تاریخ انتشار
يکشنبه ۱ شهريور ۱۳۸۸ ساعت ۰۰:۰۲
۰
کد مطلب : ۱۳۳۸۵

خوشاخواب زیرکان و افطارشان

گزیده‌ای از نهج‌البلاغه
خوشاخواب زیرکان و افطارشان
حضرت، خطبه می‌خواند، بدن‌ها می‌لرزد. از صفات الهی و سفارش به پرهیزکاری می‌گوید و رستاخیز را وصف می‌کند، اشک‌ها سرازیر می‌شود. دشمنی شیطان را هشدار می‌دهد و از عبرت از مرگ می‌گوید. دل‌ها ترسان می‌شود. جمعی این خطبه را «غرّا» نامیده‌اند.

«ای بندگان خدا! کجا هستند، آنان که سالیان طولانی در نعمت‌های خدا عمر گذراندند؟ تعلیمشان دادند و دریافتند، مهلتشان دادند و بیهوده روزگار گذراندند؟ از آفات و بلاها دورشان داشتند؛ اما فراموش کردند. زمان طولانی آنها را مهلت دادند. نعمت‌های فراوان بخشیدند، از عذاب دردناک پرهیزشان دادند و وعده‌های بزرگ از بهشت جاویدان به آنها دادند.

ای مردم! از گناهانی که شما را به هلاکت افکند، از عیب‌هایی که خشم خدا را در پی دارد، بپرهیزید. دارندگان چشم‌های بینا و گوش‌های شنوا و سلامت و کالای دنیا! آیا گریزگاهی هست؟ یا رهایی و جای امنی، پناهگاهی و جای فراری هست؟ آیا بازگشتی برای جبران وجود دارد؟ نه چنین است؟ پس کی باز می‌گردید؟ به کدام سو می‌روید؟ و به چه چیز مغرور می‌شوید؟ همانا بهره هر کدام شما از این زمین به اندازه طول و عرض قامت شماست! آن‌گونه که خاک‌آلود بر آن خفته باشد.

ای بندگان خدا! هم‌اکنون به اعمال نیکو پردازید تا ریسمان‌های مرگ بر گلوی شما سخت نشده است و روح شما برای کسب کمالات آزاد است و بدن‌ها راحت و در حالتی قرار دارید که می‌توانید مشکلات یکدیگر را حل کنید. هنوز مهلت دارید و جای تصمیم و توبه و بازگشت از گناه باقی مانده است. عمل کنید پیش از آنکه در شدت تنگنای وحشت و ترس و نابودی قرار گیرید، پیش از آنکه مرگ در انتظار مانده، فرا رسد و دست قدرتمند خدای توانا شما را برگیرد.»۳

«آگاه باشید! بیناترین چشم‌ها آن است که در دل نیکی‌ها نفوذ کند و شنواترین گوش‌ها آنکه پندها و تذکرات سودمند را در خود جای دهد.»۴

برای این «بیناترین چشم‌ها» از شگفتی‌های روح آدمی می‌گوید.

«به رگ‌های درونی انسان پاره‌گوشتی آویخته است که شگرف‌ترین اعضای درونی اوست و آن قلب است که چیزهایی از حکمت و چیزهایی متفاوت با آن، در او وجود دارد؛ پس اگر در دل امیدی پدید آید، طمع، آن را خوار کند و اگر طمع بر آن هجوم آورد، حرص، آن را تباه سازد و اگر ناامیدی بر آن چیره شود، تأسف خوردن آن را از پای درآورد، اگر خشمناک شود، کینه‌توزی آن فزونی یابد و آرام نگیرد و اگر به خشنودی دست یابد، خویشتن‌داری را از یاد برد و اگر ترس، آن را فراگیرد، پرهیز کردن، آن را مشغول سازد.

اگر به گشایشی برسد، دچار غفلت‌زدگی شود و اگر مالی به دست آورد، بی‌نیازی آن را به سرکشی کشاند و اگر مصیبت ناگواری به آن رسد، بی‌صبری، رسوایش کند و اگر به تهی‌دستی مبتلا شود، بلاها او را مشغول سازد و اگر گرسنگی بی‌تابش کند، ناتوانی آن را از پای درآورد و اگر زیادی سیر شود، سیری آن را زیان رساند؛ پس هرگونه کندروی برای آن زیان‌بار و هرگونه تندروی برای آن فسادآفرین است.»۵

حضرت برای پرهیز از هرگونه تندروی و کندروی، راه درست را نشان می‌دهد. واجبات! واجبات! انجام واجبات همان صراط مستقیم است.

«همانا خداوند بزرگ کتابی هدایتگر فرستاد، نیکی و بدی، خیر و شر را آشکارا در آن بیان فرمود؛ پس راه نیکی در پیش گیرید تا هدایت شوید و از شر و بدی پرهیز کنید تا در راه راست قرار گیرید. واجبات! واجبات! در انجام واجبات کوتاهی نکنید تا شما را به بهشت رساند. همانا خداوند چیزهایی را حرام کرده که ناشناخته نیست و چیزهایی را حلال کرده که از عیب خالی است و در این میان حرمت مسلمان را بر هر حرمتی برتری بخشید و حفظ حقوق مسلمانان را به وسیله اخلاص و توحید استوار کرد؛ پس مسلمان کسی است که مسلمانان از زبان و دست او آزاری نبینند، مگر آنجا که حق باشد و آزار مسلمان روا نیست، جز در آنچه که واجب باشد.

به سوی مرگ که همگانی است و فرد فرد شما را از آن گریزی نیست، بشتابید. همانا مردم پیش روی شما می‌روند و قیامت از پشت سر، شما را می‌خواند. سبک‌بار شوید تا به قافله برسید که پیش رفتگان در انتظار بازماندگان‌اند. از خدا بترسید و تقوا پیشه کنید؛ زیرا شما در پیشگاه خداوند مسئول بندگان خدا و شهرها و خانه‌ها و حیوانات هستید. خدا را اطاعت کنید و از فرمان خدا سر باز نزنید. اگر خیری دیدید، برگزینید و اگر شر و بدی دیدید از آن دوری کنید.»۶

حضرت از راز و رمزهای نظام هستی می‌‌‌گوید.

«آن کس که به‌ شدت گرفتار دردی است، نیازش به دعا بیشتر از تندرستی که از بلا در امان است، نیست.»۷

کلید گنجینه‌های رحمت الهی را نشان می‌دهد.

«از گنجینه‌های رحمت او چیزهایی را درخواست کن که جز او کسی نمی‌تواند عطا کند، مانند عمر بیشتر، تندرستی بدن، وگشایش در روزی. سپس، خداوند کلید گنجینه‌های خود را در دست تو قرار داده است که به تو دعا کردن را اجازه داد، پس هرگاه اراده کردی، می‌توانی با دعا، درهای نعمت خدا را بگشایی تا باران رحمت الهی بر تو ببارد.

هرگز از تأخیر اجابت دعا ناامید مباش؛ زیرا بخشش الهی به‌اندازه نیت است. گاه، در اجابت دعا تأخیر می‌شود تا پاداش درخواست‌کننده بیشتر و جزای آرزومند کامل‌تر شود. گاهی درخواست می‌کنی؛ اما پاسخ داده نمی‌شود؛ زیرا بهتر از آنچه ‌خواستی به‌زودی یا در وقت مشخص، به تو خواهد بخشید یا به دلیل اعطاء بهتر از آنچه خواستی، دعا به اجابت نمی‌رسد؛ زیرا چه بسا، خواسته‌هایی داری که اگر داده شود، مایه هلاکت دین تو خواهد بود؛ پس خواسته‌های تو به‌گونه‌ای باشد که جمال و زیبایی تو را تأمین و رنج و سختی را از تو دور کند؛ پس نه مال دنیا برای تو پایدار و نه تو برای مال دنیا باقی خواهی ماند.»۸

پی‌نوشت:

۱- حکمت ۱۴۵
۲- حکمت ۱۵۷
۳- خطبه ۸۳
۴- خطبه ۱۰۵
۵- حکمت ۱۰۸
۶- خطبه ۱۶۷
۷- حکمت ۲۹۱
۸- نامه ۳۱
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما