کد مطلب : ۱۳۷۸۹
نگاهی به طرح تئوری هنجاری رسانهای ایران
مقبول مشروع
گروه رسانه ماهنامه خیمه قصد دارد، در چند شماره، موضوع تدوین تئوری هنجاری رسانه ملی بهویژه درباره برنامههای دینی-آیینی را پیگیری کند و در حضور کارشناسان و مسئولان این عرصه، موانع و راهکارهای آن را به بحث گذارد. در شمارههای گذشته به آسیبشناسی برنامههای دینی رادیو اشاره شد. برای مقدمه در این شماره به خلاصهای از طرح اولیه و چارچوب كلی تئوری هنجاری رسانهای جمهوری اسلامی ایران که دکتر حسن خجسته، معاون سابق صدا و معاون فعلی برنامهریزی صدا و سیما در دومین همایش دین و رسانه عرضه کرد، نگاهی خواهیم داشت تا انشاالله در شمارههای آینده در گفتوگوی اختصاصی با این صاحبنظر عرصه رسانه ملی، این طرح را با دقت بیشتری بشکافیم.
بیشک، یکی از دغدغههای اصلی همه سازمانهای رسانهای و دانشگاهیانِ حوزه مطالعاتِ رسانه، تدوین تئوری هنجاری برای ترسیمِ نقشه راهبری رسانه در سپهر رسانهای است. تا مدتها پیش، سیطره ادبیات تجددی و غربمحور از سویی و فقدان ادبیات رقیبِ درخور توجه از سوی دیگر موجب میشد که نظریات هنجاری عرضهشده، برای همه رسانههای جهان کمابیش واحد باشند و هدف واحدی را دنبال کنند. چنین فراروایتی، تفاوتهای آشکار فرهنگی و اجتماعی موجود در جوامع گوناگون را که میتوانستند زمینهساز و مبنای تدوین نظریه هنجاری خاص آن جوامع باشند، نادیده میانگاشت؛ اما امروز در پرتوی ارزشنهادن به تفاوتها و روایتهای محلی، کمابیش این فرصت برای جوامع و رسانههای بومی فراهم شده که نظریه هنجاری خاص خود را بر اساس نوع جهانبینی، شاخصهای فرهنگی و اجتماعی بومی خود تدارک ببینند.
تئوری هنجاری، امری كشفی است و قاعده رفتار را نشان میدهد. در صورت دستیابی به آن در شما قدرت پیشبینی و تحلیل به وجود میآید و بر آن اساس شما قادر خواهید بود، روابط و رفتار كنشی یا واكنشی خود یا دیگران را سامان خودخواستهای بدهید. برای دستیابی به این تئوری ۲ راه وجود دارد:
۱. مبانی و اصول حاكم بر رفتار، استخراج و سپس قاعده رفتار بر طبق آنها تفسیر و تبیین شود.
۲. رفتارها شناسایی و قاعدهمندی آن تبیین شود؛ آنگاه اصول و مبانی از دل آن بیرون آید.
در طرح حاضر، بیشتر از روش دوم استفاده شده است. برحسب تجربه عملی در فعالیتهای رسانه، بایدها و نبایدها استخراج و بر آن اساس اصول و مبانی حاكم بر آنها مشخص شده است.
بایدهای هنجار رسانهای
رسانهها باید در چارچوب شریعت اسلامی عمل كنند. (مسئولیت در برابر دین)
تعالی مخاطب باید مورد نظر باشد. (مسئولیت در برابر مردم)
حفظ و تحكیم نظام جمهوری اسلامی باید مورد نظر باشد. (مسئولیت در برابر نظام)
رضایت آحاد مخاطبان باید جلب شود.
رسانهها در تولید و عرضه پیام باید عرف متدینان و متشرعان جامعه را لحاظ و مراعات كنند. (تأثیرپذیری رسانهها از هنجارهای ساری و جاری در جامعه)
پذیرش اصل مداخله نظام در حراست از اهداف اصلی و منافع ملی
رسانهها باید در تولید و عرضه پیام، عرف مقبول و حسنه ملی جامعه را مراعات كنند.
رسانه، موظف به هنجارسازی و بازسازی هنجارهای مورد احترام جامعه است.
رسانه، باید به منظور حفظ هویت فرهنگی جامعه (اسلامی-ایرانی) به خدمت گرفته شود.
نفی وابستگی و سلطه خارجی باید از رویكردهای اصلی و عمده تولید و پخش پیام باشد. (استفاده از قاعده نفی سبیل، لَن یجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً، سوره نساء-۱۴۱)
مبارزه با خرافات و سوءبرداشت از دین، باید از رویكردهای اصلی رسانه باشد.
دستاندركاران تولید و پخش پیام، باید قبل از عرضه آن، به مقدار لازم درباره محتوای پیام و انطباق آن با شرع و عرف نظارت و ارزیابی داشته باشند.
نبایدهای هنجار رسانهای
طبق این الگو، محتوا و نحوه عرضه پیام نباید تضعیف یا خدشه به باور دینی مردم را موجب شود.
نباید رسانهها به عرف مقبول جامعه تهاجم آورند.
پاسخگویی رسانه در برابر نظام، نباید به تأیید بیچونوچرای قوای سهگانه یا دیگر نهادها منجر شود.
نقد عملكرد دستگاهها و نهادها نباید به تضعیف و ناكارآمدی آنها بینجامد.
نباید فعالیتهای رسانهای تحریك شهوات را موجب شود.
اصول سهگانه هنجار رسانهای
اصول سهگانه برآمده از بایدها و نبایدهای فوق یا اصول حاكم بر این بایدها و نبایدها عبارتاند از:
اصل مشروعیت: این اصل حاكم بر محتوا و هرگونه متن رسانهای است. سؤال مهم در اینجا این است كه در این اصل، شریعت مطابق متن دین مورد نظر است یا آنچه شریعتمداران در نظر دارند و كدام گروه از آنها؟
اصل مقبولیت: چون نظام اسلامی در چارچوب جمهوری عرضه شده؛ بنابراین قبولیت اصلی حاكم بر فعالیتهاست.
دوستمحوری: در ادبیات ارتباطات، مخاطبشناسی در اشكال گوناگون وجود دارد. در فارسی واژه Audience به مخاطب ترجمه شده است. در این گونهشناسی سه نوع Audience وجود دارد كه هریك دارای مشخصات متفاوتی است.
مخاطب: در این نوع Audience طرف خطاب قرار دارد و ارتباط یكسویه و از بالا به پایین است.
مشتری: تعامل دوسویه از اساس بازاریابی تجاری است.
دوست: تعامل دوسویه از جنس بازاریابی اجتماعی است.
بر اساس این سه اصل، نام این هنجار را میتوان «مقبول مشروع» نامید.