی مخنف بر اساس آنچه در تاریخ طبری آمده، دست زدند و چندین کتاب به نام متقلالحسین(ع) یا مقتل ابی مخنف به روایت طبری به چاپ رسیده است. اما هنوز جای تلاشی مجدد برای تعیین دقیق میزان جعل در نسخ باقی مانده از کتاب وی و نیز بازسازی محققانه کتاب براساس آنچه در کتب بعدی آمده، باقی است.
حاج شیخ عباس قمی در مقدمه «نفسالمهموم» مینویسد: «نزد من ثابت و محقق شده است که این مقتل معروف به ابیمخنف که با عاشر بحار به طبع رسیده است، از آنِ ابیمخنف معروف یا مورخ معتبر دیگری نیست و چیزی که در آن یافت شود و دیگری نقل نکرده باشد، اعتماد را نشاید، اما ابومخنف لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف ازدی از بزرگان اصحاب خبر بود و کتب بسیاری در سیره تألیف کرده است، از جمله کتاب مقتلالحسین که علما از آنها بسیار نقل کنند و بیشتر منقولات تاریخ طبری در مقتل، از ابومخنف گرفته شده است و هر کس این مقتل معروف را با آنچه طبری نقل کرده مقابله کامل کند، داند که این مقتل از وی نیست.»
مرجع : ایکنا