تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۰۰:۳۴
۰
کد مطلب : ۱۳۶۱۸

نغمه‌های با ادب

گفت‌وگو با احمد رضوی*
نغمه‌های با ادب
فرزانه نزاکتی: «رسائل» که امسال در دومین دوره مسابقات رسانه‌های عاشورایی شایسته تقدیر شناخته شد، فقط با همت خالص نیروهایی که نه برای سود که برای تولید آثارِ با کیفیت مذهبی تلاش می‌کنند، اداره می‌شود. این مؤسسه از اواخر دهه ۷۰ با تولیدات استودیویی خود به دنیای رسانه‌های شنیداری قدم نهاده و مجموعه‌های ماندگاری در وصف و تکریم قرآن مجید، پیامبر اکرم (ص)، پیشوایان برگزیده و معصوم(ع)و به ویژه پیشوای زمان در کارنامه خود ثبت کرده است. سیداحمد رضوی، مدیر این مؤسسه در گفت‌وگو با «خیمه» ضمن اشاره به ضرورت تربیتی و تبلیغی این کار از فضای غبارآلودِ بازارِ محصولات مذهبی و شوق و لذت کار خالصانه و بی‌چشمداشت می‌گوید

مؤسسه رسائل بیشتر به عنوان تولیدکننده نغمه‌های مذهبی مثل مداحی و نوحه شناخته می‌شود. این مؤسسه چطور تشکیل شد و چه فعالیت‌های دیگری دارد؟

در دهه ۷۰ بود که چند معلم خالص و بی‌ادعا تصمیم گرفتند، برای بچه‌های مدرسه خود که خانواده‌های مذهبی بودند کارهای هنری سالمی تولید کنند تا دانش‌آموزان سراغ آثار ناسالم بی‌محتوا و بی‌کیفیت نروند. از خود بچه‌ها و گروه سرود مدرسه کمک گرفتند و این سرودها به جشن‌هایی نظیر عید غدیر و نیمه شعبان شور و حال می‌داد. به‌تدریج ذهن و زبان بچه‌ها با این نغمه‌های ولایی آشناتر شد. این را هم می‌دانیم که سرود و نغمه خوب در تربیت دینی بسیار تأثیرگذار است. آن موقع با کمترین امکانات این کارها روی کاست ضبط می‌شد و به تعداد محدودی میان بچه‌ها و خانواده‌هایشان دست‌به‌دست می‌شد؛ البته مدیر و عوامل مدرسه در تولید و توزیع کمک می‌کردند؛ چون این کار را قبول داشتند.

کم‌کم این کاسِت‌ها به مدارس دیگر هم راه یافت و تقاضا برای تولید بیشتر شد. با جدی‌شدنِ کار و گسترش آن مجبور شدند، مراحل حقوقی و اداری را دنبال کنند. اکنون مؤسسه، مجوز وزارت ارشاد اسلامی را دارد و ثبت شده است. بگذریم از اینکه برای مجوز و ثبت چه مسیر دشواری را باید گذراند تا جایی که خودشان اعتراف می‌کنند، هر کس بنا داشته باشد، کار فرهنگی آغاز کند، دو سال باید در نوبت بماند؛ گویا در کشور ما گذر از مسیرهای قانونی دشوارتر از روش‌های میان‌بر و غیر قانونی طراحی شده است.

گفتنی است، اکنون در کنار کار تولید نغمه‌های مذهبی و مناسبتی در رسائل به دنبال دوره‌های تربیت مربیان قرآن و کلاس‌های آواز و کلاس‌های هنری مثل مجری‌گری و فن بیان هم هستیم.

هزینه‌های مؤسسه چطور تأمین می‌شود؟

تأمین نمی‌شود.

به هر حال باید برای دفتر قیطریه اجاره بپردازید.

اجاره دفتر بسیار کمتر از حد معمول و متعارف است؛ به این علت که متعلق به برادر من است. ایشان، هم فرهنگی است و هم درک فرهنگی دارد. اجاره را همیشه با تأخیر چند ماهه می‌پردازیم. اگر قدم درستی برداریم، در ثواب کارهای ما شریک است، ان‌شاء‌الله.

