کد مطلب : ۱۰۰۱۷
جاق جاقی
شماره 32-31 - ربیع الاول و ربیع الثانی 1428 - فروردین و اردبیبهشت 1386
از آثار برگزیدهی سوگوارهی بهای وصل
سنگزنی که در لهجهی مردم زخره، «جاقجاقی» (چاخچاخی، چخچخی) نامیده میشود، تا حدود ده سال پیش در روزهای عاشورا، 28 صفر و 21 رمضان، در تکایا یا حسینیهها (در لهجهی محلی: بوده beodeh) انجام میشده است.
جاقجاقی، قطعه چوبی خراطی شده و به شکل نیمی از یک گوی است. یک قطعه چوب به شکل گوی خراطی شده و به اندازهی یک پرتقال درشت که از وسط دو نیم کرده باشند. هر نیمهی آن در یک مشت قرار میگیرد. در هر نیمه، تسمهی چرمی باریکی از طرفین، به جاق جاقی کوبیده میشود. انگشت میانی در همان سوراخ تسمه قرار میگیرد و در دست مشت میشود. در نتیجه از مشت نمیافتد و محکم در مشت قرار میگیرد.
جاقجاقیزنان روستایی، دایرهوار و دو به دو، مقابل هم میایستند. سه الی چهار نفر نیز با عنوان مرثیهخوان، علمگردان،1 طبال و سنجزن (ممکن است گاهی حاضر نباشد)، در مرکز دایره میایستند.
مرثیهخوان، مرثیه را شروع میکند. هر مصرع یا بیت، سه ضربه، چهار ضربه، پنج ضربه یا شش ضربه است. مثلاً مصرع زیر، سه ضربه است: ای شیعه بیا/ خون دل از/ دیده روا کن
مرثیهخوان در مصرع بالا (که سه ضربه است)، سه بار دست خود را پایین میآورد، یا سه بار سینه میزند. طبال (دهل زن)، با یک کجک (چوب طبل یا دهل) متناسب با آهنگ عزا،2 سه بار به طبل میکوبد. جاقجاقیزنان، سه بار در جلو سینهی خود، جاقجاقی را به هم میکوبند.
علمگردان که جوانی رشید و نیرومند است، یک سر علم را در قسمت جلوی شال کمر گذاشته، و با دو دست، علم را کمی خم میکند و بالای سر جاقجاقیزنان میگرداند (= میچرخاند). اگر سنجزن هم حاضر باشد، طبال را همراهی میکند. بعد از این که مرثیهخوان چند بیت را میخواند، با اشارهی او (حرکت دست)، جاقجاقیزنان، به بالا جهیده و در بالای سر خود، یک بار جاقجاقی را به هم میزنند و بعد به عقب میروند و مخالف حالت اول میایستند. این بار صورتشان به طرف کسی است که در نوبت قبل، پشت به او بود. به همین ترتیب دوباره مشغول زدن جاقجاقی میشوند.
چند نکته در مورد جاقجاقی
جاقجاقیزنان فقط از مردان آبادی هستند. زنها در ایوان نشسته، و تماشا میکنند. مردانی که جاقجاقی ندارند یا جاقجاقی نمیزنند، در اطراف ایستاده و سینه میزنند.
مرثیه یا نوحهی مخصوص جاقجاقی، «واقعهخوانی» نام دارد. این نوحهها و مرثیهها در دستنوشتههای قدیمی که «بیاض» نامیده میشوند، آمده است.
هر واقعهخوانی در چهارچوب یک وزن و قافیه نیست، بلکه بعد از چند بیت، وزن و قافیه عوض میشود. اشعار بلند واقعهخوانی، «بحر طویل» نام دارد. اشعار گرچه وزن و قافیهی متفاوتی دارند، اما مطالب به هم پیوسته است و از موضوع شهادت امام علیهالسلام خارج نمیشود.
مرثیه یا نوحهی واقعهخوانی روز عاشورا چند نوع است. همچنین 28 صفر و 21 رمضان، هرکدام چند مرثیه و نوحهی متفاوت دارند. همهی این نوحهها و مرثیهها با مصراع: «ای شیعه بیا خون دل از دیده روان کن» شروع میشوند.
بیاضی که حاوی واقعهخوانی محرم است، مربوط به سال 1274 ق میباشد و به احتمال قوی، سرایندهی آن معلوم نیست، ولی واقعهخوانی مخصوص 28 صفر و 21 رمضان، اثر مرحوم محمدعلی رجاء زمزهای (1281 ـ 1361 ق) است که به سبک مخصوص عاشورا اما به مناسبت شهادت امام حسن علیهالسلام و حضرت علی علیهالسلام سروده شده است.
دو نوع جاقجاقی وجود دارد: شخصی و وقفی.
جاقجاقی شخصی، خرید و فروش میشود.
جاقجاقی وقفی، در اتاق مخصوص وسایل عزاداری گذاشته میشود و بعد از استفاده از آن به جای خودش برگردانده میشود. در این اتاق، وسایلی مانند شمشیر، سپر، نیزه، پرچم، پارچههای ایوان علم، نخل، زنجیر و... نگهداری میشود.
این رسم عزاداری، در گوشه و کنار ایران و قطعاً در مرکز ایران (کاشان، اردستان) مرسوم بوده و در بعضی از کتابها اشارهای به آن شده است.3
پی نوشت
1. در آبادی زمزه سه نوع علم وجود دارد: علم سه گوش (مثلث)، چهار گوش (مربع) و چوب بلندی به طول 4 الی 5 متر که پارچهی سفیدی به دور آن میپیچند.
2. منظور از آهنگ عزا، این است که با یک چوب، و در فاصلهی معین ضربه بزنند.
3. مانند «معتقدات و آداب ایرانی» اثر «هانری ماسه»، ترجمه مهدی روشنضمیر، دانشکده ادبیات تبریز.
از آثار برگزیدهی سوگوارهی بهای وصل
سنگزنی که در لهجهی مردم زخره، «جاقجاقی» (چاخچاخی، چخچخی) نامیده میشود، تا حدود ده سال پیش در روزهای عاشورا، 28 صفر و 21 رمضان، در تکایا یا حسینیهها (در لهجهی محلی: بوده beodeh) انجام میشده است.
جاقجاقی، قطعه چوبی خراطی شده و به شکل نیمی از یک گوی است. یک قطعه چوب به شکل گوی خراطی شده و به اندازهی یک پرتقال درشت که از وسط دو نیم کرده باشند. هر نیمهی آن در یک مشت قرار میگیرد. در هر نیمه، تسمهی چرمی باریکی از طرفین، به جاق جاقی کوبیده میشود. انگشت میانی در همان سوراخ تسمه قرار میگیرد و در دست مشت میشود. در نتیجه از مشت نمیافتد و محکم در مشت قرار میگیرد.
جاقجاقیزنان روستایی، دایرهوار و دو به دو، مقابل هم میایستند. سه الی چهار نفر نیز با عنوان مرثیهخوان، علمگردان،1 طبال و سنجزن (ممکن است گاهی حاضر نباشد)، در مرکز دایره میایستند.
مرثیهخوان، مرثیه را شروع میکند. هر مصرع یا بیت، سه ضربه، چهار ضربه، پنج ضربه یا شش ضربه است. مثلاً مصرع زیر، سه ضربه است: ای شیعه بیا/ خون دل از/ دیده روا کن
مرثیهخوان در مصرع بالا (که سه ضربه است)، سه بار دست خود را پایین میآورد، یا سه بار سینه میزند. طبال (دهل زن)، با یک کجک (چوب طبل یا دهل) متناسب با آهنگ عزا،2 سه بار به طبل میکوبد. جاقجاقیزنان، سه بار در جلو سینهی خود، جاقجاقی را به هم میکوبند.
علمگردان که جوانی رشید و نیرومند است، یک سر علم را در قسمت جلوی شال کمر گذاشته، و با دو دست، علم را کمی خم میکند و بالای سر جاقجاقیزنان میگرداند (= میچرخاند). اگر سنجزن هم حاضر باشد، طبال را همراهی میکند. بعد از این که مرثیهخوان چند بیت را میخواند، با اشارهی او (حرکت دست)، جاقجاقیزنان، به بالا جهیده و در بالای سر خود، یک بار جاقجاقی را به هم میزنند و بعد به عقب میروند و مخالف حالت اول میایستند. این بار صورتشان به طرف کسی است که در نوبت قبل، پشت به او بود. به همین ترتیب دوباره مشغول زدن جاقجاقی میشوند.
چند نکته در مورد جاقجاقی
جاقجاقیزنان فقط از مردان آبادی هستند. زنها در ایوان نشسته، و تماشا میکنند. مردانی که جاقجاقی ندارند یا جاقجاقی نمیزنند، در اطراف ایستاده و سینه میزنند.
مرثیه یا نوحهی مخصوص جاقجاقی، «واقعهخوانی» نام دارد. این نوحهها و مرثیهها در دستنوشتههای قدیمی که «بیاض» نامیده میشوند، آمده است.
هر واقعهخوانی در چهارچوب یک وزن و قافیه نیست، بلکه بعد از چند بیت، وزن و قافیه عوض میشود. اشعار بلند واقعهخوانی، «بحر طویل» نام دارد. اشعار گرچه وزن و قافیهی متفاوتی دارند، اما مطالب به هم پیوسته است و از موضوع شهادت امام علیهالسلام خارج نمیشود.
مرثیه یا نوحهی واقعهخوانی روز عاشورا چند نوع است. همچنین 28 صفر و 21 رمضان، هرکدام چند مرثیه و نوحهی متفاوت دارند. همهی این نوحهها و مرثیهها با مصراع: «ای شیعه بیا خون دل از دیده روان کن» شروع میشوند.
بیاضی که حاوی واقعهخوانی محرم است، مربوط به سال 1274 ق میباشد و به احتمال قوی، سرایندهی آن معلوم نیست، ولی واقعهخوانی مخصوص 28 صفر و 21 رمضان، اثر مرحوم محمدعلی رجاء زمزهای (1281 ـ 1361 ق) است که به سبک مخصوص عاشورا اما به مناسبت شهادت امام حسن علیهالسلام و حضرت علی علیهالسلام سروده شده است.
دو نوع جاقجاقی وجود دارد: شخصی و وقفی.
جاقجاقی شخصی، خرید و فروش میشود.
جاقجاقی وقفی، در اتاق مخصوص وسایل عزاداری گذاشته میشود و بعد از استفاده از آن به جای خودش برگردانده میشود. در این اتاق، وسایلی مانند شمشیر، سپر، نیزه، پرچم، پارچههای ایوان علم، نخل، زنجیر و... نگهداری میشود.
این رسم عزاداری، در گوشه و کنار ایران و قطعاً در مرکز ایران (کاشان، اردستان) مرسوم بوده و در بعضی از کتابها اشارهای به آن شده است.3
پی نوشت
1. در آبادی زمزه سه نوع علم وجود دارد: علم سه گوش (مثلث)، چهار گوش (مربع) و چوب بلندی به طول 4 الی 5 متر که پارچهی سفیدی به دور آن میپیچند.
2. منظور از آهنگ عزا، این است که با یک چوب، و در فاصلهی معین ضربه بزنند.
3. مانند «معتقدات و آداب ایرانی» اثر «هانری ماسه»، ترجمه مهدی روشنضمیر، دانشکده ادبیات تبریز.