کد مطلب : ۱۳۴۷۳
هیئت از تجمع بنیان تا گروه بنیان
رویکردی جامعه شناختی به کارکردهای هیئت
با توجه به این مقدمه، میتوان هیئت را اینگونه تعریف کرد: «هیئت، گروه (نخستین یا ثانوی) یا تجمعی است که بخشی از نهاد دین به شمار میرود و در صدد پاسخگویی به هویتیابی فلسفی مسلمانان و نیز تقویت روحیه همبستگی، تثبیت ارزشهای اخلاقی و... است.
در ادامه، به بررسی واژههای گروه و تجمع و تأثیر هرکدام در میزان کارکرد هیئت میپردازیم. «تجمع» عبارت است از کسانی که به دلیلی در کنار یکدیگر گرد آمدهاند. هیچ رابطه متقابلی بین آنان وجود ندارد و هیچکدام در قبال یکدیگر مسئولیت و نقشی نپذیرفتهاند؛ مثلاً کسانی که در مطب پزشکی جمع شدهاند. برخی هیئتهای دینی نیز مصداقی بارز برای تجمع هستند که هیچگونه ارتباط بین فردی در آنها وجود ندارد و فقط برای مناسبتی دینی، عدهای در مکانی جمع و پس از شنیدن سخنرانی و مداحی از هم جدا میشوند.
«گروه» عبارت است از کسانی که رابطه متقابل و مستمر دارند و در قبال یکدیگر، نقشی پذیرفتهاند؛ مثلاً کسانی که در یک تیم ورزشی مشارکت دارند، یک گروه را تشکیل میدهند. برخی هیئتهای دینی، هویتی گروهی دارند. اعضا پس از حضور در هیئت، با یکدیگر تعامل، گفتوگو و رابطه دارند و هریک خود را در هیئت سهیم میدانند.
هیئت از سوی گردانندگان آن، چه به صورت تجمع تعریف شده باشد و چه به صورت گروه، میتواند در پاسخ به نیاز هویتیابی فلسفی مخاطبان خود، بهنسبت موفق عمل کند؛ از یکسو سخنران با طرح مباحث اعتقادی و از سوی دیگر خود مخاطب با حضور در این جلسات به نیاز هویتیابی پاسخ میدهند؛ بنابراین شاید نتوان کارکرد اصلی هیئت را به گروه یا تجمعبودن آن منوط دانست.
کارکردهای دیگر هیئت، رابطهای کاملاً مستقیم با آن دارد که هیئت به شکل «گـروه» مدیریت شود و نه به صورت «تجمع». همانطور که گفته شد، یکی از کارکردهای نهاد دین و به دنبال آن هیئت، «تقویت وحدت و انسجام اجتماعی» است. این همبستگی به هیچ وجه در «هیئت تجمعبنیان» نمیتواند به منصه ظهور برسد. اعضا هنگام حضور در اینگونه هیئتها هیچ رابطهای با یکدیگر ندارند و همه چیز بر محور فردیت میچرخد. متأسفانه این روحیه فردگرایی نه فقط در هیئتها که در بسیاری مساجد نیز به وضوح دیده میشود. نماز جماعت که فلسفه تشکیل آن، تقویت جمعگرایی میان مسلمانان است، در عمل در بسیاری از موارد به این هدف نزدیک نمیشود، بلکه خود بهتنهایی هدف شده است و هیچگونه احساس همبستگی در نمازگزاران پدید نمیآورد.
هیئت اگر به صورت «گـروه» تشکیل و مدیریت شود، خواهد توانست در بین مردمِ محل، شهر، کشور و سرانجام، امت اسلامی، اتحاد ایجاد کند. مدیران هیئت با برنامهریزی دقیق و تعریف بخشهای مختلف میتوانند، کسانی را که به جلسات میآیند، در یکی از بخشها به عضویت درآورند. در این صورت هرکس هنگام حضور در هیئت بهسهولت با دیگر حاضران رابطه برقرار و در قبال هیئت و دیگران، مسئولیت احساس میکند. او نقشی را پذیرفته و با دیگر اعضا در تعامل است. «هیئت عاشوراییان» اصفهان، نمونه موفق از هیئتهایی است كه با ساختار گروهی فعالیت میكنند.
تبدیل هیئت به بخشهای کوچک نه فقط باعث خواهد شد که زمینه برای ایجاد نقشهایی جدید به وجود آید و شرکتکنندگان در مراسم با پذیرش مسئولیتی در هیئت به عضویت درآیند، بلکه احساس صمیمیت و همدلی در آن بخشها و گروههای کوچک را باعث خواهد شد که خود در ایجاد اتحاد اجتماعی بیشتر مؤثر خواهد بود. به گروههایی که در آنها، صمیمت و پیوند عاطفی نیرومند و پایدار وجود داشته باشد، «گروه نخستین» اطلاق میشود که در مقابل آن «گروه ثانوی» قرار دارد که با وجود ارتباط بین فردی و مستمر، صمیمتی حاكم نیست. با این توضیح هرچه هیئت بتواند از تجمع به سمت گروه و از گروه ثانوی به سمت گروه نخستین پیش برود، در رسیدن به کارکرد اتحاد اجتماعی موفقتر خواهد بود.
یکی دیگر از کارکردهای هیئت، «درونیکردن و تثبیت ارزشهای اخلاقی» است. این کارکرد در صورتی میتواند به بهترین وجه عملی شود که هیئت به صورت گروه فعالیت کند. از نگاه جامعهشناسان، گروه یکی از عوامل مهم نظارت اجتماعی است.
اعضای گروه با توجه به هویت و نقشی که به واسطه حضور در آن پذیرفتهاند، عموماً از انجام اعمالی که با عضویت در آن گروه منافات دارد، پرهیز میکنند؛ از این رو عضویت در گروه، نسبت به پارهای رفتارها به شکل بازدارندهای نقش خواهد داشت. حال اگر جوانی به یک «هیئت گروهبنیان» وارد شود، نقش و مسئولیتی خواهد پذیرفت و همین انتساب او به هیئت، او را از انجام پارهای رفتارهای ناشایست در جامعه بازخواهد داشت. او با عضویت در این گروه مذهبی، از عضویت در گروههای غیر اخلاقی اجتناب خواهد کرد؛ چراکه با حضور در هیئت، هویتی برای خود تعریف کرده که این هویت جدید از حضور او در گروههای ناهمسو و پذیرش هویتهایی معارض ممانعت میکند.
با توجه به این نکته، میتوان گسترش هیئتها را در جامعه جوان امروز، یکی از ابزارهای موفق در برابر شبیخون فرهنگی غرب برشمرد که قابلیت و توانمندی دفاعی و بلکه هجومی هیئتهای دینی در برابر این تهاجم نابرابر، ضرورت حمایت دوچندان مسئولان فرهنگی را از این مجموعههای دینی آشکار میسازد.