کد مطلب : ۱۳۵۵۲
پرونده ویژه لبنان
چاپ عقیده، نشر باور
مصاحبه اختصاصی خیمه با دکتر استفان رزینی مؤلف کتاب «چاپ و نشر شیعه در لبنان»
پیمان اسحاقی؛چگونه شیعیان لبنان به دغدغه علمی شما تبدیل شدند؟
من با خانوادههای لبنانی که در دوران جنگ داخلی لبنان در دهه ۱۹۷۰ م. به آلمان گریخته بودند، آشنا بودم؛ به همین علت به سیاست لبنان و خاورمیانه علاقهمند شدم. در دهه ۱۹۹۰ م. پایاننامه دکتریام را در رشته مطالعات سیاسی درباره جنبش شیعی لبنان به پایان رساندم.
چرا چاپ و نشر شیعه در لبنان برای شما جالب است؟
اثبات شده که مطالعه مؤسسات انتشاراتی شیعه موضوع بسیار جالب است؛ زیرا چندین سؤال اکتشافی برای پژوهشگر در خود دارد. انسانها از طریق زبان مکتوب، بهویژه در کتابها، اندیشههایی را اظهار میدارند که از نظر آنها، حفظ آن، برای نسل خود و احتمالاً آیندگان ارزش دارد؛ به این ترتیب کتابها آینهای از هویت جمعی هر جامعه است و البته تناقضات و کشمکشهای درونی خود را نیز دارد. من به عنوان دانشمندی که در زمینه مطالعات اسلامی به فعالیت میپردازم، میدانستم که مؤسسات انتشاراتی مذهبی، نگاهی اجمالی به بحثهای معاصر درباره الهیات و سیاست خاورمیانه میتاباند؛ من همچنین به عنوان دانشمندی در علوم اجتماعی، میدانستم که «اندیشهها» فقط توسط افراد پرورش نمییابند، بلکه در فرایند اجتماعی پیچیدهای ساخته میشوند. «اقتصاد» تولید کتاب عامل مهمی در این فرایند تاریخی است.
روششناسی تحقیق شما درباره چاپ و نشر شیعه در لبنان اساساً مبتنی بر پرسشنامه و مصاحبه بوده، چرا شما این رویه تحقیقی را انتخاب کردید؟
در وهله اول به علت آن گونهشناسی که از مؤسسات انتشاراتی انجام داده بودم، به مبنایی تجربی احتیاج داشتم؛ بنابراین برخی گروهبندیها را تشخیص دادم و به وسیله آنها مؤسسات انتشاراتی را از حیث اهداف، دامنه موضوعات منتشرکرده، حجم هر یک از کتابهای انتشاریافته و امثال آن مقایسه کردم. در وهله دوم، پرسشنامه، گامی کاملاً عملی برای تماس با مالکان مؤسسات انتشاراتی بود.
مصاحبه با آنها همواره کار آسانی نبود؛ زیرا تجار بیشتر برای عرضه اطلاعات داخلی تجارت خود مرددند. آنها احتمالاً میترسند که رقبایشان از این اطلاعات بهره ببرند و همواره آسان نبود که به آنها توضیح دهم که چرا به عنوان دانشمندی غربی به موضوع کار آنها علاقهمند هستم. پیمایش و تهیه شماری از سؤالات، متقاعدکردن آنها را به اینکه علاقهای عمومی نسبت به کار آنها وجود دارد، آسانتر میکرد.
علت اینکه پژوهش خود را در زمینه چاپ و نشر شیعه در لبنان به کتاب محدود کردهاید و به روزنامهها و مجلات شیعی توجهی نداشتهاید، چیست؟
من در این کتاب تعداد کمی از مجلاتی را که به شیعیان تعلق دارد، ذکر کردهام؛ اما روزنامهای که فقط شیعیان منتشر کنند، وجود ندارد؛ البته این امر به تصمیم اولیه من برای تمرکز بر موضوع خاصی که همان کتاب باشد نیز مربوط میشد.
گونههای جدید چاپ و نشر در لبنان همانند چاپ و نشر دیجیتال یا انتشار جزوههای غیر رسمی توسط ناشران رسمی را چگونه ارزیابی میکنید؟
بیشتر سایتهای «شیعی» تا آنجا که من میدانم، رابطهای با مؤسسات انتشاراتی ندارند و درباره جزوههای غیر رسمی که ناشران رسمی منتشر میکنند، اطلاعاتی ندارم.
هدف شما از این مطالعه، به صورت اصلی، تحلیل ابعادی از اسلامگرایی شیعیان لبنان بوده است. نتیجه مطالعه شما چه بود و این مطالعه چه کمکی در فهم این هدف داشت؟
مؤسسات انتشاراتی مکاتب و وضعیتهای بسیار متنوعی از اندیشه مذهبی را نشان میدهند. این برجستهترین یافته من در این تحقیق بود. دیدگاه عمومی در غرب مبنی بر اینکه جنبش [اسلامی/شیعی] یگانه و یکسانی وجود دارد، صحیح نیست. گوناگونی مختلفی به سبب کشورهایی که شیعیان در آنها زندگی میکنند، مکاتب مختلف اندیشه و مراجع [تقلیدی] که این مؤسسات انتشاراتی به آنها وابسته هستند، وجود دارد؛ بنابراین اسلامگرایی در معنای عمومی بیشتر شبیه گفتمانی گشوده درباره دین و تلاشی از سوی مسلمانان کنونی برای یافتن پاسخی مناسب به چالشهای مدرنیته در پرتوی دین آنهاست. طیف پاسخها از وضعیتهایی بسیار مترقی تا پاسخهایی کاملاً ارتجاعی است.
آینده چاپ و نشر شیعه در لبنان را بهویژه پس از جنگ ۳۳ روزه اسرائیل-لبنان چگونه در نظر میگیرید؟
نیروی هوایی اسرائیل در تابستان سال ۲۰۰۶م. حدود ۳۰ مؤسسه انتشاراتی را تخریب کرده که بیشتر شیعه هستند. این مؤسسات انتشاراتی عمدتاً در حاره حریک در جنوب بیروت مستقر هستند. برخی از آنان اگرچه حجم فراوانی از کالاهای درون انبار خود را از دست دادهاند، بهسرعت به بازگشایی مؤسسات انتشاراتی و فروشگاههای خود اقدام کردهاند.
تغییر رژیم در عراق، فرصت بزرگی برای مؤسسات انتشاراتی شیعه فراهم آورد؛ زیرا عراق بزرگترین بازار کتابهای مذهبی شیعی در جهان عربزبان است؛ بنابراین وضعیت اقتصادی برای مؤسسات انتشاراتی بزرگتر شیعی بهبود یافته است؛ اما به عنوان گرایشی عمومی، بسیاری مؤسسات انتشاراتی کوچکتر در همین دوران تعطیل شدهاند. در دهه ۱۹۹۰ م. و اوایل دهه۲۰۰۰ م. رقابتی بزرگ در میان شماری از مراجع شیعه وجود داشت که در جای خود بر شمار بزرگی از آثار انتشاریافته این متخصصان الهیاتی بازار کتاب بیروت اثر گذاشت. از زمانی که [آیتالله سید] علی سیستانی پیروان بسیاری در جهان عرب یافته، این رقابت کاهش یافته است؛ بنابراین «تلاش برای مرجعیت» آرامتر شده است.
وضعیت مؤسسات انتشاراتی در سالهای گذشته تغییرات زیادی کرده است. بسیاری مؤسسات انتشاراتی کوچک با برنامههای کاری خاص از میان رفتهاند. چاپ و نشر حتی برای ناشرانی که در گذشته انگیزه مذهبی داشتند، هر چه بیشتر به کاری تجاری تبدیل شده است. آنها به مؤسسات انتشاراتی «نهادی شده» (Established) که در تحقیقم بدانها اشارت رفته، تبدیل شدهاند.
توصیه شما به کسانی که قصد دارند، درباره همین موضوع به تحقیق بپردازند، چیست؟
از آنجا که ویژگیها و گونههای مؤسسات انتشاراتی و نیز وضعیت محیطی چاپ و نشر در لبنان در سالهای اخیر بهشدت تغییر کرده، بسیار جالب است که مقایسهای تاریخی انجام دهیم و بپرسیم، چگونه آنها تغییر کردهاند؟ و عوامل تغییر چه بوده؟ موضوع بسیار جالبی برای مطالعه، انجام تحقیقی است، روی توزیع کتابهای مذهبی شیعه و طرح این سؤالات که خوانندگان این کتابها کیستند و بزرگترین بازارها برای این کتابها چیست و این کتابها چگونه بر مباحثات درون شیعه تأثیر میگذارند.