تاریخ انتشار
يکشنبه ۱ فروردين ۱۳۸۹ ساعت ۰۰:۱۷
۰
کد مطلب : ۱۳۴۸۲

تقدس مآبی وقشری گرایی:پیامدهای دینداری عوامانه

گزارشی از چالش‌های نهفته در جامعه برای مقابله با خرافات و بدعت‌های واردشده در دین
تقدس مآبی وقشری گرایی:پیامدهای دینداری عوامانه
محمد خوبان:این اشاره کوتاه به رفتار حکمت‌آمیز نبی مکرم اسلامs، فقط بهانه‌ای است برای اشاره به اینکه گرایش به خرافه و دینداری عوامانه، مسئله‌ای محدود به عصر حاضر نیست، بلکه تاریخی به درازی عمر تمدن بشری دارد که همه رسولان الهی، از حضرت آدم(ع) تا حضرت ختمی مرتبتs و پس از آن نیز ائمه معصومین(ع)، همواره به مقابله با آن پرداخته‌اند؛ البته این تلاش، محدود به رسولان الهی نبوده و با معرفی امیرالمؤمنین(ع) به عنوان جانشین حضرت محمدs، توسط ائمه اطهار(ع) ادامه یافته و از زمان آغاز غیبت کبری نیز مراجع تشیع آن را تداوم بخشیده‌اند؛ اما این پرسش جدی وجود دارد که چرا با‌ وجود برخورداری از آموزه‌های درست دینی، پیشرفت دانش و علوم بشری، افزایش چشمگیر سطح سواد و معلومات و سیطره ابزارهای اطلاع‌رسانی بر جهان معاصر، برخی انسان‌ها در هزاره سوم همچنان به خرافه و باورهای عوامانه دینی گرایش دارند؟!

نبردی که همچنان ادامه دارد

نگاهی به تاریخ، گویای این واقعیت است که مقابله با دینداری عوامانه در هر عصری به‌گونه‌ای خاص صورت گرفته است؛ مثلاً پیامبری مثل حضرت ابراهیم(ع) با تبر بت‌ها را شکست تا به بت‌پرستان ثابت كند، خدای سنگی و چوبی که از خود نمی‌تواند دفاع کند، برای پرستش ارزش ندارد و معصومی مثل امام صادق(ع) با استدلالات عقلی و دینی به مقابله با دینداری عوامانه پرداخته است؛ اما در همین حال حکومت‌هایی نظیر بنی‌امیه و بنی‌عباس نیز برای تثبیت موقعیت خودشان از توسعه خرافات و دعوت مردم به سوی دینداری عوامانه و باورهای نادرست، بسیار استفاده‌ کرده‌اند. این مسائل گویای این است که در هر عصری تلاش برای هدایت مسلمانان به سوی دینداری درست و عقلانی و در همین حال گمراه‌كردن انسان‌ها با استفاده از خرافه و باورهای عوامانه دینی به روش‌های مختلفی صورت پذیرفته و در حالی که جبهه حق تلاش کرده، با استفاده از آیات الهی، احادیث و روایات، سخنرانی و نوشتن کتاب‌های دینی مردم را به سوی دینداری درست سوق دهد، جبهه مقابل نیز تلاش كرده، با تکیه بر احادیث و روایات جعلی، نوشتن کتاب‌‌های گمراه‌کننده و گسترش سخنان عوامانه، مردم را به سوی گمراهی و دینداری عوامانه هدایت کند تا به این ترتیب اهداف و امیال دنیوی خود را بتواند دنبال كند؛ با این حال نگاهی به گذشته و وضعیت عصر حاضر نشان می‌دهد، با وجود همه اقدامات صورت گرفته، نبرد بین دینداری درست و دینداری عوامانه همچنان ادامه دارد.

مسئله‌ای که حتی امام خمینی (ره) درباره آن می‌گوید: «آدم مقدس‌مآبی كه تسبیح هم دستش گرفته و می‌گوید به اسلام خدمت می‌كنم، این مقدس‌مآب را چه باید بكنیم؟ اسلام از صدر، از اولی كه اسلام پیدا شده تا حالا، مبتلا به این جمعیت است.»

امام خمینی (ره) که به‌‌شدت از عوام‌گرایی دینی، سطحی‌گری و قشری‌گری در عرصه دین و فرهنگ متنفر می‌بود و همواره هشدار می‌داد که مبادا از احساسات پاک دینی و گرایش‌های اسلامی مردم سوءاستفاده شود، در موضع‌گیری دیگری علیه مروجان دینداری عوامانه اظهار می‌داشت: «اسلام همیشه گرفتار یك همچو مردمی بوده است كه با اسم «اسلام»، می‌خواستند آن را بكوبند. مگر محمدرضا پهلوی قرآن طبع نمی‌كرد؟ مگر سالی یك دفعه نمی‌رفت به مشهد؟ مگر دایم صحبت از عدالت اسلامی و عدالت نمی‌كرد؟ مگر نمی‌گفت، حضرت عباس(ع) مرا در قضیه‌ای نجات داد؟» در واقع امام خمینی (ره) در مقاطع مختلف، بارها خطر تحجر، تحجرگرایی و رفتارهای انسان‌های مقدس‌مآب را گوشزد ‌كرد، تندترین جملات و حملات را علیه آنان داشت و در دسته‌بندی خاص خود، از آنان به عنوان مخالفان اسلام ناب محمدیs و مروجان اسلام آمریكایی یاد ‌کرد و نیز خواستار مقابله با آنان ‌بود.

جاده‌ای که به دین‌گریزی ختم می‌شود

شاید بتوان استدلال كرد كه در دوران‌های گذشته به دلیل محدودیت‌های اطلاع‌رسانی، مردم، برای مقابله با دینداری عوامانه، اطلاعات کافی نداشته‌ و به‌درستی راهنمایی نشده‌اند؛ اما چرا در عصر حاضر که سواد و معلومات بشری افزایش یافته و با یک کلیک در دنیای اینترنت، آخرین اطلاعات را در همه زمینه‌ها می‌توان به دست آورد، باز شاهد هستیم که مردم، خواسته یا ناخواسته اعم از تحصیل‌کرده و کم‌سواد همچنان یا در مسیر ترویج دینداری عوامانه گام برمی‌دارند یا در اعمال مذهبی خود به آن گرفتار آن شده‌اند؟

حجت‌الاسلام‌ والمسلمین حمیدرضا مظاهری‌سیف، مدیرگروه مطالعات جنبش‌های معنوی نوظهور در پژوهشكده باقرالعلوم در پاسخ به این پرسش می‌گوید: «هرچند اطلاعات دینی و علمی مردم در عصر حاضر در مقایسه با دانش و اطلاعات انسان‌های قرون و اعصار گذشته بیشتر شده، صِرف افزایشِ اطلاعات كافی نیست؛ چون فقط زمانی که ما روی داده‌ها و اطلاعات، تفکر و آنها را تجزیه و تحلیل كنیم، اطلاعات درست را می‌توانیم انتخاب ‌كنیم؛ ولی امروز حجم اطلاعات آن‌قدر زیاد است كه برای تأمل، تفكر و انتخاب آگاهانه فرصتی وجود ندارد.»

نویسنده كتاب‌های «خودشناسی عرفانی» و «جریان‌شناسی انتقادی عرفان‌های نوظهور» با اشاره به اینکه شاخص‌های شعور برای انسان معاصر به‌شدت كاهش یافته؛ در حالی كه شاخص‌های اطلاعات افزایش یافته است، تصریح می‌کند: «انسانِ امروز بسیار اطلاعات دارد و به طور معمول در یك روز به اندازه یك سالِ انسانی كه در ۴۰۰ سالِ پیش ‌زیسته، اطلاعات به دست می‌آورد؛ ولی به اندازه او در همین مقطع زمانی نمی‌تواند فكر كند؛ بنابراین من معتقدم، برای مبارزه با دینداری عوامانه باید فنون تفكر را به مردم بیاموزیم، منابع درست دینی را به آنها معرفی و آنها را با روش‌های دینداری درست آشنا كنیم و از آنها بخواهیم به گفته‌های روحانیان نیز بیندیشند. این توصیه‌ای است كه در دین مبین اسلام به آن فراوان تأکید شده است.»

آن‌طور که مدیرگروه مطالعات جنبش‌های معنوی نوظهور در پژوهشكده باقرالعلوم می‌گوید: «باورهای عوامانه دینی كه معمولاً به صورت خرافات در بین مردم رواج پیدا می‌كند، در بسیاری موارد به جای باورهای درست قرار می‌گیرد.» وی با اشاره به اینکه نمی‌توان تصور کرد، باورهای خرافی و عوامانه، بدون آثار منفی در كنار باورهای درست دینی قرار گیرند، می‌افزاید: «در واقع این دو با هم جمع نمی‌شوند و همیشه خرافه‌ و باورهای عوامانه در جای باورهای درست قرار می‌گیرند؛ به همین ترتیب نه فقط باورهای مردم را آلوده می‌كنند، بلكه دینداری درست را نیز متأثر می‌سازند.»

این نویسنده و پژوهشگر دینی معتقد است: «اگر با این اقدامات مقابله نشود، دینداری نادرست جای دینداری درست را می‌گیرد و شاخص‌های رشد و شكوفایی معنوی به توهم‌پردازی و گرایش به دروغ و خرافه تبدیل می‌شود؛ در حالی كه دینداری عوامانه، بروز برخی آسیب‌های اجتماعی را نیز زمینه‌سازی می‌کند؛ زیرا خرافات و باورهای عوامانه دینی، انسان را برخلاف باورهای درست که وی را در مسیر عزت، آزادگی و رشد فضایل اخلاقی پیش می‌برد، در مسیر رذایل اخلاقی هدایت، همچنین عزت و آزادگی او را مخدوش می‌کند؛ بنابراین در نهایت دین‌گریزی زمینه‌سازی می‌شود.»

حجت‌الاسلام والمسلمین امیرعباس عبداللهی نیز با اشاره به اینکه تعقل مانع اشاعه خرافه و دینداری عوامانه است و باید جامعه را به سوی تعقل هدایت کنیم، می‌گوید: «ترویج خرافات و دینداری عوامانه به گمراه‌شدنِ مردم از حق و حقانیت منجر می‌شود. این در حالی است که روح کسانی که به چنین فعالیت‌هایی روی می‌آورند، اسیر خواهد شد؛ زیرا یکی از آثار این مسئله به اسارت درآمدن روح آزاد و حقیقت‌طلب آدمی است. انسانی که دنبال خرافه و دینداری عوامانه می‌رود، دیگر با خداوند یکتا به‌درستی نمی‌تواند مناجات کند که این اتفاق، یکی از بزرگ‌ترین ضربات به دینداری حقیقی و واقعی است.»

آن‌طور که این پژوهشگر حوزه و دانشگاه می‌گوید: «وقتی دینداریِ درست با خرافات و دینداری عوامانه مخلوط می‌شود، دیگر روحِ انسان، آزادی و توکل خود را به خدا از دست می‌دهد. این در حالی است که خرافه و دینداری عوامانه، هم در مراحل عالی، وهن تشیع را باعث می‌شود، هم توسل و گرایش به هر کسی جز خدا، مثلاً صوفیان، نه فقط به شرک عملی، بلکه به کفر منجر می‌شود و این همان پایانی است که بسیاری رهروان این طریق در نهایت بدان دچار می‌شوند.»