یعنی تولید محصولاتتان به صرفه نیست؟ پس چطور آنها را تولید می‌کنید و می‌فروشید؟

وقتی که محصول تولیدی ما در تیراژ کمی تولید شود، به طور طبیعی به نقطه سربه‌سر نیز نمی‌رسیم و صرفه اقتصادی ندارد.

بیشتر اوقات شور و اشتیاق است که ما را حرکت می‌دهد؛ نه توجیه اقتصادی؛ چون ماهیت این فعالیت، فرهنگی و هنری است. هر چیز را نباید با ترازوی اقتصاد و توجیه اقتصادی سنجید. بگذریم که امروز در حاشیه و متنِ همه چیز تجارت و سوداگری وارد شده است. فقط بخشی از هزینه تولید ما با فروش محصولات تأمین می‌شود.

محصولتان را چطور به دست مخاطب می‌رسانید؟

نمایندگی‌هایی در تهران و بعضی شهرها داریم. بعضی را ما درخواست کرده‌ایم و به آنها اعتماد داشته‌ایم و بعضی خودشان مشتاق به این همکاری بوده‌اند. فعلاً فعال‌ترین نمایندگی ما در شهر مشهد است و در مجاورت حرم حضرت رضا(ع)فروشگاه محصولات صوتی تصویری آستان قدس.

مراکز دولتی هم گه‌گاه به شکل مقطعی خرید می‌کنند. ستاد اقامه نماز کشور، کانون‌های فرهنگی مساجد کشور و چند جای دیگر؛ اما مدارس و مراکز فرهنگی به ویژه فضاهای مذهبی بسیار مشتاق این محصولات هستند که ما آنها را به همان نمایندگی‌ها معرفی می‌کنیم.

یعنی به صورت حرفه‌ای کارتان را بازاریابی می‌کنید.

بله و یکی از توفیقات ما این بوده که توانسته‌ایم ذائقه شنیداری مخاطبان مذهبی را کمی تغییر دهیم. الآن آستان قدس این نواها را به عنوان نواهای سازگار با فضای معنوی حرم می‌شناسد و پخش می‌کند. تماس‌های زائران و دعا و ثنای آنان بسیار شنیدنی است. حتماً سایر متولیان حرم‌ها هم روزی به اهمیت این کار خواهند رسید و تفاوت را خواهند فهمید که سطح ادب و معنا در آوا‌ها و نغمه‌های آیینی باید بالاتر از اینکه هست باشد.

در این دو سه سال اخیر دو آلبوم صوتی زیبا هم به سفارش معاونت تبلیغات و ارتباطات آستان قدس تولید کرده‌ایم که جزو آثار آستان قدس شده است. نواهایی زیباست، درباره حضرت علی بن موسی الرضا(ع)و مفتخریم که بلندگوهای حرم امام هشتم این نغمه‌ها را در فضای ملکوتی حرم منتشر می‌کند؛ بنابراین بازاری بهتر از این نیست که نوکران و غلامان مولایمان حضرت رضا(ع)مشتری ما هستند. از این بازاریابی حرفه‌ای‌تر می‌خواهید؟

با توجه به قابلیت‌های مؤسسه، چرا نهادهای مرتبط به شما برای همکاری درازمدت پیشنهادی نداده‌اند؟

علت را از آنها بپرسید. فضای آرامی در مراکز ما نیست. مدیران فرهنگی ما به‌سرعت می‌آیند و به‌سرعت می‌روند. انگار فضای غبارآلودی هم حاکم است. برای کارهای شعاری و تبلیغاتی سرمایه‌گذاری می‌کنند تا تحسین شوند.

مدیران حوزه‌های فرهنگی ما بسیار جوان‌اند یا منتظر دستورالعمل بالادست هستند یا سرمایه ندارند و ... .

البته تلاش می‌کنیم و باور داریم، کار صادقانه و هدفمند جای خود را دیر یا زود پیدا می‌کند. شاید در این مورد ضعف تبلیغات هم داشته باشیم.

متصدیان این حوزه باید خودشان رصد و شناسایی کنند و ملاک‌های موجهی برای انتخاب و حمایت از آثار داشته باشند.

در همین جشنواره رسانه‌های دیجیتال عاشورایی نمونه‌هایی که به عنوان کارهای برگزیده به ما هدیه دادند، کارهای تحسین‌برانگیزی نبود و معلوم است که دست‌کم بعضی از آنها با استفاده از روابط و سفارش انتخاب شده‌اند.

به نظر شما ضعف عمده آن محصولات در چه بود؟

ما کار تولیدی، بسیار کم داریم. آنچه می‌بینید، تغییر قالب و بسته‌بندی است.
از کتاب‌های حوزه دین گرفته تا محتوای فضای سایبری در مسائل دینی و از محصولات دیداری-شنیداری تا مالتی‌مدیا تکرار و رونویسی فراوان است. در حوزه ادبیات به این می‌گویند، سرقت ادبی!

یعنی کپی‌برداری؟!

بله؛ کارهای قبلی را با یک جابه‌جایی در قالب و الفاظ در مجموعه‌های جدید به نام جدیدی منتشر می‌کنند.

اولاً به هر کس که درباره ائمه اطهار(ع)کار می‌کند، نمی‌شود گفت تولیدکننده محصولات دینی و مذهبی. باید دید آن شاخص‌هایی که بر اساس آن کار کرده، درست است یا نه. در جامعه ما عادت شده، وقتی موجی برمی‌خیزد، غالباً موج‌سواران می‌رسند و منتظر می‌شوند، کالاهای فرهنگی خود را با نام جدید آن سال و شعاری که حاکم می‌شود، راهی بازار می‌کنند. جالب اینجاست که بازار مصرف و نهادهای بزرگ هم حمایت‌کننده این روش هستند. به‌سرعت خرید می‌کنند و حمایت؛ اما مردمانی هم هستند که ملاک‌های دیگری برای انتخاب کالای فرهنگی خود دارند و اسیر هیاهو نمی‌شوند.

برای معرفی محصولات خودتان به صورت رسانه‌ای تبلیغ می‌کنید؟

خیر؛ عقیده ما این است، صادقانه‌ترین تبلیغ رضایت مخاطب است که کار را به طور طبیعی به دوستان و اطرافیان خود معرفی می‌کند. بیشتر، مردم با شنیدن این نغمه‌ها در اتومبیل دوستشان یا از گوشی تلفن و نظیر اینها علاقه‌مند می‌شوند و در میان دوستان همکلاسی‌ها و همکارانش دست‌به‌دست می‌برند.

رضایت باطنی و دعای آنان، کمک ما در ادامه راه است؛ ولی چون ماهیت این کارها دیجیتال است، کپی‌رایت هم رعایت نمی‌شود و حتی سایت‌های اینترنتی آنها را برای دانلود می‌گذارند؛ یعنی به تولیدکننده کمتر مراجعه می‌کنند.

گذشته از رعایت‌نکردن حقوق معنوی آثار، به نظر شما فرصت برابر برای رقابت محصولات در بازار محصولات مذهبی وجود دارد؟

گاهی فرصت برابر مصداقی از بی‌عدالتی است. فرصت‌ها باید در خور قابلیت‌ها در اختیار مردم گذاشته شود؛ مثلاً چند سال پیش که ما در نمایشگاه قرآن شرکت کردیم، محل غرفه ما را که عنوان مؤسسه فرهنگی هنری داشت، در جایی از نمایشگاه قرار داده بودند که غرفه‌های دور و بر دلشان برای ما می‌سوخت؛ چون آنها فعالیتشان در بیرون نمایشگاه فقط فروشندگی کالاهای فرهنگی بود و تولیدی نداشتند؛ آن‌هم کالاهایی از نوع محصولات عوامانه و بازاری. اگر فرصت برابر یعنی این، از عدالت و انصاف بیرون است؛ اما ما از این وضعیت گله‌مند نیستیم.

واقعیت این است که سیستم بیماری داریم. شعار فرصت برابر در جایی درست است که رقبا در یک تراز ایستاده باشند؛ پس فرصت‌ها باید متناسب با توانایی‌ها و ظرفیت‌ها توزیع شود؛ حتی اگر از نگاه بیرونی نابرابر دیده شود. مخاطب ما در این هیاهو بازار خود را باید انتخاب کند. این مسئله را واقعاً می‌توان به همه توصیه کرد؛ چون ادعای قرآن است که «فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره.»

یعنی محصولی سالم در سیستمی بیمار مخاطب خود را می‌تواند پیدا کند؟

بله؛ مسلماً. به هر حال کسانی هستند که در همین فضا هم به دنبال محصول باکیفیت و خوب هستند. آنها می‌گردند و محصول مورد نظرشان را پیدا می‌کنند؛ مگر ما سراغ عسل شفابخش را از دوره‌گرد محل نمی‌گیریم؟ جست‌وجوها می‌کنیم تا با رنج و هزینه زیاد آن را به دست بیاوریم. این غذای جسم است و دیگری خوراک جان. آدمی فربه شود از راه گوش.

ویژگی کارهای تولیدی مؤسسه شما چیست؟ آیا از منابع خاصی برای تولید آثارتان استفاده می‌کنید؟
ما سعی داریم، روی اشعار و سرود و ترانه‌های فاخر سرمایه‌گذاری کنیم و از شعرهای عامیانه کمتر استفاده کنیم. همه کارهای ما در استودیو ضبط می‌شود. تولیدات به اصطلاح مجلسی نداریم. به ذائقه جوانان مذهبی و مردمان اصیل و اهل تقوا احترام می‌گذاریم. اگر کسی به این نغمه‌ها گوش دهد، متوجه نوعی ادب می‌شود و از معرفتی بهره می‌گیرد. این نواها تصنعی نیست که با شور اضافی و برانگیختن احساسات همراه باشد. در آثار ما، آن شیوه‌های هندی یا قبایل سرخ‌پوستی و پاپ و راک و ... نیست.

از آنجا که در ستایش محمد و آل محمد، یعنی برگزیدگان عالم وجود است، وقار و آراستگی را رعایت می‌کنیم.

این‌طور کار کردن برایتان چقدر هزینه دارد؟

ما هزینه سنگینی می‌پردازیم. وقتی ببینیم، قطعه‌ای شعر یا ترانه، آن کیفیت مطلوب را ندارد، از آن می‌گذریم و تولیدش نمی‌کنیم؛ حتی اگر در مراحل میانی تولید باشیم. گاهی به ما می‌گویند بیش از اندازه سخت می‌گیریم؛ اما باور من این است، باید در مقابل حقیقت پاسخگو بود؛ نه در برابر مشتری. بازار، وقت و سرمایه مردم احترام دارد. شبکه آن‌لاین نیستیم که ۲۴ ساعت وراجی کنیم.

این اخلاق حاکم بر مجموعه شما حاصل چیست؟

حاصل اخلاق تک‌تک کسانی است که اینجا مشغول بوده‌اند و هستند. به دنبال شهرت نبوده‌اند و اسم رسائل بر اسم همه چیره است. اینان بزرگمردی را در زندگی خود دیده بودند که کار خالصانه می‌کرد.
حقیقت خدمت به آستان اولیای دین، مقدس است. اعتقاد ما این نیست که باید هر فعالیتی مابه‌ازای مالی داشته باشد. این عرصه خالی بود و نیاز به کار در آن احساس می‌شد. فعالان این مؤسسه، این کار را نه به عنوان شغل انتخاب کرده‌اند و نه برای تأمین معاش.

آرزو می‌کنیم، روزی برسد که نغمه‌های ما یعنی ستایش اهل بیت(ع)ستم کشیده و ناشناخته رسول خداsاز خانه و وسیله نقلیه و تلفن همراه هر انسان آزاده در جای‌جای کره خاکی شنیده شود؛ چراکه ندای فطرت است و دورکننده شیطان و ذکر اوصاف خوبان عالم یعنی محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین است که هر گوش پاک مشتاق شنیدن آن است. در زیارت جامعه می‌گوییم که هرگاه صحبت از هر خوبی و نیکی شود، شما خاندان آغازگر و پایان‌بر و ریشه و برگ و بار درخت آن فضیلت هستید.

تبلیغ این فرهنگ مشروط به بهره‌گیری از هنر است که آن را در کنار فرهنگ بشناسیم و از یاد نبریم؛ یعنی دو بال فرهنگ و هنر را برای تبلیغ، درست به خدمت بگیریم.

تا به حال محصولاتتان به خارج از ایران هم رفته است؟

بله؛ در کانادا، سوئد و اصولاً هر جا که ایرانیان رفته‌اند و مهاجرت کرده‌اند، آلبوم‌های ما را شنیده‌اند. کسانی یا از طریق بستگانشان یا از سایت‌های اینترنتی، آثار ما را دریافت کرده‌اند و از طریق ایمیل و پیغام تلفنی با ما در تماس هستند؛ این را هم بگویم که یکی از مصرف‌کنندگان محصولات ما، البته به شکل غیرمجاز، همین صداوسیماست.

ما خوشحالیم که مردم با این نغمه‌ها آشنا می‌شوند؛ اما هیچ توافقی در این زمینه با مؤسسه ما انجام نشده و برای پخش مجوز ندارند؛ حتی بعضی کارهای ما تیتراژ برنامه شده یا دائم در ماه رمضان و قبل از اذان یا بعد از دعا پخش می‌شود.

ارتباط شما با مؤسسات مشابه خودتان چطور است؟ مثلاً به فکر تولید محصول مشترک هستید؟

علاقه‌مندانی گاه و بی‌گاه به تولید رو می‌کنند و یک یا دو اثر بیرون می‌دهند؛ اما هنوز جایی را به طور رسمی و جدی و مداوم ندیده‌ام.

شرکتی در گذشته فعالیت داشت؛ ولی به علت موانع مالی کار را کنار گذاشت و شاید در حال حاضر رسائل یگانه مؤسسه‌ای باشد که به تولید نغمه‌های زیبای مذهبی بدون استفاده از ابزار موسیقی می‌پردازد. از همین‌جا هم از علاقه‌مندان جوان برای همکاری و کمک دعوت می‌کنم و از منتقدان حوزه موسیقی و حوزه‌های شعر و ادبیات مشتاقانه راهنمایی و ارشاد می‌طلبیم.

یعنی در کارهای مؤسسه شما اصلاً از موسیقی استفاده نشده است؟

خیر؛ اما چون آثار ما اغلب به صورت مالتی تراک است، تصور شنونده از آن شبیه اپرا و صدای کُر است. قطعه را با افکت‌ها، وکال‌ها و آواها زیبا می‌کنیم. برای شعر ملودی و سبک ساخته می‌شود. گام تعریف می‌شود و از نت خوانده می‌شود. از فناوری الکترونیک و هنرهای دیجیتال در عرصه فیزیک صدا استفاده می‌کنیم.

نظر شما راجع به مقوله «موسیقی مذهبی» چیست؟ آیا اساساً چنین موسیقی‌ای وجود دارد یا خیر؟

خب فقهای گرانقدر برای این هم مرز گذاشته‌اند و آنچه بی‌تردید تحریم شده، غنا در موسیقی است.

پس چرا شما در کارهایتان از این نوع موسیقی استفاده نمی‌کنید؟

ما مثل رستورانی هستیم که غذای رژیمی و پرهیزانه سرو می‌کند؛ بدون نمک و سرخ کرده. یا فرض کنید خام گیاه‌خواری برای آنها که نمی‌خواهند غذای معمول جامعه را مصرف کنند. این کار نه مزاحم رستوران‌های دیگر است و نه نفی دیگران.

مشتریانی دوست دارند، از این خوراک‌ها استفاده کنند. برای ما هم این منطقه امنی است که انتخاب کرده‌ایم و اتفاقاً مشتاقان زیادی دارد.

متولی در حوزه‌های دیگر زیاد است؛ ولی این کار‌ها سرپرستی نشده است. کارهای ما را مردم اصیل مذهبی به‌راحتی و بدون شک و شبهه استفاده می‌کنند. در جشن‌ها و شادی‌ها و سوگواری‌هایشان؛ حتی کسانی که به‌ظاهر مذهبی نیستند هم اینها را می‌پسندند؛ چون این آثار در ذات خود موسیقی دارند. همه کارهای ما موسیقایی است و دارای نت و ‌هارمونی است. هر صدای دلنشینی در دستگاه موسیقی است؛ اما از ابزار و آلات موسیقی در آن استفاده نمی‌شود و هر خواننده‌ای هم نمی‌تواند به این شیوه بخواند. هنر به خودی خود جذاب است؛ ولی هنر را باید درست تعریف کرد و به قالب‌های خاصی محدودش نساخت.

