کد مطلب : ۱۳۲۷۴
کتب مرثیه نماد مرثیهسرایی ترکی
تکثیر یک اثر در گذشته بسیار کند و بطیء بوده است؛ اما با وجود این میبینیم که هماکنون هم نسخههای خطی بسیاری که همگی اشعار و مقاتل حسینی را شامل هستند، در دست مردم و یا در کتابخانهها وجود دارد.
این میل و گرایش به مرثیهسرایی و بهطبع علاقه مردم به خواندن چنین اشعاری چنان با تاروپود زبان ترکی درهم تنیده شد که به جرأت میتوان گفت، پس از به قدرت رسیدن رضاخان و تلاش وی برای محو زبان و ادبیات ترکی در ایران، تنها و تنها مرثیه ترکی بود که به داد این زبان رسید و حفظ حیات آن را باعث شد و پشتوانه چند صد ساله مرثیه در این زبان بود که توانست در مقابل سیل بنیانکن ترکیستیزی در ایران مقاومت کند.
در دوران حکومت پهلوی که نشر هر نوع اثر به زبان ترکی کموبیش ممنوع و ناممکن بود، تنها کتب مرثیه بودند که میتوانستند چاپ شوند، به دست مردم برسند و خوانده شوند. هماکنون هم بخش درخور توجهی از بازار نشر کتب ترکی را همین شعر و ادبیات مرثیه تشکیل میدهد. در گذشتههای دور، اشعار مرثیه در قطعهای بزرگ همچون رحلی استنساخ میشد و حتی در دورهای که چاپ سنگی رایج بود، باز هم قطع کتب مرثیه، رحلی بود؛ اما اشعار هر شاعری استنساخ و به کتاب تبدیل نمیشد، بلکه تنها اشعار ستارگان مرثیه ترکی بود که به دستنویس و یا چاپ سنگی میشد.
چندین دهه، یک قطع، یک سبک
با گذر از دوران چاپ کتاب به صورت سنگی، و بعد از آنکه صنعت چاپ و نشر در ایران رونق گرفت و امکان انتشار کتاب در تیراژ دلخواه در زمانی اندک، در کشور فراهم شد، نفوذ کتابهای مرثیه در میان مردم نیز افزایش پیدا کرد. سبک و سیاق کتابهای مرثیه ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با مداحان داشت؛ برای نمونه به دلیل آنکه مداحان به صورت ایستاده به خواندن مرثیه میپرداختند، بهناچار باید قطع برگههای دستنویس اشعار و یا کتاب مرثیه به گونهای میبود که بهراحتی در دست قرار گیرد و زحمت خواننده و مداح را باعث نشود؛ آنهم با سبک و سیاق مرثیهخوانی ترکی که حال و هوا و شور و شعف خاص خودش را دارد و دستان مداح بهطور بااهمیتی در انتقال منظور و حس و حال عزاداری به مخاطبان نقش دارد.
به همین دلیل نیز از همان دوران رونق چاپ و نشر، کتابهای مرثیه ترکی همگی در قطع جیبی چاپ میشدند و هنوز هم پس از گذشت سالها همین شیوه کموبیش شیوه مسلط بر چاپ اینگونه آثار است. شاید بتوان گفت این سبک و سیاق چاپ کتب مرثیه و شکل و شمایل اینگونه کتب تبدیل به نماد مرثیهسرایی ترکی شده است.
نوآوریهایی هم صورت میگیرد؛ اما با یک نگاه به قفسه کتابهای یک کتابفروشی یا کتابخانهای شخصی، بهراحتی میتوان کتابهای مرثیه را شناسایی کرد.
جلد کتابهای مرثیه همیشه گالینگور بوده و هست و دلیلش هم این بوده و هست که به دلیل استفاده مکرر از کتاب و به همراه بردن کتاب در مسافرتها و یا حضور در مجالس گوناگون، باید بهگونهای فراهم میشد که در حد مناسب استحکام داشته باشد.
رنگ جلدها نیز همیشه از رنگهای تیره انتخاب میشد و بیشتر سرمهای، مشکی و یا سبزرنگ بود که خود به نوعی نشاندهنده حزن و اندوه بود.
همیشه در صفحات اولیه کتاب، تصویر کوچکی از شاعر و یا گردآورنده اثر چاپ میشد و در ذیل آن چند بیت با مضمون ابراز خاکساری و عرض ارادت به اباعبدالله الحسین (ع) و یا چند بیتی منتخب از اثر که حکم شاهبیتهای اثر را دارد، درج میشد.
عنوان آثار هم حال و هوای خاص خودش را داشت و بستگی به موضوع کلی اثر، عنوانی بهطور کامل مرتبط با حادثه کربلا داشت. عنوانها بهطور معمول شامل دو کلمه میشد که هر دو کلمه دربرگیرنده واژگانی مرتبط با مضامین عاشورایی بودند؛ کلماتی مثل شهادت، شهامت، کربلا، حسین، سوگ، ایثار و ... در عناوین این آثار زیاد دیده میشد و میشود؛ برای نمونه میتوان به این عناوین اشاره کرد: اسرار عاشورا، حدیث عاشورا، جلوه عاشورا، شورش کربلا، محشر عاشورا. عبارات عربی مرتبط با واقعه جانسوز کربلا نیز کموبیش رایج بود؛ مانند: حسنات العبرات، ... و ثمرات العبرات.
برخی شاعران هم که طبعشان رساتر بود و اشعارشان به چندین جلد میرسید، نام خود را در عنوان آثارشان میآوردند؛ برای مثال: ایثار منزوی، عریضه کلامی، ارمغان صادقپور.
کتب مرثیه یا شامل مجموعهای از اشعار خود شاعر بودند که هم میتوانست مختص یکی از شخصیتهای دینی باشد و هم میتوانست گلچینی از اشعار در رثای شخصیتهای گوناگون باشد. برخی از شاعران نیز بهترین و برجستهترین اشعار مرثیهسرایان را گردآوری و منتشر میکردند که در این صورت دستهبندی اشعار نظم خاصی نداشت. عناوین داخلی آثار بهطور معمول به زبان فارسی و با سبک و سیاق کهن نوشته میشد؛ برای مثال: در شهادت حضرت عباس (ع).
به دلیل آنکه اینگونه کتابها با هدف قرار دادن مداحان و مردم عامی که علاقه به شعر و نیز اهل بیت (ع) دارند، منتشر میشد، در انتخاب تیتر اشعار هیچگونه ذوق و سلیقه ادبی به کار نمیرفت و تنها به موضوع اصلی شعر اشاره میشد؛ دلیل آنهم نیاز خوانندگانی که بیشتر مداح و یا خواننده شعر در مجالس بودند و هستند، به پیبردن سریع و بیدرنگ به موضوع اشعار بود و هست.
برخی نکات صفحهآرایی از قبیل آغاز شدن هر تیتر از صفحه فرد (۱، ۳، ۵، ...) و امثال آن جایگاهی در طراحی کتب مرثیه نداشت و هر شعر جدید بدون فاصله پس از شعر قبلی آغاز میشد و تنها عنوان شعر جدید بود که با قلمی درشتتر، دو شعر را از یکدیگر متمایز میکرد.
نشر کتب مرثیه در انحصار
با توجه به اینکه استقبال از کتب مرثیه بسیار و علاقه شاعران به چاپ آثارشان نیز درخور توجه بود، کمکم ناشرانی یافت شدند که با توجه به سود مناسب چاپ این قبیل آثار، کار خود را منحصر به چاپ کتب مرثیه کردند. دلیل علاقه شاعران به چاپ آثارشان نیز تنها علاقه آنان به خوانده شدن اشعارشان در مجالس اهل بیت (ع) و عرض ارادتشان بوده و هست. بدین ترتیب اندکاندک نشر این قبیل کتب به صورت سنتی از سوی شاعران به این ناشران سپرده میشد.
این ناشران کمکم اسم و رسمی پیدا کردند و شاعران، تنها آنان را مراجع اصلی و بیرقیب نشر کتب مرثیه میدانستند. ناشران دیگر نیز در خود این توان را نمیدیدند که در رقابت با ناشران سنتی وارد شوند. این انحصار هماکنون در بین چند ناشر انگشتشمار قرار دارد و اندک شاعرانی هستند که چاپ آثارشان را به دیگر ناشران واگذار میکنند. این ناشران سنتی که به صورت انحصاری بازار نشر مرثیه را در دست دارند، در تهران، اردبیل و تبریز و تا حدودی زنجان قرار دارند و تعداد آنها به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد.
نوآوری، اندک اما درخور توجه
البته این وضعیت هماکنون اندکی تغییر کرده است و ناشران و شاعرانی دست به نوآوری زدهاند و سبک و سیاق پیشین را کنار گذاشتهاند و سعی میکنند، شیوههای جدید را در کار نشر مرثیه وارد کنند. توجه به نکات خاص و مهم صفحهآرایی و استانداردهای چاپ کتاب، درج سبک ویژه اشعار در ابتدای اشعار، تغییر در قطع کتاب، وارد کردن هنر طراحی جلد به آثار و انتشار آثاری با طرح جلدهای متنوع، انتشار سیدی سبک در کنار اثر و امثال آن از نوآوریهایی است که در سالهای گذشته وارد میدان گسترده نشر مرثیه شده است.
البته این نوآوریها بیشتر از سوی شاعران جدید مشاهده میشود و تنها ناشرانی که انحصار نشر مرثیه را شکستهاند، به این نوآوریها دست میزنند؛ درحالیکه ناشران سنتی کتب مرثیه، هنوز هم از همان سبک و سیاق پیشین پیروی میکنند و دلیل آن نیز چیزی نیست، جز اینکه هنوز بیرغبتی و بیمیلی مخاطبان و مداحان به این سبک انتشار به وجود نیامده است و یا اینکه ناشران سنتی هنوز رقیبی جدی برای خود ندیدهاند که ناچار به ایجاد نوآوری در آثارشان شوند.