افراط در مظاهر دینی عوام‌زدگی را باعث می‌شود

همان‌طور که حجج ‌اسلام مظاهری؛ ‌سیف و عبداللهی درباره ضرورت هدایت جامعه به سوی تعقل به منظور مبارزه با شیوع خرافات و عوام‌گرایی دینی صحبت کردند، حجت‌الاسلام والمسلمین غلامرضا مصباحی‌مقدم، نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی نیز معتقد است: «از اندیشه در معارف اسلامی غفلت شده و مردم به جای تفکرات عمیق، بدون در نظر گرفتن عواقب کار به مظاهر امر می‌پردازند.»

وی با اشاره به اینکه برای جلوگیری از گسترش خرافه و دینداری عوامانه در کشور باید حرکت‌های جدی و اساسی صورت گیرد، می‌گوید: «اگر برای مقابله با دینداری عوامانه که ناشی از افراط در مظاهر دینی است، اقدامات جدی صورت نگیرد، افراط در برخی مظاهر دینی، گسترش بیشتر عوام‌زدگی و دوری از فرهنگ واقعی شیعه را باعث می‌شود.» بنابر اظهارات این استاد دانشگاه امام صادق(ع) برگزاری بسیاری مراسم مذهبی، ضرورت فرهنگ شیعه است؛ اما برپایی افراطی بعضی مراسم از جمله برخی عزاداری‌های ماه محرم، عوام‌گرایی را به دنبال خواهد داشت و به همین علت ضروری است که از مطلعان دینی برای جلوگیری از این مسئله بیشتر بهره گرفت.

امام خمینی (ره) نیز در كتاب «آداب الصلو›»، عمده‌ترین حجاب‌های رشد، تعالی و معرفتِ حقایق را جمود، تحجر و دینداری عوامانه می‌داند كه در نهایت انسان را به قهقرا، خودمداری و خودمحوری می‌كشاند. در واقع حضرت امام (ره) معتقد است، مقدس‌نمایی و تقدس‌مآبی، قشری‌گرایی و سطحی‌نگری (توجه به ظواهر دین)، كج‌اندیشی و كج‌فهمی، نگاه ابزاری به دین، تقلید كوركورانه و شخصیت‌پرستی، دورویی و ریا، گرایش شدید به دروغ مصلحتی، تجمل‌گرایی با شعار ساده‌زیستی، برداشت‌های غلط و افراطی با كیفیت خاص از آیین‌های مذهبی و دینی و... از پیامدهای ترویج تحجر و دینداری عوامانه خواهد بود.

ویژگی‌های عوام‌گرایان از دید ملاصدرا

صدرالمتألهین شیرازی، یكی از علمای بزرگ تشیع نیز در رساله «سه اصل» خود، عوام‌گرایان را چنین معرفی می‌كند:

۱. کسانی که تقلید می‌كنند و از بصیرت پرهیز دارند.
۲. کاملاً ظاهرگرایی می‌کنند، از فهم عقاید عمیق مبدأ و معاد و درك باطن معارف قرآنی و حكمت‌های الهی دور هستند و به انكار معارف باطنی و اولیای الهی می‌پردازند.
۳. به طور مطلق خویشتن را اثبات و دیگران را نفی می‌كنند و از ابزار طعن و سبّ برای مقابله با اولیای الهی بهره می‌جویند.
۴. در پی طلب ریاست و جاه و شهرت‌اند و از همین رو به دربار سلاطین نزدیك می‌شوند.
۵. علمشان آنها را به عجب و كبر می‌رساند و در خودسازی آنها دخیل نیست. آنها كسانی‌اند كه همه فكرشان در تحصیل تفصیل طاعات و عبادات بدنی صرف می‌شود و از مطلوب و غایت اعمال و كردار كه قرب حضرت احدیت است، غافل‌اند.

باید گفت که عوام‌زدگی دینی فقط به مردم عادی محدود نیست و از منظر ملاصدرا علمای دین و روحانیت را نیز شامل می‌شود که وی حتی حساب عوام روحانیت را نیز از عوام مردم جدا می‌داند. در حقیقت ملاصدرا، عالم ظاهربین را از عوام مردم خطرناك‌تر و آنان را بیش از عوام، دشمن واقعی معرفت و ایمان دانسته است. وی معتقد است، عوام مردم بر این‌گونه از روحانیت شرف خواهند داشت و در مقابل این قسم از اهل علم، خواص روحانیت را كسانی می‌داند که:

۱. اهل بصیرت و اجتهادند و با عقل و تفكر به سنجش و تأمل می‌پردازند.
۲. به قدر واجب كفایی از علوم ظاهری توشه بر می‌دارند و باقی عمر را به فهم معارف عمیق قرآنی و سیر آفاق و انفس می‌پردازند.
۳. از ظلمات دواعی قوای بدنی خارج و به مقام نور روح وارد شده‌اند.
رسانه‌ها و ترویج عوام‌گرایی دینی!

آن‌طور که مقام معظم رهبری بارها در سخنان خود بدان اشاره داشته‌، اگر نگاه جامعه از احساسات‌گرایی و عوام‌گرایی به سمت عقلانیت و منطق سوق نداده شود، چنان ضربه‌ای بر پیكر فرهنگ و دین كه سلسله‌جنبان بخش اعظمی از جنبش‌ها و نهضت‌های آزادی‌بخش در جهان بوده، وارد می‌شود كه حتی در صورت پیروزی نهضت و استقرار نظام اسلامی به قهقرا میل پیدا می‌كند.
از این اظهارات و سخنان گهربار ائمه اطهار(ع) و نیز مراجع تشیع این‌طور می‌توان نتیجه‌گیری كرد که برای مقابله با دینداری عوامانه لازم است، تبلیغات و اطلاع‌رسانی در این زمینه بیشتر باشد و به همین منظور باید از همه ظرفیت‌های موجود در کشور اعم از ظرفیت نهفته در کتاب‌های دینی، همچنین رسانه ملی استفاده كرد؛ اما بنا به اعتقاد برخی کارشناسانِ مسائل دینی، متأسفانه نه فقط از ظرفیت‌های موجود در کشور به‌‌درستی استفاده نمی‌شود، بلکه خود این ظرفیت‌ها به دلیل مدیریت‌های نادرست، ترویج برخی مسائل خرافی و دینداری عوامانه را زمـیــنــه‌ســازی کرده‌اند؛ در همین مورد حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی ایازی، قرآن‌پژوه و محقق، معتقد است: «بی‌تردید وضعیت کتاب‌های دینی در دهه اخیر تحول یافته و کیفیت آن بهتر شده است؛ اما در مجموع ضعف‌های بسیاری وجود دارد. انتشار کتاب‌های بی‌پایه و اساس به سطحی‌گرایی و عوام‌زدگی جامعه دینی منتهی خواهد شد.»

وی تصریح می‌كند: «مهم‌ترین آسیب در مورد کتاب‌های دینی، مشخص‌نشدن مخاطب آنهاست؛ زیرا نویسنده اعلام نمی‌کند، مخاطبان کتابش چه قشری از جامعه هستند؛ در حالی که باید مشخص شود، این کتاب برای چه سطحی از تحصیلات، سن و وضعیت اجتماعی نوشته شده و باید از طریق ادبیات متناسب با مخاطب با آن رابطه برقرار و با توجه به دغدغه‌های وی، قالب، محتوا و مضمون کتاب عرضه شود.»

وی با اشاره به اینکه کتاب‌های سطحی و کتاب‌های عامیانه که امروز افزایش‌ یافته، کتاب‌های دینی ما را خدشه‌دار می‌کند، هشدار می‌دهد: «بیش از مسائل صورت و ظاهر مـتأسفانه در استدلال و بنیان‌های اعتقادیِ این دسته از کتاب‌های دینی ضعف داریم و انتشار کتاب‌هایی مبتنی بر خواب‌ها، خرافات و مسائل اثبات نشده، دو نوع تأثیر منفی در میان مخاطبان کتاب‌های دینی به وجود می‌آورد.» ایازی گسترش عوام‌گرایی و سطحی‌نگری را یک دسته از این تأثیرات و فراهم‌کردن زمینه‌های دین‌گریزی را دسته دیگر می‌داند.

