تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۸ ساعت ۱۳:۲۴
۰
کد مطلب : ۶۹۴۰

عشق علی(ع) و حسین(ع) در دنیای تشیع (۲)

نویسنده: فائق بولوت، سردبير و نويسندة مجله ATLAS
عشق علی(ع) و حسین(ع) در دنیای تشیع (۲)
بخش نخست: [عشق علی(ع) و حسین(ع) در دنیای تشیع (۱)]

به عقيده صلاح‌الدين اؤزگوندوز كه خود را مقلد آيت‌الله تبريزي می‌داند، «در اصول دين نمی‌توان از مجتهد تقليد كرد؛ اطاعت از فتاواي يك مرجع تقليد ضروري است. اما مجتهدها معصوم نيستند، جائزالخطا هستند؛ يعني اين كه ممكن است اشتباه كنند. اگر از فتاواي آن‌ها مطمئن باشيد، می‌توانيد بدان عمل كنيد. مثلاً اگر مجتهدي بي‌هيچ دليلي به قتل كسي فتوا بدهد، عمل كردن بدان درست نيست. همان‌طوری كه فتواي جهاد با هدف غصب جايي نيز لازم‌الاجرا نيست.»

به عقيدة علماي اهل سنت، نمی‌توان همة علما و مجتهدين شيعه را سياسي دانست، علي‌رغم اين كه همگي آن‌ها فعال هستند. علماي شيعه هيچ‌گاه در برابر پيشرفت‌هاي اجتماعي مانع‌تراشي نكرده و به آن معترض نشده‌اند.

بلكه برعكس مثلاً در جريان پيروزي انقلابيون در انتخابات سال ۱۹۵۰ در ايران و نخست‌وزير شدن مصدق، آيت‌الله كاشاني از ملي‌گرايي حمايت كرده بود، زيرا فلسفه شيعه، بر اساس مخالفت با «زر و زور و تزوير» بنا شده است.

به علاوه اين كه بسياري از آيت‌الله‌ها رهبري ديني و تدريس و تبليغ را بر امور سياسي ترجيح می‌دهند. به عنوان مثال در جريان مبارزه آيت‌الله خميني با شاه تعداد زيادي از آيت‌الله‌ها سكوت را ترجيح دادند.

در جريان جنگ ايران و عراق نيز آيت‌الله العظمي خوئي به عنوان يك مرجع تقليد بدون امتياز دادن به سياسيون وظيفة خود را به خوبي ايفا كرد؛ آيت‌الله سيستاني از مراجع معاصر نيز سعي می‌كند همين موضع را اتخاذ نمايد، زيرا مقام مرجعيت مسئوليت بزرگي است و نمی‌تواند در مقابل هر حادثه‌اي بلافاصله عكس‌العمل نشان دهد.

همان‌طور كه آيت‌الله خميني دربارة شاه و صدام هيچ وقت لفظ كافر را به كار نبرد و به اعدام آن‌ها فتوا نداد و يا اين كه هواداران آيت‌الله سيستاني در نجف در درگيري‌هاي بين شيعيان شركت نكردند و فتوايي مبني بر وحدت آنان نيز صادر نكردند. در اثناي اين درگيري‌ها كه با اشغالگران آمريكايي در نجف در جريان بود.


سيدها و شريف‌ها
شريف و حسني به كساني می‌گويند كه از نسل حضرت حسن(ع) فرزند بزرگ حضرت علي(ع) باشند؛ به كساني كه از نسل فرزند دوم حضرت علي(ع) يعني حضرت حسين(ع) باشند، حسيني يا سيد گفته شده است.

امروز خاندان حاكم بر مراكش «شريف» و علماي ديني ايران سيد هستند؛ عدة زيادي از زمامداران و حكمرانان نيز در تاريخ به جهت بهره بردن از مزاياي معنوي انتساب به خاندان اهل‌بيت(ع) خود را سيد معرفي كرده‌اند؛ پادشاه سابق مصر ملك فاروق و صدام حسين رئيس‌جمهوري سرنگون شدة عراق از جملة اين افراد بودند.

بسياري از شيوخ طريقت‌هاي اهل تسنن نيز چنين ادعاهايي داشته‌اند. در طول تاريخ بسياري از رهبران حكومت‌هاي اسلامي از «سادات و شريف‌ها» به صورت مادي و معنوي حمايت كرده‌اند؛ به آن‌ها انفاق كرده و آن‌ها را از برخي مسئوليت‌ها معاف كرده‌اند.

در دوران سلجوقي و عثماني براي اثبات سيد و يا شريف بودن اشخاص، مؤسساتي با عنوان نقيب‌الاشراف تشكيل شده بود. اين نهادها گاهي در مقابل دريافت رشوه می‌توانستند افراد را سيد نشان دهند. تعداد سادات در ايران بين ۶۰۰الي ۸۰۰هزار نفر و تعداد ميرزا (انتساب از طرف مادر) بين ۵۰۰الي ۶۰۰هزار نفر تخمين زده می‌شود.

اين رقم در عالم تشيع بسيار بيشتر است. علماي ديني كه از سلالة پيامبر باشند با عمامة سياه و مابقي عمامة سفيد بر سر می‌گذارند. شيعيان هر ساله يك پنجم از مازاد درآمد خود را تحت عنوان (خمس) مستقيماً و يا به واسطة مجتهدها به سادات پرداخت می‌كنند.

به عنوان مثال يك زن نزد مجتهدي كه از او تقليد می‌كند رفته و پس از اداي احترام در خصوص ميزان خمس اموالش سؤال می‌كند. مجتهد آن زن را بهترين كسي می‌داند كه می‌تواند اين مقدار را معين كند و سپس يك شماره حساب بانكي به او می‌دهد تا آن مقدار واجب را به بانك پرداخت نمايد.

پس از مشخص شدن اين موضوع، زن يك سيب را جهت تبرك به مجتهد می‌دهد و او نيز آن را تبرك كرده و به وي بازمی‌گرداند و با دعاي خير مجتهد از حضور وي مرخص می‌گردد.

دنياي تشيع از سوي ۱۲۰۰الي ۱۳۰۰آيت‌الله از جهت معنوي، ارشاد و رهبري می‌شود. تعدد روحانيون بين ۲۵۰الي ۳۰۰هزار نفر تخمين زده می‌شود. علماي شيعه غير از خمس و زكات از درآمد موقوفات و بنيادها نيز بهره‌مند می‌شوند. ضمن اين كه می‌توانند در شغل‌هايي مانند دفترداري، معلمي، دفاتر ثبت ازدواج، پست‌هاي قضايي و مانند آن مشغول شوند.

در جمهوري اسلامي ايران كه مذهب جعفري به عنوان مذهب رسمي كشور اعلام شده است، در امور اجرايي مربوط به اين مذهب تغييراتي به وجود آمده است: خمس و زكات به جاي پرداخت به مجتهدها به صندوقي كه توسط نهاد ذيربط مجلس خبرگان تعيين می‌گردد، پرداخت می‌شود. دولت مخارج و هزينه‌هاي طلاب حوزه‌هاي علميه را از طريق اين صندوق پرداخت می‌نمايد. هم‌چنين دستمزد طلابي كه در سطح حجت‌الاسلام هستند از سوي دولت پرداخت می‌گردد. ضمن اين كه ائمة جمعه و جماعات، قضات، مدرسين و ناظران مشغول در وزارت ارشاد اسلامي همانند ساير كارمندان و بر اساس سابقة كارشان حقوق دريافت می‌كنند.

در دوره صفويه، علماي ديني شيعه داراي قداست خاصي بودند؛ آنان واسطة نجات بين خداوند و بندگان او محسوب می‌شوند. بزرگان شيعه در قصه‌هايي كه تحت عنوان قصص‌العلما ساخته می‌شد، صاحبان كرامت و حتي صاحب حق شفاعت نشان داده می‌شدند.

اين در حالي است كه در عقيدة شيعيان اين حق از آن پيامبر(ص) و ائمه(ع) است؛ قداست بخشيدن به علما تا قرن نوزدهم ميلادي هم‌چنان ادامه داشت. به عنوان مثال آب وضوي فلان آقا سيد، مقدس و متبرك و خاك پاي قاطر يا مركب فلان سيد از سوي بسياري از ايراني‌ها مقدس شمرده می‌شد.

اگرچه روحانيون به عنوان معلمين قرآن شناخته می‌شوند اما در دنياي تشيع اين‌چنين نيست. روحاني وظيفة مفتي‌هاي سنّي را به عهده دارد؛ عقد ازدواج جاري می‌كند، امام جماعت می‌شود، مراسم تدفين جنازه را انجام می‌دهد. ضمن اين كه رابطة روحانيون شيعه با مردم همچون كشيش‌هاي مسيحيان می‌باشد.

در مراكز مختلف مذهبي شيعيان از جمله، نجف، قم، كربلا، مشهد و تبريز هزاران طلبه در بيش از 300 مدرسة علميه مشغول تحصيل هستند. هر يك از مدارس در نزد مردم با نام حوزة علميه شناخته می‌شوند. حوزه‌هاي علميه در مراكز شهرهاي بزرگ همانند ادارة كل آموزش و مدارس نيز همانند دانشكده‌ها هستند.

در اواخر سال ۱۹۶۰حوزه علميه نجف شامل ۴۴ مدرسه می‌شد. حتي در بحراني‌ترين دوران نيز تعداد چهار الي پنج هزار طلبه در اين مدرسه مشغول به تحصيل بودند.

بر اساس ارقامي كه يكي از طلاب ترك مشغول به تحصيل در حوزة علميه ارائه كرده، تعداد طلاب شاغل به تحصيل در حوزة قم كه ده سال پيش حدود ده هزار نفر بود، اكنون به بيش از ۲۰۰هزار نفر می‌رسد. در حوزة علمية مشهد نيز حدود ۲۰الي ۲۵هزار نفر مشغول به تحصيل هستند.

تقريباً در هر شهر و كشوري كه شيعيان در آن زندگي می‌كنند، حوزة علميه نيز وجود دارد؛ لذا در تهران، اصفهان، تبريز، آذربايجان، پاكستان و لبنان نيز حوزه‌هاي علميه وجود دارد. شيعيان عربستان سعودي كه وهابيون ديد مثبتي نسبت به آن‌ها ندارند، نمی‌توانند حوزة علميه داشته باشند. اما اين آموزش‌ها را از طريق مساجد و صحبت‌هاي خصوصي فرامی‌گيرند.

طلاب می‌توانند به هر يك از حوزه‌هاي علميه در هر كجاي دنياي تشيع مراجعه و در آن‌جا مشغول به تحصيل شوند. آنان تحت آموزش فشرده (صرف، نحو، منطق، اصول، فقه، كلام) قرار می‌گيرند؛ و از جهت اخلاقي نيز تحت امتحان قرار می‌گيرند.

مدرسين از ميان طلابي كه به سطح حجت‌الاسلامي رسيده‌اند انتخاب می‌شوند. پنج سال پس از تحصيل در حوزه و آموزش مقدمات، برخي علوم جديده مانند دانش فني، اقتصاد، هيئت و تكنولوژي و مانند آن را فرامی‌گيرند.

در قديم اختصاص دادن بخشي از ساعات درس به مسائل ورزشي و تفريح ممنوع بود، اما بعد از انقلاب اسلامي ايران اين برنامه‌ها نيز وارد مدارس علميه شد. در بسياري از مدارس علميه استفاده از تلويزيون و اينترنت براي طلاب آزاد است.

مساجد شيعيان هيچ تفاوتي با مساجد سني‌ها ندارد. اما ويژگي‌هاي معماري بستگي به سبك هر كشوري می‌تواند متفاوت باشد. به مكان‌هايي كه شامل مسجد، زيارتگاه، عمارت و مدرسه می‌شود، زينبيه نيز گفته شده است.

اما حسينيه به مكان‌هايي گفته می‌شود كه بيشتر محل تجمع مردم باشد؛ اين اماكن شباهت زيادي به«جمع‌خانه‌» در نزد علويان دارد. امام خميني قبل از وفات خود فتوايي صادر كرده بود كه بر اساس آن مساجدي كه به محل فساد مبدل شده می‌تواند تعطيل يا تخريب شود اما اين يك فتواي كلي نيست بلكه استثناست.


فرهنگ درد و مشقت
يك شيعة اهل سوريه به نام راغب حسين می‌گويد: «فرهنگ شيعه، درد و مشقت ابدي است، زيرا فقدان حضرت حسين (ع) هيچ‌وقت فراموش نخواهد شد.»

شيعيان جعفري، در اعياد مذهبي مانند قربان و شب‌هاي قدر مراسم مخصوص به خود را دارند؛ اين آیين‌ها به مرور زمان حال و هواي معنوي شيعيان را تشكيل داده‌اند. حضرت علي (ع) در نزد شيعيان جعفري كه محب، دوست و عاشق اهل‌بيت(ع) هستند، هم‌چون تاج سر می‌باشد؛ سمبل مكتب فكري، زبان گوياي حقايق تلخ و باعث شرف و افتخار است. او همان كسي است كه درِ آهني قلعة خيبر را از جاي كند و به عنوان سپر استفاده كرد. به راستي او يگانه جنگاور شكست‌ناپذير است.

حضرت فاطمه اسوة كامل يك زن ايده‌آل است؛ او سيده النساء العالمين و گل بهشت است. زينب خواهر حضرت حسين(ع) نيز كه از حادثة كربلا جان سالم به در برد، سمبل دفاع از حق و مبارزه است؛ زيرا خانة اهل‌بيت(ع) قلب تاريخ است. حضرت حسين (ع) اميد نجات و پناهگاه اقوام غير عرب (عجم) بود.

او انسان والا و امامي بی‌نظير بود كه براي برقراري عدالت جان خود را فدا كرد؛ امام حسين(ع) در عين حال فدائي راه سعادت بشري است، عاشقانه به استقبال شهادت رفتن است.

امروز در ايران بر روي قبر كساني كه حسين(ع) را الگو قرار داده و براي دفاع از حق شهيد شده‌اند، عكس كبوتر كشيده می‌شود؛ اين عكس به معناي بی‌كفن بودن و با بدن خونين وارد بهشت شدن است. آن‌چه كه باعث گرديده تا اخبار و حوادث تاريخي شيعه اين‌چنين تلخ و مشقت‌بار باشد، يك تحول تاريخي است.

غير از حضرت علي(ع) و فرزندش امام حسن (ع) كه از خلافت منصرف گرديد، خلافت ديگر امامان تحقق نيافت و با مانع روبه‌رو شد. امامان شيعه عموماً مورد ظلم واقع شده و به غير از يكي دو نفر از آنان بقيه به قتل رسيده‌اند.

به دلائلي كه ذكر می‌شود، حادثة كربلا در نزد اهل‌تسنن صرفاً يك حادثة مهم بوده و در حالي كه براي ساير فرق تبديل به يك مراسم شادي‌آور گرديده در نزد شيعه روز ماتم و عزاست. به نظر شيعيان تا زمان رفع كامل بی‌عدالتي در جهان، هر روز عاشوراست و هر زميني كربلاست و نداي «لبيك يا حسين» تا عرش اعلا خواهد رفت.

جعفري‌ها در روز دهم محرم (عاشورا) مراسم باشكوهي برگزار می‌كنند؛ در اين روز توده‌هاي مختلف مردم در حالي كه لباس‌هاي سياه بر تن كرده‌اند، به سوي محل‌هاي برگزاري مراسم روانه می‌شوند. بسياري از مردم در اين روز پيشاني‌بندهايي با نوشته‌هاي «يا حسين» و «يا زينب» بر پيشاني خود بسته‌اند.

در همه جا تمثال امام علي(ع) و امام حسين(ع) به چشم می‌خورد؛ در اثناي اين مراسم نوعي تعزية منحصر به فرد به اجرا درمی‌آيد كه در آن حادثة كربلا به نمايش گذاشته می‌شود؛ به اين نمايش شبيه‌خواني گفته می‌شود؛ هم‌چنين يزيد و اشخاصي كه در صفت يزيدند و ظلم و ستم روامی‌دارند، مورد لعن و قرار می‌گيرند.                                                                                 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما