کد مطلب : ۲۵۱۲
فقدان خلاقيت در مناسک مذهبي
نوشته: دکتر حسينعلي شيرين
در بعد اقتصادي نشانه ديگر خلاقيت آن است که آيا براي هميشه بايد دستمان دراز باشد و از اين و آن کمک بگيريم و يا با خلاقيت زمينهاي را فراهم آوريم که موجب رونق اقتصادي خود و جامعهاي گردد که در آن زندگي ميکنيم. در روزگاري که تعريف دقيقي از فرهنگ و اخلاق وجود نداشته باشد و روزانه شاهد بيفرهنگيها و بياخلاقيهاي فراواني باشيم، ماندن در مسير اخلاق و فرهنگ، خود گوياي خلاقيت است.
در مسائل اعتقادي، خلاقيت آن است که آدمي توان انتخاب راه اصيل را از ميان راههاي متعدد داشته باشد. مثلاً در ارتباط با عمل به دستورات دين و متخلق شدن به اخلاق الهي و تنظيم مسائل اعتقادي تن دادن به آنچه در جامعه مرسوم است آيا نشاني از خلاقيت دارد و يا آنکه بايد با روحيهاي آزاد دست به تفحص و تحقيق زد و راهي را که مرضي حق تعالي است و توسط پيامبر (ص) و ائمه (ع) طي شده پيدا كرد؟ مثلاً بايد از خود پرسيد آيا مشي پيامبر (ص) و ائمه در ارتباط با مردم، مريدپروري يا شاگردپروري بود؟ دست يافتن به بهترين راهي که آزادي انديشه و پرورش تفکر را در بر داشته باشد، بهترين نوع خلاقيت است.
نشانهي ديگر خلاقيت آن است که زندگيساز و رشددهنده و رو به تعالي و تکامل باشد و نه آنکه موجب تحجر و واپسگرايي و افسردگي شود؛ مثلاً در عزاداريها موجب پرورش روحيه حماسي و غيرت و مردانگي شود و نوع دوم که پس از دفاع مقدس اتفاق افتاد. اين فاکتورها را در عزاداريها نداریم و يا کم ميتوان از آن نشاني يافت و بيشتر عزاداريها نمادي از بيتعريفي و دلمردگي و مريدپروري و معرفتزدايي شده است.
انتخاب يکي از اين دو نوع عزاداري ميتواند نمادي از روحيه خلاق و يا غيرخلاق باشد و يا شايد بتوان نوع ديگري از عزاداري را يافت که موجب تقويت ايمان، معرفت، آزادگي و مسئوليتپذيري شود و قطعاً رسيدن به چنين نمونهاي خلاقيتي خاص ميطلبد که توان تهيه اسباب و لوازم و مقدمات چنين کار سترگي را داشته باشد.
به طور مسلم عزاداري که همراه خلاقيت باشد، عزادار را تبديل به عنصر فعالي ميکند که عمل به دستورات دين هر روز در او بهتر جلوهگر ميگردد و در چنين شرايطي مردم نسبت به هم با مهر و محبت برخورد ميکنند و قطعاً احساس مسئوليت مردم نيز بيشتر ميگردد، مانند آنچه در انقلاب و سالهاي دفاع مقدس اتفاق افتاد و اينگونه اخلاق است که زمينه متخلق شدن جامعه به اخلاق الهي را مهيا ميکند.
اگر عزاداري نتواند آدمي را نماز اول وقتخوان بار آورد و غيبت، تهمت، دروغ، افترا، بهتان، زيادهگويي و لغوگويي را از ساحت زندگي بزدايد و مهر و محبت را ميان جامعه بيشتر کند و روز به روز سطح علم و آگاهي و دانايي و دانش و فهم و درايت را بالاتر برد، بايد چنين عزاداري را دور ريخت، چرا که چنين عزاداري مرضي حق تعالي و سنت معصوم (ع) نيست. بايد دست به خلاقيتي زد و راهي را انتخاب نمود که موجب عاقبت به خيري جامعه شود.
مناسک مذهبي در انحراف
اتفاقي که هماکنون در جامعه ما در حال روي دادن است برعکس آن چيزي است که در شيعه علوي پیش آمده است. مناسک مذهبي به گونهاي برگزار ميشود که با اصل دين و رسالت حرکت آن بزرگواران کاملاً در تضاد است.
مداحان در مجالس عزاداري از ائمه بتهاي بزرگي ميسازند و حتي بعضي مواقع آنها را در حدّ خدا (نعوذ بالله) بزرگ ميکنند. اينگونه تصويرسازي براي مردم عادي باعث ميشود تا جو فکري جامعه به سمتي حرکت کند که ائمه (ع) را افرادي جدا از جامعه به حساب بياورند و آنها را از جنس آدمیزاد ندانند و براي آنها جايگاهي دستنيافتني درست ميکنند.
در صورتي که ائمه (ع) در ميان جامعه و از جنس آدم بودهاند و تمام فعاليتهاي آنها از متن جامعه برخاسته است. خداوند چنين قابليتي را به انسان داده که يا مثل حيوان پست باشد و يا همانند امام حسين (ع) آن رشادتها را در واقعه عاشورا بيافريند.
امروزه در جامعه ما برگزاري نامناسب مناسک مذهبي، شيعه علوي را به شيعه غالي تبديل کرده است، زيرا همه چيز به صورت غيرواقعي به مردم نشان داده ميشود. به طور حتم اين مسائل انحطاطي، به مرور زمان به باور مردم تبديل شده و درست کردن آن در آينده بسيار مشکل خواهد شد.