این قرآن‌پژوه با اشاره به اینکه مهم‌ترین اقدام در زمینه آسیب‌زدایی از عرصه کتاب‌های دینی، گسترش فضای عقلانیت در کشور است، تصریح می‌كند: «افزایش ادعاهای مهدویت، ملاقات با امام زمانEو مرید و مریدپروری، نتیجه نوعی از ادبیات کتاب‌های دینی سطحی است که به دامن‌‌زدن عوام‌گرایی دینی توجهی نکرده‌ است.»

نقش روشنگر حوزه‌های علمیه

به دنبال اظهارات این محقق و قرآن‌پژوه، حجت‌الاسلام والمسلمین حمیدرضا مظاهری‌سیف از کم‌توجهی در مراکز تربیت طلاب انتقاد و تصریح می‌كند: «یکی از بزرگ‌ترین مشکلات ما برای مقابله با باورهای عوامانه دینی، ساده‌انگاری است و متأسفانه این مشكل هم از آنجا نشأت می‌گیرد كه در مراكز تربیت طلاب، برای آموزش، روش‌های روز استفاده نمی‌شود، بلکه كارهای كلیشه‌ای انجام می‌گیرد و برای تعلیم دانش‌های مورد نیاز، به اندازه کافی هزینه نمی‌شود.» مظاهری‌سیف با اشاره به اینکه روحانیانی مثل «پناهیان» و «رفیعی» به علت تجربیات خودشان توانسته‌اند رشد کنند؛ نه تربیت در مراکز آموزشی، می‌افزاید: «در حوزه‌های علمیه و مراکز آموزش طلاب می‌توان با برنامه‌ریزی درست و جذبِ نیروی کارآمد و مناسب، روحانیان جوان خوبی برای مقابله با این تهدیدات تربیت كرد؛ ولی از ظرفیت‌ها به‌درستی استفاده نمی‌شود و برای آموزش طلاب جوان برنامه‌های درازمدت وجود ندارد.»

مدیرگروه مطالعات جنبش‌های معنوی نوظهور در پژوهشكده باقرالعلوم با انتقاد شدید از عملکرد رسانه ملی در مقابله با دینداری عوامانه می‌گوید: «رسانه ملی بعضی برنامه‌ها را بدون هم‌فكری با كارشناسان پخش می‌كند و در مواردی، برخی برنامه‌ها با سلیقه یك نفر، پخش یا از دستور كار حذف می‌شوند؛ در حالی كه چنین سازمانی باید جوانب مختلف نمایش‌دادن یا ‌ندادن برنامه‌ها را با هم‌فكری كارشناسان مسائل مختلف در نظر بگیرد؛ در همین حال تهیه‌كنندگان نیز كه خوراك فكری برای جامعه تولید می‌كنند، با مشكلات عدیده‌ای روبه‌رو هستند و در بسیاری موارد مجبورند، برای رفع مشكلات مالی خود هرگونه جذابیتی در برنامه‌های خود ایجاد كنند كه این کار بدون توجه به تأثیر برنامه‌ها روی تفکر مردم،كاهش كیفیت آنها را باعث می‌شود.»

نبض فرهنگی جامعه در دستان رسانه ملی

مظاهری‌سیف با اشاره به اینکه رسانه ملی، نبض فرهنگی جامعه را در اختیار دارد و باید از این ظرفیت برای اصلاح امور استفاده كند، می‌افزاید: «ما در بسیاری سریال‌ها به جای اینكه مردم را به سوی زندگی ساده تشویق كنیم، می‌بینیم كه آنها به سوی تجمل‌گرایی هدایت می‌شوند و تبلیغاتی را در این رسانه‌ها مشاهده می‌كنیم كه روی باورهای دینی مردم به‌شدت تأثیرگذار است.» وی با اشاره به اینكه معنویت، بخشی از زندگی ماست، ادامه می‌دهد: «وقتی كه بر رفتارهای اجتماعی ما، تجمل‌گرایی و بر رفتارهای شخصی‌‌مان، ارزش‌های خاصی حاكم شد، به سراغ دین و معنویتی می‌رویم كه با این ارزش‌ها سازگار باشد؛ اگرچه خرافات باشد؛ در صورتی كه اگر از چنین ظرفیت عظیمی برای هدایت مردم به سوی مسیر درست و دعوت آنها به دینداری عقلانی استفاده كنیم، مانع خواهیم شد تا باورهای غلط در بین مردم جامعه شکل گیرد.»

آن‌طور که مظاهری‌سیف می‌گوید: «با برنامه‌های فعلی رسانه ملی، نمی‌توان از برنامه‌های دینی تأثیر زیادی توقع داشت؛ زیرا با این جهت‌گیری‌های صدا و سیما، این برنامه‌ها با برنامه‌های دیگرِ این رسانه هم‌خوانی ندارد. وقتی جنس برنامه‌های این رسانه در طول شبانه‌روز از جنس دیگری است، چطور می‌توان توقع داشت، با یك ساعت برنامه پراكنده تأثیرگذار شد؟» وی ادامه می‌دهد: «آنچه ما شاهد هستیم، این است که در طول سال، خبری از برنامه‌های دینی به صورت هدفمند نیست؛ ولی در دهه محرم همه كانال‌ها برنامه مذهبی پخش می‌كنند و این نشان‌ می‌دهد كه برای نمایش این برنامه‌ها تدبیری وجود ندارد.»

حجت‌الاسلام امیرعباس عبداللهی نیز درباره ظرفیت‌های رسانه ملی برای مقابله با خرافات و دینداری عوامانه می‌گوید: «رسانه ملی در صورتی که برنامه جامعی برای برنامه‌های دینی و فرهنگی داشته باشد، می‌تواند در بسیاری مسائل دینی و فرهنگی به شکل عمده و کلیدی حرف بزند؛ ولی متأسفانه در رسانه ملیِ امروز آن‌قدر که تبلیغ پفک می‌شود، دینداری درست تبلیغ نمی‌شود؛ یعنی شکم را بیش از خدا تبلیغ می‌کنند.» وی همچنین می‌افزاید: «فقط کافی است خودتان دقت کنید که رسانه ملی در شبانه‌روز چند ساعت برنامه دینی پخش می‌کند. صدا و سیما یاد گرفته، فقط شب‌های جمعه برنامه حاج آقا قرائتی و دعای کمیل پخش کند و صبح جمعه دعای ندبه؛ آن‌ هم وقتی همه خواب‌اند!» آن‌طور که حجت‌الاسلام عبداللهی می‌گوید، رسانه ملی ما، رسانه دینی نیست و فقط مصرف‌گرایی و تجمل‌زدگی را که مخالف آموزه‌های دینی است، ترویج می‌کند؛ در حالی که سریال‌های دینیِ‌ این رسانه به رواج خرافه و دینداری عوامانه دامن می‌زند که این مسئله نشان‌دهنده کج‌سلیقگی صدا و سیمای ماست.

این پژوهشگر حوزه و دانشگاه تأكید می‌كند: «به نظر من صدا و سیما نتوانسته، رسالت خود را انجام دهد و فقط به قشر خاصی توجه می‌کند؛ با این حال با سیستمی جامع و برنامه‌ریزی اصولی می‌توان با خرافه و دینداری عوامانه از طریق پخش فیلم‌ها و سریال‌های درست مذهبی مبارزه كرد؛ چون به نظر من برنامه دینی خوب تأثیری به اندازه ۷۰۰ کتاب دارد؛ ولی این تأثیر به شرطی محقق می‌شود که جامعه ما رسانه دینی واقعی را بشناسد و برنامه‌سازان ما نیز به زبان دین آشنا باشند؛ نه اینکه برای جذب مخاطب، عوام‌گرایی را با برنامه‌های خود ترویج کنند.»
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما