کد مطلب : ۷۱۷۱
عاشورا و سیاست
جستوجوگری در مسیر شدن
دکتر نجف لکزایی
سلطان محمد خوارزمشاه با صدهزار سپاهی در حال فرار بود و مغولها با دههزار نیرو در پی آنان بودند. البته وقتی سلطان محمد به آشوراده رسید، از آن صد هزار خبری نبود و مغولها به او دست یافتند و او را کشتند. سپاهيان سلطان فرار کردند چون هدف و چشماندازی نداشتند.
هرکس به خانة خود رفته بود و میگفت به من چه ربطی دارد؟» جوامع بیهدف یا جوامعی که هدفشان فقط در حد خوردن و خوابیدن و پوشیدن خلاصه میشود، طعمة دیگران هستند.
دستة دیگر انسانهایی هستند که مطابق مد و شرایط دیگر و اوضاع و احوال زمانه، میچرخند. هر روز به یک قیافه درميآيند. منفعلاند؛ بسیار سریع تغییر میکنند.
اگر به او بگوییم: «تو هم یک مد بساز»، میگوید: «نه؛ نمیشود.» یکی از مشکلات ما در کلاسهای دانشگاهی این است که اگر یک نظریة جدید مطرح کنیم، میگویند: «این را چه کسی گفته است؟» اگر اسم یک خارجی را بگوییم، ميپذيرند.
اگر بگوییم: «من به نظرم رسیده است»، میگویند: «نه نمیشود.» چرا نمیشود؟ مشکل جهان سوم و کشورهای اسلامی را ببینید.
از جمله کتابهای آخري که «ذبیحالله منصوری» ترجمه کرده، رماني فلسفی و تاریخی به نام «ملاصدرا» نوشتة «پروفسور هانری کربن» است. هانری کربن به ایران آمد و وقتي به او به خاطر اين کتاب که يک دورة عرفان و تفسير در آن آمده، تبريک گفتند، گفت: «ميخواهم مترجم کتاب را ببينم.» وقتي به مترجم اطلاع دادند که آقاي کربن ميخواهد او را ببيند، پرسيد: «مگر کربن زنده است؟» کربن از او پرسيد: «کتاب را شما ترجمه کردهايد؟» مترجم گفت: «بله؛ مقداري هم به آن افزودهام.» اين در حالي بود که اصل مطلب چند صفحه بيشتر نبوده است.
وقتي از وي پرسيدند که چرا کتابهايش را با نام نويسندة خارجي به چاپ ميرساند؟ گفت: «اگر اسم خارجي بگذارم، کتاب بيشتر فروش ميکند.» هماکنون در زمينة لباس و کالا هم همين وضع برقرار است.
دستة سوم، معتقدند که ما باید در ساختن جامعه خود و جهان نقش داشته باشیم. نمیخواهند بیتفاوت باشند. در مقابل عدل و ظلم، مسائل فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بیتفاوت نیستند. چه کسی مخاطب سیاست الهی حسینی است؟ کسی که نخواهد بیتفاوت باشد.
حضرت فرمود: «ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر»؛ «قصد امر به معروف و نهی از منکر دارم.» میخواهم امت جدم را اصلاح کنم. مگر نمیبینید به حق عمل نمیشود؟ مگر نمیبینید فاتحه اسلام خوانده شده است؟ «و علی الاسلام السلام». مخاطب این پیامها کسی است که نخواهد بیهدف و منفعل باشد. در تاریخ معاصرِ خود ما، امام (ره) قهرمان این صحنه بود.
تصمیم گرفت، حکومت را در ایران تغییر دهد، مستضعفان عالم را بیدار کند و در برابر امریکا بایستد. حال، ممکن است کسی بپرسد: «برای چه این همه خود را دردسر و زحمت بيندازيم؟» چند ماه پیش به امارات رفته بودم. کسی گفت: «حاج آقا ساختمانها را میبینی؟ همزمان با امریکا پیش میروند.» خب این یک مشت آهن است که بالا رفته، اما به چه قیمتی؟ آيا قيمتي که پرداخت ميشود، مهم نيست؟
مولوی میگوید:
«تا در پی یک لقمة نانی، نانی/تا در طلب گوهر کانی، کانی
این نکتة رمز اگر بدانی، دانی/آن چیز که در جستن آنی، آنی»
در جستجوی چه هستی؟ اصلاً در جستوجوی چیزی هستی یا نه؟ کسی که جستوجوگر است، مخاطب پیام سیاسی و فرهنگی امام حسین(ع) بوده و مخاطب مکتب حسینی است. همین شخص مخاطب مکتب علوی و قرآن و رسول خدا(ص) است.
امام حسین(ع) میخواست چگونه آیندهای بسازد؟ امام فرموده که میخواست امر به معروف کند و اين کار را هم انجام داد؛ آنقدر رسا که پیامش به تمام جهان اسلام رسید. از مدینه به مکه آمد. وقتی همة حاجیان آمدند، آن دعای مشهور را خواند و عزم خروج از مکه کرد.
امام(ع) فرمود: «یزید برنامهریزی کرده، مرا در اینجا بکشد؛ میخواهم حرمت خانة خدا در اینجا نشکند.» همه حاجیان فهمیدند که یزید میخواهد از حسین(ع) بیعت بگیرد و پسر فاطمه (س) نمیپذیرد.
امام(ع) فرمود: «و علی الاسلام السلام اذ قد قلی البراء امتی من مثل یزید.»؛ «فاتحة اسلام خوانده شده، از وقتی که مبتلا به کسی مثل یزید شده است.»
امام(ع) با شهادت خود اسلام را حفظ کرد. وقتی در مجلس یزید حضرت زینب(س) و حضرت سجاد(ع) سخنرانی کردند، یزید گفت: «من که نگفتم بکشند. خدا عمر سعد را لعنت کند.»
همانجا ولوله افتاد؛ امام سجاد(ع) در حضور یزید منبر رفت و خود، پدرانش و مکتب اهل بیت(ع) را معرفی کرد. در آنجا ايستاد، سخنرانی کرد و پیام اسلام را ارائه کرد. حضرت زینب(س) نيز چنين کرد و تا امروز مگر عاشورا زنده نگهدارندة اسلام نبوده است؟ چرا برخی از عزاداری ماه محرم میترسند؟ چرا در مسجدی که عزای حسینی در آن برگزار میشود، بمب میگذارند؟ چون اینها پرچم اسلام حقیقی هستند. هر کدام از این پرچمها از بین برندة باطلاند. یزید کجاست؟ آثارش کو؟ در لبنان زنگ تلفن همراه بچههای حزبا... و بچههای لبنانی، این سخن سید حسن نصرا... بود: «قد رکض بین الاثنتین بین الصله و الذله و هیهات من الذله.»
امام حسین(ع) درک عزیزانهای از دین ارائه کرد. امام(ع) به شیعه آموخت، زندگی کن، ولی نه با ذلت. من به «جرج جرداق» نويسندة کتاب «الامام العلی صوت العداله الانسانیه» گفتم: «چه شد که شما مجذوب رهبر ما شدید؟»
گفت: «عدالت، پیامی نیست که مخصوص شما شیعیان باشد؛ عدالت، گمشدة همة بشریت است.» برای همین است که حکومت حضرت ولی عصر(عج) جهانی میشود؛ چون عدالت، صلح و کرامت فراگیر که پیام اوست، جهانی است. مگر خداوند نمیگوید: «پیامبر (ص)، رحمت للعالمین است.»؟
در مسیر ساختن آینده بر اساس آن سه نوع سیاست، سه مسیر پیش پای ما وجود دارد. یکی مسیر انبیاء و ائمه (ع) که مسیر حق است. یکی مسیر طاغوتی و فرعونی که این حتی در میان مسلمانها هم هست؛ یعنی اسلام امریکایی.
یزید هم میگفت: «من مسلمانم.» یکی هم مسیر ضالین که باطلاند، ولی قابل هدایت. بنابراين جنگ اصلی بین حق و باطل است. ما همیشه در حال ساختن این تاریخ هستیم. پیوسته در این جدال هستیم. اما چگونگي ساختن آينده منوط به استفاده از ابزارهاي آن است.
یک دسته از اين ابزارها، ابزارهای مسالمتآمیز است. بحث من جهانی است؛ چراکه امروز مکتب شيعه، مکتبي جهاني است؛ بنابراين اگر بخواهيم به عنوان پیروان اهل بیت(ع)، جهاني فکر کنيم، بايد از ابزارهای فرهنگی، علمی، سیاسی، اقتصادی و اخلاقی و ... استفاده کنيم.
اخلاق بسیار مهم است. اگر یک مسلمان و پیرو اهل بیت (ع) پايبند به اخلاق الهی باشد، سازندة اطراف خود خواهد بود. امام معصوم (ع) ميفرمايد: «کونو دعات الناس به غیر السنتهم.»
حضرت علی(ع) با غیر مسلمانی همراه شده بود. شخص بعد از مدتي مسیرش جدا شد. ملاحظه کرد، حضرت همچنان با او میآید.
