کد مطلب : ۵۵۱۱
اربعین چله عاشوراییان
در روز بیستم ماه صفر نیز، شیعیان، مراسم سوگواری عظیمی را در کشورها و شهرهای مختلف به یاد عاشورای حسینی به پا میدارند و باران اشک خویش را با مظلومیت حسین(ع) و یارانش پیوند میزنند؛ این راه، راه تداوم عشق است و بیگمان هیچگاه بیرهرو نخواهد ماند.
در غروب عطشآلود، وقتی برق شقاوت خنجری آبگون بر حنجره آخرین شهید نشست، وقتی صدای شکستن استخوان در گوش سمهای تازه عوض شده پیچید، و آنگاه که خیمهها در رقص شعلهها گم شدند، جلادان همه چیز را تمام شده انگاشتند.
دشمن به جشن و سرور ایستاد و نوازندگان، دست افشان و پایکوبان، در کوچههای آراسته، به انتظار کاروانی نشستند که با هفتاد و دو داغ، با هفتاد و دو پرچم، با شکستهترین دل و تاول زدهترین پا، به ضیافت تمسخر و طعنه و خاکستر و خنده میآمد.
ولی، چهل روز گذشت؛ حقیقت، عریانتر و زلالتر از همیشه، از افق خون سر برآورد؛ کربلا به بلوغ خویش رسید و جوشش خون شهیدان، خاشاک ستم را به بازی گرفت.
خونی که آن روز در غریبانهترین غروب، در گمنامترین زمین و در عطشناکترین لحظه بر خاک چکه کرد، در آوندهای زمین جاری شد و رگهای خاک را به جنبش و جوشش و رویش خواند؛ چهل روز است که یزیدیان، جز رسوایی ندیدهاند و جز پتک استخوانکوب، فریادی نشنیدهاند.
اربعین است
اربعین است؛ کاروان به مقصد میرسد. تیر عشق کارگر افتاده و قلب سیاهی چاک خورده است.
اربعین است؛ هنگامه کمال خون، باروری عشق و ایثار، فصل روییدن. هنگام میثاق است و دوباره پیمان بستن. به راستی کدامینسر، سودای همراهی این سر بریده را دارد و کدامین همت، ذوالجناح بیسوار را زین خواهد کرد.
اربعین است؛ عشق با تمام قامت بر قله گودال ایستاده و دو دستی که در ساحل علقمه کاشته شد، بلند و استوار، چونان نخلهای بارور، سربرآورده است؛ به راستی، کدامین یاور، به همنوایی و همراهی برمیخیزد؟
زیارت اربعین
روز بیستم ماه صفر، روز اربعین و به فرموده شیخ مفید و شیخ طوسی، روز بازگشت اهل حرم حسینی از شام به مدینه است و در این روز، جابر بن عبداللّه انصاری، نخستین زائر امام حسین علیهالسلام به دیدار ایشان شتافت و به کربلا رفت.
زیارت اباعبداللّه الحسین علیهالسلام در این روز مستحب است و به فرموده امام حسن عسگری علیهالسلام ، یکی از پنج علامت مؤمنان شمرده میشود.
مرحوم شیخ طوسی، در کتاب تهیب و مصباح خود، زیارت ویژه روز اربعین را از حضرت امام صادق علیهالسلام نقل کرده است که در اینجا به توضیح بندهایی از آن زیارت والا، میپردازیم.
درسی برای حسینشناسی
مقام معظم رهبری، حضرت آیت اللّه خامنهای، زیارت اربعین را، «یکی از بهترین زیارات» میداند و یکی از بزرگان نیز در مورد این زیارت سترگ چنین مینویسد: «برای معرفی سیدالشهداء، هیچ متنی بهتر از زیارتنامهها نیست. جامعترین متن حسینشناسی، همین زیارت اربعین است. با این زیارت، اهداف سیدالشهداء، دشمنان سیدالشهداء و دوستان سیدالشهداء را میتوان شناخت. زیارت و زیارتنامهها کانون معرفت اهلبیت علیهمالسلام هستند.»
نگاهی کلی به زیارت
زیارت اربعین، همچون زیارت عاشورا و زیارت وارث، از مضامین انسانساز و پرمحتوایی برخوردار است؛ در بخشهای گوناگون این زیارت والا، ضمن شهادت به بزرگی حضرت، فلسفه نهضت حسینی و اهداف قیام خونین عاشورا بازگو میشود.
همچنین خواننده زیارت اربعین، همبستگی خود را با امام علیهالسلام و دوستان او، و دشمنیاش را با دشمنان او تا روز قیامت بیان میدارد واز خداوند متعالی میخواهد حیات و مرگش را، در پیروی از محمد صلیاللهعلیهوآله و آلش قرار دهد.
در ادامه زیارت، بر اجرای وظایف بندگی از طرف امام حسین علیهالسلام و یاران باوفایش تأکید میکند و بر قاتلان ایشان لعنت و نفرین میفرستد؛ نیز در پایان زیارت، پیروی خود را از امام معصوم اعلام میدارد و با صلوات بر آن بزرگواران، زیارت را به پایان میرساند.
سلامهای توصیفی ابتدای زیارت
حضرت امام صادق علیهالسلام در ابتدای زیارت اربعین، با پنج سلام، ارادت خود را به آستان حضرت اباعبداللّه الحسین علیهالسلام ابراز میدارد: «سلام بر ولی و دوست خدا؛ سلام بر خلیل و انتخاب شده الهی؛ سلام بر برگزیده و پسر برگزیده؛ سلام بر حسین مظلوم و شهید؛ و سلام بر کسی که گرفتار اندوهها و کشته اشکها شد.»
زائر با عرض این سلامها، خود را به پیشگاه آن حضرت نزدیک میکند و با تکرار آن، روح و روان خود را از زشتیها و پلشتیها پاک مینماید.
در واقع زائر با این سلامها، چهره اجتماعی - سیاسی خود را نمایان میسازد و اعلام میدارد که نه تنها با بت درون مبارزه میکند، بلکه همانند خود آن بزرگوار، با طاغوتیان، ستمگران، مستبدان و خائنان به مردم، مبارزه مینماید و با شعار سلام، خود را در زمره یاران آن حضرت قرار میدهد.
فلسفه نهضت حسینی
حضرت امام صادق علیهالسلام در بخشی از زیارت اربعین میفرماید: «خدایا! امام حسین علیهالسلام جانش را در راه تو بخشید تا بندگانت را از نادانی، سرگردانی و گمراهی نجات دهد.»
خود امام حسین علیهالسلام هم پیش از خروج از مکه، خطاب به برادرش محمد حنفیه وصیتنامهای نوشت و در آن فرمود: «من برای اصلاح دین جدم رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و امربه معروف و نهی از منکر قیام میکنم.»
با مطالعه تاریخ امام حسین علیهالسلام، در مییابیم که در دین اسلام، تغییرات بسیاری پدید آمده و بدعتهای فراوانی نهاده شده بود.
حضرت اباعبداللّه الحسین علیهالسلام برای آنکه حقیقت دین محمدی حفظ شود و دینی سالم به نسلهای بعد برسد، چارهای جز قیام نداشت؛ این قیام خونین، فریاد اعتراض ایشان به وضع موجود بود تا همگان دریابند دین کنونی آنها، دینی به یغما برده شده و تحریف گردیده است.
شباهت قیام حسینی و قیام مهدوی
یکی از اهداف والای قیام حضرت مهدی(عج) در آخرالزمان، نجات انسانها از بردگی فکری و برداشتن زنجیرهای اسارت از دست و پای فکر و اندیشه آدمیان است تا آزادانه بیندیشند و حق و باطل را تشخیص دهند.
امام باقر علیهالسلام دراین مورد میفرماید: «هنگامی که قائم(عج) قیام کند، هر آینه باطل از میانمیرود.»
جالب اینجاست که هدف امام حسین علیهالسلام نیز در زیارت اربعین چنین بیان شده است: «خون خود را تقدیم تو کرد تا انسانها را از نادانی و گمراهی رهایی بخشد.»
پس قیام مهدوی، در امتداد قیام حسینی است و هدف هر دو بزرگوار، زنده نگهداشتن دین الهی و جلوگیری از انحطاط ارزشهاست.
قاتلان حضرت امام حسین(ع)
حضرت امام صادق علیهالسلام در بخشی از زیارت اربعین، ویژگیهای قاتلان امام حسین علیهالسلام را برمیشمارد. آنها کسانی هستند که:
1. دنیا ایشان را فریب داد؛
2. هستی خود را به بهای ناچیز فروختند و آخرت را به هیچ رها کردند؛
3. گردن فرازی نمودند و خود را در پرتگاه هوس انداختند؛
4. خدای بزرگ و پیامبر والامقام او را به خشم آوردند؛
5. پیروان کسانی شدند که اختلافانگیز و نفاقافکن بودند؛
6. گناه سنگینی بر دوش خود گذاشتند و سزاوار آتش شدند.
شهید مطهری در توصیف این انسانهای بدکردار مینویسد: «ولی پس از شهادت، لباس او و اهل بیتش را [غارت کردند.]... اینان اگر به دین او و رسالت جد هم کافر بودند، این عملشان در مذهب مردانگی، پستترین این کار بود».