کد مطلب : ۱۳۵۲۸
آسیب شناسی برنامههای مناسبتی دینی رادیو در گفت و گو با برمامه سازان شبکه جوان
جور دیگر باید دید
کشف دغدغههای اندیشهایِ جوان امروز
به نظر میرسد، یکی از مهمترین آسیبهای برنامههای مناسبتی دینی رادیو، نبود پشتوانه پژوهشی برای برنامهسازی در گروههای اندیشه است. مرضیه خواجهمحمود که از سال ۱۳۸۴ نویسنده و سردبیر رادیو جوان است، در این مورد میگوید: «آنچه امروز باید اتفاق افتد، این است که با تحقیقات میدانی، دغدغههای اندیشهای جوان امروز برای برنامهساز مشخص شود. من شاید بتوانم، در مورد دغدغههای خودم یا دوستانم و در نهایت یک گام دورتر اظهار نظر کنم؛ اما اگر نتیجه تحقیقی به ما بگوید که دغدغه جوانِ امروز چیست، مسلماً میتواند در رویکردهای ما تغییر ایجاد کند.»
خواجهمحمود که خود، سردبیر برنامههای مناسبتیِ بسیاری بوده؛ از جمله تحویل سال، شب قدر، شب عاشورا، شام قریبان و سالگرد ازدواج حضرت فاطمه (س)، معتقد است که باید دیدگاههای قدیمی راجع به برنامههای مناسبتی را کنار گذاشت. او میگوید: «اصولاً چرا باید برنامههای رادیو را به مناسبتی و غیر مناسبتی تقسیم کنیم؟ اگر معتقدیم، دین برای زندگی آمده، چنین تقسیمبندیای ضرورت ندارد. چرا باید همه حرفهای خود را درباره قیام امام حسین(ع) در طول سال جمع کنیم و شب عاشورا بگوییم؟ یکی دو ساعت برنامه مناسبتی، مجال اینهمه حرف نیست و اینطور موفق نخواهیم بود؛ چراکه یا باید از ابتدا تا انتهای برنامه، متن باشد یا صحبتِ کارشناس یا پخشِ آیتم؛ اما اگر از ابتدای سال بتوانیم، درباره امام حسین(ع) برنامه بسازیم، لازم نیست، در برنامه مناسبتی، تکراری حرف بزنیم.
آسیب دیگر این است که در برنامه مناسبتی معمولاً بعضی اطلاعات به جوان داده میشود؛ در حالی که بهتر است، چگونه فکرکردن را به او بیاموزیم یا به عبارت دیگر برای او دغدغه ایجاد کنیم که فکر کند. در دین ما آمده که شک، مقدمه یقین است. چه اشکالی دارد که یک برنامه اندیشهای شک ایجاد کند تا جوان به یقین برسد؟ از سوی دیگر، مخاطب باید آنقدر با برنامهاش احساس راحتی کند که زنگ بزند و سؤال کند و کارشناس برنامه هم بدون تعصب با او برخورد کند؛ ضمن آنکه آنقدر علم و آگاهی داشته باشد که بتواند به او پاسخ دهد. جای مباحث علمی در برنامههای مناسبتی رادیو واقعاً خالی است؛ در حالی که با کمک علم به بسیاری سؤالات میتوان پاسخ داد.»
ایجاد سؤال و به فکر واداشتنِ شنونده
لاله اکبری که از سال ۱۳۷۷ به عنوان گوینده و مجری با شبکههای رادیوییِ جوان، ورزش، سلامت و صدای آشنا همکاری کرده نیز ضرورت پشتوانه پژوهشی برای تولید برنامههای دینی را تأیید میکند و میگوید: «من هم اطلاع دارم که در شبکههای معتبر رادیو-تلویزیونی دنیا، همه گروههای برنامهسازی، تیمهای تحقیقاتی قوی، بالغ بر ۸۰ نفر در اختیار دارند. این محققان به برنامهسازان مشاوره میدهند و به آنها به اندازه لازم اطلاعات میرسانند؛ چون خود برنامهساز، نه وقت دارد که اینهمه تحقیق کند و نه بودجه برای آنکه محقق استخدام کند. این امکان هم وجود دارد که برنامهسازان با مؤسسات پژوهشی کار کنند و به جای اینکه یک تیم ۸۰ نفره را به رادیو بیاورند، از مشاوره آنها استفاده کنند.»
او که در حال حاضر گوینده «برنامههای چه کسی صدام میزند؟» و «سروش آسمانی» رادیو جوان است، ادامه میدهد: «من در برنامه مناسبتی به همراهی عقل و دل معتقدم. آسیب برنامه مناسبتی رادیویی که من سالها مجری آن بودهام، استفاده نکردن از همه ظرفیتهای رادیوست. ما قابلیتهای زیادی داریم که میتوانیم، فضای فوقالعادهای به وجود آوریم و باعث شویم، شنونده فکر کند؛ یعنی رادیو میتواند، نقش انگیزشی داشته باشد و شنونده را در مورد آنچه از این رسانه شنیده، کنجکاو و وادار به پیگیری کند. آسیب دیگر برنامههای مناسبتی دینی، خودسانسوری است؛ در حالی که اگر مخاطب، آنچه سؤال واقعیِ اوست، از رادیو بشنود، برنامه را دنبال میکند. این مسئله میتواند اعتماد مخاطب را جلب کند؛ وگرنه پنهانکاری، بیاعتمادی میآورد.»
جای خالی متخصصان در برنامههای اندیشهای
با وجود علاقه برنامهسازان به مشاورهگرفتن از محققان در تولید محتوای برنامه، برخی مدیران رادیو معتقدند که تأمین محتوا در برنامههای مناسبتی باید در درون گروههای برنامهساز صورت گیرد و این جزو وظایف سردبیر و نویسنده است. میثم فکری که یکی از خوشفکرترین نویسندگان گروه «جوان و اندیشه» رادیو جوان است و سابقه حضور ۵ ساله در صدا و سیما دارد، در این باره میگوید: «درست است که من به عنوان سردبیر برنامه میتوانم، تأمین محتوا کنم؛ اما باید فرصت و بودجه لازم را برای تحقیق و مطالعه در اختیار داشته باشم. من در حال حاضر برای چند گروه مختلف برنامه میسازم و به اندازه کافی برای جستوجو و مطالعه تخصصی برای هرکدام از آنها فرصت ندارم. نویسندهای که از ۷ صبح تا ۷ شب در رادیو کار میکند و برای چند برنامه مختلف مینویسد، چنین فرصتی ندارد.»
او در مورد به کمک گرفتن تیم پژوهشی چندان خوشبین نیست و معتقد است که در عوض باید متخصصان به گروههای برنامهسازی به کار گرفته شوند که «البته آنها هم با این پرداختهای رادیو کار نمیکنند.» پایینبودن دستمزدِ عوامل تولیدِ برنامه در رادیو، همواره یکی از شکایتهای مهم برنامهسازان بوده و نمیتوان نقش آن را در کیفیت برنامههای مناسبتی دینی نادیده گرفت.
میثم فکری که سردبیری و نویسندگی برنامههای «قرار شبانه»، «کافه اندیشه»، «جوانی آزاد»، «مثلث»، «منطقه اختصاصی»، «اینجا شب نیست» و «جوان ایرانی! سلام» از سوابق اوست، نسبت حسیبودن یا عقلیبودنِ برنامه مناسبتی را وابسته به زمان پخش آن میداند. او میگوید: «در طول روز، برنامهها بیشتر باید عقلانی باشند. هر برنامهای باید مأموریت خود را بداند. برنامهای که ساعت ۱۰ صبح پخش میشود، با برنامه ساعت ۱:۳۰ ظهر فرق میکند؛ هم موضوع و هم سطح برنامه متفاوت است؛ اما این دو چندان هم جداشدنی نیستند؛ مثلاً مفهومی اندیشهای را نمیشود، به نحو زمخت بیان کرد و بهتر است که نسبت عقل و احساس در آن نصفنصف باشد.»
او در مورد جذابکردنِ محتوای برنامههای مناسبتی راهکار جالبی دارد: «آنچه من از آقای پناهیان یاد گرفتهام، این است که تا وقتی ۹۵ درصد سخنان ایشان را میشنوید، رابطه آن با عاشورا یا هر موضوع مناسبتیِ دیگر را پیدا نمیکنید؛ اما در همان ۵ درصد آخرِ سخنرانی، همهچیز روشن میشود. بیشترِ خطبای سنتی ما راجع به خودِ موضوع عاشورا صحبت میکنند؛ نه اینکه عاشورا در امروز. من تلاشم این است که در برنامهسازی مثل آقای پناهیان عمل کنم. اولین برنامه مناسبتیِ من، شهادت امام محمد باقر(ع) بود. ابتدای آن برنامه، تسلیت گفتیم و بعد کلاً راجع به موضوع تولید علم صحبت کردیم؛ یعنی به هدف این امام(ع) توجه کردیم و علت شهادت ایشان.» فکری معتقد است، زندگینامه امامان(ع) نباید متن برنامه باشد، بلکه باید به تعیینِ هدفِ برنامه کمک کند.
عرضه قالبهای نو برای برنامههای مناسبتی
به جز محتوای برنامههای مناسبتی، قالب و ساختار آنها هم در جذب مخاطب و توانایی ارسال پیام نقش دارد. طیبه شیخزاد که از سال ۱۳۶۵ به مدت ۱۰ سال در رادیوی برونمرزی مشغول به کار بوده، اکنون یکی از تهیهکنندگانِ جنجالی رادیو جوان است که سلیقه خاصی در ساخت قالب برنامه دارد. او میگوید: «امر تأثیرگذار در برنامههای اندیشهای این است که با ضرباهنگی نو اجرا شوند؛ مثلاً من از مخاطبان برنامه صبحگاهیِ رادیو جوان که گروه جامعه آن را کار میکند، شنیدهام که آیتم «قرار» بهخوبی اثربخش است. اگر برنامه مناسبتی در قالب آنچه به عنوان «مدرنیسم» در برنامهسازی رادیو، طرح و گاهی به سخره گرفته میشود، عرضه شود، برای مخاطب جذابتر است؛ بنابراین برنامهای اندیشهای که بخواهد، مخاطب را متأثر سازد، زمانی میتواند موفق باشد که در قالبی غیر اندیشهای عرضه شود؛ مثل آنچه در برنامه «کسی صدا میزند.» وجود دارد که مخاطب، ابتدا جذب فرم، موسیقی و لحن گوینده میشود؛ سپس از پیام تأثیر میگیرد.»
او که در حال حاضر تهیهکنندگی برنامه اذانگاهیِ ظهر شبکه جوان به نام «کسی صدام میزند»، وقت بیداری و درباره فلسفه انتظار است، از محتوای برنامه هم غافل نمیشود. او تأکید میکند: «برای من مهمترین مسئله، بحث معرفت است. باید ببینیم، اگر بخواهیم متناسب با زمان و برای جوان امروز کار کنیم، چه باید بکنیم؛ در عین حال از کارشناسانی استفاده کنیم که زبان و مقتضیات جوان امروز را بشناسند. متأسفانه مطالب اندیشهای و دینی در بعضی برنامهها آنقدر بد عرضه شدهاند که جوانها بهسختی سراغ آنها میروند.»
شیخزاده همچنین میگوید: «در برنامههای مناسبتی ما هنوز به دنبال جذب کوتاهمدت مخاطب هستیم و برای همین بیشتر روی احساس مخاطب کار میکنیم؛ به همین دلیل تأثیر پایداری که باید به وجود آید، حاصل نمیشود. من امسال این را شخصاً حس کردم که روز تاسوعا و عاشورا برنامههای مناسبتی، احساس مخاطب را هدف گرفته بودند و آنقدر این موضوع واضح و شدید بود که خود من اگر به جای مخاطب بودم، پیچ رادیو را میبستم.»