کد مطلب : ۱۳۷۱۳
ما احتياج داريم که ايمانهايمان مستحکم بشود
مجاهدت في سبيل الله
جلسة ما بيست و چند سال است كه هر سال در اين روز تشكيل ميشود. دربارة مداحى و مداحان حرفهاى زيادى گفته شده، ما هم عرض كرديم -البته كارهاى خوب، پيشرفتهاى خوب، جلوههاى خوب هم انسان مشاهده ميكند- ولى من ميخواهم بگويم اين ظرفيت موجود، خيلى ظرفيت عظيمى است. شايد اين حرف را من خطاب به دوستانى كه در اين جلسة سالانه شركت كردند، بارها گفته باشم؛ گاهى يك بيت شعرى كه شما ميخوانيد، از يك ساعت بحث مستدل يك گويندة ماهر تأثيرش در دلها بيشتر است. خوب، اين خيلى ظرفيت بزرگى است؛ از اين ظرفيت بايد خوب استفاده كرد. ميتوان با اين امكان، با اين ظرفيت عظيم، معارف اهل بيت(ع)را به كمك جنبههاى عاطفى تا اعماق دل مردمِ چهارگوشة اين كشور برد و آن را تعميق بخشيد؛ اين چيز كمى نيست. ما امروز به اين احتياج داريم؛ هميشه احتياج داريم. ما احتياج داريم كه ايمانهايمان مستحكم بشود، پايههاى روشن پيدا كند، ثبات و ماندگارى پيدا كند، امواج گوناگونِ تبليغات دشمن ما را تكان ندهد؛ ما هميشه به اين احتياج داريم. امروز دشمنان حقيقت، دشمنان اسلام، دشمنان معرفت اهل بيت(ع)با ابزارهاى كارآمد وارد ميدان شدهاند؛ امروز مسلحتر از هميشهاند؛ انواع و اقسام شيوهها را به كار ميگيرند تا اين جامعهاى را كه امروز به حق قيام كرده است و دنياى اسلام را متوجه خود كرده و پنجههاى پليد استكبار را تضعيف كرده -يعنى جامعة جمهورى اسلامى، جامعة ايران اسلامى- تضعيف كنند، توانايىاش را كم كنند، آبرويش را در نزد ملتهاى مسلمان، در نزد امت اسلامى از بين ببرند؛ دنبال اين چيزهايند.
شما ملت ايران در اين ۳۰ سال خيلى كارهاى بزرگى انجام داديد. دشمنان ملت ايران، دشمنان گردنكلفتى هستند. همة زورگوها، همة چپاولگرها، همة سرمايهدارهاى بزرگ، همة باندهاى قدرت، همة مافياهاى ثروت و پول، در مقابل شما هستند. شما راه اينها را زديد، براى اينها مشكل درست كرديد. ملت ايران در اين ۳۰ سال خيلى اثرگذار حركت كرده. اين دشمنىهايى كه ميكنند، اين بغضى كه نسبت به ملت ايران ميورزند، بيخود نيست. شما اگر راه اين دزدىها را سخت و دشوار نميكرديد، براى تسلط و سيطرة استكبار مشكل درست نميكرديد، اينقدر با شما دشمنى نميكردند. اين دشمنها امروز درصدد اين هستند كه ملت ايران را از محتواى برانگيزانندة آن -كه همين ايمان روشنِ مستدل باشد- خالى كنند. انواع شيوهها را به كار ميبرند؛ ترويجهاى باطل ميكنند، سرگرمى درست ميكنند، سرگرمىهاى فكرى درست ميكنند، سرگرمىهاى شهوانى درست ميكنند، سرگرمىهاى سياسى درست ميكنند، فتنه درست ميكنند؛ اينها همه يك سياست است. خوب، در مقابل اينها چه كار بايد كرد؟ بايد اين ايمان را كه ماية قيام و ايستادگى و ثبات ملت ايران است، تقويت كرد.
