تاریخ انتشار
سه شنبه ۱ دی ۱۳۸۸ ساعت ۰۰:۳۹
۰
کد مطلب : ۱۳۰۵۷
حـجـت‌الاسـلام و الـمـسـلـمـیـن مـحـسـن تـاج:

باید بر فروش «سی‌دی»های مذهبی نظارت شود

باید بر فروش «سی‌دی»های مذهبی نظارت شود
 هرچند هنوز هیئت‌هایی وجود دارند که بسیار معمولی برگزار می‌شوند، امروز در بیشتر هیئت‌ها از کالاهایی استفاده می‌شود که در گذشته خبری از آنها نبود و هرچه جلوتر می‌رویم، می‌بینیم این کالاها هم پُررنگ و لعاب‌تر شده و هم روزبه‌روز متنوع‌تر می‌شوند.

در گذشته یک روحانی و مداح در جلسه شرکت می‌کرد و بعد از مداحی یا سخنرانی از مجلس خارج می‌شد و غایبان از حاضران می‌پرسیدند که حاج‌آقا چه گفت و رفت. امروز هنوز دو سه روز از برنامه نگذشته است، لوح فشرده (سی‌دی) صوتی و تصویری مجلس فلان مداح یا سخنران را می‌توانی از پاساژ مهستان بخری و بخش‌های جالب توجه آن را به صورت بلوتوث از دوستان دریافت کنی. داشتن سایت اینترنتی، توزیع سی‌دی سخنرانی یا مداحی بعد از جلسه و استفاده از علم، بنر، آلات موسیقی، تجهیزات پیشرفته فیلمبرداری، سیستم‌های حرفه‌ای صوتی و ... بخشی از تغییرات و کالاهایی هستند که در گذشته خبری از آنها نبود؛ ولی امروز استفاده از چنین کالاهایی در هیئت‌ها به مسئله‌ای معمولی تبدیل شده است؛ اقلامی که هرچند استفاده از آنها مزایای بسیاری دارد، پیامدهای منفی بسیاری نیز دارد که توجه به آنها ضروری است.

برای بررسی همین مسئله به سراغ حجت‌الاسلام و المسلمین محسن تاج، یکی از روحانیان باسابقه در زمینه تبلیغات دینی رفتیم؛ روحانی‌ای که اهل اینترنت و دارای دیدگاه جالبی نسبت به مسائل اجتماعی، دینی و فرهنگی است و سابقه تدریس در دانشگاه را هم دارد؛ ولی سخنرانی را بیشتر از هر چیز دیگر دوست داشته است و آن‌طور که خود می‌گوید، روضه‌خوانی برای امام حسین (ع) را بیشتر از هر لقب دیگری دوست دارد.


به نظر شما چقدر استفاده از وسایلی نظیر پارچه‌سیاه، زنجیر، کتل و ... که از گذشته تاکنون در مجالس اهل ‌بیت (ع) مورد استفاده بوده است، در برپایی مجالس مذهبی ضرورت دارد؟

استفاده از چنین لوازمی بسیار مفید است. ما در روایات نیز داریم که در دهه اول محرم، امام رضا (ع) در مقابل منزل خود پارچه سیاه نصب می‌کردند که نشان‌دهنده برپایی مجلس عزای سیدالشهداء (ع) بود. این مسئله نشان می‌دهد که بعضی از نمادها مثل رنگ مشکی، پرچم و نوشته‌ها باید در هیئت‌ها استفاده شود؛ ولی من احساس می‌کنم که بعضی از این نمادها، دیگر از جنبه نمادبودن خارج شده‌اند.

منظورتان چیست؟

اینکه بعضی از هیئت‌ها مقید شده‌اند، حتماً نوگرا باشند و از وسایلی استفاده ‌می‌کنند که هدفشان به‌جای اعتلای دین و اهداف امام حسین (ع)، بیشتر خودنمایی و روی‌آوردن به نوآوری به معنای منفی است؛ مثلاً استفاده از نمادی نظیر علم یکی از همین مواردی بود که بسیار زود استفاده از آن در هیئت‌ها مرسوم شد؛ ولی آیا علم به‌راستی یک نماد مذهبی است؟ در صورتی که طبق فرمایش شهید مطهری، یک نماد مسیحی است؛ با این حال ما شاهد بودیم که استفاده از عَلَم بسیار سریع با افزایش تیغه‌های آن و سنگین‌تر شدن عَلَم، جنبه زورآزمایی و خودنمایی پیدا کرد.

این واقعیت وجود دارد که علم چیزی نبود که مردم را به سوی اصل عزاداری دعوت كند، بلکه فرعی شد که کم‌وبیش جای اصل را گرفت؛ در صورتی که این اصل در هیئت‌ها وجود دارد که یک سخنرانی انجام شود و آن سخنرانی هم جنبه موعظه و بیان اهداف اهل ‌بیت (ع) را داشته باشد و در کنار آن یک روضه‌خوانی هم انجام شود تا مردم اشکی بریزند و صواب ببرند.

در کل باید گفت نمادهای واقعی مثل پرچم سیاه و کُتَل باید مردم را به سوی عزاداری دعوت كنند؛ ولی این واقعیت وجود دارد که نمادهای غیرواقعی جای نمادهای واقعی را گرفته‌اند که شما گاه در هیئت‌هایی می‌بینید، چهار تا پنج نفر پای منبر روحانی نشسته‌اند تا مجلس خالی نباشد؛ ولی ۳۰ تا ۴۰ نفر بیرون حسینیه یا تکیه سرگرم علم هستند تا وقتی سخنرانی و مداحی تمام شد و دسته می‌خواهد بیرون بیاید، هر کدام آماده باشند تا چند متری عَلَم را حمل کنند.

در جمع‌بندی پاسخم، می‌گویم، اگر این نمادها و وسایل مذهبی «فرعی» باشند که مردم را به سوی «اصل» دعوت كنند، استفاده از آنها بسیار هم خوب است؛ ولی اگر این نمادها به اصل قضیه تبدیل شوند، آن‌وقت استفاده از آنها نه تنها نفعی ندارد، بلكه خطرناك نیز است.

شما به این مسئله اشاره کردید که در گذشته بیشتر از نمادهایی نظیر پرچم، کتل و ... استفاده می‌شد؛ ولی در حال حاضر شاهد هستیم، نمادهای جدیدی ایجاد شده‌اند که طبق گفته شما «فرعی» هستند که جای «اصل» را گرفته‌اند. در همین حال ممکن است در آینده نیز به‌وجودآمدن نمادهای جدیدی در هیئت‌ها را شاهد باشیم. به نظر شما برای جلوگیری از ایجاد سنت‌های غیر واقعی و استفاده از نمادهای غیر حقیقی چه باید کرد؟

من در کل با استفاده از نمادها و اقلام جدیدی که در هیئت‌ها استفاده می‌شوند، مخالف نیستم؛ چون بعضی از آنها کارکردهای مفیدی دارند.

مثلاً؟

مثل «بنر»؛ ما در گذشته استفاده وسیعی از تصاویر منتسب به امام حسین (ع) را شاهد بودیم؛ ولی امروز می‌بینیم که هیئت‌داران به سمت استفاده از بنر و چاپ احادیثی روی آن رفته‌اند که بیانگر اهداف آن حضرت است. «بنر» چیزی است که در گذشته شاهد استفاده از آن نبودیم؛ ولی امروز در مقیاس وسیعی استفاده می‌شود؛ البته شروع استفاده از بنر هم از چاپ عکس‌های آن‌چنانی منتسب به امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) بود که تناسبی با آن شخصیت‌ها نداشت؛ ولی با اقداماتی که صورت گرفت، این مسئله متوقف شد و چاپ احادیث آن حضرت بر روی بنر باب شد.

اگر ما بتوانیم مراکزی مانند پاساژ مهستان را كه یک مرکز فرهنگی ارائه‌دهنده محصولات مورد استفاده در مجالس عزاداری است، به سمت‌وسوی مناسبی هدایت کنیم، نتایج مفیدتری بدست می‌آوریم؛ درحالی‌که همین مراکز نیز در صورت نبود هدایت درست، ممکن است به سمت تولید محصولات حاشیه‌ای حرکت کنند که حرکت در چنین زمینه‌هایی (تولید پوسترهای منتسب به ائمه (ع) هم در این پاساژ صورت گرفته است)، انحراف ایجاد کند؛ بنابراین اگر ما بتوانیم مراکزی مثل پاساژ مهستان را که فرهنگ عزاداری را از طریق چاپ پرچم، پوستر و ... عهده‌دار هستند، به سمت انتخاب احادیث ناب، تولید کتاب‌های شعر بامحتوا و .... هدایت کنیم، استفاده از نمادها و شیوه‌های جدید وسیله خوبی برای آشناکردن بیشتر مردم با احادیث مذهب خواهد بود و خودبه‌خود، جای برنامه‌های خرافی و نمادهای غیرواقعی را خواهد گرفت.

هرچند استفاده از نمادهای جدید عزاداری می‌تواند اقدام مفیدی باشد، آیا به نظر شما بهتر نیست، مسئولان امور دینی و فرهنگی جامعه و همین‌طور رؤسا و متولیان برگزاری هیئت‌ها به سمت هرچه ساده‌تر برگزار کردن چنین مجالسی گام بردارند؟

ساده برگزارشدن مراسم عزاداری بسیار مطلوب است و من هم با این مسئله موافقم؛ ولی همان‌طور که در ابتدا عرض کردم، نمادهایی باید باشند که مردم را به سوی عزاداری دعوت كنند. گاهی اوقات برخی تصور می‌کنند که برخی اقدامات در هیئت‌ها نوعی تجمل و اسراف است؛ ولی وقتی جنبه دعوت عمومی پیدا می‌کند، فکر نمی‌کنم، چندان مشکل ایجاد كند؛ با این‌حال من فکر می‌کنم، باید از طریق نهادهایی مثل سازمان تبلیغات اسلامی و سایر مراکز دولتی جلوی برخی تجملات را گرفت.

به نظر شما، نقش علما درباره آگاه‌کردن مردم در استفاده نكردن از نمادهای غیرواقعی چیست؟

اول باید مردم را پای منبر بیاوریم تا علما بتوانند حرف خود را بزنند؛ ولی متأسفانه عزاداری‌های ما این ضعف را دارد که چندان تمایل ندارند، پای منبر بنشینند.

به مسئله خوبی اشاره کردید. یکی از ظرفیت‌های جدیدی که علما می‌توانند از آن استفاده کنند و امروز شاهد آن هستیم که به‌طرز وسیعی در مراکزی نظیر پاساژ مهستان عرضه می‌‌شود، لوح‌های فشرده مداح‌‌ها و سخنرانی‌های علماست.
شما فکر می‌کنید چقدر گوش‌دادن به یک سی‌دی سخنرانی یا مداحی می‌تواند حال‌وهوای شرکت در یک مجلس عزاداری را برای مخاطب زنده كند؟


در قدیم مردم به نوار سخنرانی‌ها گوش می‌دادند؛ چون مانند امروز دسترسی به امکاناتی نظیر ویدئو و سی‌دی وجود نداشت. امروز چنین امکاناتی در بیشتر منازل وجود دارد و گوش‌دادن به چنین سی‌دی‌هایی اثرات مثبتی دارد؛ حتی شاهد هستیم که بعضی از قسمت‌های سخنرانی‌ها که بیشتر مورد توجه است، بی‌درنگ از طریق بلوتوث در گوشی‌های تلفن‌ همراه در سراسر جامعه منتشر می‌شود. این مسئله نشان می‌دهد، اگر سی‌دی‌ها محتوا داشته باشد و سخنرانان نیز از بیان خوبی برخوردار باشند، بدون معطلی اظهارات آنها در دل مردم جای می‌گیرد و در سراسر جامعه نیز منتشر می‌شود؛ اما در کنار تمام اثرات مثبتی که گوش‌دادن به چنین سی‌دی‌هایی به همراه دارد، مسئله‌ای نیز وجود دارد که ما نباید نسبت به آنها بی‌توجه باشیم.

یکی از همین مسائل که من بسیار به آن تأکید دارم، مدیریت مراکزی نظیر پاساژ مهستان است.

لطفاً کمی واضح‌تر منظورتان را توضیح دهید؟

وقتی نویسنده‌ای می‌خواهد کتابی را منتشر كند، باید کتاب خود را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بفرستد، سپس چند متخصص محتوای کتاب را بررسی می‌کنند و مجوز می‌دهند یا نقاط ضعف کتاب را مشخص می‌کنند و از نویسنده می‌خواهند کاستی‌ها را برطرف كند.
من فکر می‌کنم، همین نظارت باید درباره سی‌دی‌های سخنرانی و مداحی که در پاساژ مهستان توزیع می‌شوند نیز وجود داشته باشد؛ چون گاهی اوقات در بعضی سی‌دی‌های سخنرانی و مداحی مطالبی شنیده می‌شود که عوارض منفی دارد.

مثلاً ؟

مثل بعضی سی‌دی‌های سخنرانی که در آنها مطالبی بیان شده است که با وحدت سازگاری ندارد و در بین مسلمانان تفرقه ایجاد می‌کند. صرف‌نظر از این بحث سی‌دی‌هایی نیز در پاساژ مهستان توزیع می‌شود که مطالب بیان‌شده در آنها سوق‌دهنده مخاطبان به خرافات و عرفان‌های کاذب است.

می‌توانید مثالی بزنید؟

در یکی از سی‌دی‌های سخنرانی که در پاساژ مهستان توزیع ‌شده بود، سخنران مدعی شده است که تا ۳ سال دیگر حضرت مهدی (عج) ظهور می‌کند؛ ولی الآن حدود ۸ سال از آن تاریخ می‌گذرد!
می‌خواهم به این موضوع اشاره کنم که گوش‌کردن به سی‌دی بسیار خوب است؛ ولی باید در این میان مدیریت نیز وجود داشته باشد. یک منبری ممکن است در یک جلسه چیزی بگوید؛ ولی آیا لازم است، مسئله‌ای که در یک جلسه خاص بیان شده است، در همه‌جا منتشر شود؟ یا مثلاً روضه‌ای هست که من در یک مجلس خصوصی می‌خوانم و می‌دانم این روضه از روضه‌هایی است که نباید منتشر شود؛ چون می‌تواند تبعات بدی داشته باشد.

چرا؟

چون گوینده در حال‌وهوایی آن مطالب را بیان می‌کند که فضای لازم در مخاطب آن مجلس ایجاد شده است؛ ولی کسی که پای تلویزیون آن را تماشا می‌کند، آن حال‌وهوا در او ایجاد نشده است؛ بنابراین با این استدلال من معتقدم که پخش سی‌دی باید همانند انتشار کتاب از طریق نظارت و بررسی صورت بگیرد و قسمت‌های غیر ضروری باید قبل از توزیع عمومی حذف شوند.

در مجموع، این نظر را دارم که بعضی از مطالب ممکن است مشکلاتی داشته باشند که اگر نظارتی در مورد آنها صورت نگیرد و ویراستاری نشوند، ممکن است در بین مخاطبانی که در آن حال‌وهوا نیستند و مثلاً سر سفره در حال تماشای سی‌دی مداحی یا سخنرانی هستند، ایجاد ابهام كند.

بارها از شهرستان‌ها با من تماس گرفته‌اند و گفته‌اند، چرا فلان مداح در خلال یک مداحی فلان کار را کرده است؟!

وقتی حال‌وهوای مخاطبان در مجلسی در یك شهرستان با حال‌وهوای مخاطبان در مجلسی دیگر در تهران متفاوت است، نمی‌توان به‌درستی این موضوع را توضیح داد؛ بنابراین اصل کار ما در پاساژ مهستان باید مدیریت‌کردن محتوای محصولاتی باشد که می‌خواهیم آنها را در جامعه توزیع كنیم؛ حتی برخی ادعیه که در پاساژ مهستان چاپ و توزیع می‌شوند از ادعیه شیعه نیست؛ البته نظارت بر توزیع تمام کاری نیست که ما باید انجام دهیم، بلكه باید برای تربیت مستمع نیز برنامه‌ریزی داشته باشیم.

منظورتان از تربیت مستمع چیست؟

کسی که می‌خواهد به یک سی‌دی سخنرانی یا مداحی گوش کند، باید برای این کار وقت مناسبی اختصاص دهد تا بتواند کاملاً مطالبی را که گوش می‌کند، بفهمد؛ نه اینکه هم‌زمان با ناهار یا شام خوردن سی‌دی هم گوش کند.

انسان یا باید ناهارش را بخورد یا سی‌دی گوش کند؛ چون نمی‌شود هم ناهار خورد و هم سی‌دی سخنرانی یا عزاداری گوش كرد. همین‌طور که اطبای تغذیه امروز می‌گویند، موقع صرف غذا نباید تلویزیون تماشا كرد. وقتی مخاطب در شرایط خاص خود سی‌دی تماشا نکند، ممکن است تمرکز کافی نداشته باشد و قسمتی از سخنرانی را بفهمد و جایی را نفهمد و بعدها بر اساس آن مطالبی که از سی‌دی شنیده است، در مجلسی نقل‌قولی بكند که مشکل‌ساز شود.

چنین است که هم در مورد تولید سی‌دی هم باید مدیریت وجود داشته باشد و هم باید فرهنگ درست تماشاکردن را ترویج کنیم. امروز در نرم‌افزاری‌های رایانه‌ای که در بازار فروخته می‌شوند می‌بینید که نحوه نصب برنامه را نیز در پشت قاب سی‌دی منتشر کرده‌اند؛ چه ایرادی دارد که ما در پشت سی‌دی‌های سخنرانی بنویسیم، در چه شرایطی و چگونه گوش کنیم؟ چه ایرادی دارد، این مسائل هم مکتوب شود و در اختیار مخاطبان قرار گیرد؟

پیشنهاد شما درخور ‌تأمل است؛ ولی فکر می‌کنید چقدر این پیشنهاد قابلیت اجرایی‌شدن دارد؟

لطفاً پاسخ به این پرسش را حمل بر خودستایی نگذارید؛ ولی من به این علت اجازه نمی‌دهم از جلسات سخنرانی‌هایم فیلمبرداری شود که احساس می‌کنم، در هر سخنرانی شرایط خاصی دارم و مطالب متفاوتی را بیان می‌کنم که باید قبل از انتشار در جامعه تفکیک شود و تفاوتی میان مطالبی که داخل مجلس شنیده می‌شود و مطالبی که بیرون مجلس قرار است شنیده شود، وجود داشته باشد.
به نظر من ما باید به خود سخنران اجازه دهیم که بگوید سخنرانی‌اش ضبط بشود یا نشود. این پیشنهاد را نیز دارم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به سخنرانان مجالس مذهبی امتیاز دهد.