من شخصاً معتقدم، گرایش به معنویت در مردم بالاست؛ حتی کسانی را که به بی‌دینی متهم می‌کنیم، احساس دینی دارند؛ اما ذائقه را به تلخی عادت داده‌اند. مدتی باید بگذرد که به شیرینی آشنا شود.

مؤسسه شما به جز تولید نغمه‌های مذهبی چه فعالیت‌هایی دارد؟

تولید نمایش‌های رادیویی مثل کار مسلم بن عقیل و در حال ساخت ترانه‌های کودکانه هستیم؛ یعنی همان کاری که آموزش و پرورش خود را از آن راحت کرده و هیچ تدارکی برای مهدکودک‌ها و مدارس ندارد. معمولاً برنامه سرود و شعرخوانی برای بچه‌ها تدارک دیده نشده است. سروده‌های بزرگسالان را نادانسته و ناشناخته حفظ و تکرار می‌کنند.

گام اول در ساماندهی نغمه‌های کودکانه کجاست؟

ترنم ضرورت آموزش در سال‌های اولیه دبستان است و آموزش و پرورش و سایر متولیان تعلیم و تربیت از آن غافل مانده‌اند.

به جز تولید این نغمه‌ها عوامل آموزش هم باید دوره ببینند. بدون مربی نمی‌شود بخشنامه‌ای از مدارس کار خواست.

اگر کاری برای دبستان‌ها و حتی مهدکودک‌ها و کودکستان‌ها شده است، گناه من است که از آن بی‌خبرم و اگر نشده گناه آنهاست که چرا به فکر نیستند.

تأکید و توصیه شادروان نیرزاده که حق بزرگی در آموزش ابتدایی کشور ما دارد، همین بود که یادگیری را به خردسالان با ترنم ترکیب کنیم و چه سروده‌های کودکانه‌ای که همچنان بر ذهن و زبان بزرگ‌ها جاری است و چه آثار تربیتی‌ای که این کار دارد. ۴۰ سال قبل کانون پرورش فکری کودکان دست به کار شده بود و روی صفحه‌های گرامافون آن روزگار ترانه‌های کودکانه و کتاب‌های صوتی داشت. اکنون اگر هم باشد، به همت مربی است؛ نه به صورت سازمان‌یافته و دولتی.

با توجه به تجربه شما در زمینه تولید نغمه‌های مذهبی، در حال حاضر مهم‌ترین مسئله این حوزه را چه می‌بینید؟

نبود استاندارد و تراز در این زمینه، مثلاً به ردیف‌ها و گوشه‌هایی که از قبل داشته‌ایم، نباید بی‌توجهی کنیم؛ هر چند نیازمند تکامل و گسترش آنها هستیم.

رادیو و تلویزیون نقش به‌سزایی در زبان معیار و نیز نواهای معیار دارد. اشعار و سروده‌های آیینی نیاز به حمایت مجامع غیردولتی دارد تا با ثبات و تعادل رشد خود را ادامه دهد. آموزش و جلوتر از آن پژوهش، صادقانه صورت گیرد. جوانان را با هدایت درستی به سمت آواز و استفاده از استعداد خدادادی در حنجره تشویق کنیم.

گاهی واژه «استانداردسازی» به معنای کاری منفی که باعث یکسان‌سازی و از بین بردن خلاقیت و ایده‌های نو می‌شود، تلقی می‌شود؛ اما به نظر می‌رسد، منظور شما چیز دیگری است.

بله؛ منظورم تعریف زبان مشترک است. آشفتگی موجود نشان می‌دهد، زبان مشترکی در میان نیست یا اگر هست فراموش شده و مهجور است. نمی‌دانم کار فرهنگستان هنر است یا نهادهای علمی دیگر که به این یکسان‌سازی و استاندارد برسند. خوراک صوتی همانند دیگر خوراک‌ها به سازمان و نظام و دستگاه نظارت نیازمند است. چه در محتوا و چه سبک. گوش هم، حقوق و حرمت و احترام دارد. فقط بهداشت بدن نیست، بهداشت روان هم هست.

* مدیرعامل و عضو هیئت مدیره مؤسسه فرهنگی-هنری رسائل
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما