کد مطلب : ۱۳۰۳۵
چـگـونـگی پـرداخـت بـه ائـمـه مـعـصـوم (ع) در هـنـرهـای نـمـایـشـی
تمثیل نگری و استعارهگرایی
یکی از نکاتی که در این باره وجود دارد و ما متأسفانه در این سالها از آن غافل بودهایم، بهرهبرداری تئاتر دنیا از قهرمانان و شخصیتهای برجسته است و آثار ماندگار و با طراوتی از نویسندگان و درامنویسان صاحبنام جهان برجای مانده؛ اتفاقی که متأسفانه درامنویسان ما کمتر به آن پرداختهاند؛ با وجود اینکه تاریخ پُرخم و خیز اسلام، مملو از شخصیتهای برجستهای است که هرکدام از آنها میتوانند، به چند اثر ماندگار نمایشی تبدیل شوند و به گنجینه ادبیات نمایشی ایران که از فقر متن و مضامین انسانی محروم است، افزوده بشوند.
قهرمانان و شخصیتهای صاحبنام جهان اسلام و نیز کتبی که درباره وقایع و اتفاقات شاخص و در ابعاد گوناگون پژوهش و مکتوب شدهاند، گنجینهای ارزشمند است که با نهایت تأسف یا هنرمندان و بهویژه درامنویسان ما از این همه غنای انسانی و تاریخی غافل ماندهاند یا شرایط برای پرداختن به این همه مضامین و بنمایههای نمایشی مهیا نبوده است و یا هنرمندان ما در سایر زمینهها چنان درگیر بودهاند که به خلق این نوع آثار موفق نشدهاند.
مقصود من از شرایط همان است که حساسیت بیش از حد، معتقدات و باورهای دینی و مذهبی ما، متأسفانه مجال را از آنها گرفته است.
شخصیتهای برجسته دینی ما به چند دسته تقسیم میشوند؛ یک دسته امامان معصوم (ع) هستند که طرح آنها اساساً برای سینما و تئاتر مذموم تلقی شده است و به احتمال بسیار زیاد کسی برای پرداختن به آنها جرئت ندارد و هنرمندان در ورود به زندگی امامان معصوم (ع) با ترس و احتیاط برخورد کردهاند؛ یا اینکه برای ورود هنرمندان به چنین فضایی اجازه داده نشده است.
در کنار امامان معصوم (ع)، شخصیتهای نافذ، شاخص و تعیینکنندهای وجود دارد که مجال پرداختن به آنها فراهم است؛ اما بازهم ادبیات نمایشی ما با نهایت تأسف، خالی از این لطف است. با چنین وضعیتی من فکر میکنم که پرداختن به دستمایههای دینی و مذهبی و یا نشاندادن امامان معصوم (ع) به منزله اسوهها و الگوهای انسانی و آسمانی به خلاقیتهای فردی هنرمندان بستگی دارد.
خوشبختانه در تئاتر به واسطه قابلیتها و ظرفیتهای بالقوهای که دارد، امکان پرداختن به هرکدام از این شخصیتها و مضامین و موضوعات وجود دارد که بشود با زبان امروز و با نمادهای آشنا و در قالب تمثیل و استعاره به جنبههای پنهان و آشکار چهرههای نامآشنای دین جهانشمول اسلام پرداخت و به زیباترین و چشمنوازترین صحنههای لطیف انسانی، به جهان تشنه امروز که پیامهای اخلاقی و آسمانی را نیازمند است و متأسفانه در چرخه سرسامآور فناوری گرفتار شده و از اخلاق و عواطف انسانی فاصله گرفته است، یاری رساند و من فکر میکنم، ادبیات فقیر نمایشی ما به این متون شایسته نیازمند است.
تمثیلنگری و استعارهگرایی بهترین روش برای ورود به عرصه دستمایههای دینی و مذهبی است؛ اما به ظرافت و حساسیتهای ویژهای نیاز دارد. پژوهش و تحقیق، بدون تردید، مهمترین وظیفه برعهده هنرمندان است.
متأسفانه یکی از نکاتی که عقبماندگی تئاتر دینی ما در دهههای اخیر را موجب شده است، نپرداختن به موضوع تحقیق و پژوهش بوده است و عموماً نگاه هنرمندان تئاتر به این نوع مقولات، نگاه و برداشتی غریزی است؛ بیآنکه به نکات پنهان و آشکار حوادث و اتفاقات دینی عنایت داشته باشند.
در نتیجه برای نشاندادن امامان معصوم (ع) و اسوهها و اسطورههای دینی روی صحنه نمایش، پرده سینما و قاب تلویزیون، همان بهتر که هنرمند با شناخت و اشراف لازم، تحقیق و پژوهش با عنایت بر باورها و معتقدات به این قبیل موضوعات بپردازد و ضمن اعتبار به ادبیات نمایشی ایران، راه را برای نسلی جوانتر هموار کند.
بار دیگر پیشنهاد میکنم عالیترین روش برای نشاندادن وجوه اخلاقی و انسانی شخصیتهای شاخص جهان اسلام و تاریخ پر بار اسلام، باید به تمثیل و استعاره و نمادگرایی پناه برد.