چه امتیازی؟

می‌خواهم بگویم، همان‌طور که در صداوسیما فهرستی از کسانی که باید و نباید با آنها مصاحبه شود وجود دارد، وزارت ارشاد هم فهرستی از سخنرانانی که سی‌دی‌های آنها باید توزیع شود یا نشود، تهیه كند. به نظرم وزارت ارشاد می‌تواند تصمیم بگیرد، چه کسانی این شایستگی را دارند که سی‌دی سخنرانی‌های آنها در جامعه توزیع شود و سی‌دی سخنرانی چه کسانی نباید در جامعه توزیع شود.
به نظر من این کار می‌تواند انگیزه بالایی ایجاد كند تا این عده نیز در گذر زمان، سطح علمی یا سبک خواندن خودشان را ارتقا دهند و هرچند وقت یک‌بار نمونه‌ای از کارهای خود را به وزارتخانه ارسال كنند تا تصمیم گرفته شود که آیا او این قابلیت را دارد که سخنرانی یا مداحی‌هایش پخش بشود یا خیر.

با وجود همه مطالبی که شما بدان اشاره كردید، به نظر شما بهتر است مردم سخنرانی را از طریق سی‌دی گوش کنند یا به‌طور مستقیم در جلسات شرکت کنند؟

مسلماً بهتر است که مردم در جلسات شرکت کنند؛ ولی امروز دوره‌ای است که مردم به دلیل سختی‌ها و مشکلات زندگی چندان فرصت انجام این کار را ندارند. مشکلات زندگی امروز باعث شده است، درست زمانی که روحانی در مسجد در حال سخنرانی است، مردم در سر کار حضور داشته باشند. این عده مجبورند، برای ارضای تمایلات مذهبی خود، مثلاً از زمان‌های رفت‌وآمد خود در خودرو برای گوش‌کردن به سخنرانی یا زمان استراحت در منزل برای گوش‌کردن به سخنرانی استفاده کنند.
من بسیاری را می‌شناسم که خود را مقید کرده‌اند، سخنرانی‌هایی كه صبح‌ها از تلویزیون در ساعت ۶:۳۰ پخش می‌شود، گوش کنند و بعد به سمت محل کار خود حرکت کنند. همان‌طور که عرض کردم، هرچند پای منبر به سخنرانی گوش‌کردن بهتر است، اگر فرهنگ صحیح گوش‌کردن سی‌دی‌های مذهبی نیز رواج پیدا کند، این روش هم بسیار مناسب است. این کار حتی چندین امتیاز نیز دارد.

مثلاً چه امتیازهایی؟

اول اینکه انسان هر وقت بخواهد می‌تواند به این سخنرانی‌ها یا مداحی‌ها گوش بکند. دیگر اینکه مردم حق انتخاب دارند که به سخنرانی کسانی که دوست دارند، گوش کنند. اکنون وقتی کسی در مسجد حضور پیدا می‌کند، باید به سخنرانی کسی که مسجد انتخاب کرده است، گوش کند؛ ولی سی‌دی، فرصتی است تا مخاطب به سخنان کسانی که آنها را می‌پسندد نیز دسترسی داشته باشد.

شما در اظهارات خودتان به‌طور مستقیم و غیر مستقیم چندین بار بر ضرورت نظارت بر محتوای سی‌دی‌ها اشاره کردید. به نظر شما اگر مسئولان بر محتوای مطالب ارائه شده نظارت نکنند، چه مشکلاتی ممکن است، به‌وجود بیاید؟


من احساس می‌کنم، عواقب نبود نظارت متأسفانه به‌شدت دامنگیر جامعه شده است. وقتی مداحی می‌آید و برخلاف نظر مقام معظم رهبری -که چند سال پیش بحث نوآوری در خواندن را مطرح و تأکید کردند که نوآوری به این معنی نیست که سبک آن طرف مرزی را بیاورید و شعرش را تغییر دهید و اسمش را نوآوری بگذارید- عمل می‌كند، این نتیجه حاصل می‌شود كه بسیاری از سبک‌های بسیار نامناسب را انتخاب کنند و سی‌دی آنها نیز در پاساژ مهستان توزیع شود.
این نبود نظارت نه‌تنها باعث می‌شود سی‌دی‌های نامناسب در جامعه توزیع شود، بلکه باعث ترویج شخصیت‌سازی‌های منفی نیز می‌شود.