يكى از عواملى كه ميتواند اين كار بزرگ را انجام دهد، همين گسترش معارف اسلامى و معنوى و انقلابى به شكل روشن و پراكندن هر چه بيشتر محبت اهل بيت(ع)در دلها و در روحهاى انسانهاست؛ اين مسئوليتى است كه امروز همة ما داريم؛ مداحان هم بخشى از اين مسئوليت را دارند، كه بخش مهمى هم هست. با اين چشم نگاه كنيد به حرفة مداحى. وقتى آنجا مىايستيد براى خواندن، احساس كنيد كه به عنوان يك مبلّغ دين، به عنوان يك پيامآور حقائق دينى، در اثرگذارترين شكل، آنجا ايستادهايد. اگر اين احساس وجود داشت، آن وقت انتخاب شعر محدوديت پيدا ميكند، كيفيت ادا محدوديت پيدا ميكند، انسانهايى كه ميخواهند اين مسئوليت را انجام بدهند، محدوديت پيدا ميكنند؛ چارهاى هم نيست. اين كار را خود شما بايد بكنيد؛ كار خود مداحهاست. امروز اگر چنانچه بپرسند: «آقا حرفة مداحى به چى احتياج دارد؟»، «يكى بخواهد مداح بشود، از امروز شروع كند، چه چيزى نياز دارد؟»، دو سه چيز را ميشماريد ديگر؛ ميگوييد بايد صدايش خوب باشد، حافظة خوبى داشته باشد، بتواند شعر ياد بگيرد؛ البته روح هم داشته باشد. يك انسانى با داشتن حافظة خوب و صداى خوش، ميتواند بشود يك مداح؟ به نظر ما اين كافى نيست. شما به مداح به چشم يك معلم نگاه كنيد كه ميخواهد چيزى را به مستمع خود تعليم بدهد. همة شماها اين صلاحيت را داريد. هيچ كس را از اين دايره نبايد بيرون كرد. هر كه شوق اين كار را دارد، بسماللَّه، خيلى خوب است؛ اما صلاحيتش را در خودش به وجود بياورد.
شعرى كه ميخوانيد، شعر معرفت باشد، شعر آموزنده باشد؛ چه دربارة مسائل روز -مثل بعضى از شعرهايى كه امروز بعضى از آقايان خواندند، كه ناظر به حوادث روز جامعه بود؛ اين خيلى باارزش است، آگاهىبخش است- چه حتّى آن چيزى كه اين هم در آن نباشد؛ اما فرض بفرماييد فاطمة زهرا(س)را كه ميخواهيد معرفى كنيد، آنچنان معرفى كنيد كه يك انسان مسلمان، يك زن مسلمان، يك جوان مسلمان از آن زندگى، درس بگيرد؛ در دل خود نسبت به آن مجسمة قداست و طهارت و حكمت و معنويت و جهاد، احساس خشوع و خضوع و وابستگى كند.
اين، طبيعت انسان است. ما انسانها تابع و متمايل به كماليم. اگر بتوانيم كمال را در خودمان ايجاد كنيم، ميكنيم؛ اگر نه، آن كسى كه صاحب كمال است، به طور طبيعى انسان به او گرايش دارد. اين كمال را در فاطمة زهرا(س)در اميرالمؤمنين(ع)در ائمة اطهار(ع)براى شنونده تشريح كنيم و شنوندة ما در قالب شعر، در قالب كلام موزون، و بخصوص در قالب صداى خوش و آهنگ درست و خوب، اين معرفت را مثل آب زلالى كه مينوشد، بنوشد و به همة اجزاى بدن او برسد. اين كار از خيلى از گويندگان برنمىآيد، از خيلى از هنرمندان برنمىآيد، از معلمين برنمىآيد؛ اما از شما برمىآيد، اگر اين كار را انجام بدهيد.
من بارها توصيه كردهام، باز هم توصيه ميكنم؛ منبرتان را، مجلستان را تقسيم كنيد به دو قسم: قسم اول، معارف و اخلاقيات. ما امروز به اخلاقيات احتياج داريم، به معارف احتياج داريم. امروز احتياج داريم كه نسل موجود ما، نسل جوان ما، با اميد، با نشاط، با خوشبينى به آينده، با ايمان به خدا، با پيوستگى قلبى به اهل بيت بار بيايد.
ما احتياج داريم كه جوان ما امروز افتخار كند به اينكه متعلق به ايران اسلامى است؛ افتخار كند به وجود امام؛ افتخار كند به جمهورى اسلامى؛ افتخار كند به دين خود و به مذهب خود و به پيروى اهل بيت (ع). ما امروز به جوانى احتياج داريم كه بداند سرنوشت خود او و سرنوشت جامعة او و سرنوشت خانوادة بزرگ او وابستة به كار و تلاش اوست؛ اهل تلاش باشد، اهل كار باشد، اهل جديت باشد، اهل پيگيرى باشد، اهل تنبلى نباشد، اهل وادادگى و لااباليگرى نباشد. اين تربيتها چه جورى انجام ميگيرد؟ شما ميتوانيد نقش ايفاء كنيد؛ بنابراين يك قسم منبر، شعرى باشد كه اين معانى را تزريق كند. بهترين نحوة بيان هم بيان غيرمستقيم است.
در قالب شعر خوب -اينجا نقش شعرا معلوم ميشود- معارف اهل بيت(ع)را ترويج كنيد. امروز خوشبختانه ما شاعر خوب هم كم نداريم. بعضى از همين شعرهايى كه امروز خوانده شد، جزو شعرهاى خوب بود. امروز بحمداللَّه شعراى خوب، گويندگان خوشسليقه در بيان، در ابراز حقايق و به نظم كشيدن اين حقايق به وسيلة شعر، داريم؛ اينها را بگرديد پيدا كنيد. شما كه مداحيد، وقتى طالب شعر باشيد، چشمة شعر شاعر به جوش مىآيد. شما كه طالب شديد، او شعر ميگويد. وقتى شعرش به وسيلة شما خوانده شد، انگيزة او براى شعر گفتن چند برابر ميشود؛ يك همافزايى به وجود مىآيد؛ او به شما كمك ميكند، شما به او كمك ميكنيد.
يك قسم منبر هم مربوط به مدايح و مراثى اهل بيت(ع)است. البته ما در باب مرثيهخوانى حرفهاى زيادى داريم. بارها هم ما توى همين جلسه به شما مداحهاى عزيز عرض كرديم، جاهاى ديگر هم گفتيم كه در مرثيهخوانى بايستى به صدق واقعه پايبند بود. درست است كه شما ميخواهيد مستمع خودتان را بگريانيد، اما اين گرياندن را به وسيلة هنرنمايى در كيفيت بيان واقعه تأمين كنيد، نه در ذكر واقعهاى كه اصل ندارد. ما در گذشتهها سراغ داشتيم -انشاءالله حالا آن جور نيست- كه بعضىها فىالمجلس يك چيزى را جعل ميكردند؛ نكتهاى همان جا به ذهنش مىآمد، ميديد خوب است، موقعيت خوب است، همان جا ميگفت و از مردم اشك ميگرفت! اين درست نيست. اشك گرفتن از مردم كه هدف نيست؛ هدف، آميختن اين دلِ اشكآلود -كه اشك را به چشم ميرساند و چشم را اشكبار ميكند- به معارف زلال است؛ البته با هنرنمايى.
ما در مشهد يك منبرىِ معروفى داشتيم -خدا او را رحمت كند- مال ۵۰ سال قبل است؛ مرحوم ركنالواعظين. او منبر ميرفت و مردم پاى منبر روضهخوانى او مثل ابر بهار گريه ميكردند؛ در حالى كه خودش هم بارها ميگفت من اسم نيزه و خنجر نمىآورم. واقعاً هم نمىآورد؛ بنده دهها منبر از او ديده بودم. حادثه را آنچنان هنرمندانه تصوير ميكرد كه مجلس را منقلب ميساخت؛ بدون اينكه بگويد «كشتند»، بدون اينكه بگويد «تير زدند»، بدون اينكه بگويد «شمشير چنين زدند» يا «خنجر چنين زدند»؛ اينها را نميگفت. ميتوان با شيوههاى هنرمندانه، روضهخوانىِ خوب كرد و گرياند.
البته اين را هم به شما عرض بكنم؛ اينكه آقايان مداحها، و سابقها روضهخوانها -كه ما حالا كمتر توفيق پيدا ميكنيم ببينيم، اما در مواردى از افاضات مداحها مستفيض ميشويم- اصرار ميكنند كه بلند گريه كنيد، لزومى ندارد؛ خوب، آرام گريه كنيد. وقتى ميخواهند سينه بزنند، اصرار بر اينكه «صدا، صداى اين جمعيت نيست»؛ يا وقتى مردم ميخواهند صلوات بفرستند، اصرار بر اينكه «صلوات، صلوات اين جمعيت نيست»! شما بخواهيد مردم صلوات بفرستند، ولو توى دلشان. گرم شدن مجلس به اين شيوهها، اصل نيست؛ كارى كنيد كه دلهاى مستمع را در اختيار بگيريد. دل مستمع وقتى در اختيار شما آمد، مقصود حاصل است؛ اگر آهسته هم گريه كند، باز مقصود حاصل است؛ اگر به شما توجه كرد، باز مقصود حاصل است.
بنابراين حاصل عرض امروز ما اين شد كه كار مداحى كار بزرگى است، كار مهمى است، حرفة بسيار اثرگذارى است؛ ميتواند مصداق درشت و برجستهاى باشد از مجاهدت فى سبيلاللَّه. اينكه ميگوييد ما حاضريم در ميدان حضور داشته باشيم، اين براى هر كسى يك جور حضور است: يك روز انسان توى ميدان جنگ ظاهرى است، يك وقت انسان در ميدان پيكار با دشمنانى است كه در جنگهاى فرهنگى و جنگهاى نرم وارد مبارزه شدهاند؛ اين يك جور ديگر پيكار است؛ اقتضاى خودش را دارد.
در كار شما مداحان، در ميدان بودن و مجاهدت كردن، يعنى ارائة سخن اثرگذار و بيان هدايتگر براى دلها؛ البته با شيوههاى هنرمندانه. حالا شيوة هنرمندانه هم كه عرض ميكنيم، خوب، صداى خوش كه الحمدللَّه همهتان داريد؛ آهنگهاى متعارفى هم هست. البته بعضى از آهنگهايى هم كه انسان گوشه و كنار ميشنود يا به گوش انسان ميرسد، آهنگهاى مناسبى نيست؛ حالا گيرم كه چهار نفر را هم جذب كند. نه، آهنگ بايد سنگين، متين و متناسب با محتوايى باشد كه شما داريد عرضه ميكنيد؛ خداى نكرده به سمت آهنگهاى حرام و آهنگهايى كه گناه است، سوق پيدا نكند. اين هم خيلى نكتة اساسى و مهمى است. هر شعرى، هر تصنيفى، هر ترانه و آهنگى كه خوانده شد، قابل تقليد نيست. چيزهايى هست كه خودش فىنفسه حرام است؛ اگر چنانچه وارد عرصة مداحى و بيان حقيقت و بيان خدا و پيغمبر شد، آن وقت حرمتش ۲ برابر خواهد شد؛ بنابراين آهنگ هنرمندانه و خوب و متناسب و شعر خوب و صداى خوش و شايد از همه بالاتر دل پاك و مطهر و بااخلاص مداح محترم، لازم و مهم است.
اميدواريم كه خداوند متعال به بركت زهراى مرضيه(س)همة شماها را موفق و مؤيد بدارد و اين زحمات را از شما قبول كند. پروردگارا ! به محمد و آل محمد بركات زهراى مرضيه را در كشور ما، جامعة ما و دلهاى ما مستدام بدار. پروردگارا! ما را در دنيا و آخرت از اين خاندان جدا مكن. پروردگارا! ما را مشمول دعاى حضرت بقيـ‹الله (ارواحنا فداه) قرار بده. پروردگارا! ما را در دنيا و آخرت با اين بزرگواران محشور بفرما. پروردگارا! شهداى عزيز ما و امام بزرگوار ما را با فاطمة زهرا(س)و ائمة اهل بيت(ع)محشور بفرما.
والسلام عليكم و رحمـ‹الله و بركاته
پينوشت:
*گزيدهاي از بيانات مقام معظم رهبري در سالروز ولادت حضرت فاطمة زهرا (س)