تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۰۰:۳۳
۰
کد مطلب : ۱۳۶۱۵

از امام‌باره تا عاشوراخانه

مردم‌شناسی مناسک سوگواری حسینی در شبه ‌قاره هتد در گفت‌وگو با جبار رحمانی
از امام‌باره تا عاشوراخانه
گروه مردم‌شناسی:از رحمانی آثار زیادی در نظریه و روش‌شناسی مردم‌شناسی، مردم‌شناسی دین و نیز مردم‌شناسی شیعه منتشر شده که از آن میان می‌توان به مقالاتی چون «بحثی در باب جایگاه کتاب روضه الشهدا در فرهنگ شیعه»، «هجوم نخبگان به «مردم»: بحثی در باب منطق رویارویی نخبگان با مردم در نقد و آسیب‌شناسی عزاداری»، «عناصر دینی در مطالعات اسطوره‌شناختی ایرانی»، «آل احمد و روش‌شناسی مردم‌نگاری»، «تفسیر فرهنگ: مروری بر نظریات و روش‌شناسی کلیفورد گیرتز»، «مذهب و تجدد در تاریخ معاصر ایران» اشاره کرد.

وی همچنین سردبیر فصل‌نامه انسا‌ن‌شناسی جهاد دانشگاهی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و دبیر سرویس دین در پایگاه اطلاع‌رسانی انسان‌شناسی و فرهنگ (Anthropology.ir) است.
آنچه پیش رو دارید، بخش دوم از اولین گفت‌وگوی تفصیلی جبار رحمانی در مورد شیعیان شهر لاکنو و مردم‌شناسی سنت‌های سوگواری در شمال هند است. وی در بخش اول گفت‌وگو درباره علت علاقه‌مندی خود به این موضوع، امکان در نظر گرفتن سوگواری حسینی در هند به عنوان یک کل، دلالت‌های علمی و دشواری‌های پژوهش درباره این امر، ابعاد نمادین این سوگواری‌ها، ویژگی‌های منحصر به فرد سوگواری‌های حسینی در هند، نسبت امر سیاسی، امر اقتصادی و امر خویشاوندی با مناسک سوگواری حسینی در شمال هندوستان، تکثر مفهوم قدسی در قالب ساخته‌شدن بدیل‌هایی برای عتبات مقدس عراق در این کشور و ویژگی سوگواری ایرانیان در هند سخن گفته بود.

شایان ذکر است که در این متن واژگان مردم‌شناسی و انسان‌شناسی به معنایی واحد و در مواردی به جای هم استفاده شده‌اند

آیا مناسک سوگواری حسینی در شمال هند در قالب‌های ترکیبی (Syncretic) هم ظاهر شده است؟

ادعای خلوص در ادیان، بیشتر به گزاره‌ای ایدئولوژیک و سیاسی می‌ماند تا گزاره‌ای منطقی در جهان خارج. ادیان همیشه اموری ترکیبی و درهم آمیزانه بوده‌اند.

در هند این مسئله نمود بیشتری دارد؛ زیرا سنت‌های دینی قبلی همچنان زنده‌اند و می‌توان آنها را در خودشان دید؛ اما در جایی مانند ایران، بسیاری سنت‌های دینی قبلی، امروز به اسناد تاریخی پیوسته‌ و در حیات روزمره امروزی جایی ندارند.

تشابه عمیقی میان نحوه نیایش و مناسک در معابد هندویی و امام‌باره‌های شیعی در هند و حتی در معماری آنها وجود دارد؛ از سوی دیگر حضور سنی، هندو، سیک، بودایی و ... در مراسم محرم، به نوعی قدر مشترک میان آن ادیان برای هم‌زیستی و درهم‌آمیزی خودآگاهانه با مذهب تشیع و اسلام تبدیل شده است. در تشیع، این درهم‌آمیزی، ناخودآگاهانه بوده که مهم‌ترین نماد آن معماری امام‌باره‌ها یا حسینیه‌ها و نمادی به نام تعزیه (به نوعی مشابه و معادل نخل در ایران) است.

در مردم‌نگاری‌ها و پژوهش‌ها درباره مناسک سوگواری حسینی در شبه قاره هند، تا کنون به مطالبی دست یافته‌اید که تصور کنید از چشم پژوهشگران پیشین دور مانده باشد؟

هنوز در این زمینه نمی‌توان نظر نهایی داد؛ اما نکاتی بوده که به نظرم محققان قبلی بدان‌ها توجه نکرده‌اند؛ یکی همان ریشه فرهنگی و شناختی ساخت المثنی از بارگاه‌های ائمهaدر هند، دیگری ریشه تعزیه هندی است که تقریباً همه آنها را هم المثنی از بارگاه ائمه(ع)تعریف کرده‌اند. به نظر من ریشه آنها هم در سنت‌های هندویی است.

نمونه‌ای دیگر، موضوع تأثیر ایران بر تشیع هند و آثار مثبت و منفی آن است که جز در موارد محدود چندان مورد توجه محققان غربی نبوده و نکاتی دیگر که فعلاً در حد فرضیه‌هایی در ذهنم هستند و باید طی مطالعاتم آنها را عمیق‌تر بسنجم.