منظورتان از شخصیت‌سازی منفی چیست؟

اجازه بدهید مثالی بزنم. اگر شما مثلاً در غسل‌کردن اشکالی یا سؤالی داشته باشید، به سراغ رساله مرجع تقلید می‌روید و با فتوای مرجع تقلید نیز ایرادات را برطرف می‌کنید؛ اما امروز ما وقتی از یک مداح جوان و تازه‌کار به‌ دلیل خواندن یک روضه بی‌سند انتقاد می‌کنیم، می‌گوید فلان مداح معروف آن را خوانده است و حتی اعتراض نیز می‌کند که شما برخلاف نظر آن مداح چنین چیزی را گفته‌اید؛ در صورتی که مداح، مرجع تقلید نیست.

یکی از روضه‌هایی که امروز بسیار هم خوانده می‌شود، روضه آمدن حضرت زهرا (س) بر سر پیکر مطهر حضرت عباس (ع) است. این روضه مشهوری است و همه آن را می‌خوانند، ولی اصلاً مدرک ندارد!
من خودم تمام مقاتل را زیرورو کردم که مدرکی برای این روضه پیدا کنم؛ ولی پیدا نکردم. من هم دوست دارم که از مردم گریه بگیرم. من هم دوست دارم روضه‌های قشنگ بالای منبر بخوانم؛ ولی وقتی که سند ندارد و من آن را بالای منبر بخوانم، اگر جوانی از من پرسید سند این روضه کجاست، من چه بگویم؟ یکی از معضلاتی که همین نبود نظارت ایجاد کرده است، مسائل این‌چنینی است؛ البته متأسفانه بعضی از نهادها به ترویج چنین مسائلی و گسترش سی‌دی‌های بدون نظارت کمک نیز می‌کنند؛ مثلاً رادیو معارف، امثال همین روضه‌ها را پخش کرد و سندی نیز برای آن ارائه نداد! درحالی‌که امروز رادیو معارف یک مرجع محسوب می‌شود.

چرا باید روضه‌های بی‌سند در رادیو معارف پخش شود؟ اینکه می‌گویم به ترویج سی‌دی‌های بی‌نظارت کمک هم می‌شود، منظورم همین بود؛ در نتیجه باز هم تأکید می‌کنم، اگر نظارت نباشد، روضه‌های دروغ رواج پیدا می‌کند و دیگر هم نمی‌توان جلوی آن را گرفت و کسانی نیز که چنین مطالبی را بیان می‌کنند، برای جوان‌ترها سمبل هم می‌شوند. اینها همه به این دلیل است که نظارت وجود ندارد. یک مداح یا سخنران هر چقدر هم که خوب صحبت کند، اگر رفتار و منش او شبیه اهل ‌بیت (ع) نباشد، نباید سی‌دی او در جامعه توزیع شود.

در حال حاضر که نظارتی وجود ندارد، پیام شما به دست‌اندرکاران توزیع سی‌دی‌های مذهبی به‌ویژه در مراکزی مانند پاساژ مهستان چیست؟

به نظر من دوستانی که در پاساژ مهستان زحمت می‌کشند، در كنار در نظر گرفتن جنبه تجاری کار، جنبه خدایی کار را نیز در نظر بگیرند.

ما باید به این یقین برسیم که روزی‌دهنده خداست و هر چقدر هم که ما بالا و پایین کنیم تا به روزی برسیم تا او امضا نکند، به نتیجه‌ای نمی‌رسیم؛ ولی خدا نکند که انسانی پایش را در زمینه‌های دینی کج بگذارد؛ زیرا این کار او به اسم دین تمام می‌شود؛ بنابراین چوب خطرناکی می‌خورد؛ از این‌رو، مردم باید در کسب درآمد به‌ویژه در زمینه‌های دینی بسیار احتیاط کنند. می‌خواهم بگویم که اگر می‌دانند، مطالبی که در فلان سی‌دی بیان شده است، بر خلاف مکتب ماست، هر چقدر هم که پرفروش است، نباید آن را توزیع كنند.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما