کد مطلب : ۳۲۳۸۷
درباره آیین سنتی عزاداری سقایی؛ یک بغل شعر و یک مشک آب
رضا محمدنیا
سکینه گفت واعطشاه،عموجان تشنه ام تشنه»
صدا ازمیان جمعیتی برمیخاست که با لباسهایی مشکی که تا سرزانوانشان بود و با کلاهی سیاه برسر و مشک آبی بر دوش والبته جامها و پیالههایی دردست،خود را به بازار میرساندند و آن دو خط شعر بالا را زمزمه میکردند.
نام این شیوه ازعزاداری سقایی است.ترکیبی ازشعروادبیات،درکنارهنرنوایی وهمخوانی واستفاده از پوششها واجراهایی که کمیهم به نمایشهای آیینی شباهت دارد.یک شیوه اصل و نسب دار و تاریخی ازمراسم عزاداری محرم که متاسفانه کم رنگ که نه،بی رنگ شده است.
انگار که داریم درباره یک خاطره صحبت میکنیم که تازه آن هم مال پیرمردهاست. شاید تنها قوت قلب طرفداران سنت به کاشان وهمدان والبته مناطقی از خراسان مربوط شود.آنجاها هنوزهم از این مراسم رنگ و بو دارد.جان دارد و جا دارد.البته این مراسم درهرکدام ازآن شهرها نیز ویژگیهای منحصربه فرد خود را دارد وازطعم کاشانی گرفته تا مزه همدانی اش را جانانه حفظ کرده است.آیین سقایی به خاطر جنبههای منحصر به فرد مذهبی وهنری والبته فرهنگی اش مدتی است که ثبت ملی شده است.حتماً با نگارنده هم عقیده اید که ارزش یک سنت هنرمندانه سالهای دور کمتر از یک خانه قدیمییا یک عتیقه زیر خاکی و نقاشی ارزشمند نیست واتفاقاًهوای این یکی را باید بیش از دیگران داشت. بیایید تا کمیازویژگیهای شعروادبیات دراین سنت بدانیم و با کتابی ارزشمند دراین باره آشنا شویم.
نغمههای عاشورایی
هردسته عزاداری سقایی«بابا» دارد.در این آیین به سرپرست و بزرگتر دستهها بابا میگویند. اومراسم را با شعر خوانی درستایش اهل بیت آغازمیکند و در ادامه سقاها مرثیه خوانی میکنند و اشعار سقایی میخوانند و در پایان هم دعای بابا بدرقه راه مستمعان و عزا داران خواهد بود.
بیشتر اشعار جنبه روایت گونه دارد و اززبان شخصیتهای کربلا به خصوص زنان و کودکان بیان میشود.البته در جایی مثل همدان به خوبی میتوان حضور پررنگ اشعارصابرهمدانی را دراین مراسم یافت.
یکی ازجذاب ترین بخشهای این مراسم را باید درترکیب بند و ترجیع بندهایی سراغ گرفت که برای نوجوانانی که تازه در این مراسم حضور پیدا میکردند، زمزمه میشد.دراین اشعاربه لباس ووسایل سقایی اشاره میشد- از کشکول و قلاب گرفته تا کمربند وسایر لباسهای سقایی- و در حالی که آن لباس را به نوجوانان هدیه میدادند تا برتن کنند،بابای دسته،شعری را میخواند و دیگران تکرار میکردند:
شیرو قلابم ازگردان شیرافکن بود
برمن ارزان تر زپیران طریقت فن بود
برکمربندم که این شایسته بستن بود
ذکر یا وهاب کو را رایت احسن بود
گویم اکنون با سرود حزن و ابکای حسین
جانم هزاربار فدای تو یا حسین
کم غصه نیست درد وعزای تویا حسین…
اشعارسقاخانی با مضامین قرآنی وعرفانی و حقایق تاریخی همراه است و میتوانیم مطمئن باشیم که شعور به مسلخ شور نرفته است. یکی دیگر از بیستهای هنری این مراسم را باید به دستگاههای آوازی مورد استفاده نغمه خوانانش داد. بیشتراشعار به صورت نوحههای برگرفته از
مقامهای سنتی است. مثلاً درکاشان،بیشترآوازها درقالب دشتی وشورو ابوعطا وافشاری وهمایون است تا هرآنچه اتفاق میافتد، زیبایی شناسانه باشد و رونق بازار ارادتمندان گردد.
واینک کتاب
یکی از جذاب ترین وممتازترین آثاری که درباره عزاداریهای امام حسین(ع) نوشته شده است،از آقای سید حسین معتمدی است.او کتابی را با عنوان«عزاداری سنتی شیعیان» نوشته است که در هفت جلد به تمام آنچه در جهان درباره عزاداریهای شیعیان گذشته، پرداخته است.
جلد چهارم این کتاب بینظیر درباره اشعار آیین سقایی است.اودرجایی گفته است که مهمترین سرمایه آیین سقایی بر سه پایه مدح و روضه خوانی و البته نوحه سرایی است.معتمدی تمام آداب و رسوم و نوحههای سقایی و مراحل اجرای آن را آورده و به طور کامل معرفی کرده است و تصاویر بسیار زیبا و جذابی از این مراسم را منتشر کرده است.
البته ردپای آیین سقایی درادبیات و کتب ایرانی قدیمیترازاین حرفها است. شما میتوانید تا حضورتمام قد این آیین را در فتوت نامههای عصر صفوی و فتوت نامه سلطانی ملا حسین واعظ کاشانی،به راحتی بیابید.مثلاً جالب است که ملا حسین در کتاب خود شروطی دهگانه را برای کسانی که میخواهند تا دراین آیین سقایی حضور داشته باشند، مطرح میکند که از اجازه گرفتن برای ورود به مجلس عزاداری شروع میشود وتا اهمیت برگزاری مراسم در مکانی عمومیمثل مسجد –برای استفاده همه مردم- را شامل میشود.
در حاشیه سریال ثبت ملی
دراین سالها،خبرهای زیادی درباره ثبت ملی آیینهای عزاداری همچون سقایی و سقاخوانی و طشت گذاری و …در رسانهها منعکس شده است، اما هنگامیکه پای صحبت کسانی مثل سید حسین معتمدی کاشانی،مؤلف کتاب عزاداریهای سنتی شیعیان مینشینیم، حرف دیگری میزند و پای چیزی فراتر از ثبت ملی و میراث معنوی گفتنها را وسط میکشد.
او میگفت که باید اشعار و سبکها ونوحههای سقاخوانی را در سراسر کشور ترویج داد تا فراموش نشود.
البته او خوب میداند که این کار، نه کار او که کار آنهایی است که بودجه دارند واسمشان مسئول است. او میگفت که آرزو دارد تا مراکز تعلیم سقاخوانی را ترویج دهد و البته به قول خودش پولی هم ندارد. این ثبت ملی
کردنها،بسیار ارزشمند است اما کنارش کمیبرنامه و اندکی بوجه هم باید باشد.
صدا ازمیان جمعیتی برمیخاست که با لباسهایی مشکی که تا سرزانوانشان بود و با کلاهی سیاه برسر و مشک آبی بر دوش والبته جامها و پیالههایی دردست،خود را به بازار میرساندند و آن دو خط شعر بالا را زمزمه میکردند.
نام این شیوه ازعزاداری سقایی است.ترکیبی ازشعروادبیات،درکنارهنرنوایی وهمخوانی واستفاده از پوششها واجراهایی که کمیهم به نمایشهای آیینی شباهت دارد.یک شیوه اصل و نسب دار و تاریخی ازمراسم عزاداری محرم که متاسفانه کم رنگ که نه،بی رنگ شده است.
انگار که داریم درباره یک خاطره صحبت میکنیم که تازه آن هم مال پیرمردهاست. شاید تنها قوت قلب طرفداران سنت به کاشان وهمدان والبته مناطقی از خراسان مربوط شود.آنجاها هنوزهم از این مراسم رنگ و بو دارد.جان دارد و جا دارد.البته این مراسم درهرکدام ازآن شهرها نیز ویژگیهای منحصربه فرد خود را دارد وازطعم کاشانی گرفته تا مزه همدانی اش را جانانه حفظ کرده است.آیین سقایی به خاطر جنبههای منحصر به فرد مذهبی وهنری والبته فرهنگی اش مدتی است که ثبت ملی شده است.حتماً با نگارنده هم عقیده اید که ارزش یک سنت هنرمندانه سالهای دور کمتر از یک خانه قدیمییا یک عتیقه زیر خاکی و نقاشی ارزشمند نیست واتفاقاًهوای این یکی را باید بیش از دیگران داشت. بیایید تا کمیازویژگیهای شعروادبیات دراین سنت بدانیم و با کتابی ارزشمند دراین باره آشنا شویم.
نغمههای عاشورایی
هردسته عزاداری سقایی«بابا» دارد.در این آیین به سرپرست و بزرگتر دستهها بابا میگویند. اومراسم را با شعر خوانی درستایش اهل بیت آغازمیکند و در ادامه سقاها مرثیه خوانی میکنند و اشعار سقایی میخوانند و در پایان هم دعای بابا بدرقه راه مستمعان و عزا داران خواهد بود.
بیشتر اشعار جنبه روایت گونه دارد و اززبان شخصیتهای کربلا به خصوص زنان و کودکان بیان میشود.البته در جایی مثل همدان به خوبی میتوان حضور پررنگ اشعارصابرهمدانی را دراین مراسم یافت.
یکی ازجذاب ترین بخشهای این مراسم را باید درترکیب بند و ترجیع بندهایی سراغ گرفت که برای نوجوانانی که تازه در این مراسم حضور پیدا میکردند، زمزمه میشد.دراین اشعاربه لباس ووسایل سقایی اشاره میشد- از کشکول و قلاب گرفته تا کمربند وسایر لباسهای سقایی- و در حالی که آن لباس را به نوجوانان هدیه میدادند تا برتن کنند،بابای دسته،شعری را میخواند و دیگران تکرار میکردند:
شیرو قلابم ازگردان شیرافکن بود
برمن ارزان تر زپیران طریقت فن بود
برکمربندم که این شایسته بستن بود
ذکر یا وهاب کو را رایت احسن بود
گویم اکنون با سرود حزن و ابکای حسین
جانم هزاربار فدای تو یا حسین
کم غصه نیست درد وعزای تویا حسین…
اشعارسقاخانی با مضامین قرآنی وعرفانی و حقایق تاریخی همراه است و میتوانیم مطمئن باشیم که شعور به مسلخ شور نرفته است. یکی دیگر از بیستهای هنری این مراسم را باید به دستگاههای آوازی مورد استفاده نغمه خوانانش داد. بیشتراشعار به صورت نوحههای برگرفته از
مقامهای سنتی است. مثلاً درکاشان،بیشترآوازها درقالب دشتی وشورو ابوعطا وافشاری وهمایون است تا هرآنچه اتفاق میافتد، زیبایی شناسانه باشد و رونق بازار ارادتمندان گردد.
واینک کتاب
یکی از جذاب ترین وممتازترین آثاری که درباره عزاداریهای امام حسین(ع) نوشته شده است،از آقای سید حسین معتمدی است.او کتابی را با عنوان«عزاداری سنتی شیعیان» نوشته است که در هفت جلد به تمام آنچه در جهان درباره عزاداریهای شیعیان گذشته، پرداخته است.
جلد چهارم این کتاب بینظیر درباره اشعار آیین سقایی است.اودرجایی گفته است که مهمترین سرمایه آیین سقایی بر سه پایه مدح و روضه خوانی و البته نوحه سرایی است.معتمدی تمام آداب و رسوم و نوحههای سقایی و مراحل اجرای آن را آورده و به طور کامل معرفی کرده است و تصاویر بسیار زیبا و جذابی از این مراسم را منتشر کرده است.
البته ردپای آیین سقایی درادبیات و کتب ایرانی قدیمیترازاین حرفها است. شما میتوانید تا حضورتمام قد این آیین را در فتوت نامههای عصر صفوی و فتوت نامه سلطانی ملا حسین واعظ کاشانی،به راحتی بیابید.مثلاً جالب است که ملا حسین در کتاب خود شروطی دهگانه را برای کسانی که میخواهند تا دراین آیین سقایی حضور داشته باشند، مطرح میکند که از اجازه گرفتن برای ورود به مجلس عزاداری شروع میشود وتا اهمیت برگزاری مراسم در مکانی عمومیمثل مسجد –برای استفاده همه مردم- را شامل میشود.
در حاشیه سریال ثبت ملی
دراین سالها،خبرهای زیادی درباره ثبت ملی آیینهای عزاداری همچون سقایی و سقاخوانی و طشت گذاری و …در رسانهها منعکس شده است، اما هنگامیکه پای صحبت کسانی مثل سید حسین معتمدی کاشانی،مؤلف کتاب عزاداریهای سنتی شیعیان مینشینیم، حرف دیگری میزند و پای چیزی فراتر از ثبت ملی و میراث معنوی گفتنها را وسط میکشد.
او میگفت که باید اشعار و سبکها ونوحههای سقاخوانی را در سراسر کشور ترویج داد تا فراموش نشود.
البته او خوب میداند که این کار، نه کار او که کار آنهایی است که بودجه دارند واسمشان مسئول است. او میگفت که آرزو دارد تا مراکز تعلیم سقاخوانی را ترویج دهد و البته به قول خودش پولی هم ندارد. این ثبت ملی
کردنها،بسیار ارزشمند است اما کنارش کمیبرنامه و اندکی بوجه هم باید باشد.
مرجع : اطلاعات