تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۷ ساعت ۱۳:۳۷
۰
کد مطلب : ۵۵۱۱

اربعین چله عاشوراییان

اربعین چله عاشوراییان
 از سنت‏های دیرین مردم، گرامیداشت یاد و خاطره عزیزان از دست رفته در روز چهلم آنهاست؛ به همین دلیل برای ایشان مجلس یادبود برپا می‏کنند و خیرات و صدقات می‏دهند.
 
در روز بیستم ماه صفر نیز، شیعیان، مراسم سوگواری عظیمی را در کشورها و شهرهای مختلف به یاد عاشورای حسینی به پا می‏دارند و باران اشک خویش را با مظلومیت حسین(ع) و یارانش پیوند می‏زنند؛ این راه، راه تداوم عشق است و بی‏گمان هیچ‏گاه بی‏رهرو نخواهد ماند.

در غروب عطش‏آلود، وقتی برق شقاوت خنجری آبگون بر حنجره آخرین شهید نشست، وقتی صدای شکستن استخوان در گوش سم‏های تازه عوض شده پیچید، و آن‏گاه که خیمه‏ها در رقص شعله‏ها گم شدند، جلادان همه چیز را تمام شده انگاشتند.
 
دشمن به جشن و سرور ایستاد و نوازندگان، دست افشان و پایکوبان، در کوچه‏های آراسته، به انتظار کاروانی نشستند که با هفتاد و دو داغ، با هفتاد و دو پرچم، با شکسته‏ترین دل و تاول زده‏ترین پا، به ضیافت تمسخر و طعنه و خاکستر و خنده می‏آمد.
 
ولی، چهل روز گذشت؛ حقیقت، عریان‏تر و زلال‏تر از همیشه، از افق خون سر برآورد؛ کربلا به بلوغ خویش رسید و جوشش خون شهیدان، خاشاک ستم را به بازی گرفت.
 
خونی که آن روز در غریبانه‏ترین غروب، در گمنام‏ترین زمین و در عطشناک‏ترین لحظه بر خاک چکه کرد، در آوندهای زمین جاری شد و رگ‏های خاک را به جنبش و جوشش و رویش خواند؛ چهل روز است که یزیدیان، جز رسوایی ندیده‏اند و جز پتک استخوان‏کوب، فریادی نشنیده‏اند. 


اربعین است
اربعین است؛ کاروان به مقصد می‏رسد. تیر عشق کارگر افتاده و قلب سیاهی چاک خورده است. 

اربعین است؛ هنگامه کمال خون، باروری عشق و ایثار، فصل روییدن. هنگام میثاق است و دوباره پیمان بستن. به راستی کدامین‏سر، سودای همراهی این سر بریده را دارد و کدامین همت، ذوالجناح بی‏سوار را زین خواهد کرد.
 
اربعین است؛ عشق با تمام قامت بر قله گودال ایستاده و دو دستی که در ساحل علقمه کاشته شد، بلند و استوار، چونان نخل‏های بارور، سربرآورده است؛ به راستی، کدامین یاور، به همنوایی و همراهی برمی‏خیزد؟ 


زیارت اربعین
روز بیستم ماه صفر، روز اربعین و به فرموده شیخ مفید و شیخ طوسی، روز بازگشت اهل حرم حسینی از شام به مدینه است و در این روز، جابر بن عبداللّه‏ انصاری، نخستین زائر امام حسین علیه‏السلام به دیدار ایشان شتافت و به کربلا رفت.

زیارت اباعبداللّه‏ الحسین علیه‏السلام در این روز مستحب است و به فرموده امام حسن عسگری علیه‏السلام ، یکی از پنج علامت مؤمنان شمرده می‏شود. 

مرحوم شیخ طوسی، در کتاب تهیب و مصباح خود، زیارت ویژه روز اربعین را از حضرت امام صادق علیه‏السلام نقل کرده است که در اینجا به توضیح بندهایی از آن زیارت والا، می‏پردازیم. 


درسی برای حسین‏شناسی

مقام معظم رهبری، حضرت آیت اللّه‏ خامنه‏ای، زیارت اربعین را، «یکی از بهترین زیارات» می‏داند و یکی از بزرگان نیز در مورد این زیارت سترگ چنین می‏نویسد: «برای معرفی سیدالشهداء، هیچ متنی بهتر از زیارت‏نامه‏ها نیست. جامع‏ترین متن حسین‏شناسی، همین زیارت اربعین است. با این زیارت، اهداف سیدالشهداء، دشمنان سیدالشهداء و دوستان سیدالشهداء را می‏توان شناخت. زیارت و زیارت‏نامه‏ها کانون معرفت اهل‏بیت علیهم‏السلام هستند.»


نگاهی کلی به زیارت
زیارت اربعین، همچون زیارت عاشورا و زیارت وارث، از مضامین انسان‏ساز و پرمحتوایی برخوردار است؛ در بخش‏های گوناگون این زیارت والا، ضمن شهادت به بزرگی حضرت، فلسفه نهضت حسینی و اهداف قیام خونین عاشورا بازگو می‏شود.
 
