تاریخ انتشار
يکشنبه ۱ فروردين ۱۳۸۹ ساعت ۰۰:۲۸
۰
کد مطلب : ۱۳۵۰۸
چرایی برخورد گزینشی حاکمان با قیام اباعبدالله الحسین(ع)

تهدید تحریف

گریه و تحریک احساسات: بخشی از پیامِ قیام که پررنگ شد
تهدید تحریف
سیدحمید خویی:اصولاً فهم عاشورا و نهضت امام حسین(ع) از هر نگاهی به جز نگاه قرآن و ادبیات اهل بیت(ع) ما را در معرض تهدید تحریف و انحراف قرار می‌دهد؛ یعنی اگر کسی بخواهد، حادثه عاشورا را منهای فهم دعای عرفه و...، تحلیل کند، به لحاظ ملاک‌‌های مادی حرکت امام حسین(ع) نوعی خود‌کشی تلقی می‌شود؛ چراکه در مقابل لشگر مجهز و گران یزید با آن جماعت اندک و کم‌سلاح، توان مقابله و رویارویی ندارد؛ اما فهم درست واژه‌هایی مثل حیات و مرگ و شکست و پیروزی بر اساس منطق و ادبیات قرآن، پیش‌شرط رابطه درست با حادثه عاشوراست.

هر اتفاق وقتی از بستر تاریخ عبور می‌کند، می‌توان گفت، ناگزیر در کنش و واکنشی با فرهنگ و ادبیات و سنت‌های جامعه قرار می‌گیرد؛ یعنی نیرومندیِ آن اتفاق، می‌تواند باعث شود که آن حادثه روی ادبیات و سنت‌ها تأثیر بگذارد و در عین حال می‌تواند از ادبیات و سنت‌ها هم تأثیر پذیرد.

در این مسئله نیز رویکرد‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، ارزشی و ضد‌ارزشی حاکم بر جامعه و حتی حاکم بر فلسفه حکومت بسیار مهم است. اتفاقی که در مقطعی از تاریخ رخ داده، در بستر زمان با دیدگاه‌های حاکم در جامعه و فرهنگ، ممکن است خوب یا بد، مثبت یا منفی ارزیابی شود؛ مثلاً دادگربودنِ انوشیروان ممکن است، در مقطعی از تاریخ به عنوان یکی از مسلمات تاریخی پذیرفته شده باشد؛ مقطعی از تاریخ که به مفهوم سلطنت،‌ نوعی رسمیت، مشروعیت و قداست بخشیده بود و به همین دلیل عدل انوشیروان را انکارنا‌پذیر قلمداد می‌کرد؛ اما وقتی از سلطنت، قداست‌زدایی شود، خودبه‌خود بسیاری مسائل از جمله دادگری انوشیروان زیر سؤال می‌رود.

واقعه عاشورا از معدود حوادث تاریخی است که قدرت تأثیر‌گذاری آن به مراتب بیشتر از تأثیر‌پذیری آن بوده است؛ اما این تأثیر‌پذیری را نمی‌توان انکار کرد؛ چراکه در مواردی حادثه را نه بر مبنای آنچه واقعاً رخ داده؛ بلکه بر اساس آنچه دوست‌ داشته‌ایم رخ بدهد، تحلیل و در همان حال تحریف کرده‌ایم؛ مثلاً در برخی مقاتل، تکیه‌ای بر وجه تراژیک حادثه عاشورا و جنبه عاطفی آن شده است. شاید این یکی از تحریفاتی باشد که حکام جور به تعمیم آن پرداخته‌اند. بسیاری قدرت‌های تاریخی چه در ایران و چه در خارج از ایران، چون نمی‌توانستند، تأثیر‌گذاری حادثه عاشورا را به طور کلی محو کنند، تلاش کردند، تا با تکیه بر وجهی از وجوه متعدد قیام امام حسین(ع) سایر وجوه را نادیده گیرند و با بزرگ جلوه‌دادنِ آن از جنبه‌های دیگر غافل شوند و این‌گونه در تحریف‌سازی واقعه عاشورا فعال باشند.

شاید آخرین نمونه تاریخی آن، تلاش گسترده‌ای باشد که در حکومت حزب بعث عراق و به طور مشخص حکومت صدام حسین دیدیم. بعثی‌های عراق و صدام حسین تلاش می‌کردند، کنش و واکنش عاطفی مردم با عاشورا را حذف کنند و به همین منظور زیارت حرم امام حسین(ع) را ممنوع اعلام کردند. در حادثه انتفاضه به شیعیانِ حرم حضرت عباس(ع) تعرض کردند، حرکت پیاده مردم به سمت کربلا را ممنوع کردند و هواپیماهای نظامی در ارتفاع کوتاه از بالای سر مردم عبور می‌کردند و دیوار صوتی را می‌شکستند؛ اما نتیجه همه این کار‌ها آن شد که امسال حدود ۹ میلیون نفر در عاشورا و اربعین مراسم باشکوهی را بر‌گزار کردند.

حاکمانی که هوش و درایت سیاسی کمتری داشتند، فکر می‌کردند که می‌توانند با اصل ماجرا مبازره کنند؛ اما حاکمانی که کمی زیرک‌تر و هوشمند‌تر بودند، سعی می‌کردند که همیشه از این حادثه و تفاعل وجدانی این حادثه با مردم به نفع خود استفاده کنند.

مهم‌ترین رویکردی که در این زمینه وجود دارد، این است که رابطه با عاشورا به نحوی باشد که مردم گریه کنند؛ اما فکر نکنند. رویکردی که معتقد است، باید این کنش و واکنش عاطفی با حادثه کربلا نیرومند و در مقابل، کنش و واکنش عقلانی و فکری با حادثه کم‌رنگ‌ شود؛ به این معنا که مردم بسیار برای امام حسین(ع) بگریند؛ اما هرگز فکر نکنند که چرا امام حسین(ع) شهید شد.

ارزش چه چیزی تا این اندازه بود که امام حسین(ع) به عنوان امام آن زمان حاضر شد، خون خود را برای آن مرام و هدف تقدیم کند و خود را قربانی آن مرام سازد؟ اهدافی که امام(ع) خود برای آغاز حرکت و قیام بیان می‌کند، اقامه حق، دفع باطل، امر به معروف و نهی از منکر و... است. امام(ع) فرمود: «خرجت لامر بالمعروف و انهی عن المنکر.» یا «خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی.» اینها بحث‌هایی بود که قرار بود، مردم راجع به آنها فکر نکنند تا از یک حادثه بسیار غم‌انگیزِ تاریخی سوء‌استفاده شود؛ برای آنکه مردم به‌قدری به این مسائل سرگرم شوند تا اگر در برهه‌هایی از تاریخ نسبت به حقوق آنان تعدی شد، از آن غافل باشند.

وقتی که اصل نگاه به حادثه، جنبه عاطفی پیدا کرد، کسانی که قرار است، در این زمینه با مردم سخن بگویند، اعم از اهل منبر و مداحان خود به خود این‌گونه می‌اندیشند که سخنرانیِ بهتر آن است که اشک بیشتری از مردم بگیرد. نوحه‌گری و نوحه‌ای بهتر خواهد بود که مردم را بیشتر منقلب کند و در برخی موارد خواسته یا ناخواسته به این گونه تحریف دامن زنند.

اگرچه مقصود، کاستن از ارزش منبر و نوحه‌گری بر امام حسین(ع) نیست که قطعاً همه کسانی که سخنی از امام(ع) بر منبر گفته‌اند یا در سوگ ایشان نوحه‌ای خوانده‌اند، اجر عظیمی در درگاه خداوند خواهند داشت، در عین حال باید توجه داشت که دیدگاهِ برخی این بود که اگر چیزی بگویند که اشک بیشتری از مردم بگیرد، چه بسا ثواب بیشتری داشته باشد.

گاهی شاید زوایدی که به ماجرای عاشورا اضافه شد یا بیان‌هایی که از مقاطع مختلف عاشورا در مجالس عزاداری امام حسین(ع) گفته می‌شد، بیش از آنکه بیان یک حادثه تاریخی را هدف قرار داده باشد، مردم را هدف قرار می‌دهد که به هر قیمتی باید مردم را وادار به گریستن کرد. صاحبان قدرتی که چنین نگاهی دارند، بستر لازم برای انواع تحریفات و انحرافات را خودبه‌خود به وجود می‌آورند و در مواردی رأساً اقدام می‌کنند.

حاکمانی که هوش و درایت سیاسی کمتری داشتند، فکر می‌کردند که می‌توانند با اصل ماجرا مبازره کنند؛ اما حاکمانی که کمی زیرک‌تر و هوشمند‌تر بودند، سعی می‌کردند که همیشه از این حادثه و تفاعل وجدانی این حادثه با مردم به نفع خود استفاده کنند.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما