کد مطلب : ۲۱۵۰۱
تلویزیون و عزاداری
آیین و مناسک دینی از ابتدای ظهورشان با هدفی خاص یعنی تقرب به معبود منظور ترتب یافته اند و انتظار می رود با انجام مناسک هر آیینی به نزدیکترین حالت قرب نائل شد.در این میان یکی از بزرگترین مناسک؛ عزاداری محرم است که از گذشته تا به امروز علاوه بر گسترش فراوان با تاروپود فرهنگ های عمومی ـ از جمله ایرانی ـ تنیده شده است و هیچ ایرانی را نمی توانید بیابید که از این آیین متاثر نباشد.
با ورود تکنولوژی های ارتباطاتی به ایران علی رغم مخالفت طولانی مدت نهادهای سنتی در نهایت شاهد ورود موج تکنولوژی به هیآت عزاداری –که عمدتا خارج از مساجد در حسینیه ها و منازل حضور داشتند-بودیم. با ورود تکنولوژی از اوایل دهه هشتاد ساختار هیات های عزاداری نیز به طور وسیعی تغییر یافت و شاهد پدید آمدن سبک و نحوه ی جدید عزاداری شدیم. به طوری که تعریف بسیاری از عناصر اصلی عزاداری نیز متفاوت شد و ظهور مداحان مردم پسند –پاپ- مهمترین تغییری بود که به تبع آن محتوای اشعار و سبک عزاداری نیز به سوی مردم پسندی نیل یافت.
اما علاوه بر تغییر فوق؛ رسانه های جمعی بالاخص تلویزیون نیز تحت تاثیر فراگیر شدن صوت و تصاویر حرفه ایِ این مناسک خود را ملزم دانست که از این قافله عقب نماند و سالهاست در محرم شاهد دستهی انبوهی از پخش مراسم های عزاداری (روضه تا سینه زنی و نوحه) بواسطه شبکه های متنوع تلویزیونی می باشیم
کافیست نگاهی کوتاه به کارکرد و غایت تلویزیون بیندازیم تا این معما مطرح شود که چگونه میتوان تومان مناسکی که ملزم به حزن و اندوه است را بواسطه تلویزیون که وظیفه اصلی اش علاوه بر ژورنالیسم غفلت آفرین، تامین سرگرمی میباشد, انتشار داد.
اگر بپذیریم آیین عزاداری امری قدسی است نتیجتا باید پذیرفت که باید در شرایط خاصی صورت بپذیرد تا احساس و افکار افراد را بسمت مقصود منظور هدایت کند.یقینا این امر قدسی “منحصر به فرد” بوده و گنجاندن آن در قاب پیکسل در واقع انتقال احساسات با آدم آهنی است.حال اگر دست یابی به نسخه ی بدل و الکترونیزه شده ی این امر قدسی در هر مکانی آن هم بواسطه ی ابزارآلات به تامین سرگرمی منتهی شود؛ در نهایت شاهد یک نسخه ای از آیین مردم پسند شده ی کالاشده ی سرگرمی مانند، هستیم که در صورت ادامه ی هجوم مراسم عزاداری در هر زمان و هر نقطه به انسان ها(که عمدتا میانگین عزاداری انسان های مذهبی دو الی سه ساعت است اما در تلویزیون هر ساعته شاهد عزاداری می باشیم) علاوه بر القای وجه سرگرمی به آن حتی در محیط حقیقی نیز باعث ریزش مخاطبان میشود.
با ورود تکنولوژی های ارتباطاتی به ایران علی رغم مخالفت طولانی مدت نهادهای سنتی در نهایت شاهد ورود موج تکنولوژی به هیآت عزاداری –که عمدتا خارج از مساجد در حسینیه ها و منازل حضور داشتند-بودیم. با ورود تکنولوژی از اوایل دهه هشتاد ساختار هیات های عزاداری نیز به طور وسیعی تغییر یافت و شاهد پدید آمدن سبک و نحوه ی جدید عزاداری شدیم. به طوری که تعریف بسیاری از عناصر اصلی عزاداری نیز متفاوت شد و ظهور مداحان مردم پسند –پاپ- مهمترین تغییری بود که به تبع آن محتوای اشعار و سبک عزاداری نیز به سوی مردم پسندی نیل یافت.
اما علاوه بر تغییر فوق؛ رسانه های جمعی بالاخص تلویزیون نیز تحت تاثیر فراگیر شدن صوت و تصاویر حرفه ایِ این مناسک خود را ملزم دانست که از این قافله عقب نماند و سالهاست در محرم شاهد دستهی انبوهی از پخش مراسم های عزاداری (روضه تا سینه زنی و نوحه) بواسطه شبکه های متنوع تلویزیونی می باشیم
کافیست نگاهی کوتاه به کارکرد و غایت تلویزیون بیندازیم تا این معما مطرح شود که چگونه میتوان تومان مناسکی که ملزم به حزن و اندوه است را بواسطه تلویزیون که وظیفه اصلی اش علاوه بر ژورنالیسم غفلت آفرین، تامین سرگرمی میباشد, انتشار داد.
اگر بپذیریم آیین عزاداری امری قدسی است نتیجتا باید پذیرفت که باید در شرایط خاصی صورت بپذیرد تا احساس و افکار افراد را بسمت مقصود منظور هدایت کند.یقینا این امر قدسی “منحصر به فرد” بوده و گنجاندن آن در قاب پیکسل در واقع انتقال احساسات با آدم آهنی است.حال اگر دست یابی به نسخه ی بدل و الکترونیزه شده ی این امر قدسی در هر مکانی آن هم بواسطه ی ابزارآلات به تامین سرگرمی منتهی شود؛ در نهایت شاهد یک نسخه ای از آیین مردم پسند شده ی کالاشده ی سرگرمی مانند، هستیم که در صورت ادامه ی هجوم مراسم عزاداری در هر زمان و هر نقطه به انسان ها(که عمدتا میانگین عزاداری انسان های مذهبی دو الی سه ساعت است اما در تلویزیون هر ساعته شاهد عزاداری می باشیم) علاوه بر القای وجه سرگرمی به آن حتی در محیط حقیقی نیز باعث ریزش مخاطبان میشود.
مرجع : پایگاه علمی تخصصی علوم اجتماعی اسلامی ایرانی