همچنین خواننده زیارت اربعین، همبستگی خود را با امام علیه‏السلام و دوستان او، و دشمنی‏اش را با دشمنان او تا روز قیامت بیان می‏دارد واز خداوند متعالی می‏خواهد حیات و مرگش را، در پیروی از محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و آلش قرار دهد. 

در ادامه زیارت، بر اجرای وظایف بندگی از طرف امام حسین علیه‏السلام و یاران باوفایش تأکید می‏کند و بر قاتلان ایشان لعنت و نفرین می‏فرستد؛ نیز در پایان زیارت، پیروی خود را از امام معصوم اعلام می‏دارد و با صلوات بر آن بزرگواران، زیارت را به پایان می‏رساند. 


سلام‏های توصیفی ابتدای زیارت
حضرت امام صادق علیه‏السلام در ابتدای زیارت اربعین، با پنج سلام، ارادت خود را به آستان حضرت اباعبداللّه‏ الحسین علیه‏السلام ابراز می‏دارد: «سلام بر ولی و دوست خدا؛ سلام بر خلیل و انتخاب شده الهی؛ سلام بر برگزیده و پسر برگزیده؛ سلام بر حسین مظلوم و شهید؛ و سلام بر کسی که گرفتار اندوه‏ها و کشته اشک‏ها شد.» 

زائر با عرض این سلام‏ها، خود را به پیشگاه آن حضرت نزدیک می‏کند و با تکرار آن، روح و روان خود را از زشتی‏ها و پلشتی‏ها پاک می‏نماید.
 
در واقع زائر با این سلام‏ها، چهره اجتماعی - سیاسی خود را نمایان می‏سازد و اعلام می‏دارد که نه تنها با بت درون مبارزه می‏کند، بلکه همانند خود آن بزرگوار، با طاغوتیان، ستمگران، مستبدان و خائنان به مردم، مبارزه می‏نماید و با شعار سلام، خود را در زمره یاران آن حضرت قرار می‏دهد. 


فلسفه نهضت حسینی
حضرت امام صادق علیه‏السلام در بخشی از زیارت اربعین می‏فرماید: «خدایا! امام حسین علیه‏السلام جانش را در راه تو بخشید تا بندگانت را از نادانی، سرگردانی و گمراهی نجات دهد.»
 
خود امام حسین علیه‏السلام هم پیش از خروج از مکه، خطاب به برادرش محمد حنفیه وصیت‏نامه‏ای نوشت و در آن فرمود: «من برای اصلاح دین جدم رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و امربه معروف و نهی از منکر قیام می‏کنم.»
 
با مطالعه تاریخ امام حسین علیه‏السلام، در می‏یابیم که در دین اسلام، تغییرات بسیاری پدید آمده و بدعت‏های فراوانی نهاده شده بود.
 
حضرت اباعبداللّه‏ الحسین علیه‏السلام برای آنکه حقیقت دین محمدی حفظ شود و دینی سالم به نسل‏های بعد برسد، چاره‏ای جز قیام نداشت؛ این قیام خونین، فریاد اعتراض ایشان به وضع موجود بود تا همگان دریابند دین کنونی آنها، دینی به یغما برده شده و تحریف گردیده است. 


شباهت قیام حسینی و قیام مهدوی
یکی از اهداف والای قیام حضرت مهدی(عج) در آخرالزمان، نجات انسان‏ها از بردگی فکری و برداشتن زنجیرهای اسارت از دست و پای فکر و اندیشه آدمیان است تا آزادانه بیندیشند و حق و باطل را تشخیص دهند.
 
امام باقر علیه‏السلام دراین مورد می‏فرماید: «هنگامی که قائم(عج) قیام کند، هر آینه باطل از میان‏می‏رود.»

جالب اینجاست که هدف امام حسین علیه‏السلام نیز در زیارت اربعین چنین بیان شده است: «خون خود را تقدیم تو کرد تا انسان‏ها را از نادانی و گمراهی رهایی بخشد.»
 
پس قیام مهدوی، در امتداد قیام حسینی است و هدف هر دو بزرگوار، زنده نگهداشتن دین الهی و جلوگیری از انحطاط ارزش‏هاست. 


قاتلان حضرت امام حسین(ع)
حضرت امام صادق علیه‏السلام در بخشی از زیارت اربعین، ویژگی‏های قاتلان امام حسین علیه‏السلام را برمی‏شمارد. آنها کسانی هستند که: 
1. دنیا ایشان را فریب داد؛ 
2. هستی خود را به بهای ناچیز فروختند و آخرت را به هیچ رها کردند؛ 
3. گردن فرازی نمودند و خود را در پرتگاه هوس انداختند؛ 
4. خدای بزرگ و پیامبر والامقام او را به خشم آوردند؛ 
5. پیروان کسانی شدند که اختلاف‏انگیز و نفاق‏افکن بودند؛
 6. گناه سنگینی بر دوش خود گذاشتند و سزاوار آتش شدند.
 
شهید مطهری در توصیف این انسان‏های بدکردار می‏نویسد: «ولی پس از شهادت، لباس او و اهل بیتش را [غارت کردند.]... اینان اگر به دین او و رسالت جد هم کافر بودند، این عملشان در مذهب مردانگی،  پست‏ترین این کار بود».
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما