کد مطلب : ۱۳۵۸۴
فهم عمیق حماسه بزرگ کربلا در انقلاب اسلامی
ایدههای نورانی
عاشورا در شعر شاعران ما بهویژه شاعران كلاسیك همواره به عنوان موضوعی مقدس و حماسی مورد توجه بوده و در این زمینه شعرهای بسیار تأثیرگذاری سروده شده كه وقایع و صحنههای عاشورا را به زیباترین شكل به تصویر كشیدهاند. در این میان نمونههای بسیار موفقتری كه هم به معنای واقعی و از لحاظ فنی، شعر به شمار میروند و هم از نظر مضمون و معنا بیبدیل هستند، بسیار به چشم میخورد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز این موضوع به طور خاص جایگاه والای خود را در شعر شاعران متعهد انقلاب داشته و كسانی که شعر انقلاب اسلامی را به وجود آوردند، امروز نیز به راه خود ادامه میدهند.
به دلیل تناسب و شباهتی که میان انقلاب و عاشورا وجود داشت و اینکه که سردمداران شعر انقلاب همچون «قیصر امینپور» و «سیدحسن حسینی» به شعر عاشورا به طور ویژه ارادت داشتند، هماهنگی و همپوشانیای میان شعر انقلاب و شعر عاشورا به وجود آمد که به نظر من این اشعار بسیار ارزشمند هستند؛ چراكه با بهرهگیری از عناصر عاشورایی در زمان حال و به تناسب وضعیت فعلیِ روزگار با استفاده از زبان معاصر سروده شدهاند. باید گفت، هر كسی را یارای اینچنین شعر گفتن نیست. نسلهای جوان ما نیز با این اشعار بهآسانی میتوانند رابطه برقرار كنند؛ چراکه این اشعار در سایه پیروزی انقلاب اسلامی و احیای ارزشهای راستین اسلامی شکل گرفته و شاعرانی داشتند که مفاهیم عمیق حماسه بزرگ كربلا را در انقلاب اسلامی با تار و پود وجودشان لمس کرده بودند.
عناصر انقلابی و دفاع مقدس نیز با عناصر عاشورا در این اشعار پیوند خوردهاند؛ به عبارتی دیگر از کربلا آن چیزی را که تا آن زمان شنیده بودند، در انقلاب به نوعی حس کردند و در شعر بهخوبی تجلی بخشیدند. این، نوعی ادبیات عاشورایی خاص است كه در طول تاریخ تا آن زمان به این صورت دیده نشده بود؛ یكی دیگر از بركات شعر انقلاب هم این بود كه آشتی بین قالبهای جدید و قدیم ایجاد كرد؛ به عبارت دیگر به نحوی جنگ بین قالبهای كلاسیك، شعر نو و سپید را برای همیشه پایان داد و استفاده از مضامین مذهبی در قالبهای نو نیز باب شد؛ به گونهای که ما امروز شعرهای بسیار زیبا و ماندگاری را با مضمون و فرهنگ عاشورا در قالبهای نو و سپید داریم كه اتفاق جدیدی است.
به این نکته نیز باید اشاره کرد که تلاشهایی صورت گرفته که شعر انقلاب در رویدادهای اخیر اندکی به بیراهه رود؛ اما به نظر من این شعر همواره راه خود را میرود. این روند در سایه افكار و ایدههای نورانی حضرت امام (ره) شكل گرفته است. ملت ما ضمن احترام به آرا و افكار فقهای دیگر در سال ۵۷ به آرا و اندیشههای اجتماعی و سیاسی امام خمینی (ره) لبیك گفت و قانون اساسی هم بر این مبنا نوشته شد. شعر انقلاب نیز در چارچوب این تفكرات شكل گرفت و هنوز هم شکل خود را در هر حالتی با فراز و نشیبهای سیاسی حفظ كرده و با این تفكر پیش میرود؛ اما اینكه برخی ممكن است به سرودن شعر دولتی متهم شوند، نمیتواند دلیل بیراههرفتنِ شعر انقلاب شود؛ چراکه شاعرانی وجود دارند كه با دیدن این حماسهها و عاشقانه برخوردكردن با شخصیت پیامبرگونه حضرت امام (ره) و بزرگیهای شهدا، شعرهای جوشیده از معنویات واقعی را ماندگار كردند.
میبینیم، مسائل سیاسی نیز در سالهای اخیر به جای رنگباختن، پررنگتر شده، به شکلهای گوناگونی به آرمانها و اهداف انقلابیان ضربه زده و در زمینه شعر هم متأسفانه آسیبهای خاص خود را داشتهاند؛ ولی هنوز شاعرانی هستند كه خط امام (ره) را پاس میدارند و دقیقاً میدانند كه تفكر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حضرت امام (ره) چه بوده است؛ بنابراین به نظر من این جدلها كوچكتر و فرعیتر از آن هستند كه بتوانند به شعر انقلاب و شعر عاشورا كه فراتر از شعر انقلاب قرار دارد، آسیبی وارد كنند.
شاعران ما اگر برجسته باشند، فكرهای برجسته و علاقه عمیقی به عاشورا دارند؛ یعنی كسانی مانند سیدحسن حسینی و قیصر كه به عنوان شاعر واقعی شناخته میشوند. اشعار این عده از آسیب به دور خواهد بود. آسیب شعر عاشورایی نیز بین جوانانی وجود دارد كه شناخت كافی از فلسفه عاشورا ندارند، معمولاً به مسائل حاشیهای دچار میشوند و به ظواهر بیش از باطن فلسفه عاشورا توجه میكنند. این امر هم عمدتاً ناشی از مطالعه اندك است؛ مثلاً در شعر فاطمی گاهی دیده میشود كه شاعران جوان در بیان مصایب حضرت زهراwبه دردها و مصایب جسمانی ایشان اشاره میكنند. درست است كه فاطمه زهراwبه بانوی پهلو شكسته مشهور شده؛ اما مصایب اصلی ایشان در مقاومت و ولایتمداری و در نهایت مبارزه با ظلمی است كه حق اجتماعی، سیاسی و اقتصادی وی را در فدك ضایع کرد. این مباحث بهتر است، در شعرها به تصویر كشیده شود، آنگاه است كه شعر فاطمی تأثیرگذار خواهد بود.
در مورد شعر عاشورایی نیز وضع به همین منوال باید باشد. شخصیتهای اسطورهای کربلا به دلیل شرف، آزادی انسانیت، اسلام و دفاع از ولایت به خلق حماسه پرداختهاند. این مباحث باید در شعر گنجانده شود. اگر حواشی را بگیریم و به نوحهخوانی برای نسل امروز بپردازیم، قطعاً پاسخ نمیدهد.
برخی از این ترانهسرایان در شعرهای خود به ویژگیهای ظاهری معصومینaتوجه میكنند؛ در صورتیكه یگانه چیزی كه مهم نیست، همین ویژگیهای ظاهری است. مهمترین ویژگی معصومینaتقوای آنان است كه این تقوا باید در شعرها نمود یابد. شعرهای سطحی باعث تنزل سطح سلیقه عموم است. یكی از دلایل رواج اینگونه شعرها، فرهنگ پایین ترانهسرایان و شناخت بیعمق و ابتدایی آنان از عاشوراست؛ دلیل دیگر رواجیافتن شعرهای سطحی با موضوع عاشورا در جامعه و دخالتنكردن مسئولان در جلوگیری از همهگیرشدن این امر است.
در شعرهای شاعران یا نوحههای مداحان بارها به تشنگی امامحسین(ع) و آب طلبكردن آن حضرت از دشمن اشاره شده كه اصلاً درست نیست. اینگونه شعرها امام(ع) را در برابر دشمن ضعیف نشان میدهند كه در شأن این بزرگان نیست. شاعران ما باید در عوالم عاطفی و عرفانی، سیر و سلوك داشته باشند كه خدا را شكر از این دست شاعران كم نداریم؛ بنابراین به جای گریه و اندوه در شعر عاشورایی نیازمند به تفكر واداشتن مخاطب هستیم. این مسائل نیز با برگزاری كنگرهها، تعیین جایزه و اعلام موضوع، درونی نمیشود، بلکه در واقع فضاهای كاذبی را ایجاد میكند كه به معنویت شعر عاشورایی و فاطمی لطمه خواهد زد. من معتقدم، نسل شاعران انقلاب و پرچمداران آن، راه خود را ادامه میدهند؛ چراکه هنوز هم میتوان شاهد شعرهایی از شاعران جوان بود كه هم به لحاظ فنی شعر هستند، هم از مضامین بسیار ارزشمند و پرمحتوا بهره گرفتهاند.
شایسته است، جامعه دانشگاهی و گروههای ادبیات، رسالههای دانشجویی را به طرف نقد و معرفی و شناخت همهجانبه اشعار عاشورایی هدایت كنند؛ همچنان كه برخی گروههای ادبیات در برخی دانشكدهها بسیار جدی این كار را پیگیری میكنند. اینگونه حرکتهاست که میتواند در تربیت شاعران اصیل عاشورایی كمكرسان باشد.