کد مطلب : ۱۳۴۲۷
ناکجاآباد مذهب اینترنتی در هزاره جدید
درآدرس،http://www.prarthana.com مراسم انجام شده در یک عبادتگاه هندو، به صورت اینترنتی وجود دارد. در قبال پرداخت مبلغی ناچیز (۴۵ دلار) که از طریق کارت اعتباری پرداخت میشود، مردم میتوانند انجام مراسمی آیینی «مانند پوجا، آرکانا، پرارتانا، همام و خدایان اصلی (sic) را در این عبادتگاهها خریداری کنند: «تیروپاتی»، «پالانی»، «تیرونلار» و «گارووایور». «همام» یا مراسم آتش پوجاها نیایشهایی هستند که با فراخواندن «آگنی» خدای آتش، اجرا میشوند. انتخابهای آیینی موجود در این وبسایت، مراسمی چون «گاناپاتی همام» را که به ارباب «گانش» متعلق است، شامل میشود که هدف این مراسم، تحکیم پیوندهای خانوادگی، چیرگی بر دشمنان و بیماریها و دستیابی بلامانع به اهداف و خواستههاست. حتی یک نفر میتواند «مروتین جا» یا «همام» را که به «خدای شیوا» تعلق دارد و از مرگ بیموقع جلوگیری میکند و طول عمر با خود میآورد خریداری کند.
نمازگزاران یهودی قرنها در اورشلیم و بهویژه در این عبادتگاه گردهم میآمدند.
برطبق گفته یک وبسایت تخصصی به نام «دعا در دیواره غربی» (Torno psky ۲۰۰۱) -در جایی که بیتالقدس، «بیت هامیکداش» (Beit HaMikdash)، واقع است- همواره کوتاهترین راهها برای رسیدن به باریتعالی وجود داشته است. البته نمازی که در هر گوشه عالم خوانده شود، به او خواهد رسید؛ اما گفته میشود که «حضور باریتعالی» در این مکان رنگوبوی مخصوصی دارد؛ بنابراین میتوان گفت، اینجا منزلگاه باریتعالی است، از اینرو دعایی که در این مکان انجام شود، نسبت به آنهایی که در جاهای دیگر ادا شوند، «فاصله زمانی» کمتری برای رسیدن به او طی میکنند ... یکی از سنتهایی که از صدها سال پیش مرسوم است، نوشتن دعای مورد نظر روی کاغذ یا «تِتل» (Tzetel) است که آن را در سوراخ دیوار میگذاشتند. مضمون آن هم ممکن است، دعای شفای عاجل برای بیمار، پیدا کردن زوج مناسب یا تقاضای راهنمایی از باریتعالی برای حل مشکل یک نفر باشد. حال بدون توجه به موضوع دعا، همینکه یک نفر حس کند بارِ روی دوشش با کسی تقسیم شده است، بعد از انجام «تِتل» تسکین خواهد یافت.
این وبسایت (در کنار خیلیهای دیگر) به کسانی که در سراسر دنیا هستند، این امکان را میدهد که با فشار یک دکمه و پر کردن یک فرم، یک «تِتل» در دیوار بگذارند. این وبسایت برخلاف وبسایت هندو که در بالا به آن اشاره شد این خدمات را به صورت رایگان انجام میدهد. و در آن آیینهای نیایشی دیگر نیز موجود است. «در صورت تمایل میتوانید فرم پیشرو را پر کنید و دعای خود را در سوراخ دیوار غربی قرار دهید یا تقاضای دعای «کادیش» (دعای مخصوص مردم سفر کرده) برای عزیزان خود داشته باشید یا بخواهید تورات به یک نفر آموزش داده شود. شما حتی میتوانید برای بهبود اوضاع (دعای میشا براش)، بهبود فوری و ... اعلام تقاضا کنید.
معبد و اورشلیم مجازی
در هر دو مثال مربوط به هندوها و یهودیها، استفاده از اینترنت برای انجام مراسم مذهبی به صورت فیزیکی به جای تقاضادهنده را شاهد بودیم. این دعاها، نیایشها و مراقبهها در حین پرسه زدن در اینترنت یافت میشوند؛ اما خود مراسم در جا و زمانی بیرون از آن انجام خواهند شد. این کار به این صورت انجام میگیرد که مخاطبان از طریق پرداخت هزینه به وسیله کارت اعتباری یا پر کردن یک فرم، متقاضی میشوند و مراسم در یک عبادتگاه واقعی در جایی در هندوستان یا دیوار اورشلیم انجام میشود.
این امر ممکن است برای کسانی که از شبکه برای انجام مراسم استفاده میکنند، یک تجربه متحول باشد؛ اما در آن تأکید خاصی بر یک فضای «واقعی»، روشن کردن آتش در یک معبد واقعی یا قرار دادن یک تکه کاغذ در درز یک دیوار وجود دارد. جهش عمده به پله بعدی، معبد و اورشلیم مجازی است که در آن فضای مجازی خودش جایگاه زیارت و نقطه کانونی نیایش است.
آیا میتوان تصور کرد که یهودیان روزی تمام این مراسم را به صورت کاملاً مجازی انجام دهند؟ آیا میشود از ویژگی فیزیکی این مکان کاملاً صرفنظر کرد؟ یک معبد مجازی چگونه قادر خواهد بود که یک دیوار واقعی را با نوع مجازی آن جایگزین کند؟
به نظر یک یهودی این امر بسیار بعید بود؛ اما میشود یک «اورشلیم مجازی» تصور کرد که نسبت به سایتهای فعلی فعالیتهای متفاوتتری برای نمونه در زمینه زیارت و دعا داشته باشد. من به این امر به چشم یک تصور ممکن، یک ظرفیت یا دورنمای یک اتفاق نگاه میکنم که با افزایش تلاشها برای مقدس کردن بخشهایی از فضای مجازی، توانایی تبدیل شدن به واقعیت را دارند؛ اما نسبت به دورنمای ساختن یک اورشلیم جدید در فضای مجازی، حداقل در آینده نزدیک، زیاد امیدوار نیستم. وارد شدن مناقشات مذهبی و سیاسی به اماکن مقدس در اسرائیل (بین یهودیان و مسلمانان) و در هندوستان (بین مسلمانان و هندوها) سبب میشود که اینترنت به ابزاری برای دامن زدن به اختلافات مذهبی بدل شود. در آخر اینکه طراحان نیاشهای آنلاین از تمام ظرفیتهای موجود در شبکه جهانی به میزان لازم بهره نمیبرند. هنرهای به کار رفته در این شبکهها باید در ارائه خود، از عناصر سمعی-بصری و نمادین بهتر و پیچیدهتری بهره بگیرند تا یک امر مقدس مجازیِ جدی خلق کنند.
بیایید فرض کنیم که قدمهای بعدی را برخواهیم داشت؛ چراکه با روی کار آمدن نسل جدیدی که شبکه به عنوان یک محیط نمادین و طبیعی کاملاً برایشان جاافتاده است، شاهد خواهیم بود که هنرمندان، طراحان و رهبران مذهبی بیشتری تمایل پیدا خواهند کرد که مذهب را به عرصه دیجیتال بکشند. وقتی که قدم بعدی برداشته میشود؛ یعنی زمانیکه این مراسم به صورت محض در فضای مجازی اجرا میشوند، چه اتفاقی برای حواس معنوی ما میافتد؟ دود یا بوی یک آتش واقعی در نمونه مجازی آن وجود ندارد؛ اما آیا مراسم، صرف اینکه گلها و آتش آن مجازی هستند، بازده کمتری خواهند داشت؟ و اگر تجارب با تبدیل شدن به کلمه، صدا و تصویر کاهش مییابند، کار کردن با چنین محدودیتهایی در عوض چه دستاوردی میتواند برای ما داشته باشد و چه ظرفیتهایی برای تعالی بخشیدن به آنها وجود دارد؟
نشانه فیزیکی و مدلول روحی
برای یافتن راهی در طراحی یک فضای مجازی که مراسم در آن انجام میشود، شاید بازیهای رایانهای از وبسایتهای مذهبی کارگشاتر باشند. در حالی که قسمت اعظم محصولات صنعت چند میلیارد دلاری بازیهای رایانهای با تکیه بر خشونت سکرآور، تقریباً فاقد ارزش است؛ اما میزان سرمایهگذاری آنها در خلق واقعیتهای مجازی سرسامآور است و بررسی آن تجارب جالبی به دنبال خواهد داشت. در بازیهایی چون میست (Myst) و «سیاه و سفید» ما با مناظر طبیعی و مکانهایی روبهرو هستیم که از فنآوری بسیار پیشرفته بهره گرفته است که تصور قرار گرفتن در آن فضا را برای ما بسیار آسان میکند. بسیاری از بچهها، هفتهها وقت صرف جستوجوی دنیای بازی «هَری پاتر» میکنند. آنها برای اینکه از ساختمانهای عجیب و ناشناخته مثل مؤسسه مدرسه هاگوارتز (Hogwarts) راه خود را به سرزمین سحر (Wizardy) و جادو (Witchcraft) بیابند، باید معما حل کنند، معجونهای جادویی درست کنند و طلسمهایی را بشکنند. فضای مجازی این بازی بسیار واقعی و دقیق است و یک کتدرال پیچدرپیچ عصر گُتیک را در ذهن تداعی میکند. زمانی که من کودکان خود (یا بهتر بگوییم قهرمانان بازی) را نظاره میکردم که وارد اتاقهایی با نور فانوس میشدند تا با قدرت جادویی شَر، لُرد «ولد مورت» (Voldemort) بجنگند، از شباهت آن فضاها به کلیساها و معابد واقعی یکه میخوردم و درمییافتم که میزان بهرهگیری وبهای آنلاین مذهبی از فنآوری پیشرفته تا چه حد عقب مانده است.
البته این امر را نباید از نظر دور داشت که میلیونها دلار صرف ساخته شدن چنین بازیهایی میشود و آنها محصولاتی کاملاً تجاری هستند. تا آنجا که من اطلاع دارم هیچ کلیسا یا نهاد مذهبیای توانایی سرمایهگذاری اقتصادی با این حجم وسیع را ندارد؛ اما این بازیهای رایانهای نشان میدهند که مذهب آنلاین اگر از طراحان، انگیزهها و منابع درست برخوردار باشد، چگونه خواهد شد. بهقول یکی از طراحان این بازیها: «به نظر میرسد مذهب و بازی دو رفیق غریبه هستند؛ اما مشترکات بسیار زیادی با هم دارند.» (Cameron ۱۹۹۷)
مذهب آنلاین و مشکلات پیش رو
حتی اگر مذهب با واقعیت مجازی همراه شود -که دوباره تأکید میکنم، بعید میدانم در آینده نزدیک این اتفاق بیفتد- محدودیتهای این رسانه مشکلات جدی پیش روی ما خواهد گذاشت.
من معتقدم که هیچ مراسم مجازی -حتی آنها که از تمام ظرفیتهای بالقوه فنآوری استفاده میکنند- قادر نخواهند بود، جای یک مراسم واقعی در یک مکان مقدس را بگیرند. حتی در صورت به کاربردن بهترین گرافیک، صداها و عناصر سه بعدی، شرکتکنندگان در چنین مراسمی همچنان بینندگانی خواهند بود که جعبهای که روی میز است آنها را از فضای مجازی جدا کرده است. برطبق گفته یکی از طراحان این بازیها که طراحی کارهایی چون «سیمهای آنلاین» (The sims Dunline) را در کارنامه خود دارد: «هر چقدر هم گرافیک کار بالا باشد، هنوز از طریق کلیدهای رایانه وارد فضایی میشویم که مراسم اتفاق میافتد؛ ولی تجربه بودن در آن فضا را نداریم و هنوز از مکان مقدس کیلومترها فاصله داریم.» (مکالمه شخصی، (Michacl Seller, ۷ July ۲۰۰۲).
او در حالی که نسبت به آینده مراسم مجازی ابراز تردید میکرد، معتقد بود ماهیت فیزیکی تجربه مذهبی بسیار موضوعیت دارد. او با اشاره به زمین پیچدرپیچ و موزائیک یک کتدرالهای قرون وسطی -که به صورت نمادین نشاندهنده سفر به اورشلیم بود- پیشنهاد کرد از امکانات وسیعتری برای اجرای مراسم مذهبی استفاده شود (همان منبع: (Michael Seller, ۷ July ۲۰۰۲))
«در حالی که گذشتن از راه پیچدرپیچ و مجازی یک کتدرال با دیدار واقعی از اورشیم متفاوت است؛ اما همین امر هم برای خیلی از افراد معتقد، حس آرامش، معنویت و الهام بههمراه دارد. از نظر برخی از آنها این میتواند یک جایگزین معنوی قابل قبول برای زیارت واقعی باشد، این بهدلیل درنوردیده شدن مسافتها و جسمیت امور نیست بلکه به دلیل تغییراتی است که در درون زائران صورت میگیرد ... همه اینها با هم مرا به این رهنمون میشود که جسمیت یک مراسم مقدس تنها یک نشانه است نه یک مدلول که ما را ناگزیر کند تا بهدنبال نشانهها و تجارب دیگری بگردیم که ذهن و روح را به واقعیتهای مدلول مشابهی میرساند.»
من فکر میکنم که این ـ رابطه بین نشانه فیزیکی و مدلول معنوی ـ قسمت بغرنج مبحثی است که باید مورد بحث قرار بگیرد و باید توسط کسانی که میخواهند قسمت اعظم زندگی مذهبی خود را بصورت آنلاین بگذارند حلاجی شود. برخیها جدایی مطلق دال از مدلول را نمیپذیرند. کاتولیکها مخصوصاً معتقدند که در مراسم عشایربانی دال (نان و شراب) به آن چیزی که آنرا نشان میدهد (یعنی گوشت و خون عیسی مسیح) تبدیل میشود. اما کسانی برای کسانی که نیایش عشای ربانی جزئی از رسوم مذهبیشان نیست یا برای آن دسته از افراد که اعمال فیزیکی مراسم را چیزی جز دالهای نسبی نمیدانند، گزینههای دیگری نیز وجود دارد. اگر در آینده یک همگرایی خوشیمن بین نیروهای اقتصادی، معنوی و فرهنگی بهوجود بیاید، دهههای آینده شاهد همکاری تجربی و جالب طراحان وب، عالمان و رهبران دینی خواهد بود.
منابع:
- Cameron, C.(۱۹۹۷) "Games Lamas Play", available: http://home. earthlink. net/~hipbone/ GameLama. html
[Accessed ۱ August ۲۰۰۲].
- Tornopsky, A.J. (۲۰۰۱) "A Prayer at the Western Wall", available:
http://www.shemayis rael.co.il/ kotel/ [Accessed ۱ August ۲۰۰۲].
این متن ترجمهی فصل سوم از کتاب زیر است:
- D. O'laery, Stephen(۲۰۰۵) . Utopian and Dystopian Possibilities of Networked Religion in the New Millennium، In Religion and Cyberspace، Routledge
نویسنده: استفن د.اُلری
ترجمه: آزاده قهوی