گفت: «مگر شما کوفه نمیرفتید، چرا با من میآیید؟» امام(ع) گفت: «میخواهم چند قدمی با شما بیایم. چون پیامبر ما فرموده: «وقتی با کسی همراه شدید، آن شخص حقوقی بر گردن شما پیدا میکند.»» پرسید: «پیامبر شما کیست؟» و مسلمان شد. این ابزار اخلاقی است.
ابزارهای غیر مسالمتآمیز انقلاب، قیام و جهاد هستند. البته منظور از جهاد، جهاد مسلحانه است؛ چون جهاد فرهنگی و اقتصادی هم داریم. این مسئله در ارتباط با نهضت حسینی، اول به صورت مسالمتآمیز شروع شد. چون حضرت که نمیخواست جنگ کند.
حضرت گفت: «من امر به معروف و نهی از منکر و اصلاحگری میکنم.» آنها مجبورش کردند. بعد هم که به سمت کوفه آمد، گفتند: «به ما گفتهاند که شما را همینجا نگه داریم.» تا زمان عاشورا و آن حوادث که به وقوع پيوست. ابتدا با آن ابزارهای مسالمتآمیز شروع میکند تا به جهاد ميرسد.
اما اصول و قواعد سیاسی در مکتب امام حسينی(ع)؛ اینجا هم چند بحث است. یکی اصل تکلیف، امام (ع) میخواهد تکلیف و وظیفة شرعی خود را انجام دهد؛ برای خوشایند این و آن کار نمیکند.
وظیفة امام (ع) حفظ دین است. این وظیفه را در جايي اگر میتواند با صلح انجام میدهد، در جايي با جنگ، در جايي با دعا و در جايي ديگر با تأسیس مکتب و مدرسه و زندان رفتن.
وظیفة امام(ع) حفظ دین است. مگر پیامبر(ص) در مکه و مدینه متفاوت عمل نمیکرد؟ اینها شگرد است. پیامبر (ص) باید به وظیفة خود عمل کند: دریافت، ابلاغ و تبلیغ رسالت. در جايي میگوید: «نجنگید و از خود دفاع هم نکنید.»، در جای دیگر میگوید: «آماده شوید.»
در مکه میگفت: «اگر شما را هم زدند، از خود دفاع نکنید. چون آنها دنبال بهانه میگردند تا همة شما را از بین ببرند.» ولی در مدینه جامعه، دولت و نظام تشکیل شده و باید از آن دفاع کرد. در اين حالت مسلمانان درون حکومتي دیگر نیستند که کافران حق داشته باشند، سیاستهای خود را دربارة آنها اعمال کنند.
وظيفة دیگر امام(ع) دعوت و گسترش اسلام، حقگرایی، امر به معروف و نهی از منکر، اصل «نفي سبیل»، اصل عدالت، اصل ولایت و قاعدة حرمت کمک بر گناه است.
امام(ع) میگوید: «بیعت نمیکنم؛ چون معنی بیعت من این است که به گناه و ستم کمک میکنم.» تقریباً نقش رأی داشته است؛ مصداق اين آيه از قرآن که ميفرمايد: «تعاونوا علی البر والتقوی ولا تعاونوا علی الاثم والعدوان» عدم تبعیض، وجوب تعظیم شعائر الهی و حرمت هتک حرمت آن. و من یعظم شعائر ا... .
و در نهايت، تولی و تبری، که از فروع دین هم هست که همان دوست و دشمن داشتن است؛ پیروان اهل بیت(ع)، پیروان حق و مکتب حسین(ع) باید با هم در صف واحد منسجم، با رهبری واحد باشند و دشمنشان را هم بشناسند و از او بیزار باشند.
این دشمن، فقط دشمن تاریخی نیست؛ یعنی سیاست حسینی فقط دشمن تاریخی را به ما نشان نمیدهد که فقط یزید دشمن بود. الآن هم یزید در دنیا هست. چطور بفهمیم؟ شما ببینید اگر الآن حسین باشد، چه کسانی در برابرش شمشیر میکشند؟ اینها یزید زمان میشوند. ما میگوییم ولی فقیه نايب امام(ع) است.
جمهوری اسلامی امروز پرچمدار آن است. الآن چه کسانی در برابر آن ایستادهاند؟ چطور مردم هوشیارانه در زمان شاه گفتند: «شاه همان یزید است.» مسئلة تولی و تبری باید به روز باشد و امروز باید در بحث دشمنشناسی از آن درس بگیریم.
بخشي از سخنراني دکتر نجف لکزايي در سلسله نشستهاي «چهل منزل تا اربعين».
سخنراني کامل در کتاب «چهل منزل تا اربعين» از انتشارات مرکز مطالعات راهبردي خيمه، موجود است.