به عقیده شما سوءفهم‌های رایج در تحلیل مناسک سوگواری حسینی در شمال هند که مردم‌شناسان و دیگر دانشمندان علوم اجتماعی ابراز می‌کنند، چیست؟

قبل از اینکه از سنت‌های تحقیقی غربی‌ها در این‌ باره صحبت و آنها را نقد کنیم، بهتر است صادقانه اذعان کنیم که در همین حوزه (مطالعه اجتماعی دین شیعه) هنوز بسیار از آنها عقب‌تریم. ما هنوز هم در ایران برای شناخت تشیع هند، باید به متون غربی‌ها رجوع کنیم؛ به هر حال املای نانوشته است که ایراد ندارد.

ما ایرانی‌ها از آنجا که در بسیاری حوزه‌های فرهنگی، هنوز دست به قلم نبرده یا بسیار محدود به دنبال آن بوده‌ایم، بیشتر به دنبال نقد و نفی کارها هستیم؛ به همین دلیل باید پذیرفت، کارِ انجام شده، همیشه نقایصی داشته و دارد و هنر محققان بعدی است که آنها را تکمیل کنند.

من بیش از آنکه بخواهم از سوءفهم‌های سایر محققان در فهم سنت‌های عزاداری هند صحبت کنم، باید از ایده‌های خوبی که از کارهای آنها گرفته‌ام، سخن بگویم. اگر آنها ۲ یا ۳ سوء‌فهم داشته‌اند، ۲۰ مورد هم فهم عمیق و دقیق از مسائل داشته‌اند؛‌ هرچند در نهایت باید پذیرفت کارهای آنها در سنت شرق‌شناسی با همان تعبیری که ادوارد سعید درباره این سنت و گفتمان گفته، انجام شده است.
مهم‌ترین سوء‌تفاهم دست‌کم در حوزه علوم اجتماعی این است که ما همیشه مدعی هستیم، چون شیعه‌ایم، بهتر از غربی‌ها ابعاد اجتماعی دین خودمان را می‌فهمیم؛ ولی متأسفانه کتاب‌های موجود در ایران کاملاً بر عکس این مسئله را نشان می‌دهد. این خودبینی معرفت‌شناختی، بیشتر سبب شده، ما نه کار درستی انجام دهیم، نه کارهای موجود را درست بفهمیم؛ البته کارهای محققان قبلی ایراداتی دارد که وظیفه محققان بعدی تکمیل آنهاست.

جالب است بدانید، به نظر من هنوز هم بهترین پژوهش‌ها در مورد تشیع و اسلام در هند را غربی‌ها انجام داده و البته این را هم باید تصدیق کرد که در پسِ این دغدغه معرفت‌شناختی غرب، همیشه دغدغه‌های اقتصادی و سیاسی آنها هم هست.

فرصت‌های عمده پژوهشی برای تحقیق درباره مناسک سوگواری حسینی در شبه قاره هند را چگونه می‌بینید؟

نمی‌خواهم تصویری روایی از کار میدانی در هند به شما بدهم. یکی از مباحث مهم در تاریخ انسان‌شناسی و روش‌های میدانی، بعد از انتشار یادداشت‌های روزانه مالینوفسکی بود. او که همیشه به کار میدانی به عنوان امری کانونی در انسان‌شناسی اشاره می‌کرد، در این دفترش، بارها از دشواری‌های کار در میان تروبریاندها گله کرده و در مواردی آنها را دشنام داده بود و خلاصه آنکه نشان داده، گاهی واقعاً از آن مردم خسته شده بود.

هرچند عده‌ای از این مسائل برای تخطئه‌کردن مالینوفسکی و نظریاتش استفاده می‌کردند، به نظرم مالینوفسکی کاملاً حق داشت و طبیعی بود که این حس را داشته باشد. واقعاً در بعضی موارد انسان باید به مخزن واژگان تابویی فرهنگش رجوع کند. گاهی پیش می‌آید، از همه چیز و از اینکه چرا در این نقطه دنیا گرفتار شده‌ای، خسته می‌شوی؛ اما همه اینها نه نافی ارزش کار میدانی‌اند و نه بیانگر بیهودگی آن.

اینها را گفتم که بدانید، کار میدانی در کشوری مانند هند، قبل از هر چیز، روحیه‌ای قوی می‌خواهد و در مراحل بعدی حمایت مالی و معنوی از طرف نهادهای آکادمیک و دانشگاهی ایرانی که این دو برای محققان جوان ایرانی که نه بورس‌اند و نه کارمندِ نهادی وجود ندارد. اولی هم در گیرودار فشار روحی کار میدانی، گاهی موقتاً به پایان می‌رسد؛ به همین دلیل گاهی نسبت به دانشجویان انسان‌شناسی ایرانی در کشورهای غربی که تز دکتری‌شان در باب ایران است، حسادت می‌کردم که چه خوب و راحت در سرزمین خودشان کار میدانی انجام می‌دهند؛ زیرا راحت‌ترین شیوه انجام تز دکتری برای ایرانیان خارج از کشور، تحقیق در مورد ایران است.

در پس همه این دشواری‌های کار میدانی و زمانی که از آنها می‌گذری، رسیدن به بینش انسان‌شناختی است و توانایی برای فهم فرهنگ جامعه‌ای که در مورد آن تحقیق می‌کنی و مهم‌تر از همه، توانایی برای خودآگاهی انتقادی از جامعه خودت.

هند با وجودی که کاستی‌های فراوانی در حوزه آکادمیک و زندگی روزمره دارد، زمینه بسیار مناسبی است، برای کسی که می‌خواهد، اندیشیدن در باب فرهنگ را تمرین کند و بیاموزد
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما